جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۹

پایتخت «سِل» کشور، یک متخصص ریه دارد!

پایتخت «سِل» کشور، یک متخصص ریه دارد!
بانوی برگزیده اولین کنگره بین‌المللی بانوان موثر درباره چالش‌های بهداشت و درمان سیستان و بلوچستان گفت: تا جایی که من می‌دانم فقط یک متخصص ریه در منطقه حضور دارد.
کد خبر : ۶۴۸۰۰۳

به گزارش صراط به نقل از فارس، هامون که تا دیروز دلیل زنده ماندن سیستان بود، حالا شده است دشتی بی‌آب و علف که فقط گردوخاک از آن بلند می‌شود. بهار و تابستان برای مردم زابل به زیبایی دیگر نقاط کشور نیست. زمستان هم بیشتر از آن که با برف و باران همراه باشد «فصلی برای راحت نفس کشیدن» است. بهترشدن آب و هوا فرصتی می‌دهد تا در مورد مشکلات زابل بیش‌تر صحبت کنیم. همین بهانه‌ای شد برای مصاحبه با دکتر صالحه گنجعلی، استاد دانشگاه زابل. گنجعلی اهل سیستان است، دکترای بیوتکنولوژی دارد و سال گذشته در «اولین کنگره بین‌المللی بانوان موثر» برگزیده شده بود.

قطعا پزشک کافی نداریم

همان ابتدا رفتم سر اصل مطلب: «آیا زابل تعداد پزشک کافی برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های مردم را دارد؟» خانم دکتر بدون اینکه تردید کند، جوابم را داد: «نه، قطعا نه!» وی صحبتش را اینطور ادامه داد: «با توجه به جمعیتی که در منطقه ساکنند و اتباعی که جزو آمار نیستند، تعداد پزشک خیلی کم است. علاوه بر این، امکانات بیمارستانی هم محدود هستند. در درون شهر اصلا شرایط بهداشتی وجود ندارد. وضعیت نامناسب آب و هوایی منطقه و شیوع بیماری‌های صعب‌العلاج را هم در نظر بگیرید.»

از خانم گنجعلی خواستم که در مورد این «بیماری‌های صعب العلاج» بیش‌تر توضیح دهد: «الان در برخی مناطق زابل می‌بینیم که با آب فاضلاب، زمین‌های کشاورزی گندم و جو را آبیاری می‌کنند. گوشت بعضی از گوسفندان را نمی‌توان استفاده کرد؛ چرا که به شدت از خوراک آلوده مصرف می‌کنند. قطعا این وارد چرخه غذایی مردم شده و بیماری‌های خاصی را ایجاد کرده است.»

این استاد دانشگاه که با ته‌لهجه سیستانی صحبت می‌کند، به «جای خالی تحقیقات میدانی» هم اشاره کرد و دانشگاه علوم پزشکی را مسئول مطالعه روی این بیماری‌ها و منشا آن‌ها دانست. پرسیدم که آیا از این بیماری‌ها آماری هم وجود دارد یا نه. پاسخم را با یک کنایه داد: «خیلی به کار‌های تحقیقاتی علاقه ندارند! حداقل تاکنون گزارشی در این مورد از سوی دانشگاه علوم پزشکی منتشر نشده است. البته بعید می‌دانم که کار تحقیقاتی هم در این زمینه انجام شده باشد.»

هوای آلوده می‌خوریم

نمی‌شد از زابل صحبت کنم و اوضاع هوا را نپرسم. «چندین سال است که زابل به عنوان آلوده‌ترین شهر کشور معرفی می‌شود. آیا تحقیقاتی در این زمینه انجام شده که چه کار‌هایی می‌توان انجام داد که هر سال با افتخار به عنوان آلوده‌ترین شهر انتخاب نشویم؟» نگاهی به آمارها، حرف وی را تایید می‌کرد. زابل از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ آلوده‌ترین شهر کشور بوده است. حتی در سال ۱۳۹۶ از سوی سازمان جهانی بهداشت به عنوان آلوده‌ترین شهر جهان انتخاب شده بود.

«با همه این آلودگی‌ها، در موارد متعددی تعطیلی مدارس و ادارات هم اجرایی نمی‌شود. مسئولین در پاسخ می‌گویند که اگر بخواهند تعطیل کنند، هر روز باید تعطیل باشد و به اصطلاح، مردم باید خود را با شرایط سازگار کنند.»

