چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۶

پس از حمله ایران علیه اسرائیل، مسئولان به این چند نکته توجه کنند! /توصیه های دلسوزانه علی ربیعی

سخنگوی دولت روحانی، در کانال تلگرامی خود نوشت: واقعا من درک نمی‌کنم چگونه است که تا مردم ایران به رغم روایت سازیهای مختلف در مقابله با رژیم اسرائیل، حس خوب و غرورآمیزی پیدا می‌کنند ناگهان جریانی جامعه را به تقابل می‌کشاند.
کد خبر : ۶۵۴۹۸۸

به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین، علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی، در یادداشتی تحت عنوان «پس از بحران» در کانال تلگرامی خود نوشت:

علم مدیریت بحران، سه مرحله از اقدامات را توصیه می‌کند: پیشگیری در مرحله پیش از بحران، اقدامات کنترلی در حین بحران و استفاده از فرصت‌ها و جلوگیری از تهدیدها در پسا بحران.

در یادداشت قبلی، به اجتناب‌ناپذیر بودن اقدام ایران در مقابل اسراییل اشاره کردم. گذشت زمان هم ضرورت و موثر بودن این اقدام را نشان داد.

 

من فکر می‌کنم در طول چند دهه گذشته، این اقدام یکی از اقدامات حساب شده است که سبب متجلی شدن قدرت ایران بدون تلفات جانی شد. ارزش اصابت حتی چند موشک زمانی آشکار می‌شود که این امر با وجود عملیات حمایتی نیروهای هوایی چندین کشور، از جمله آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و ... و همچنین کمک‌های اطلاعاتی چندین کشور منطقه، صورت گرفت. وقتی به عملیات صورت گرفته نگاه می‌کنیم، بیشتر شاهد نوعی قدرت‌نمایی هشداردهنده هستیم تا یک عملیات جنگ‌آفرین. این به اعتقاد من از جمله استراتژی‌های مناسبی بود که اتخاذ شد.

برخی از کارشناسان آشنا به مسایل بین‌الملل معتقدند رژیم اسرائیل به چند دلیل، اقدامی پرتنش که منجر به تداوم پاسخ از سوی ایران شود را مرتکب نخواهد شد. با توجه به عدم تمایل آمریکا به درگیر شدن در یک جنگ منطقه‌ای، بر اساس تجارب به دست آمده در عراق و افغانستان، و اینکه اساسا سیاست آمریکا مبنی بر ترک حضور نظامی گسترده در منطقه است، اسراییل نیز نمی‌تواند کار آفندی موثری را به مورد اجرا بگذارد.

دلیل دیگر، تلاش اسراییل برای تعدیل فضای بین‌الملل در جو ایجاد شده پس از جنایات غزه و رفتن به سمت ائتلاف جهانی علیه ایران است. پس از این اقدام، داشتن برنامه و استراتژی چه در بعد خارجی، بین‌المللی، منطقه‌ای و همسایگان و چه در عرصه‌های داخلی به ویژه اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای ضروری است.

۱_ در بعد خارجی، بدون تردید تلاش اسرائیل برای صدور قطعنامه‌های بیشتر علیه ایران حتی تا بردن ایران ذیل منشور هفت ادامه می‌یابد.

بنابراین برگرداندن فضای اذهان عمومی جهانی و نهادهای بین‌المللی به سمت غزه و حفظ افکار عمومی شکل گرفته در آمریکا و اروپا علیه اسرائیل می‌تواند بخشی از دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای باشد.
اعزام هیات‌های مختلف به کشورها و گفتمان در مسیر منطق جهانی، به ویژه اطمینان بخشی به کشورهای منطقه و هراس‌زدایی از آنها، بیش از آنچه که امروز در اخبار شاهد آن هستیم، ضروری است. به‌کارگیری تمامی ظرفیت‌های ملی در این زمینه می‌تواند اثرگذار باشد.

