جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۰

راه های مهم در مدیریت تصمیم گیری

خوشم می‌آید، دلم می‌خواست، به نظرم خوب بود، دوست دارم، کلماتی است که دلیل مهم تصمیم گیری‌های خودمان و یا دیگران است بسیار این جملات را شنیده‌ایم اما نتیجه و اثر درستی در پایان انتخاب ندیده‌ایم مشکل چیست و راه حل کدام است؟
کد خبر : ۷۶۲۳۴

تصمیم گیری ارزیابی اطلاعات برای دست یابی بیشترین و پایدارترین نفع است .

افراد بر اساس تعریفشان از نفع و ضرر ،تصمیمات متفاوتی دارند .

ملاحظه نفع و ضررهای فردی و کوتاه مدت موجب تصمیماتی متفاوت یا تصمیمات ناشی از ملاحظه نفع و ضررهای جمعی و بلند مدت است.

إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا به قومٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ

یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را [به سوی بلا و نکبت و شکست و شقاوت] تغییر نمی‌دهد تا آنکه آنان آنچه را [از صفات خوب و رفتار شایسته] در وجودشان قرار دارد.(رعد/11)

تغییر در نتیجه فرآیند انتخاب یک از دو راه خوب و بد حاصل می‌شود.خداوند به زیبایی بیان می‌کند که تصمیمات شما در سرنوشت شما اثر به سزایی دارد . حال مشکل این است که همه می‌دانیم تصمیم گیری مهم است اما برای انتخاب از یک چارچوب عقلانی و شرعی پیروی نمی‌کنیم .عموم افراد بر اساس حسی که از تجربه های فردی خود در زندگی بدست آورده تصمیم می‌گیرند اگر خوبی کرده باشند و در جواب بدی دیده باشند به هر کسی که می‌رسند او را از خیر و خوبی باز می‌دارند و تعبیر قرآن مناع الخیر معتد اثیم است؛ کسانی که همیشه مانع عمل خیر می‌شوند.

تصمیمات نادرست

و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا

هر کس در تصمیمات خود از قوانین لایتغیر هستی تبعیت نکند زندگی سختی را خواهد گذراند پس نتیجه نادرست قانون، اصلی تصمیم اشتباه است و هر کس بر خلاف اوامر الهی تصمیم گیرد صد در صد به بیراهه می‌رود و پاسخ درستی برای تلاش‌های خود نمی‌یابد.

به جای اینکه با محبت و احترام، عزت یابد دیگران را تحقیر می‌کند و شخصیت واقعی افراد را محترم نمی شمارد گاهی غیبت می‌کند تا شاید فرد مورد نظر را از چشم‌ها بیندازد.

گاهی برای رسیدن به خوشبختی و لذت پی خوردنی‌های حرام می‌رود و یا تن به ذلت حرام می‌دهد غافل از این که ؛

حضرت علی(علیه السلام) در بیان لذت می‌فرمایند: چه بسیار لذت بردن‌های ناچیز که از رسیدن به موقعیت‌های والا جلوگیری کرده است

این ره که می‌رود به ترکستان است

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

این گونه افراد حرام را منفعت و گناه و معصیت را لذت و اطاعت از خدا را ضرر می‌پندارند.

بهترین انتخاب در قرآن

در محاسبه نفع و ضرر قرآن این اصول را به بندگان تعلیم می‌دهد :

فقط خود را نبین و همه را ببین

فقط نیازهای مادی را نبین همه نیازهای وجودت را ببین.

الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

مال و فرزندان، آرایش و زیور زندگی دنیا هستند، ولی اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ امید داشتن به آن‌ها نیکوتر است.(کهف/46)


فقط زندگی موقت دنیا را نبین و زندگی ابدی را هم ببین.

