جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۹

اعتراض سینماگران به بنیاد فارابی

در این جا لازم می‌دانیم به عنوان تشکلی که اکثریت قریب به اتفاق تهیه‌کننده، کارگردانان سینمای ایران را در عضویت خود دارد، نکاتی را به اطلاع افکار عمومی برسانیم.
کد خبر : ۷۴۲۵۵
به گزارش صراط به نقل از ایسنا ، در پی تصمیم اخیر بنیاد سینمایی فارابی مبنی بر معرفی کارگردان و تهیه‌کننده مستقل در هنگام دریافت پروانه ساخت شرط حمایت فارابی از فیلمسازان، تعدادی از اعضاء شورای مرکزی مجمع فیلمسازان سینمای ایران از جمله علیرضا داودنژاد، مهدی فخیم‌زاده، کیومرث پوراحمد، مجید قاری‌زاده، مهرداد فرید، داود موثقی، منوچهرمصیری، محسن امیریوسفی، محمد احمدی و عزیزاله حمیدنژاد در متنی با عنوان «دفاع از حریم سینمای مستقل» نسبت به اتخاذ این تصمیم اعتراض کردند.
 
در این بیانیه آمده است: «بنا بر اخبار منتشره در برخی خبرگزاریهای رسمی، بنیاد سینمایی فارابی طی تصمیمی غیر کارشناسانه اعلان کرده که از این پس تنها از پروژه‌هایی حمایت خواهد کرد که تهیه کننده و کارگردان مجزا از هم داشته باشند و این دو وظیفه در شخصی واحد جمع نشده باشد. مدیر عامل محترم آن بنیاد دلیل این تصمیم را بروز پاره‌ای از مشکلات دانسته که در سال‌های اخیر گریبان تعدادی از این پروژه‌ها را گرفته و باعث «لطمات جبران‌ناپذیر» به کیفیت این آثار شده است.
 
در این جا لازم می‌دانیم به عنوان تشکلی که اکثریت قریب به اتفاق تهیه‌کننده، کارگردانان سینمای ایران را در عضویت خود دارد، نکاتی را به اطلاع افکار عمومی برسانیم.
 
1- فیلمسازانی چون عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، ، کیومرث پوراحمد، کیانوش عیاری، ابوالحسن داودی، رضا میرکریمی، رخشان بنی‌اعتماد، احمدرضا درویش، پرویز شهبازی، سیروس الوند، خسرو معصومی، محمد بزرگ‌نیا، علی شاه‌حاتمی، عبدالرضا کاهانی، وحید موساییان، سیامک شایقی، اصغرهاشمی و ده‌ها تن دیگر از بزرگان و افتخارآفرینان سینمای ایران که اغلب از اعضای این تشکلند، بیشتر فیلم‌های خود را شخصا تهیه و کارگردانی کرده‌اند و مایلند این روند را در آینده فیلمسازیشان ادامه دهند. مدیر عامل محترم بنیاد سینمایی فارابی باید توضیح دهند که اگر آن بنیاد نمی‌خواهد از این فیلمسازان حمایت کند، پس قرار است حمایت آن‌ها از کدام دسته از فیلمسازان باشد؟ آیا ایشان می‌خواهند تجربه حمایت‌های بی‌دریغ آن بنیاد از تهیه‌کنندگان خلق‌الساعه، بی‌گذشته و بدون شناسنامه را که همگی بودجه‌های چندین میلیاردی داشته‌اند اما در مرحله اکران شکست خورده‌اند، ادامه دهند؟ آیا ایشان در خصوص «لطمات جبران‌ناپذیری» که این گروه از «تهیه‌کنندگان دولت‌پسند» در این سالها به سینمای ایران زده‌اند هیچ برآوردی ندارند؟
 
2- بزرگترین افتخار تاریخ سینمای ایران در سال گذشته که موفق به دریافت جایزه اسکار نیز شد، محصول تلاش فیلمسازی بود که هر دو وظیفه تهیه‌کنندگی و کارگردانی را شخصا به عهده داشت. اگر بنیاد سینمایی فارابی به بهانه‌ این که این نوع فیلم‌ها «لطمات جبران‌ناپذیر» به سینما زده‌اند، نمی خواهد ازاین گروه از فیلمسازان حمایت کند، پس تلاش مدیران آن بنیاد در عکس انداختن با آن‌ها در مراسم استقبال از ایشان چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
 
3- اصولا دلیل پیدایش و تاسیس بنیاد سینمایی فارابی در دهه شصت حمایت از سیستم کارگردان محوری در مقابل سیستم فیلمسازی بازاری، بی‌هویت و شکست خورده‌ پیش از انقلاب بود. برای آن که موسسان آن بنیاد می‌دانستند مغز متفکر و قلب تپنده‌ سینمای مولف پس از انقلاب در نزد کارگردانان پر شور و حالی است که با تجمیع مسئولیت تهیه کنندگی در آن‌ها می‌تواند به بنیان یک سینمای متعالی بیانجامد. با مرور موفقیت‌های سینمای ایران در سه دهه‌ گذشته معلوم می‌شود اغلب این درخشش‌ها متعلق به همین گروه از فیلمسازان است. انصراف بنیاد فارابی از این نوع حمایت‌ها، به معنای نفی علت شکل‌گیری خود است. اگر این بنیاد دلیل تاسیس خود را نفی کند، خود بخود علت بقای خود را نیز نفی کرده است و دیگر حضورش در سینمای ایران جز تحمیل هزینه به دوش دولت و تاراج بیت‌المال به دست گروهی خاص، معنای دیگری ندارد. به همین خاطر، این تصمیم جدید آن بنیاد می‌تواند بیشتر مصداق «یکی بر سر شاخ بن می‌برید» باشد.
 
