پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۴

مردان نابالغ در مکالمات خود از این ۹ عبارت استفاده می کنند

مردان نابالغ در مکالمات خود از این ۹ عبارت استفاده می کنند
افزایش سن اجباری، اما بزرگ و بالغ شدن اختیاری است.
کد خبر : ۶۴۷۷۹۳

به گزارش صراط به نقل از عصر ایران، شاید در زندگی خود افرادی را دیده باشید که صرف نظر از سنشان، به بلوغ عقلی نرسیده‌اند. انگار که در نوعی نوجوانی دائمی به دام افتاده‌اند.

این افراد هنوز مانند کودکان فکر و رفتار می‌کنند. گویی از هیچ یک از تجربیات خود در زندگی چیزی یاد نگرفته‌اند.

به گزارش روزیاتو، قطعاً شما تمایلی ندارید که با چنین افرادی در ارتباط باشید. تشخیص این افراد زیاد سخت نیست. تنها کافی است که بیشتر به سخنانشان دقت کنید.

در ادامه، ۹ عبارت مورد استفاده در مکالمات توسط مردانی که هنوز بزرگ نشده‌اند، ذکر شده است.

۱) همه شرکای عاطفی سابق من دیوانه بودند

شنیدن این عبارت در قرار ملاقات یک چراغ قرمز بوده و نباید آن را نادیده گرفت. این جمله خبر از عدم بلوغ در فرد مقابل، چه زن و چه مرد می‌دهد.

حتی لازم نیست که این عبارت لزوماً درباره شرکای عاطفی سابق باشد. وقتی کسی چنین عبارتی را به زبان می‌آورد، می‌توانید مطمئن شوید که او بلوغ کافی برای ورود به رابطه عاطفی را ندارد. چراکه این افراد همیشه دیگران را مقصر مشکلات خود می‌دانند.

نکته اینجاست که تقریباً مسئولیت هر اتفاقی که در زندگی شما می‌افتد، برعهده شماست.

درست است که برخی چیز‌ها خارج از کنترل ما هستند. ولی ما همیشه می‌توانیم واکنش خود را نسبت به رویداد‌های بیرونی کنترل کنیم. افراد بالغ این موضوع را درک کرده به همین دلیل مسئولیت همه چیز در زندگی خود را برعهده می‌گیرند.

از سوی دیگر، سرزنش دیگران کاری است که کودکان و افراد نابالغ انجام می‌دهند و نشان می‌دهد که طرف مقابل از اشتباهاتش درس نگرفته است.

۲) تقصیر من نیست

یک فرد نابالغ همیشه به دنبال راه‌هایی برای فرار از مسئولیت است.

هر اتفاق بدی که برای این افراد بیفتد، هرگز تقصیر آن‌ها نیست. همیشه بهانه یا دلیلی دارند که چرا خود را مسئول اتفاقات منفی و اشتباهاتشان نمی‌دانند.

به طرز جالبی، این افراد منطق مشابهی برای اتفاقات خوب در زندگی خود ندارند. انگار که خودشان مسئول تمام اتفاقات خوب بوده‌اند.

در روانشناسی به این ویژگی «داشتن یک منبع کنترل بیرونی» گفته می‌شود.

منبع کنترل، به میزان کنترل شما روی رویداد‌های زندگی‌تان بستگی دارد. اگر معتقد هستید که کلید سرنوشت خود را در دست دارید، به احتمال زیاد در صورت لزوم وضعیت خود را تغییر خواهید داد. برعکس، اگر فکر می‌کنید که نتیجه از کنترل شما خارج است، ممکن است که کمتر برای تغییر تلاش کنید.

وقتی دیگران را به خاطر مشکلات خود سرزنش می‌کنید، فرصت یادگیری و پیشرفت را از خود سلب خواهید کرد. این ذهنیتی است که افراد را در دنیای نابالغانه خود به دام می‌اندازد. اما افرادی که مسئولیت اشتباهات و اتفاقات منفی را می‌پذیرند، رشد می‌کنند.

۳) من فقط بدشانس هستم

گاهی اوقات، فردی که منبع کنترل بیرونی دارد، دیگر نمی‌تواند افراد دیگر را مقصر بداند. اما در عوض، جهان را به طور کلی مقصر می‌داند.

افرادی که ادعا می‌کنند بدشانس هستند، ممکن است متوجه نشوند که در واقع در مورد چیزی فراطبیعی صحبت می‌کنند.

افرادی که خود را بدشانس می‌دانند، اغلب عامل مشکلات خود هستند. حتی اگر دست سرنوشت مشکلی را برای آن‌ها رقم بزند، واکنش این افراد نسبت به بدشانسی است که روی زندگی‌شان تأثیرگذار خواهد بود.

۴) احساسات برای افراد ضعیف است

به بسیاری از افراد، به ویژه پسران، از سنین پایین آموزش داده می‌شود که نشان دادن هر احساسی نشانه ضعف شخصی است. با این حال، یک مرد بالغ می‌تواند چنین باور اشتباهی را پشت سر بگذارد.