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَٰلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

محبت و عشق به خواستنی‌ها[که عبارت است] از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشت و زراعت، برای مردم زیبا جلوه داده شده؛ اینها کالای زندگیِ [زودگذرِ] دنیاست؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست(آل عمران/14)

ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ

این [خشم و عذاب بزرگ] به سبب آن است که زندگی دنیا [یِ زودگذر] را بر آخرت ترجیح دادند ، و مسلماً خدا مردم کفر پیشه را هدایت نمی‌کند.(نحل/107)

حضرت علی(علیه السلام) در بیان لذت می‌فرمایند:

چه بسیار لذت بردن‌های ناچیز که از رسیدن به موقعیت‌های والا جلوگیری کرده است.

در بیانی دیگر امام رضا(علیه السلام) می فرمایند :

چه بسیار تحمل کردن‌های کوتاه مدتی که سبب خوشحالی و راحتی دراز مدت شده است و چه بسیار مطابق میل رفتار کردن‌هایی که غصه های طولانی به دنبال داشته است .

مهارت تصمیم گیری در قرآن یعنی این که کمترین ضرر و بالاترین منفعت در دنیا و آخرت حاصل شود تا جایی که زندگی ابدی ما تحت‌الشعاع قرار نگیرد و به روح و جسم ما صدمه وارد نشود.

نمونه های تصمیم گیری‌های درست

حضرت یوسف پشت پا به قصر فرعون می‌زند و می‌فرماید : خدایا زندان برای من بهتر است از این که مرتکب نافرمانی و عصیان تو شوم.بندگی تو را به پادشاهی عالم نمی‌دهم.

محبت و عشق به خواستنی‌ها [که عبارت است] از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشت و زراعت ، برای مردم زیبا جلوه داده شده ؛ این‌ها کالای زندگیِ [زودگذرِ] دنیاست ؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست

قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ

یوسف گفت : ای پروردگار من زندان نزد من محبوب‌تر است از عملی که مرا به آن می‌خوانند ، و اگر نیرنگشان را از من نگردانی به آنان رغبت می‌کنم و از نادانان می‌شوم .(یوسف/33)

آسیه زن فرعون مصر بهشت جاودان و رضایت الهی را به زندگی کوتاه مدت و فنا پذیر در کاخ ظلم و ستم ترجیح می‌دهد و می‌فرماید : خدایا کنار خودت در بهشت برای من خانه ای قرار ده.

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

و خدا برای همه اهل ایمان [چه مردان و چه زنان] همسر فرعون را مثل زده است . هنگامی که گفت : ای پروردگار من برای من نزد خودت خانه‌ای در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از مردم ستمکار نجات ده .(تحریم/11)

جوانان کهف پشت پا به همه مقامات دنیایی و تجملات خیره کننده آن می‌زنند و برای رهایی از قید و بند گناه و ذلت حرام به غاری پناه می‌برند تا خشنودی و رضایت خدا را خریداری کنند.

إِذْ أَوَی الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (10) فَضَرَبْنَا عَلَیٰ آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا (11) ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَیٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا (12) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ غڑ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًی (13) وَرَبَطْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَٰهًا غ– لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا (14)

[یاد کن] هنگامی که [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند : ای پروردگار ما رحمتی از نزد خود به ما عطا کن ، و برای ما در کارمان زمینه هدایتی فراهم آور .«10» پس سالیانی چند در آن غار ، خواب را بر گوش‌هایشان چیره ساختیم .«11» سپس آنان را [از خواب] برانگیختیم تا مشخص کنیم کدام یک از آن دو گروه ، مدت درنگشان را [در غار] به شمار می‌آورند ؟«12» ما خبر [عبرت‌آموز] شان را به درستی برای تو بیان می‌کنیم : آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند ، و ما بر هدایتشان افزودیم .«13» و دل‌هایشان را [با یقین به حقایق ،] استوار ساختیم ؛ آن گاه [که در برابر شرک و بت‌پرستی] به پا خاستند و گفتند : پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است ، هرگز جز او معبودی را نمی‌خوانیم که اگر بخوانیم سخنی گزاف و دور از حق گفته‌ایم(کهف/10-14)