پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۰

مثال رهبری درباره جذب‌مخاطب به هرقیمت

مرحوم سیدقطب مى‏گوید به یکى از شهرهاى امریکا رفتم و دیدم دم درِ یک کلیسا اطلاعیه‌اى نصب کرده‏اند: «امشب یک برنامه‏ى رقص و شادى و شام سبک و موسیقى اجرا مى‏شود»!
کد خبر : ۷۷۲۵۳
به گزارش صراط ، رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان صدا و سیما در 11 آذرماه 1383 به بیان راهبردهایی برای این سازمان پرداختند که قسمتی از آن در زیر مطرح می شود:

این قسمت از سخنان ایشان درباره جذب مخاطب و لزوم عدم وجود تناقض در پیام های برنامه های صدا و سیما است:

مرحوم سیدقطب جریانى را در یکى از کتابهایش مى‏نویسد، که من پیش از انقلاب آن کتاب را ترجمه کردم. مى‏گوید به یکى از شهرهاى امریکا رفتم و دیدم دم درِ یک کلیسا اطلاعیه‏یى نصب کرده‏اند: «امشب یک برنامه‏ى رقص و شادى و شام سبک و موسیقى اجرا مى‏شود.»! تعجب کردم که کلیسا به چه مناسبت اینها را اعلام کرده!

مى‏نویسد: کنجکاو شدم در آن ساعتِ معین بروم ببینم چه خبر است. دیدم بله، یک سالن رقص در کنار سالن کلیساست؛ زوجهاى جوان مى‏آیند و مى‏رقصند؛ موسیقى‏هاى محرک و شهوانى هم پخش مى‏شود! افرادِ یک‏خرده مسن‏تر هم کنار نشسته‏اند و تماشا مى‏کنند و از نگاه کردن لذت مى‏برند! کشیش هم اواخر شب روى سن ظاهر شد و با رفتار خیلى آرام و ملایم رفت نور چراغها را تنظیم کرد!

مى‏گوید فردا رفتم سراغ کشیش؛ گفتم شما کشیش هستید یا کاباره‏دار؟! این‏جا کلیساست یا سالن رقص؟! کشیش گفت من به این وسیله مى‏خواهم جوانها را به کلیسا جذب کنم! این‏طورى مى‏شود جوانها را به کلیسا جذب کرد؟! جوانها به کلیسا جذب نشدند، بلکه به سالن رقصِ متعلق به کلیسا جذب شدند! سالن رقصِ متعلق به کلیسا مگر امتیازى دارد؟

اگر بناست فیلم یا برنامه‏یى پخش شود و تأثیر سوئى بگذارد، چه فرقى مى‏کند که من پخش کنم یا رقیب من؛ در هر دو صورت بد است؛ پس چرا من پخش کنم؟ به نظر من این منطق مهمى است و باید به آن توجه داشت.مثال رهبر انقلاب در تقبیح جذب مخاطب