جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۶

چرا خوب گوش دادن یک هنر است؟

«خوب گوش دادن» مهارتی است که در نقش‌های مختلف زندگی کاربرد اساسی دارد، با خوب گوش دادن است که فهم درست از موضوعات صورت می‌گیرد و می‌توانیم معارف را به قلب و ذهن خود جاری سازیم.
کد خبر : ۶۷۳۹۹۲

به گزارش صراط به نقل از مبلغ، «خوب گوش دادن» مهارتی است که در نقش‌های مختلف زندگی کاربرد اساسی دارد، با خوب گوش دادن است که فهم درست از موضوعات صورت می‌گیرد و با خوب گوش دادن است که می‌توانیم معارف را به قلب و ذهن خود جاری سازیم. تا زمانی که گوش شنوا برای سخن و کلام درست نباشد، اغلب اخلاقی هم در جهت درست عمل کردن شکل نمی گیرد، از این رو تا شنونده خوبی نباشیم، معمولاً عمل کننده خوبی هم نخواهیم بود چرا که قدم اول در قدم درست، خوب شنیدن است.

مهر نوشت: بهبود روابط، رفع سو تفاهم‌ها، درک عمیق دوستی‌ها و حل تعارضات، بخشی از نتایج حاصل از خوب گوش دادن است که باعث می‌شود عملکرد مغز ما نیز بهتر شود. خوب گوش کردن در حقیقت مقدمه تفکر درست است، مهارت خوب گوش دادن دروازه فکر درست و درست فکر کردن است. برای همین است که در فرهنگ ایرانی اسلامی در ستایش خوب گوش کردن آورده شده است که ما دو گوش و یک دهان داریم، یعنی به اندازه دو برابر صحبت کردن لازم است گوش فرا دهیم. در مقابل این، سکوت و کم سخن نیز سفارش شده تا این موضوع مقدمه‌ای برای خوب گوش دادن و خوب شنیدن باشد.

خداوند در آیه ۶۱ سوره توبه همگان را سفارش به خوب گوش دادن کرده است، آنجا که مخالفان پیامبر به ایشان طعنه می‌زدند و لطف و مهربانی ایشان در گوش سپردن به سخنان افراد را نکوهش می‌کردند، خداوند از این رفتار به عنوان یک فضیلت یاد کرده و فرمودند: وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ (توبه، ۶۱) می‌گویند او «گوش» است! بگو: «گوش بودن» برای شما بهتر است!

در بحارالانوار جلد سوم آمده است که «ابن أبِی العَوجاءِ» یک ملحد خدا ناباور و معاصر با امام صادق (ع) بود. او در مدینه بحث و گفتگوهای متعددی با خداباوران داشت و سعی در اثبات این داشت که طبیعت، یک پدیده خود به خودی است و نیاز به خالق ندارد.

از جمله جلسات بحث و گفتگوی او، مناظره با امام صادق بود. اینکه بین او و امام صادق (ع) چه استدلال‌هایی رد و بدل شد، موضوع ما نیست، آنچه که برای ما در اینجا مهم است این است که ابن ابی العوجا از اخلاق امام صادق (ع) در مناظره شگفت زده و مبهوت می‌شود و چندی بعد در رثای اخلاق ایشان در مناظره چنین می‌گوید: جعفر بن محمد به تمام سخنان ما گوش می‌داد و در جستجوی شناخت استدلال‌های ما بود

تا هنگامی که همه حرف‌ها و برهان‌های خود را بیان می‌کردیم، ساکت بود و به دقت به ما توجه می‌کرد و چنان به ما گوش می‌داد که ما گمان می‌کردیم او قانع شده و مجاب شده که طبیعت، خالقی ندارد! اما نوبت که به او می‌رسید، متین، استوار و با جملاتی کوتاه، برهان‌های ما را می‌شکست و در نقض آن سخن می‌گفت.