نمیدانم شنیدن این خبر خوشحالکننده است یا ناراحتکننده؟ این دیگر به انتخاب خودمان بستگی دارد، اینکه باوجود ابرچالشهای مهم روزگارمان میگذرد. شرکت دیجیکالا در گزارش سالانه خود آورده است آخرین رتبهی جستوجو برای نسل Y روغن موتور و برای نسل Z وسایل پیشگیری از بارداری است! این تفاوتها نشاندهنده یک شکاف نسلی عمیق در جامعه است که حکایت از یک جهش فرهنگی بزرگ دارد. شکاف اجتماعی و شکاف نسلی که در جامعه ایجاد شده و در کنار آن با انقلاب دیجیتالیسم در جهان در این چند سال و بخصوص پس از شیوع کرونا، نسل جدید (نسل زد و آلفا) نگاه متفاوتتری به مسائل فرهنگی و اجتماعی دارند، در این میان در عصر انقلاب صنعتی چهارم وضع موجود حقوق کودک در کشور نابسامان است و باز اندیشی و بازبینی این نظام حقوقی ضروری است.
متأسفانه حقوق کودک در ایران جنبهی واکنشی دارد و همواره همگان منتظر میمانند تا اتفاق ناگواری برای یک کودک یا جمعی از کودکان رخ دهد تا دست به حمایتگری بزنند در حالی که در نظام حقوقی کودک باید جنبهی کنشی و فعال داشته باشیم. حقوق کودک در کشور همواره ذیل مفهوم خانواده و آموزش کودک دیده شده در حالی که جهان حقوق کودک، وسیعتر و پیچیدهتر از این دو مفهوم است. باتوجه به مادهی سه قانون حمایت از اطفال و نوجوانان به موضوع آگاهی بخشی در زمینهی حقوق کودک؛ عمدهترین مساله در رابطه با موضوع حقوق کودک، فقدان آگاهی از نظام حقوق کودک است که شامل مجموعهای از حقهای کودکان و ساختار و سامانه حمایت از کودکان است. هیچ رسانهای نمیتواند آموزش و آگاهیبخشی را به تنهایی پیش ببرد بلکه آگاهسازی حقوق کودک، وظیفهی همگانی دولت و کلیهی شهروندان مسئول است و یکی از جنبههای مسئولیت شهروند به عنوان یک شهروند فعال، این است که حقهای کودک را در جامعه تسری ببخشد و هرکس در این حوزه اقدام مؤثری انجام دهد، در نظام حقوق کودک گامی به پیش است.
بهترین حمایت بزرگسالان از حقوق کودکان تکریم و رعایت عملی حقهای کودک در برخورد با کودکان است، بنابراین میبایست حقوق کودک را بیاموزانیم و منظومهی فکری حقوق کودک را به ذهن جامعه القا کنیم و این مساله موضوعی برگرفته از اسناد بینالمللی و حقوقی نیست، بلکه در سیرهی معصومان است. در رابطه با حقوق کودک در اسلام تکالیف وسیعی وجود دارد اما متأسفانه در عمل به این تکالیف کوتاهی شده است. پس از موضوع آگاهیبخشی و آموزش حقوق کودک، میبایست ساختار نظام حقوقی «دوستدار کودکان» برنامهریزی و رویههای این ساختار نظام حقوقی شکل گیرد. حقوق کودک را باید قرین حقوق بشر با همت و حمایت مضاعف در نظر بگیریم، بنابراین با این رویکرد، حقهایی را برای کودکان لحاظ میکنیم که ممکن است برای بقیه افراد در نظر گرفته نشود. آنچه افزون بر حقوق بشر و حقهای بزرگسالان در نظر میگیریم، فلسفه وجودی حقوق کودک یعنی حمایت همه جانبه از اوست. در نظام حقوق بشر اعتقاد داریم هر فردی میتواند با اراده و عقل خود تصمیم بگیرد، اما در مورد کودکان میگوییم مصلحت عالیهی کودک میبایست توسط فرد بزرگسال در نظر گرفته شود.
در روزهای گذشته همزمان با طرح موضوع وفاق ملی در کشور عزیزمان و تلاشها در جهت همکاری همه دیدگاهها با همدیگر جهت رفع چالشهای پیشرو و تقویت همبستگی ملی، در سطح بینالمللی نیز جالب توجه است که سازمان ملل متحد با انتشار تابلو نوشتههایی در همین راستا از کلیهی ملتها خواست که گفتگوهای ملی و همکاری و همبستگی انسانی را تقویت کنند. در یکی از تابلو نوشتهها به نقل از دبیرکل سازمان ملل گفته شد؛ ما میبایست باهم کار کنیم تا بتوانیم نفرت را کنار زده و رواداری، درک متقابل و احترام به همدیگر را گسترش و به صلح غایی در جوامع داخلی و جامعهی بینالمللی برسیم ..” آیا در سطح ملی کشورها میتوان با حفظ بیعدالتی و نقض حقوق انسانی بخصوص کودکان، صحبتی از در کنار هم بودن زد یا باید این همبستگیها و همکاریها بر مدار رعایت کرامت انسانی همگان و عدالت و انصاف باشد؟
به راستی میبایست به فکر حمایت و تحقق حقوق کودکان نسل زد و آلفا در کشورمان باشیم و آیندهی کودکان کشور عزیزمان ایران ، برایمان مهم باشد و این را هم فراموش نکنیم که نقش رییسجمهور منتخب و تصمیمات دولت او در آینده کودکان سرزمینمان ایران بسیار تاثیرگذار است، تصمیماتی همچون ؛ ۱-کمک به اجرایی شدن اصل سوم و پانزدهم قانون اساسی، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان و نیز کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک ، ۲-اختصاص ردیف بودجه برای ارتقای کیفیت زندگی شایسته برای کودکانِ در وضعیت دشوار از جمله کودکان کار، ۳-توجه به نظام آموزشی در راستای ایجاد فرصتهای برابر و آموزش باکیفیت، ۴-توجه به شرایط زیستی کودکان مهاجر و پناهنده، ۵-حل موضوع فیلترینگ. کودکان بزرگترین سرمایههای جامعهی ما هستند و ما برای تغییر دادن سرنوشت این کشور و ساختن آیندهای بهتر به ایشان امیدواریم.