جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۹

قتل پدر در زندگی جهنمی پسر شیشه‌ای/ آدمکشي براي ۱۰ هزار تومان! / قتل به خاطر دختر جوانی به نام ساناز

روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم. شياطين باغ متروکه تهران به دام افتادند.
کد خبر : ۷۸۵۸۱

"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.

ردپاي كلاهبرداران در زندان

در تحقيق از اعضاي اين باند معلوم شد آنها با ترفند خريد کالا از 200 نفر در شهر‌هاي مختلف كلاهبرداري كرده‌اند.
رسيدگي به اين پرونده چندي پيش با شكايت مرد مغازه‌داري عليه فردي به اتهام كلاهبرداري ميليوني در دستور كار پليس آگاهي استان البرز قرار گرفت.

شاكي گفت: مردي با معرفي خود به‌عنوان سرهنگ در تماس تلفني با مغازه‌ام سفارش اجناس مختلفي را داد. از او خواستم ابتدا كالا‌ها را ببيند و بعد با هم معامله كنيم كه پذيرفت، اما چند روز بعد با ادعاي اين‌كه قصد رفتن به ماموريت كاري دارد و نمي‌تواند براي تحويل گرفتن كالا به مغازه بيايد از من خواست مقابل يك دستگاه خودپرداز بروم تا پول كالاي سفارشي را به حسابم واريزكند.

وي اضافه كرد: در پي اين درخواست با حضور مقابل دستگاه خودپرداز، مرد مشتري با من تماس گرفت و با ادعاي اين‌كه حساب مالي اش ارزي بوده، از من خواست زبان دستگاه را تغيير دهم تا او بتواند پول را به حسابم واريز كند و دوباره تماس خواهد گرفت تا محل تحويل كالاها را به من اطلاع دهد. طبق خواسته مرد مشتري عمل كردم؛ اما او ديگر با من تماس نگرفت و تلفن همراهش خاموش شد.

شاكي يادآور شد: با ظنين شدن به مرد مشتري حسابم را بررسي كردم و متوجه شدم 950 هزار تومان از موجودي‌ام سرقت شده است. با مراجعه به بانك متوجه شدم پول سرقتي به حساب شخص ديگري واريز شده است. در حالي كه تحقيقات پليس در اين ارتباط آغاز شده بود، افراد ديگري هم با حضور در مركز پليس شكايت‌هايي را ارائه كردند.

با اطلاعات به‌دست آمده از شاكيان معلوم شد از همه آنها به يك شيوه كلاهبرداري شده است و مرد شياد با معرفي خود به‌عنوان يك سرهنگ، مدير بيمارستان و صاحب رستوران آنها را فريب داده و موجودي حساب‌هايشان را با روش انتقال وجه به صورت كارت به كارت با تغيير زبان خودپرداز سرقت كرده است. در مرحله بعدي ماموران با استعلام از بانك‌ها متوجه شدند پول‌هاي دزديده شده به حساب افراد مختلفي واريز شده است.

جستجو دراين‌باره ادامه داشت تا اين‌كه چند روز پيش ماموران متوجه شدند آخرين افرادي كه پول‌ها به حساب آنها واريز شده است، چند زنداني هستند كه در يكي از زندان‌هاي شهر كرج دوران محكوميت خود را مي‌گذرانند.

در اين مرحله از تحقيقات هويت يكي از زندانيان كه بيشترين پول‌ها به حساب او واريز شده بود، شناسايي و او با هماهنگي قضايي به اداره آگاهي استان البرز منتقل شد.مرد زنداني در بازجويي مقدماتي ادعا كرد پول‌ها را خانواده و اقوامش به حساب او واريز كرده‌اند و از سرقتي بودن آن بي‌خبر است.

در ادامه تحقيقات و با ارائه دلايل و مدارك، مرد زنداني اعتراف كرد كه با همدستي پنج نفر از همبندان خود، اين كلاهبرداري‌هاي سريالي را انجام داده است.