افراد بالغ درک می‌کنند که احساسات بخشی از زندگی هستند و با احساسات است که زندگی زیبا خواهد بود.

در عین حال، این افراد می‌دانند که نباید تصمیمات مهم زندگی خود را تنها با تکیه بر احساساتشان بگیرند.

اما مردان نابالغ، زندگی خود را در تلاشی بیهوده برای انکار زندگی عاطفی خود می‌گذرانند. این امر باعث می‌شود که آن‌ها نتوانند با احساسات دیگران کنار بیایند.

۵) چرا وقتی که اینترنت هست، کتاب بخوانم؟

مراقب مردانی باشید که کتاب نمی‌خوانند. دسترسی به اطلاعات امروزه بیشتر از هر زمان دیگری است.

اما برای بسیاری از مردم، مطالعه به معنای جستجوی هر چیزی است که می‌توانند برای حمایت از مواضع خود در اینترنت بیابند.

متأسفانه، بخش بزرگی از اطلاعات در فضای مجازی یا دروغ‌های آشکار یا به شدت مغرضانه و گمراه‌کننده هستند. کتاب خواندن به شما کمک می‌کند که اطلاعات بیشتری کسب کنید، سطح هوش شما را افزایش داده و به رشد مغزتان کمک می‌کند.

۶) کسی باید کاری انجام دهد

این عبارت و موارد مشابه آن، نشانه‌های دیگری از فردی هستند که از قبول مسئولیت خودداری می‌کند.

همه ما از مشکلات دنیا و زندگی آگاه هستیم. اما کسی که همیشه برای حل این مشکلات به دنبال افراد دیگر است، هنوز در ذهنیت یک کودک گیر کرده است.

اگر ما زندگی و جامعه اطرافمان را بهبود نبخشیم، هیچ کس دیگری این کار را انجام نخواهد داد.

یک مرد عاقل و بالغ مسئولیت چیز‌هایی که می‌تواند تغییر دهد را می‌پذیرد و خود را به خاطر چیز‌هایی که نمی‌تواند تغییر دهد، سرزنش نمی‌کند. مردی که هنوز این کار را یاد نگرفته، باید بزرگ شود.

۷) عذرخواهی آدم را ضعیف نشان می‌دهد

هر مردی که هنوز در مورد قدرت یک عذرخواهی صادقانه اطلاعی ندارد، به سختی می‌تواند خود را مرد بنامد.

همه ما انسان هستیم و ممکن است که اشتباه کنیم. چیزی که یک مرد عاقل را از دیگران متمایز می‌کند، این است که او مسئولیت اشتباهات خود را برعهده می‌گیرد و زمانی که می‌داند اشتباه کرده، از دیگران عذرخواهی می‌کند.

توانایی پذیرش و اعتراف به اشتباه، قدرت یک مرد را نشان می‌دهد.

مردانی که هرگز عذرخواهی نمی‌کنند، بسیار ضعیف‌ هستند. زیرا نمی‌توانند غرور بیجای خود را برای اعتراف به اشتباهشان کنار بگذارند.

۸) من هرگز اشتباه نمی‌کنم

شاید مردانی را در زندگی خود دیده باشید که به هر روشی متوسل می‌شوند تا نشان دهند که همیشه حق با آن‌هاست و هیچ گاه اشتباه نمی‌کنند.

یک مرد عاقل و بالغ می‌داند که هیچ کس کامل نیست. در واقع، هر چه بیشتر در مسیر خودآگاهی و رشد سفر کنید، بیشتر متوجه می‌شوید که چقدر تا بی نقص بودن و کمال فاصله دارید.

رشد کردن باعث فروتنی فرد می‌شود. زیرا او می‌داند که ممکن است مانند هر فرد دیگری دچار خطا شود.

برخی از افراد دارای چنان منیت شکننده و ساختار روانی ضعیفی هستند که اساساً اعتراف به اشتباه برای غرورشان آنقدر تهدیدآمیز است که نمی‌توان آن را تحمل کرد.

این افراد بسیار ناپخته هستند و مانع رشد خود می‌شوند.

۹) می‌دونی باید چیکار کنی؟

جالب است بدانید که افراد نابالغ حس می‌کنند که بیشتری صلاحیت را برای مشاوره دادن به دیگران دارند.

مشاوره دادن، به خودی خود هنگامی که کسی نیاز به آن دارد، بد نیست.

اما یک مرد عاقل تنها در صورتی طرف مقابل را راهنمایی می‌کند که می‌داند مشاوره او مفید خواهد بود و می‌تواند کمک‌کننده باشد.

از سوی دیگر، مردان نابالغ دوست دارند نظرات خود را در قالب نصیحت به دیگران تحمیل کنند و مدام به آن‌ها بگویند که با زندگی خود چه کنند، حتی اگر خودشان هنوز کار‌های زیادی برای انجام دادن داشته باشند.

برچسب ها: عقل مردان زنان