تیر سال ۱۴۰۳ مردی با مراجعه به پلیس آگاهی خبر ناپدید شدن پسر ۳۰ ساله‌اش را گزارش کرد.
روزنامه ایران نوشت: در اولین گام پلیس با بررسی تلفن پسر جوان به ردپای یک زن میانسال به نام شراره رسید.
در تحقیقات مشخص شد که شراره متأهل است و دو دختر دارد. در ادامه تحقیقات با توجه به اینکه احتمال می‌رفت شراره از سرنوشت پسرجوان باخبر باشد تحقیقات از وی و خانواده‌اش انجام شد تا اینکه شوهر شراره راز جنایت هولناکی را فاش کرد .
او گفت: دو هفته پیش متوجه ارتباط پنهانی همسرم با این پسرجوان شدم بعد هم موضوع را به دختر همسرم - از شوهر اولش- و نامزد او سینا گفتم. چند روز بعد هم وقتی من در باغ خودم بودم دیدم شراره با سینا به باغ آمدند و جسد همان پسر جوان داخل خودرو بود. بعد جسد را به محلی بردیم و در داخل یک گودال دفن کردیم. سپس همگی به باغ برگشتیم. صبح از سینا خواستم خودش را به پلیس معرفی کند اما او فرار کرد و دیگر خبری از او ندارم.
در ادامه مأموران دریافتند که سینا با کمک مادرش فرار کرده و مادرش مقداری پول هم به حساب او واریز کرده بنابراین مادر سینا نیز به اتهام فراری دادن پسرش بازداشت شد.
در حالی‌که تحقیقات برای یافتن ردی از متهم فراری آغاز شده بود مأموران دریافتند سینا ۲۵ ساله و نامزدش به یکی از شهرهای غربی رفته‌اند که ردیابی و بازداشت شدند.
اظهارات متفاوت شراره
در ادامه تحقیقات شراره در اعترافاتش اظهار کرد: مقتول مزاحم من می‌شد. من این موضوع را به شوهرم گفته بودم اوهم اسلحه‌ای خرید و با پیشنهاد ۳۰۰ میلیونی به نامزد دخترم، از او خواست تا این پسر را به قتل برساند. آن روز من و سینا به دنبال مقتول رفتیم و او را سوار خودرو کردیم. دقایقی بعد هم نامزد دخترم او را با شلیک گلوله به قتل رساند. فردای آن روز همسرم طبق قراری که با سینا گذاشته بود خودرویی به قیمت ۳۰۰ میلیون تومان برایش خرید و او و دخترم را به ویلای یکی از دوستانش در شهرستان فرستاد تا مشکلی پیش نیاید.
با تکمیل تحقیقات اولیای دم درخواستشان را مبنی بر قصاص مطرح کرده و برای سینا به اتهام قتل، برای شراره و شوهرش معاونت در قتل و برای مادر سینا به اتهام فراری دادن فرزندش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا آنها بزودی پای میز محاکمه بایستند.