متهم با اشاره به نحوه كلاهبرداري‌اش گفت: به اتهام كلاهبرداري، جعل اسناد و پولشويي دستگير شدم و در زندان تحمل كيفر مي‌كنم. مدتي پيش تصميم گرفتم با جعل عنوان از مغازه‌داران كلاهبرداري كنم. موضوع را با پنج نفر از همبند‌هايم در ميان گذاشتم و آنها نيز با من همكاري كردند.

وي اضافه كرد: ابتدا با مشاهده آگهي روزنامه‌ها شماره تماس مغازه‌ها، فروشگاه و حتي بنكداران را به‌دست ‌آورده و با عنوان سرهنگ،مدير بيمارستان يا صاحب رستوران‌ با آنها تماس گرفته و سفارش كالا مي‌دادم. سپس با جلب اعتماد آنها و سفارش كالا زمينه‌هاي ارتكاب جرم را فراهم كردم.

متهم گفت: در روز‌هاي بعد و تماس دوباره با فريب مغازه‌داران، آنها را به پاي خودپردازها كشانده و از آنها مي‌خواستم زبان دستگاه را تغيير دهند. با اين ترفند طبق خواسته‌ام عمل مي‌كردند و بلافاصله موجودي حسابشان را سرقت كرده و به حساب خانواده‌هاي همبندانم انتقال مي‌دادم و سرانجام پول‌ها به حساب خودم منتقل مي‌شد و در قبال اين كار مبلغي را نيز به پنج همدست ديگرم مي‌دادم.

متهم با اشاره به كلاهبرداري از 200 نفر در شهرهاي مختلف كشور گفت: علاوه بر كلاهبرداري در كرج و استان البرز، افراد ديگري را نيز در شهرهاي مختلف فريب داده و به شيوه‌اي مشابه از آنها كلاهبرداري كرده‌ام.

سردار احمدعلي گودرزي، فرمانده انتظامي استان البرز روز گذشته در رابطه با اين پرونده گفت: در پي اعتراف مرد زنداني به برداشت غيرقانوني از حساب 200 نفر از مردم در شهر‌هاي مختلف كشور، پنج همدست او نيز در زندان شناسايي و به اداره آگاهي استان البرز منتقل شدند.

-------------------------------------------------------------------------------

مجازات مرگ برای عامل جنایت خیابان گاندی

صبح روز گذشته جلسه محاکمه قاتل خیابان گاندی به ریاست قاضی عزیزمحمدی در شعبه 71 دادگاه کیفری تهران برگزار شد. در این جلسه، قاضی عزیزمحمدی به همراه 4 قاضی مستشار بعد از دفاعیات عامل قتل دختر دانشجو، وی را گناهکار شناخته و به قصاص نفس محکوم کردند.

به گزارش پرونده، «دارا» 20 ساله روز 24 اردیبهشت‌ماه سال‌جاری در کوچه هشتم خیابان گاندی با دختر جوانی به نام «تینا» که در حال پارک کردن خودروی پژوی نقره‌ای بود روبه‌رو می‌شود.

دارا زمانی که متوجه می‌شود این دختر قادر به پارک کردن خودرویش نیست سناریوی یک سرقت را در ذهنش کلید می‌زد و به بهانه کمک کردن به دختر جوان وارد عمل شده و زمانی که پشت فرمان می‌نشیند پا روی پدال گاز گذاشته و با زیر گرفتن دختر دانشجو از محل فرار می‌کند.

دختر دانشجو بعد از برخورد با خودرو روی زمین افتاده و با انتقال به بیمارستان و به‌رغم تلاش امدادگران اورژانس به کام مرگ فرو می‌رود. با به قتل رسیدن تینا پلیس برای ردیابی قاتل فراری وارد عمل شد و دارا را روز 12 تیرماه در یک کمپ ترک اعتیاد در کرج دستگیر کرد.

