به گزارش صراط به نقل ازفرارو- شاید بتوان ایتالیا را در قاره اروپا پیشتاز دانست البته این پیشازی در نکات منفی صدق میکند! پیش از ظهور هیتلر و نازیسم در آلمان این ایتالیا بود که موسولینی و ظهور فاشیسم را تجربه کرد. پیش از ظهور پدیدهای به نام ترامپ در ایالات متحده این ایتالیا بود که برلوسکونی سرمایه دار و صاحب رسانههای ارتباط جمعی را به عنوان نخست وزیر پوپولیست دست راستی تجربه کرد. جنوب اروپا به ویژه ایتالیا به عنوان خاستگاه مردسالاری در اروپا شناخته میشوند. از همین رو پیروزی "جورجیا ملونی" در ظاهر به عنوان نشانه مهمی از گسست از مردسالاری در جامعه ایتالیا قلمداد میشد. با این وجود، واقعیت آن بود که ملونی اگرچه از نظر جنسیت یک زن است، اما از نظر افکار دنباله رو اندیشههای فاشیستی و مردسالارانه جریان راست ایتالیاست.
به گزارش فرارو، ملونی کارزار انتخاباتی خود را با شعار "خدا، وطن، خانواده" راه اندازی کرد و بارها گفته بود: "من جورجیا هستم، من یک زن هستم من یک زن هستم. من مادری ایتالیایی هستم و من یک مسیحی هستم". در واقع، او همان بازی راستگرایان جهان را برای برد انتخاباتی و جذب آرای پایگاه رای دهندگان طیف راستگرا دنبال کرد: سوء استفاده از احساسات مذهبی مردم، تاکید روی نقش اجتماعی "مادر" و "همسر" بودن و ارزش قائل نشدن برای یک زن به صرف زن بودن و بازی با احساسات ناسیونالیستی و تاکید بر یک "مادر ایتالیایی" بودن.
ملونی در مصاحبهای انتخاباتی گفته بود:" دیو، پاتریا، فامیلیا" (به زبان ایتالیایی خدا، وطن، خانواده). این شعار البته یادآور دوران رژیم فاشیستی بود که شعار در همه جا از دیوارهای روستاها تا در ورودی دفاتر نقش بسته بود و در کتاب مدرسه نیز چاپ میشد. او پاسخ داده بود که این نقل قول از "جوزپه ماتزینی" انقلابی ایتالیایی بوده است. به نظر نمیرسد از دید او خدا نماد پروردگار الهی باشد بلکه نماد کاتولیسیسم است که به عنوان تنها دین شایسته از نظر حقوقی بر ایتالیا تحمیل شده است.
او معتقد است باید از مرزهای وطن در صورت لزوم با خشونت دفاع کرد و خانواده نه مهد محبت بلکه مهد تحمیل و تکلیف است. این یادآور دوران فاشیسم ایتالیا تحت زمامداری موسولینی است زمانی که زنان تنها عهده دار ایفای نقش به عنوان "مادران سربازان" و شاید مهمتر از همه "مادران میهن. کلیسا و هم چنین ایدئولوژی فاشیستی" بودند چرا که کاتولیکها باور داشتند مکان اصلی برای زن در خانه کنار شوهر و فرزندان است. رژیم موسولینی برای بازگرداندن زنان به خانه اقتدار پدرسالارانه و محدود کردن سرنوشت زن به بچه دار شدن پافشاری کرده بود. موسولینی میدان جنگ را به عنوان محل تمرین مردانگی قلمداد میکرد: مکانی برای پرورش، در آغوش کشیدن و اعمال مردانگی تا حد ممکن به نام خدمت به ملت.
فاشیسم به عنوان یک ایدئولوژی که روشهای سنتی را ترجیح میداد بر رابطه سلسله مراتبی بین روابط زن و مرد تاکید داشت رابطهای که مبتنی بر دیدگاه مردسالارانه در پویایی جنسیتی بود. استدلالهایی توسط دولت فاشیست مطرح شد مبنی بر این که دخالت کارگران زن در محیطهای کاری کاملا مردانه سلسله مراتب قدرت را که از جامعه حمایت میکرد مختل میکند. علاوه بر این، استدلالهایی مطرح شد مبنی بر اینکه مادری که در محل کار مشغول فعالیت است تمام مسئولیتهای مادری خود را برعهده شوهر میگذارد و یکپارچگی خانواده را به خطر میاندازد.
ملونی در خانوادهای از طبقه کارگر در رم متولد شد. در نوجوانی به جریان موسوم به جنبش اجتماعی ایتالیا یک حزب نئوفاشیست تاسیس شده توسط "جورجیو آلمیرانته" از وزرای دولت فاشیست تحت زمامداری بنیتو موسولینی به سیاست پیوست. سه اصل اساسی آن جنبش ضدیت با کمونیسم، حمله به دموکراسی ایتالیایی و تلاش برای احیای فاشیسم موسولینی بود.
در این میان، این تنها شعار انتخاباتی ملونی نیست که برای "قاضی زاده هاشمی" از نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری جاذبه دارد نکته جالب توجه آن است که شعار اصلی ملونی لزوم سخت گیری در قبال مهاجران غیر قانونی بوده و از نیروی دریایی ایتالیا خواسته تا مانع از ورود مهاجران غیر قانونی به ایتالیا شوند. حزب "برادران ایتالیا به رهبری ملونی مخالف اعطای شهروندی ایتالیا در بدو تولد به فرزندان متولد شده در ایتالیا از والدین خارجی است و میخواهد دسترسی خارجیها به مزایای رفاهی را کاهش دهد.