۲_ ما شاهد جنگ روایت‌ها و دیپلماسی بوده و بیشتر نیز خواهیم بود.

در چنین شرایطی، بی‌تردید نیاز به آرامش داخلی و ایجاد رفتارهای همدلانه با مردم و جامعه و همچنین از بین بردن زمینه ناامنی‌های روانی و اجتماعی وجود دارد.

متاسفانه، عده‌ای به خصوص آن رسانه‌هایی که روزی از سعودی ارتزاق می‌کردند و امروز از اسرائیل، گویی رسانه فارسی زبان رژیم اسرائیل هستند و با تحلیل‌ها و القای نوشته‌هایشان در تلاش برای ناامن کردن فضای روانی داخل کشور هستند تا حمایت‌گری مردم از اقدام ایران را ضعیف نمایند. من فکر می‌کنم با وجود همه گلایه‌های موجود اعم از فقرگسترده شده، برخی تصمیمات غلط، به خصوص در مورد برجام، که امروز می‌توانست سرنوشت ما را تغییر دهد(در همین زمان تقریر یادداشت به خاطر آوردم که نتانیاهو، چگونه همچون اسپند بر آتش در تقلا بود و به هم زدن برجام را بزرگترین پیروزی خود می‌دانست. آن روز باید خیلی از هشدارها جدی تلقی می‌شد)،و مجموعه ای از نارسائی های سیاست داخلی واجتماعی -فرهنگی ،بااین وجود می توان با دلجویی و همراه کردن جامعه از این شرایط،به طور موفقیت‌ آمیز و همراه باقدرت ملی بیشتر عبور شود.

گام‌های موثر در برابر جنگ روایت‌ها، بیان واقعیت‌ها به طور شفاف است. در دوران شبه جنگ، اعتماد به اخبارِ با سرعت و صحیح از قدرت روایت‌سازی دیگران می‌کاهد. متاسفانه هیچ برنامه توجیهی با کارشناسان مورد قبول جامعه در رسانه‌های ملی مشاهده نمی‌شود. مسئولان به جای سیاست‌های اقناعی و توجیهی با استفاده از ظرفیت رسانه‌های مستقل داخلی، سیاست‌های کنترلی در پیش گرفته‌اند و به طور عجیبی نویسندگان دلسوز و ایران‌دوستی همچون عباس عبدی و برخی دیگر را ممنوع از نوشتن کرده و با چالش حقوقی مواجه ساخته‌اند. از دست دادن چنین ظرفیت‌های ارزشمندی، یک خطای قابل تامل است.

۳_ اقدامات آرام‌بخش داخلی:

واقعا من درک نمی‌کنم چگونه است که تا مردم ایران به رغم روایت سازیهای مختلف در مقابله با رژیم اسرائیل، حس خوب و غرورآمیزی پیدا می‌کنند ناگهان جریانی جامعه را به تقابل می‌کشاند. با همه درک و فهمم از امنیت و منافع ملی معتقدم شیوه برخورد و اقدامات خیابانی در خصوص حجاب نه تنها به دور از تدبیر است، بلکه نه امنیت ساز است و نه مقوم ارزشهای دینی.

این پرسش همیشه باقی خواهد ماند که چگونه عده‌ای با توجیهات خود، در کوران حمله فیزیکی و روانی رژیم اسرائیل، تشویق به تسویه حساب با بخشی از جامعه می‌کنند. تبلیغات رسمی دولت، به جای ایجاد گفتمان انسجام‌بخش‌ هنوز هم بر مقایسه با دولت قبل و خط و نشان کشیدن متمرکز است.

معتقدم نیازمند مطالعه و سیاست‌هایی حول تقویت هویت ملی و کاستن از تنش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط نهادهای رسمی با گروههای اجتماعی مختلف از زنان، دانشگاهیان و... است. آرامش و همدلی و امنیت روانی در داخل، مهمترین نیاز برای عبور از این شرایط است.