ساعت 10 صبح دیروز- 19 شهریورماه- جلسه محاکمه قاتل دختر دانشجو در دادگاه کیفری تهران برگزار شد و دارا پس از اینکه پدر و مادر تینا در جایگاه خواستار قصاص وی شدند، پشت تریبون دفاع گفت: من فقط قصد سرقت خودرو را داشتم و در ماجرای قتل هیچ‌گونه عمدی وجود نداشته است. دارا در حالی که خیلی ناراحت بود به بیان جزئیات حادثه پرداخت و از اینکه به‌خاطر شیشه دست به چنین اقدام هولناکی زده است، ابراز پشیمانی کرد.


بعد از جلسه 5 قاضی عالیرتبه جنایی، دارا را به‌خاطر قتل تینا گناهکار شناخته و وی را به قصاص نفس- اعدام- محکوم کردند و در این رای دارا به‌خاطر سرقت به 3 سال زندان و 74 ضربه شلاق و به‌خاطر داشتن رابطه نامشروع با دختر موردعلاقه‌اش به یکصد ضربه شلاق محکوم شد.

-------------------------------------------------------------------------------

اعدام عقرب سیاه در ملأعام

«عقرب سیاه» که به بهانه مسافرکشی دختران و زنان زیادی را به تپه‌ ماهورهای جنوب تهران می‌کشاند و قربانی نیت شوم خود می‌کرد در ملأعام اعلام می‌شود.

علی جمشیدی، سرپرست واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران گفت: حکم اعدام «صادق مرادی»، معروف به عقرب سیاه سه‌شنبه این هفته 21 شهریورماه اجرا خواهد شد.

مجوز اعلام در ملأعام هیات قضایی شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران حکم به اعدام عقرب سیاه در ملأعام دادند.

محمدرضا محمدی‌کشکولی، رئیس شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران اظهار داشت: بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، تصمیم بر این شد که حکم اعدام صادق مرادی معروف به عقرب سیاه در ملأعام اجرا شود.

قاضی محمدی‌کشکولی ادامه داد: این پرونده به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده می‌شود تا دیگر مراحل اجرای حکم انجام شود.

در همین باره علی جمشیدی، مسؤول واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران گفت: هنوز مکان اجرای حکم عقرب سیاه تعیین نشده است.

صادق مرادی معروف به عقرب سیاه به خاطر ربودن و آزار و اذیت تعدادی دختر و زن جوان در سال 86 که آنان را به تپه ماهورها در حسن‌آباد قم می‌کشاند از سوی دادگاه کیفری استان تهران در بهمن‌ماه سال گذشته به اعدام محکوم شد و این حکم روز 4 مردادماه امسال در شعبه 14 دیوانعالی کشور تایید شد.

-------------------------------------------------------------------------------

قتل پدر در زندگی جهنمی پسر شیشه‌ای

پانزدهم شهریورماه ماجرای مرگ مرموز مردی در درمانگاه قیامدشت به کلانتری 174 مخابره شد.

در بررسی‌های ابتدایی پلیس مشخص شد مردی 50 ساله با ضربات چاقوی پسر 24 ساله‌اش به نام «بهزاد» در بلوار آزادی قیامدشت دچار خونریزی شدید شده و با وجود اقدامات پزشکی به کام مرگ فرورفته است.

ماموران پلیس کلانتری وقتی شنیدند عامل جنایت همزمان با انتقال پدرش به درمانگاه فراری شده به ردیابی‌های فامیلی پرداخته و 45 دقیقه بعد بهزاد را در اتاقک نگهبانی یکی از کارگاه‌های شهرک صنعتی منطقه قیامدشت دستگیر کردند.

قاضی رستمی، دادرس دادگاه عمومی بخش خاوران از این مرحله به بعد تحقیقات را در اختیار اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار داد و آنها به بازجویی از مادر خانواده پرداختند.

مادر خانواده وقتی در برابر افسر پرونده قرار گرفت، گفت: حوالی ساعت 9 شب و زمان خوردن شام بود که پسرم به خانه آمد. پس از دقایقی وی شروع به ناسزاگویی به من کرد، به همین علت شوهرم با پسرم درگیر شد.