نتیجه این سازگار شدن مردم هم احتمالا با انواع بیماری‌های تنفسی و پوستی همراه خواهد بود. در مورد متخصص ریه پرسیدم، خانم گنجعلی جواب داد: «تا جایی که من می‌دانم فقط یک متخصص ریه در منطقه حضور دارد. در حالی که زابل رتبه اول سل را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این فقط یک متخصص گوش و حلق و بینی در زابل مطب دارد.» اولین سوالی که برایم پیش آمد این بود که اگر این پزشک مرخصی برود، مردم منطقه چه می‌کنند؟ انگار خیلی دلش پر بود، این‌طور جوابم را داد: «در موارد مختلفی می‌بینیم که پزشکان در مرخصی به سر می‌برند و این مسئله مردم را در تنگنا قرار داده است.»

قبل از این‌که من چیزی بگویم، این استاد دانشگاه ادامه داد: «زابل با این حجم از بیماران پوستی، طی چند سال اخیر متخصص پوست نداشته است. تنها حدود دو هفته است که اولین متخصص پوست به منطقه آمده و به واسطه نیاز شدیدی که وجود دارد، تمام وقت این پزشک را در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های منطقه‌ی سیستان پر کرده‌اند. یعنی در روز‌های مختلف بین پنج شهر سیستان در رفت‌وآمد است.»

وی از کمبود پزشکان با تخصص‌های دیگر هم گفت: «با وجود تعداد زیاد بیماران سرطانی در منطقه، متخصص خون در کل منطقه سیستان وجود ندارد. نمی‌گویم در منطقه بلوچستان این کمبود‌ها وجود ندارد، ولی تعداد زیادی از پزشکان متخصص در شهر زاهدان تجمع کرده‌اند و دیگر شهر‌ها محروم مانده‌اند. در زاهدان شاید بالای ۷-۸ متخصص چشم حضور دارد، ولی در زابل تنها یک یا دو متخصص چشم فعالیت دارد. این متخصصان هم به طور مداوم در رفت و آمد هستند و به واسطه مشکلات موجود، نمی‌توانند در منطقه ماندگار شوند.»

نمی‌خواست فقط نکات منفی را بازگو کرده باشد: «متخصص قلب ۴-۵ نفر هستند که باعث شده شلوغی در مطب‌ها دیده نشود و نیاز مردم به خوبی تامین می‌شود. در مقابل فقط دو متخصص داخلی یا سه متخصص کودکان داریم. این تعداد پزشک برای ما بسیار خوشحال کننده است و نسبت به قبل وضعیت بهتر شده است.»

ساعت دوصبح نوبت می‌دهند

بحث پزشکان زن متخصص این روز‌ها خیلی داغ شده است. وضعیت زابل در این زمینه را هم پرسیدم: «در حال حاضر یکی از متخصصان داخلی و دو تا از متخصصان قلب، خانم هستند. از این نظر مشکل خاصی نداریم. ولی متخصص بیهوشی زن نداریم. قبل از این یک سونوگراف خانم داشتیم که اخیرا یک نفر دیگر هم اضافه شد. بیش‌تر سونوگرافی‌ها توسط آقایان که تبحر بالاتری دارند، انجام می‌شود.»

خانم گنجعلی که در کنار تمام فعالیت‌هایش، مادر موفقی هم هست، شلوغی سونوگرافی‌ها را این‌گونه توصیف کرد: «شاید باور نکنید، ولی تعداد زیاد بیماران باعث شده که برای ساعت ۲ و ۳ صبح نوبت سونوگرافی بدهند.» این استاد دانشگاه از نبود ماموگرافی در زابل صحبت به میان آورد و ادامه داد: «ما تا پیش از این ماموگرافی هم نداشتیم. یکی از پزشکان زن ماهانه دو بار در بیمارستان خیریه مریض می‌بیند تا ماموگرافی بیمارستان هم فعال باشد. این خانم سیستانی است، ولی در تهران زندگی می‌کند.» وی کمبود نیروی انسانی را فراتر از این هم توصیف کرد: «در بحث بیمارستانی هم با اینکه دو سال از افزودن بخش جدید زایشگاه به بیمارستان می‌گذرد، اما نیروی انسانی کافی برای فعالیت این مرکز وجود ندارد. در بحث ناباروری هم مرکز راه‌اندازی شده، اما تا جایی که من مطلع هستم، متخصص جنینی شناسی برای آن تامین نشده و به واسطه تامین نشدن نیرو، هنوز به صورت کامل فعال نشده است.»

