به گزارش صراط به نقل از جام جم آنلاین ؛ آب و هواي گرم و مرطوب آن زمان باعث رشد انبوهي از گياهان به شكل جنگلها و بوتهزارهايي در اين جزاير شده بود كه آثار آنها امروز به شكل معادن زغال سنگ در شمال و مركز كشور ديده ميشود. اين موضوعات شرايط را براي زيست دايناسورها در ايران مهيا كرده بود و بقاياي فسيلي و آثار دايناسورهاي ايراني نيز تاكنون از چند نقطه از كوههاي البرز و همينطور مناطقي از شمال كرمان يافت شده است. آثار يافت شده به طور عمده شامل ردپاها و به تعداد انگشتشماري شامل بقاياي اسكلتي از قبيل قطعات استخوان و دندان است.
اولين آثار يافت شده دايناسورها در ايران ردپاهايي بود كه در نتيجه پيجوييهاي اكتشاف زغالسنگ در دره نيزار در شمال زرند كرمان سال ۱۳۴۸ كشف شد. از قضا قالبي از اين ردپاها در نمايشگاه بينالمللي آسيايي كه آن سال در تهران برگزار شد به نمايش گذاشته شد.
اين نمايش عمومي موجب جلب توجه مسئولان به حضور دايناسورها در ايران شده و مدت كوتاهي پس از آن اولين سفر اكتشافي براي يافتن آثار و بقاياي دايناسورها در ايران توسط سازمان زمينشناسي و با رهبري دايناسورشناس معروف فرانسوي آلبرت دولاپارن، كه بسياري از نقاط جهان را در جستجوي دايناسورها در نورديده بود، در چند ناحيه از كرمان ترتيب داده شد.
در نتيجه اين جستجوها آثار ردپاي بيشتري از دايناسورها در دره نيزار كشف شد ولي بقايايي از اسكلت دايناسورها بدست نيامد. بخشي از ردپاهاي يافت شده به موزه سازمان زمينشناسي منتقل شد، اما اولين و زيباترين ردپاي دايناسور ايراني كه همچنان به شكل طبيعي خود تا همين اواخر در دره نيزار قرار داشت، مدتي است توسط افراد سودجو و ناآگاه دچار تخريبشده و بخشي از آن از بين رفته است. پس از اين اكتشافات ابتدايي، اثر ديگري از ردپاي دايناسور در منطقه زيرآب مازندران (البرز غربي) يافت شد كه نمونه فوق هم توسط دولاپارن مطالعه و به عنوان نمونه جديدي از ردپاي دايناسور نامگذاري شد.
متاسفانه به دليل برخي سهلانگاريها اين اثر از بين رفته يا در محل نامعلومي نگهداري ميشود. پس از اين اكتشافات اوليه، ۳۰ سال فعاليت خاصي در زمينه اكتشاف و مطالعه دايناسورها در ايران صورت نگرفت تا آن كه سال ۱۳۸۱ با تلاشهاي من و سازمان زمينشناسي كشور، دومين عمليات پيجويي دايناسورها در ايران با حضور متخصصاني از كشورهاي برزيل و ايتاليا در منطقه كرمان برگزار شد.
در جريان اين كاوشها علاوه بر بررسي مجدد آثار ردپا در دره نيزار و كشف چند اثر ديگر در همان منطقه، با كمك، توصيهها و راهنماييهاي گزارشهاي دولاپارن توانستيم اولين آثار اسكلتي دايناسورها، كه شامل چند قطعه استخوان و يك دندان بود را در رسوبات قرمز رنگ مشهور به سريبيدو در مسير جاده كرمان ـ راور پيدا كنيم. پيش از اين برنامه اكتشافي نيز بررسيهاي من در اين مناطق منجر به كشف آثار ديگري كه ميتوان آن را به دايناسورها نسبت داد، شد.
پس از اين برنامه اكتشافي و باوجود اشتياق متخصصان خارجي به ادامه پيجويها در ايران، فرصت ده ساله ديگري در اكتشاف دايناسورها در ايران رخ داد و طي اين دوره آثار ردپايي از يك دايناسور كوچك در منطقه هرزويل (البرز شرقي) مطالعه و معرفي شد. همچنين تختهسنگي كه حاوي تعداد زيادي ردپاي دايناسور با ابعاد مختلف بود در بين مصالح ساختماني يك خانه روستايي در منطقه دشت خاك كرمان، شناسايي و به موزه سازمان زمينشناسي كرمان منتقل شد.
از ابتدا و با كشف اولين آثار ردپاي دايناسورها در ايران مشخص شد كه همزمان دايناسورهاي گياهخوار و گوشتخوار در ايران ساكن بودهاند. عمده آثار ردپاهاي موجود در كرمان به دايناسورهاي گوشتخوار تعلق داشته، كشفيات بعدي از دور و نزديك از جمله ردپاهاي يافت شده در نقاط مختلف البرز و همچنين ردپاهاي جديد كرمان نيز نشان از بيشتر بودن تعداد دايناسورهاي گوشتخوار نسبت به گياهخوار دارد. آثار اسكلتي اندك يافت شده نيز بيانگر تعلق آنها به گوشتخواران است. بنابراين بيشتر آثار دايناسورهاي ايران كه تا امروز يافت شده به گوشتخواران دو پا با جثههايي متوسط يا كوچك مربوط بوده است.