بهزاد اعتیاد به مواد مخدر داشته و شغل مناسبی نیز ندارد و پیش از این نیز چندین‌بار دستگیر و روانه زندان شده و به همین خاطر همیشه میان وی و دیگر اعضای خانواده بویژه همسرم درگیری وجود داشت،
 
در حالی که درگیری آنها شدید شده بود پسرم داخل آشپزخانه رفت. شوهرم نیز به دنبال وی وارد آشپزخانه شد. در یک لحظه بهزاد با چاقوی آشپزخانه ضربه‌ای به سینه همسرم زد و او نیز روی زمین افتاد.
 
بهزاد که می‌گوید از قتل پدرش پشیمان است نیز گفت: با چاقویی که روی کابینت آشپزخانه قرار داشت ضربه‌ای به طرف پدرم پرتاب کردم که به سمت چپ سینه‌اش برخورد کرد.

زمانی که پدرم را به درمانگاه انتقال دادند من نیز از خانه خارج شده و به خانه عمویم رفتم، زمانی که موضوع را با عمویم در میان گذاشتم وی نیز با من درگیر شد و به همین علت از آنجا خارج شده و به محل کار یکی از دوستان خانوادگی‌مان در یکی از شهرک‌های صنعتی قیامدشت رفتم که پس از دقایقی ماموران به آنجا آمده و در آنجا دستگیر شدم.

-------------------------------------------------------------------------------

عملیات ویژه برای دستگیری ریش‌سفیدهای تبهکار باند فیوج‌ها

ریش‌سفیدهای فراری یک باند گسترده از دزدان فیوجی در تجسس‌های اطلاعاتی پلیس آگاهی پایتخت به دام افتادند. این 2 مرد که باید سال‌های زیادی در زندان می‌ماندند با سپردن وثیقه‌های جعلی پا به فرار گذاشته بودند.

در بررسی جرائم 30 عضو شبکه دزدان فیوج که در سال‌های گذشته و با شگردهای خاص دست به تبهکاری می‌زدند، پلیس پی‌برد آنها با زاغ‌زنی در مراکز تجاری و اقتصادی، بویژه شعبات بانکی اقدام به شناسایی طعمه‌هایشان کرده و پس از آن و تحت پوشش مامور مواد مخدر یا کارآگاه به بهانه حمل و نگهداری مواد مخدر اقدام به سرقت پول آنها کرده و با خودروهای مدل بالا پا به فرار می‌گذاشتند.

30 دزد فیوج در مراحل بازجویی با پذیرفتن جرائم خود طراحان و گردانندگان اصلی را 2 زندانی فراری به نام‌های «پرویز» و «هوشنگ» 40 و 50 ساله معرفی کردند.

بدین ترتیب بررسی‌های پلیسی وارد مرحله تازه‌ای شد و کارآگاهان پی بردند پرویز 37 سال محکومیت قطعی کیفری از سوی دادگاه‌های استان‌های اندیمشک، کرج، قزوین و تهران دارد که در سال 1389 و با سپردن وثیقه جعلی متواری شده، هوشنگ نیز دارای 17 سال محکومیت قطعی کیفری از سوی دادگاه‌های عمومی و انقلاب خمینی‌شهر و زرین‌شهر استان اصفهان است که وی نیز از سال 1385 متواری بوده و تحت تعقیب پلیس و دستگاه قضایی قرار دارد.

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی تهران اطلاع پیدا کردند پرویز و هوشنگ پس از دستگیری همدستان خود با تغییر شیوه و شگرد دزدی‌های خود اقدام به سرقت خانه‌ها به شیوه شکستن قفل‌ در نقاط مختلف تهران، کرج و قم می‌کنند.

سرانجام و در شرایطی که متهمان با توجه به تحت تعقیب قرار داشتن خود از سوی مراجع مختلف قضایی و پلیسی، زندگی مخفیانه‌ای را برای خود انتخاب کرده بودند، کارآگاهان با پیگیری‌های پلیسی دامنه‌دار و گسترده خود موفق به شناسایی مخفیگاه هر دوی آنها در شهر کرج و شهر جدید پرند شده و در 2 عملیات جداگانه همزمان هر دو را ساعت 4 عصر 16 شهریورماه دستگیر کردند و در بازرسی از مخفیگاه آنها نیز مقادیر زیادی از اموال دزدی را به دست آوردند.