مرکز شیمی درمانی نداریم

با وجود این کمبودها، سوالی برایم پیش آمد که پس مردم چگونه نیاز‌های درمانی خود را تامین می‌کنند؟ دکتر گنجعلی که حالا دیگر بغض گلویش را گرفته بود، با انرژی بیش‌تری صحبتش را ادامه داد. اول از مراجعه مردم کل منطقه سیستان به زابل صحبت کرد: «اگر سری به کوی دکترای زابل بزنید، خواهید دید که مردم از تمام شهر‌های سیستان، برای گرفتن خدمات درمانی به زابل سفر می‌کنند. این مراجعات باعث ایجاد صف‌های خیلی طولانی و معطلی مردم می‌شود.» گنجعلی که بار‌ها این مشکلات را با مسئولان مختلف در میان گذاشته است، از مشکلات بزرگ‌تری نیز پرده برداشت: «کمبود پزشک متبحر و کمبود امکانات بیمارستانی مردم را مجبور کرده که برای درمان بسیاری از بیماری‌ها و عمل‌های جراحی از سیستان و حتی استان خارج شوند.»

این استاد دانشگاه مثال‌های مختلفی برای این حرفش داشت: «بار‌ها پیش آمده که بیمار برای سی‌تی اسکن مجبور بوده به خارج از استان سفر کند. منطقه سیستان امکانات آنژیوگرافی هم ندارد. علاوه بر این ما مرکز شیمی درمانی نداریم و هر کس نیاز داشته باشد باید به زاهدان سفر کند.» توصیف تنها بیمارستان فعال زابل هم‌چنان ادامه داشت: «در این بیمارستان هیچ مکانی برای استراحت همراهان بیمار که از نقاط مختلف سیستان می‌آیند، وجود ندارد. خانواده‌ها با زیرانداز و فلاسک کف بیمارستان می‌نشینند و روز‌ها و ساعت‌ها منتظر ترخیص بیمارشان می‌مانند. شرایط بهداشتی بیمارستان و حتی سرویس‌های آن گا‌ها به شدت چندش آور است و در شأن مردم منطقه نیست.» دلگیری دکتر گنجعلی از وضعیت بهداشتی زابل به مطب‌های خصوصی هم می‌رسید: «شرایط غیربهداشتی و دور از شان مردم رو در بسیاری از مطب‌ها نیز شاهدیم و بار‌ها نسبت به صدور مجوز تاسیس مطب و کلینیک در فضا‌های مخروبه و غیربهداشتی گلایه کرده ایم.» پای بعضی از پزشکانی که به زابل نمی‌آیند هم به صحبت‌های این مطالبه‌گر سیستانی باز شد: «زابل متخصص دندانپزشکی ندارد. در حالی که با سهمیه زابل تحصیل کرده و موظف بوده‌اند در زابل حاضر شوند. اما همین متخصصان در زاهدان مطب زده‌اند. پیگیری‌هایی هم که کردیم هیچ پاسخی را به همراه نداشت و گفتند شاید با آشنابازی توانسته اند مجوز بگیرند و در مرکز استان مستقر شوند.»

علت این بی‌میلی را هم پرسیدم. آیا زابل شرایط را برای حضور پزشکان فراهم نکرده است؟ می‌گوید: «مهمترین امکاناتی که می‌توان برای پزشکان فراهم کرد مربوط به محل اسکان و مدرسه و … است. اما به گفته مسئولین دانشگاه علوم پزشکی، آن‌ها نتوانسته‌اند شرایط را برای حضور پزشکان در زابل فراهم کنند. این در حالی است که دانشگاه زابل برای اساتید خود تعدادی خانه سازمانی، مدارس مناسبی برای فرزندان آن‌ها و مجموعه‌های تفریحی فراهم کرده است؛ تا کمی بتواند دل‌خوشی برای اساتید ایجاد نماید که در زابل بمانند. با این حال باز هم کمبود امکانات و حتی نداشتن هوایی برای نفس کشیدن، باعث می‌شود بسیاری از کارکنان دانشگاه، خانواده‌های خود را در شهر‌های دیگر اسکان دهند. باید به پزشکان هم حق داد. پزشک چرا باید خانواده‌ی خود را در اینچنین شرایط بحرانی قرار دهد.»