4- اگر مدیر محترم آن بنیاد کتب تاریخ سینمای جهان را تورقی می‌کرد قطعا متوجه می شد که کارگردانان بزرگی چون هاوارد هاکس، آلفرد هیچکاک، استیون اسپیلبرگ، فرانسیس فورد کوپولا، جرج لوکاس و ... در برهه‌ای از فعالیت‌های فیلمسازیشان به این نتیجه رسیدند که برای رهایی از دست نظام تهیه‌کننده سالاری که هر گونه تجربه‌ جدید را سرکوب می‌کند، خود تهیه‌کننده فیلم‌هایشان باشند تا به این ترتیب، قدرت و تصمیم گیری در انتخاب سوژه و ایده به عهده خودشان باشد. با این وصف مدیر عامل محترم بنیاد باید توضیح دهند که آیا نگرانی ایشان واقعا به خاطر «لطمات جبران ناپذیر» است یا به خاطر تجربه‌های متفاوتی است که اگر چه برای ملت ایران افتخار می‌آفریند، اما ممکن است با سلیقه وموقعیت مدیران ناسازگار باشد!
 
5- در ایران نیز بسیاری از کارگردانان سرشناس که حالا تعدادشان به هفتاد نفر رسیده، با تاسیس تشکلی به نام «مجمع فیلمسازان سینمای ایران» کار تهیه کنندگی بعضی از آثار خود را شخصا به عهده گرفته‌اند. البته در ایران تاسیس چنین تشکلی، نه به خاطر اقتدار تهیه‌کنندگان بوده که مثلا کارگردانان خواسته باشند برای رسیدن به نگره‌ خود در تولیداتشان، با به عهده گرفتن وظایف تهیه‌کنندگی، خود را از زیر سیطره‌ تهیه‌کنندگان رها کرده باشند. بلکه بیشتر به خاطر انجام بخشی از وظایف زمین مانده‌ی تهیه‌کنندگان بوده که فکر تهیه کنندگی را در میان کارگردانان ایجاد کرده است. در ایران به دلیل نبودن مراکزی که به آموزش تخصصی تهیه‌کنندگی بپردازد، اغلب تهیه‌کنندگان کار خود را از طریق آزمون و خطا آموخته‌اند. چنین وضعیتی برای جایگاه تهیه کنندگی شمایلی بیمارگونه ساخته است. به همین دلیل بعضا کارگردانان ناچارند که تهیه‌کننده آثار خود نیز باشند. البته آسیب‌شناسی تهیه کنندگی در ایران مبحث گسترده‌ای است که نیاز به بحث و تحقیق مفصلی دارد. این که در ایران سینما، نیمه دولتی است و تهیه‌کنندگان با کمک‌های دولتی ادامه حیات میدهند، این که اغلب آنان، از تلویزیون به سینما آمده اند و مدیوم سینما را با تلویزیون در آمیخته‌اند. این که متاسفانه سود شان را در تولید میدانند و از کسب درآمد در مرحله ی توزیع و نمایش نا امیدند و مسائلی از این دست، به بیمارگونه‌گی جایگاه تهیه کنندگی در این دیار، دامن زده است.
 
6- در شرایطی که کانالهای ماهواره‌ای فارسی زبان، با پخش سریال‌ها و فیلم‌های دوبله شده تماشاگران ایرانی را به تاراج برده‌اند، به انزوا کشیدن اصلی‌ترین نهاد دانایی سینمای ایران که همین گروه از فیلمسازان هستند، آیا جز هیزم ریختن به تنور بیگانگان، معنای دیگری خواهد داشت؟!
 
7- و آخر این که اگر مدیر محترم آن بنیاد در در دوران مدیریتی خود متوجه مشکلاتی از این ناحیه شده، پیشنهاد می کنیم آن را از زاویه‌ نوع مدیریت خود، علت‌یابی کنند. چرا که در سال‌های دورتر که گروه‌های دیگری از مدیران، هدایت امور سینما را به عهده داشتند هیچگاه با چنین مشکلاتی مواجه نبوده‌اند و حتی موفقیت‌های سینمای ایران را مرهون تلاشهای همین گروه از فیلمسازان می‌دانسته‌اند.»
 
به گزارش ایسنا، بر اساس تصمیم سید احمد میرعلایی تمام پروژه‌های سینمایی که نیازمند حمایت‌های این بنیاد هستند می‌بایست در هنگام اخذ پروانه ساخت تهیه‌کننده و کارگردانی مجزا و مستقل معرفی نمایند تا زمینه بررسی و حمایت از آن‌ها فراهم شود.
 
طی سال‌های گذشته به دلیل تهیه‌کنندگی و کارگردانی مشترک برخی از افراد برای یک پروژه، ناهماهنگی‌هایی شکل گرفته و روند اغلب آثاری که این رویکرد را پیش گرفته بودند با مشکلاتی و موانعی همراه شده و در نهایت این موانع و مشکلات لطمات جبران ناپذیری به کیفیت فیلم تولیدی وارد کرده‌اند.
 
تسریع در ارتباط موثر بنیاد سینمایی فارابی با عوامل تولید و جلوگیری از تداخل فعالیت‌ها از جمله نتایج این رویه است که در نهایت به افزایش کیفیت نسخه نهایی اثر سینمایی منجر خواهد شد.