با دستگیری 2 زندانی فراری و آغاز تحقیقات، هر دو در تحقیقات اولیه، خود را بی‌گناه دانستند اما پس از مواجهه حضوری با 30 دزد تحت فرمانشان و اطلاع از اعترافات صریح و کامل همدستان خود به ناچار لب به اعتراف گشوده و همه جرائم را گردن گرفتند.

با توجه به اعترافات این مجرمان درباره ارتکاب سرقت‌های گسترده تحت پوشش مامور و جعل عناوین دولتی و احتمال افزایش دیگر جرائم ارتکابی، همچنین تعداد طعمه‌هایشان، دادیار رضوانفر از شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران خواستار انتشار تصاویر آنها شد تا کسانی که در دام این مردان تبهکار افتاده‌اند با مراجعه به اداره 5 پلیس آگاهی یا تماس با شماره 51055605 ماجرای سرقت را پیگیری ‌کنند.

-------------------------------------------------------------------------------

شكار مار 5/1 متري در خانه مرد قيداري

رئیس آتش‎نشانی شهر خدابنده از به دام افتادن مار 5/1 متری در خانه مرد قیداری خبر داد و گفت: تجهیز ایستگاه‌های آتش‌نشانی در شهرهای کوچک ضروری است.

«حمید حاجیلو»، تصریح کرد: یکی از مواردی که باعث ارتقاي امنیت در شهرها می‌شود، حضور بموقع عوامل امدادی در زمان‌های مورد نیاز است و این موضوع نیازمند توجه ارگان‌های مسئول از جمله آتش‌نشانی‌ها است.

وی تصریح کرد: در این صورت مشاهده خواهیم کرد که شهروندان با اعتماد به عوامل آتش‌نشانی در ارتباط تنگاتنگ با این نیروها قرار داشته و در زمان‌های مورد نیاز و در اسرع وقت حوادث را به این افراد گزارش می‌کنند که همین موضوع امنیت روانی در جامعه را ارتقا خواهد داد.

وی همچنین با اشاره به عملکرد آتش‌نشانی شهر قیدار در روزهای گذشته گفت: متأسفانه در هفته گذشته بنا به دلایل نامعلوم زمین کشاورزی یکی از اهالی در آتش سوخت و خسارت نسبتاً بالایی را به وي وارد کرد.

وی با اشاره به تلاش نیروهای آتش‌نشان برای جلوگیری از پیشروی آتش به زمین‌های همجوار، گفت: نیروهای حاضر در محل پس از یک ساعت تلاش موفق به مهار آتش شدند.

-------------------------------------------------------------------------------

پایان فرار 2 مرد خطرناک از 54 سال زندان

2 مرد خطرناک که باید 54 سال در زندان می‌ماندند با فرار فریبکارانه به گردانندگی شبکه‌ای از دزدان فیوجی دست می‌زدند.


30 نوچه این مردان فراری در بازجویی‌‌ها ادعا کرده بودند که تحت دستورات آنان به سرقت‌هایشان دست می‌زدند. پس از دستگیری 30 تبهکار طایفه فیوج از سوی پایگاه پلیس آگاهی تهران و در حالی که تجسس​ها نشان می‌داد آنان با زاغ​زنی در مراکز تجاری و اقتصادی با شناسایی طعمه‌هایشان در نقش پلیس مبارزه با مواد مخدر یا پلیس آگاهی به سرقت‌هایشان دست می‌زدند.

همگی این 30 مرد تبهکار ادعا کردند که دو مرد 40و 50 ساله به نام‌‌های پرويز و هوشنگ، گردانندگان اصلی این شبکه گسترده هستند که توانسته‌اند فرار کنند.