وی هوا را ارزان‌ترین چیزی دانست که همه انسان‌ها دارند. او مردم زابل را از داشتن هوا هم محروم خواند و توضیح داد: «مسئله اینجاست که برای برطرف کردن این وضعیت بایستی ابتدا منشا ایجاد آن را از بین برد. برای مثال شهرداری گل و لای موجود در جوی‌های سطح شهر را روی لبه آن می‌گذارد تا خشک شود و بعد برای بردن آن اقدام می‌کند. این کار باعث می‌شود که در اولین وزش باد کل آلودگی‌های این مواد در هوا پراکنده و وارد مجاری تنفسی مردم شود. علاوه بر این تصفیه‌خانه فاضلاب شهری هم اشکال مشابهی دارد. متاسفانه حوضچه تبخیر این مرکز در مسیر ورودی باد به درون شهر قرار گرفته است. به دلیل ناتمام ماندن تصفیه‌خانه، فاضلاب بدون اینکه تصفیه کامل شده باشد، وارد حوضچه‌های تبخیر می‌گردد. در نتیجه آلودگی موجود در این حوض‌چه‌ها با وزش باد، وارد شهر می‌شود.»

گفتند از نماینده مجلس انتظار زیادی دارید

دکتر شهریاری حدود ۱۳ سال ریاست کمیسیون بهداشت مجلس را برعهده داشته است. در مورد او هم پرسیدم. «دکتر شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس و اصالتا سیستانی هستند. ما در موارد مختلفی به دکتر شهریاری مراجعه کردیم. در پاسخ گفتند که این موارد را باید نماینده زابل پیگیری کنند. ما از ایشان به عنوان رئیس کمیسیون بهداشت مجلس درخواست همکاری و مساعدت داشتیم، ولی در پاسخ گفتند که شما خیلی ریاست کمیسیون را دست بالا گرفته‌اید. ما می‌گوییم چگونه این‌جور حرفی ممکن است؟ شما باید به صورت ملی هم فعالیت داشته باشید. ولی در عمل میبینیم که تمرکز پزشکان در حوزه انتخابیه زاهدان بالاتر از باقی استان است.»

این استاد دانشگاه راه‌حل موقتی که به ذهنش می‌رسد را این‌گونه توصیف کرد: «من اگر به جای مسئولین بودم شرایطی را فراهم می‌کردم که پزشکان به صورت پروازی در زابل حضور پیدا کنند و تمامی امکانات را هم برایشان فراهم می‌کردم. این که یک پزشک ۵۰ مریض را ویزیت کند یعنی ۵۰ خانوار از سفر‌های درمانی به شهر‌های دیگر، بی‌نیاز می‌شوند.»

روند کار مثبت بوده است

از وی خواستم که در مورد وضعیت بهداشت و درمان زابل یک جمع بندی داشته باشد: «بررسی وضعیت درمانی زابل نسبت به ۳-۴ سال قبل، گویای تغییرات مثبتی است که در زابل ایجاد شده. ما قبل از این واقعا وضعیت بدی داشتیم. اما امروز به نسبت چند سال قبل وضعیت بهتری داریم. پنج سال قبل ما در سطح شهر زباله‌های درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها را می‌دیدیم که پراکنده شده و جمع‌آوری مناسبی نداشتند. از طریق دادستانی پیگیری کردیم و وضعیت بهتر شد. امروز هم نمی‌توان گفت که وضعیت بهداشت و درمان شهر حتی قابل قبول باشد، ولی نسبت به سال‌های قبل پیشرفت داشته‌ایم.» خانم گنجعلی برای این حرف خود مثالی هم آورد: «ما تا چند سال پیش فقط ۴ متخصص زنان و زایمان داشتیم و شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رفت که حتی تا ۱۰ روز نمی‌شد یک نوبت اورژانسی گرفت. زایشگاه زابل حتی امکانات اولیه بهداشتی را نداشت و گاهی خدمه نظافت، کار پرستاران را انجام می‌دادند. در حال حاضر فقط می‌توان گفت ۲۰ تا ۳۰ درصد وضعیت بهتر شده و حداقل روند کار مثبت بوده است.»

برچسب ها: سل بیماری سل