با اين حال بايد توجه داشت كه وفور گوشتخواران در يك منطقه نيازمند تعداد فراوانتري از موجودات گياهخوار است تا امكان تغذيه و بقاي آنها را فراهم كند. بنابراين بدون ترديد بايد دايناسورهاي گياهخوار فراواني نيز در ايران دوره ژوراسيك وجود داشته باشند.
با تغيير در شرايط جغرافيايي ديرينه ايران و با پيشروي گسترده درياها در ابتداي دوره كرتاسه (۱۳۰ ميليون سال پيش) كه آثار آن در اكثر نواحي كشور قابل مشاهده است، درياهاي كمعمق و عميق بيشتر نقاط سرزمينمان را فراگرفت و نواحي خشكي موجود در البرز و ايران مركزي كه زماني زيستگاه دايناسورها بود به زير آب فرورفته و در نتيجه ديگر محيط زيست مناسبي براي زندگي دايناسورها در ايران وجود نداشت تا اين موجودات به زندگي خود ادامه دهند.
در يكي دو سال گذشته آثار ردپاي فراواني از دايناسورها در ناحيه بلده (البرز مركزي) يافت شده است كه متاسفانه عمده اين آثار در اثر پديده زمين لغزش از بين رفته است. عمليات پيجويي دايناسورها در منطقه كرمان نيز از سال گذشته دوباره به طور مقدماتي آغاز شده و اميد است با تداوم آن در سالهاي آينده و در نواحي بيشتر، كشفيات قابل توجهي صورت پذيرد.
با توجه به گستردگي رسوبات مستعد حاوي دايناسور در ايران كه بيشتر آنها در نواحي شمال كرمان و البرز مشاهده شدهاند، بايد عنوان كرد كه كاوشهاي انجام شده تا امروز كه عمدتا چند روزه و با تعداد نفرات اندكي همراه بوده است نميتواند جوابگو باشد.
براي گسترش پيجويها نياز به افراد علاقهمندي است كه روزها در نواحي مستعد به پيجويي و كاوش بپردازند و لازم است مخاطرات پيجويي در برخي از اين نواحي نيز رفع گردد تا آثار بيشتر و ارزشمندتري از دايناسورها در ايران يافت شود.
تا آن روز علاقهمندان ميتوانند تعدادي از ردپاهاي اصلي و همچنين قالب تعدادي ديگر از آنها و نيز آثار استخواني و دندان يافت شده از دايناسورهاي ايراني را در موزه سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور واقع در خيابان معراج تهران از نزديك بازديد كنند.
ادعاهاي دروغين، خطري در كمين ديرينهشناسي
يكي از مخاطراتي كه در سالهاي اخير گريبانگير ديرينهشناسي و بويژه دايناسورهاي ايران گشته، ادعاهاي برخي افراد فاقد صلاحيت و تحصيلات مرتبط در اين عرصه است؛ ادعاهايي سراسر نادرست و كذب كه از نظر ديرينهشناسان بسيار مضحك و موجب وهن اين علم و جايگاه آن است. اين افراد با ديدن تكه سنگي كه در زايش خيال و تصورات اشتباهشان همانند سر يك موجود است ادعاي كشف دايناسورها، آن هم نه يكي، دو تا بلكه صدها و هزاران، در كشور نمودهاند. اين در حالي است كه مشكل اين افراد احتمالا از بازديد برخي غارها و ديدن برخي تصاوير زاده خيال در اين نقاط (مانند ستوني كه در غاري به شكل پاي عقاب يا... درآمده) و سپس تعميم اين خيالپردازيها در كوه و بيابان است. اگر قرار بود اين خيالپردازيها ملاك باشد احتمالا همه افراد ميتوانند در كوهها و صخرهها آثاري از انواع و اقسام موجودات را بيابند. متاسفانه دامن زدن به اين اخبار و ادعاهاي بيپايه و اساس توسط اين افراد يا يك خبرگزاري باعث شده تا حتي دانشجويان رشته ديرينهشناسي را نيز بعضا به خطا انداخته و به بيراهه كشانده شوند. بايد گفت آثار دايناسورها هم در ايران و هم در بيشتر نقاط جهان بسيار اندك است و اين نايابي است كه باعث ارزش آنهاست. بيگمان اگر كشف قابل ملاحظه و واقعي در اين زمينه در كشور صورت پذيرد، همانند ديگر كشفياتي كه تاكنون انجام شده همگي در سمينارهاي معتبر داخلي و خارجي ارائه خواهند شد و مقالات تخصصي آنها نيز در ژورنالهاي علمي و پژوهشي معتبر به چاپ خواهند رسيد. بنابراين به همه علاقهمندان توصيه ميشود در جستجوي اخبار، آثار دايناسورهاي واقعي را تنها در مجموعه مقالات همايشها و مقالات مجلات معتبر بيابند و نه در ميان اخبار و مطالب اينترنتي كه توسط هيچ متخصصي درستي و نادرستي آنها بررسي نشده است.
دكتر مجيد ميرزايي عطاآبادي / دكتراي ديرينهشناسي مهرهداران