اطلاعات جنایی پلیس نشان می‌داد پرویز 37 سال محکومیت قطعی کیفری از سوی دادگاه‌‌های استان‌‌های اندیمشک، البرز، قزوین و تهران دارد که در سال 89 با سپردن قرار وثیقه جعلی فراری شده است و هوشنگ نیز 17سال محکومیت قطعی کیفری از سوی دادگاه‌‌های عمومی و انقلاب خمینی شهر و زرین​شهر استان اصفهان دارد که وی نیز از سال 85 با همین شگرد آزاد شده و گریخته است.

 این بررسی‌‌‌های پنهان مشخص کرد که این دو زندانی فراری وقتی نوچه‌هایشان به دام افتاده‌اند با تغییر شگرد‌های تبهکارانه به تخریب در خانه‌‌ها در تهران، کرج و قم پرداخته و دست به سرقت می‌زنند.

بازداشت 2 فراری کارآگاهان توانستند مخفیگاه‌‌های این دو فراری را در کرج و پرند ردیابی کرده و ساعت 4 صبح 16 شهریورماه آنان را در انباری پر از فرش‌‌های ابریشمی، مدارک شناسایی جعلی، افشانه‌‌های اشک‌آور و همچنین تجهیزات ویژه شکستن قفل به دام اندازند.
 
پرویز و هوشنگ وقتی دیدند در محاصره پلیس افتاده‌اند خیلی زود تسلیم شدند. ابتدا سعی کردند خود را بی‌گناه بدانند اما وقتی پیش روی نوچه‌هایشان قرار گرفتند لب به اعتراف باز کردند و پرده از تبهکاری‌هایشان برداشتند.

بنا به این گزارش و با توجه به اعترافات 2سردسته باند در خصوص ارتکاب سرقت‌‌های زنجیره‌ای تحت پوشش مأمورو جعل عناوین دولتی و احتمال افزایش دیگر جرائم ارتکابی و همچنین تعداد مالباختگان، دادیار رضوانفر از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران با تقاضای انتشار تصاویر این دو مرد خطرناک از کسانی که در دام آنان افتاده‌اند، خواست با شماره‌‌های 51055605 و 51055237 تماس بگیرند.

-------------------------------------------------------------------------------

آدمکشي براي ۱۰ هزار تومان!

معتادي که معتاد ديگري را در منطقه اي که برخي به آن خاک سفيد مشهد مي گويند کشته بود مدعي شد از مقتول طلب ۱۰ هزار توماني داشته است.

به گزارش خراسان، ظهر روز گذشته موتورسوار ۴۶ ساله اي که همسرش ترک نشين موتورسيکلت بود وارد بولوار توس شد و در منطقه اي که به «کوچه غربت ها» معروف است و برخي هم خاک سفيد مشهدمي گويند توقف کرد.

همسر اين مرد کنار موتورسيکلت ايستاد و او به يکي از پاتوق هاي معتادان رفت تا ۱۰ هزار توماني را که بابت مواد مخدر از يک معتاد ديگر طلب داشت بگيرد.

جوان معتاد در حالي که به شدت چرت مي زد به ديوار حياط مخروبه تکيه داده بود. موتورسوار چند بار او را تکان داد و از او خواست تا ۱۰ هزار توماني را که بابت خريد مواد مخدر به او داده بود پس بدهد اما جوان معتاد توجهي به عصبانيت و حرکات موتورسوار نداشت و پاسخي به او نمي داد.

 مرد ۴۶ ساله ناگهان چاقوي بزرگي را برداشت و چند ضربه با آن به ديواري زد که جوان ۲۶ ساله به آن تکيه کرده بود اما باز هم صدايي نشنيد تا اين که در همان حالت ضربه اي به جوان معتاد زد که او نقش بر زمين شد و خون از بدنش فواره زد. موتورسوار معتاد با ديدن اين وضعيت سعي داشت از محل حادثه فرار کند که معتادان ديگر جلوي او را گرفتند و از فرارش جلوگيري کردند.

او که راه گريز را بسته ديد سوئيچ و مدارک موتورسيکلت را به همراه چاقوي خون آلود به همسرش داد تا آن ها را مخفي کند. همسر اين مرد نيز با گرفتن چاقوي خون آلود از محل فرار کرد و به منزل خودشان رفت او چاقوي خون آلود را شست تا اثري از جنايت باقي نماند.