ملونی هم چنین با تعیین حداقل دستمزد و افزایش برابری دستمزدی زنان و مردان که میتواند به نفع زنان باشد مخالف است. نکته جالب توجه آن که در ایتالیای دوران موسولینی نیز حکومت با کار زنان در عرصه عمومی مخالفتی نمیکرد بلکه مشارکت زنان در مشاغل معتبر و همراه با دستمزد قابل توجه را بر نمیتابید.
تا همین اواخر زنان ایتالیایی میتوانستند با سالهای کار کمتری نسبت به مردان به حقوق بازنشستگی خود دسترسی داشته باشند، اما دولت ملونی این حقوق را محدود میکند. موافقان ملونی میگویند او در سیاستگذاری هایش نقش "مادری" زنان را در محور برنامه هایش قرار داده است، اما مخالفان اش میگویند او تبعیض سیستماتیک علیه حقوق زنان را در پیش گرفته است.
نکته جالب توجه در اروپا آن است که روند برعهده گیری رهبری احزاب راست افراطی توسط زنان رو به گسترش است اگر ملونی در ایتالیا اکنون آن جریان را با در دست گیری قدرت رهبری میکند، "مارین لوپن" رهبر حزب اجتماع ملی (جبهه ملی سابق) که جریان راست افراطی فرانسه محسوب میشود برای پیروزی در انتخابات پیش روی فرانسه خیز برداشته است. با این وجود، فارغ از جنسیت رهبران، جریان پارادایم فرهنگی راستگرایان افراطی حمایت از باورها و انگیزههای مردسالارانه در عرصه سیاست و جامعه است. اولویت ملونی برای دولت اش حمایت از خانواده و زاد و ولد بیشتر زنان اعلام شده و برای این مقوله و نه فرصتهای برابر برای همگان اولویت قائل شده است.
ملونی و همفکران اش در اروپا به شدت مخالف مردان پناهجو به ویژه پناهجویان و مهاجران از کشورهای مسلمان هستند. در واقع، سیاست ملونی تشویق زنان ایتالیایی به باروری بیشتر برای مقابله با به زعم او تهدید متوجه از سوی مهاجران مسلمان و افزایش جمعیت آنان در اروپاست.
برای جنبشهای ناسیونالیست اروپایی زنان تنها به مثابه مادر یعنی بهعنوان بازتولید کنندگان بیولوژیکی و فرهنگی ملت کارکرد دارند بدین ترتیب زنان برای ناسیونالیستها باید در برابر تهدید جنسی (و هم چنین اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی) که توسط مرد خارجی ایجاد میشود محافظت شوند. همذات پنداری ملت با مادر (مام وطن) و لانه خانوادگی (وطن) این امکان را به ملت میدهد که به عنوان یک منبع هویت بازنمایی شود موضوعی که نیازمند تعهدی وظیفه شناسانه است.
این ایده در جریان "برادران ایتالیا" تحت هدایت ملونی دیده میشود که در آن فراخوان با محوریت خانواده و بدن زن برای برانگیختن ایده پیدایش، تولد و نسب به خدمت گرفته شده که در اصل جریانی متشکل از "مردان" (برادران) به عنوان نماد مردسالاری است، اما سپس در پوستر با تصویر ملونی به نمایش گذاشته میشود. تمام برنامههای تصویری و سیاسی ملونی از جمله ژستهای فرصت طلبانه او نسبت به حقوق زنان برای بسیج هویت ملی و نژادپرستانه علیه خارجیها مفید بود و در انتخابات به نفع اش تمام شد.
او با لایحه پیشنهادیای مخالفت کرد که به دختران و پسران مهاجران متولد شده در ایتالیا اجازه میدهد تا حق شهروندی دریافت کنند. تا حدودی شبیه "الیزابت یکم" ملکه انگلستان و ایرلند بیش از چهارصد سال پیش اکنون ملونی تاکید میکند که در حالی که بدن بیولوژیکی او زن است بدن سیاسی او کاملا مرد و سفید پوست است. الیزابت یکم در سال ۱۵۸۸ میلادی زمانی که سربازان بریتانیایی را آماده جنگ در برابر ارتش اسپانیا میکرد گفته بود:"می دانم بدن ضعیف یک زن را دارم، اما قلب و شکم یک پادشاه را دارم".
اکنون تعدادی از نامزدهای اصولگرا در مناظرههای انتخاباتی نه تنها در بیان دیدگاه محافظه کارانه شان در حوزه مسائل اجتماعی بلکه از نظر گفتمانی نیز راهبرد راست افراطی اروپا را در پیش گرفته اند. چپهای اروپایی هنگام برقراری ارتباط با مخاطب نخبه گرا به نظر میرسند جریان راست گفتمانی بیش از حد ساده انگارانه و تقلیل گرا را در پیش گرفته است کلید واژه ها، شعارها و مفاهیمی که به ویژه در مورد مهاجران به ابتدایی سطح ممکن تقلیل یافته اند و این گونه وانمود میکنند که ایتالیاییها و اروپاییها باید از خشونت و تروریسم نجات یابند. جای تعجبی ندارد که ملونی علیرغم اعتراض عمومی از توئیت کردن ویدیوی تجاوز جنسی که ادعا میشود توسط یک پناهجو رخ داده بود ابایی نداشت.
ملونی نوشته بود: "نمی توان در برابر این خشونت جنسی بیرحمانه علیه یک زن اوکراینی که در روز روشن توسط یک پناهجو در پیاچنزا انجام شد سکوت کرد. هر آن چه میتوان باید برای بازگرداندن امنیت به شهرهای مان انجام دهیم".
این پست بعدا توسط توئیتر حذف شد. زنی که مورد تعرض قرار گرفت به یک روزنامه گفت که احساس ناامیدی میکند، زیرا شخصی او را از روی ویدئو شناخته و این بر درد او افزوده است.