جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۵
جوانان فردای موعود

انتظار فرج

حالت انتظار، تا حدی در جناب شیخ قوت داشت که اگر کسی از فرج امام زمان-علیه السلام- صحبت می کرد، منقلب می شد و می گریست.
کد خبر : ۸۲۱۱۱
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، جوانان فردای موعود در آخرین به روز رسانی خود نوشت:
 
یکی از ویژگی های بارز جناب شیخ رجبعلی خیاط، اردات ویژه به حضرت ولی عصر- ارواحنافداه- و انتظار فرج وظهور آن بزرگوار بود. او می فرمود: اغلب مردم، اظهار می کنند که ما امام زمان-صلوات الله علیه-را از خودمان هم بیشتر دوست داریم، حال آنکه اینطورنیست، زیرا اگر او را بیشتر از خود دوست داشته باشیم، باید برای او کارکنیم، نه برای خود. همه دعا کنید که خداوند، موانع ظهور آن حضرت را برطرف کند و دل ما را با دل آن وجود مبارک، یکی کند.
 
مهم ترین خواسته شیخ
 
یکی از دوستان شیخ نقل می کند:در سال هایی که خدمت ایشان بودیم، احساس نکردم که خواسته مهمی جز فرج حضرت ولی عصر-عجل الله تعالی فرجه-داشته باشد. به دوستان هم تذکر می داد که حتی الامکان، چیزی جز فرج امام زمان-علیه السلام- از خداوند تقاضا نکنند. حالت انتظار، تا حدی در جناب شیخ قوت داشت که اگر کسی از فرج امام زمان-علیه السلام- صحبت می کرد، منقلب می شد و می گریست.
 
تلاش مورچه ای برای رسیدن به معشوق!

نکته مهمی که جناب شیخ بر آن تاکید داشت، آمادگی و آراستگی شخص منتظر بود، هر چند در زمان حیاتش به درک حضور آن بزرگوار نائل نیاید.وی در این باره روایتی از حضرت داووود-علیه السلام- نقل می کرد که: داوود-علیه السلام- در حال عبور از بیابانی، مورچه ای را دید که مرتب کارش این بود که از تپه ای خاک بر می داشت و به جای دیگر می ریخت. از خداوند خواست که از راز این کار آن مورچه، آگاه شود، مورچه به سخن آمد که : معشوقی دارم که شرط وصال خود را آوردن تمام خاک های آن تپه به این محل، قرار داده است! داوود-علیه السلام- فرمود: با این چثه کوچیک،تو تا کی می توانی خاک های این تل بزرگ را به محل مورد نظر، منتقل کنی؟ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟! مورچه گفت: همه اینها را می دانم، ولی خوشم که اگر در راه این کار بمیرم، به عش محبوبم مرده ام! در این جا حضرت داوود-علیه السلام- منقلب شد و فهمید که این جریان، درسی است برای او. جناب شیخ همیشه اصرار داشت که: به همه وجود، در انتظار ولی عصر-عجل الله تعالی فرجه الشریف- باش و حال انتظار را با مشیت حق، همراه کن.
 
سلام مرا به آن حضرت برسانید
 
یکی از شاگردانش می گوید: شیخ، خود، همیشه متوجه امام عصر-عجل الله تعای فرجه الشریف- بود وذکر صلوات را بدون«وعجل فرجهم» نمی گفت. جلسات ایشان، بدون تجلیل از امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- و دعا برای فرج آن بزرگوار، برگزار نمی شد. در اواخر عمر که احساس می کرد قبل از فرج از دنیا می رود، به دوستان می گفت: اگر موفق به درک حضور حضرت شدید، سلام مرا به او برسانید.
 
برزخ جوان منتظر
 
جناب شیخ، گفته بود: به هنگام دفن جوانی، دیدم که حضرت موسی بن جعفر-علیه السلام- آغوش خود را بر این جوان گشود، پرسیدم: این جوان، آخرین حرفش چه بود؟ گفتند:این شعر:
 
منتظران را به لب آمد نفس
 
                                           ای شه خوبان! تو به فریاد رس.
 
رجعت جمعی از منتظران

جناب شیخ، معتقد بود که منتظران واقعی امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- ، پس از مرگشان، هنگام ظهور آن حضرت، رجعت می کنند و همراه آن بزرگوار خواهند بود. از جمله کسانی که شیخ، ؟آنها را در زمره اهل رجعت در زمان ظهور امام نام می برد، علی بن جعفر-علیه السلا-(مدفون در قبرستان دربهشت قم) و میرزای قمی(مدفون در قبرستان شیخان قم)بودند.
 
پینه دوزی در شهر ری

یکی از شاگردان شیخ می گوید: روزی در خدمت شیخ بودیم و صحبت از فرج مولا صاحب الزمان-علیه السلام- و ویژگی های انتظار بود، فرمود: پینه دوزی بود در شهر ری، به نام امامعلی، که ترک زبان بود و عیال و اولادی نداشت. مسکن او هم ظاهرا در همان دکانش بود. حالات فوق العاده ای از او نقل نموده اند. خواسته ای جز فرج آقا در وجودش نبود. وصیت کرد بعد از مرگ، او را در پای کوه بی بی شهربانو، دفن کنند. هر وقت به قبر او توجه کردم، دیدم امام-علیه السلام- آن جاست.