از سوي ديگر نيز يکي از شهروندان ماجرا را به اورژانس اطلاع داد اما وقتي مأموران اورژانس به اين منطقه آمدند و فرد مجروح را معاينه کردند متوجه شدند که او علايم حياتي ندارد و جان خود را از دست داده است.

در پي وقوع اين جنايت، مأموران اورژانس مراتب را به پليس ۱۱۰ گزارش کردند. دقايقي بعد به دستور فرمانده کلانتري کاظم آباد، گروهي از مأموران انتظامي به محل جنايت رفتند و پس از دستگيري متهم به قتل، مراتب را به قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند.

 عقربه هاي ساعت 12:30 ظهر را نشان مي داد که مقام قضايي به همراه عوامل بررسي صحنه جرم و کارآگاهان پليس آگاهي عازم «کوچه غربت ها» شدند. اين محل براي مقام قضايي منطقه آشنا بود چرا که اجساد برخي از معتادان خياباني و کارتن خواب ها در اين منطقه کشف مي شود.

با حضور قاضي ويژه قتل عمد، تحقيقات قضايي درباره اين جنايت آغاز شد. در بررسي هاي مقدماتي آلات و ادوات استعمال مواد مخدر صنعتي «شيشه» که در محل جنايت وجود داشت جمع آوري شد. موتورسوار معتاد نيز که در محل قتل دستگير شده بود به صراحت ارتکاب جنايت را پذيرفت و گفت: او از من ۱۰ هزار تومان گرفته بود تا مواد مخدر بخرد اما پولم را پس نمي داد.

من براي گرفتن طلبم آمدم اما هر کار مي کردم او پاسخي نمي داد به همين دليل با چاقوي دسته بلند ضربه اي به او زدم که نقش بر زمين شد اما نفهميدم اين ماجرا چگونه اتفاق افتاد.

پس از آن نيز چاقوي خون آلود را به همسرم دادم که از محل فرار کرد. اين گزارش حاکي است: در پي اعترافات مرد موتورسوار، بلافاصله مأموران انتظامي با کسب دستورات قضايي به محل زندگي متهم به قتل رفتند و آلت قتاله را که شسته شده بود کشف کردند.

بدين ترتيب همسر متهم به قتل نيز به اتهام مخفي کردن ادله جرم بازداشت شد تا بررسي هاي بيشتري درباره اين جنايت انجام شود.

-------------------------------------------------------------------------------

مرد جوان خود را حلق آویز کرد

جوان ۳۰ ساله اي در منزل مسکوني اش خود را حلق آويز کرد و جان سپرد.

ساعت ۳ بعدازظهر روز گذشته، مأموران کلانتري مصلي در تماس با قاضي ويژه قتل عمد، وي را در جريان مرگ جواني قرار دادند که پس از انتقال به بيمارستان جان باخته بود.

با حضور قاضي شاکر در بيمارستان امام زمان(عج) مشخص شد، مرد جوان در منزل مسکوني اش خود را حلق آويز کرده که اعضاي خانواده اش متوجه ماجرا شده اند و او را به بيمارستان منتقل کرده اند اما تلاش پزشکان براي نجات وي موثر واقع نشده و اين جوان جان خود را از دست داده است.

به دستور مقام قضايي جسد اين جوان براي تعيين علت دقيق مرگ به پزشکي قانوني حمل شد و تحقيقات پليسي درباره اين حادثه ادامه يافت.

-------------------------------------------------------------------------------

قتل به خاطر دختر جوانی به نام ساناز

عصر روز يك شنبه ۲۱ فروردين ماه سال ۹۰ در يكي از خيابان‌هاي حوالي منطقه محلاتي رهگذراني متوجه درگيري خونين دو پسر جوان شدند.

دو پسر جوان يكديگر را به شدت كتك مي‌زدند كه ناگهان يكي از آنها كه مشخص بود سن و سال بالاتري دارد، با چاقويي كه در دست داشت ضربه‌اي به ديگري مي‌زند.

وقتي پسر جوان نقش بر زمين مي‌شود، مرد ضارب به سرعت فرار مي‌كند و مردم كه نمي‌توانستند او را دستگير كنند، با ديدن اين صحنه هولناك بلافاصله پليس را در جريان موضوع قرار مي‌‌دهند.

دقايقي بعد مأموران با حضور در محل جنايت با جسد بي‌جان بهنام ۲۷ ساله در پياده رو خيابان مواجه شدند و موضوع قتل را به قاضي رسولي، بازپرس كشيك ويژه قتل از دادسراي جنايي خبر دادند.

تحقيقات تيم جنايي با حضور بازپرس در قتلگاه نشان مي‌داد كه بهنام با قاتل كه ايمان نام دارد، بچه محل هستند و حتي با هم رابطه دوستي هم داشته‌اند، اما رابطه آنها از چندي پيش به خاطر يك رقابت عشقي تيره و تار شده است.

از سوي ديگر در تحقيقات ميداني پليس مشخص شد، به همين خاطر قاتل و مقتول چندين بار با يكديگر درگير شده و براي هم خط و نشان كشيده‌اند تا اينكه امروز وقتي يكديگر را در خيابان مي‌بينند بعد از مشاجره لفظي درگيري خونيني را رقم مي‌زنند كه در نهايت بهنام با ضربه چاقوي ايمان به قتل مي‌رسد و قاتل نيز متواري مي‌شود.

در ادامه با انتقال جسد به پزشكي قانوني، كارآگاهان به رديابي قاتل فراري پرداختند. همزمان با پيگيري پرونده، تيم جنايي از دستگيري پسر جواني توسط مأموران مرزباني سلماس كه قصد داشت به صورت غير قانوني از مرز كشور خارج شود، باخبر شدند.

مرد جوان در نخستين بازجويي‌ها در مرز به دروغ خود را عبدالرحمان هراتي اهل افغانستان معرفي مي‌كند. وي مي‌گويد: مدتي است به صورت غير قانوني در ايران به‌سر مي‌برم و اكنون قصد داشتم براي پيدا كردن كاري در يكي از كشور‌هاي همسايه از ايران خارج شوم.

مأموران مرزباني به وي مشكوك مي‌شوند و با توجه به تناقض‌گويي‌هايش دريافتند كه وي قاتل فراري است كه توسط قاچاقچيان قصد خروج غير‌قانوني از كشور را داشته است.
 
كارآگاهان با گرفتن نيابت، وي را به اداره دهم پليس آگاهي منتقل كردند. ايمان در بازجويي‌ها ضمن اعتراف به قتل شهرام و اظهار پشيماني گفت: من از مدت‌ها پيش به دختر جواني به نام ساناز علاقه‌مند بودم. من قصد ازدواج با او را داشتم تا اينكه متوجه شدم دوستم بهنام هم به وي علاقه‌مند است. من چندين بار به او تذكر دادم كه به ساناز فكر نكند اما او اصرار داشت كه با وي ازدواج كند.

ما دو نفر به همين خاطر با يكديگر درگير شديم. همزمان با ادامه تحقيقات در ماه مبارك رمضان، امسال خانواده مقتول به شعبه بازپرسي مراجعه كردند.

اين خانواده مقابل قاضي رسولي اظهار داشتند به خاطر پشيماني قاتل و احترام ماه مبارك رمضان از درخواست قصاص متهم گذشت مي‌كنيم . قاضي آرش سيفي، داديار اظهار نظر دادسراي جنايي درباره اين خبر گفت: با اين اقدام خداپسندانه اولياي دم و پايان تحقيقات تكميلي، پرونده با صدور قرار مجرميت به اين شعبه فرستاده شد.

قاضي سيفي گفت: بعد از مطالعه و رفع نواقص پرونده، براي ايمان به اتهام خروج غيرقانوني از كشور و همچنين از جنبه عمومي قتل عمد كيفر‌خواست صادر و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري ارسال شد.

برچسب ها: خودکشی قتل اعتیاد