به گزارش صراط به نقل از همشهری آنلاین؛ ماجرای ساخت سلاخ خانه در پایتخت به دوره حکومت فتحعلیشاه مربوط میشود. تا قبل از این دوره تاریخی، تهرانیها عموماً گوشت گاو نمیخوردند و گوشت گوسفند را ترجیح میدادند. در آن روزگار خبری از سلاخ خانه نبود و قصابها بهطور مستقل گوشت مصرفی مردم را تهیه میکردند. قصابها گوسفند زنده را مقابل دکانها یا در کاروانسراها میکشتند و همانجا به مردم گوشت میفروختند. این شیوه سنتی در روستاهای اطراف تهران مثل تجریش، شمیران، قلهک، اوین، دولاب و... رواج داشت.
این رویه تا دوره قاجار و اواسط حکومت فتحعلیشاه ادامه داشت تا اینکه وبا در پایتخت شیوع پیدا کرد و حکومت برای ساخت سلاخ خانه و به حداقل رساندن بیماریهایی که با مصرف گوشت آلوده شیوع پیدا میکرد به صرافت افتاد. آنطور که در منابع مکتوب تاریخی آمده، نخستین سلاخ خانه تهران را در محله بازار ساختند. بعدها سلاخ خانه جدیدی در محل مسجد شاه ساخته شد که آن هم عمر چندانی نداشت تا اینکه سلاخ خانه به حاشیه شهر و در جاده شهرری منتقل شد. با سرعت گرفتن روند ساختوسازها در اطراف دروازه جدید حضرت عبدالعظیم(ع) سلاخ خانه هم به نزدیکی آبانبار قاسم خان در فرحآباد منتقل شد و اواخر دوره قاجار برای چندمین بار به محله نازیآباد نقل مکان کرد.
داستان سلاخ خانههای تهران به همینجا ختم نمیشود. با گسترش تهران و سرعت گرفتن ساختوسازها، سلاخ خانه نازیآباد تخریب شد و سلاخ خانه دیگری در جنوب ایستگاه راهآهن تهران بنا کردند. در دوره رضا شاه، سلاخ خانه دوم نازیآباد هم تخریب شد و این بار بنای جدید در شمال محله نازیآباد شکل گرفت.
نقل است که در این سلاخ خانه که دیگر تغییر نام داده بود و بهعنوان کشتارگاه تهران شناخته میشد، بعد از طی شدن سلسله مراتب، مهر معاینه روی لاشه گاو و گوسفند زده میشد و گوشت سالم به دست مردم میرسید. قرارداد ساخت کشتارگاه تهران با کمپانی آمریکایی «لیچفیلد» بسته شد و کشتارگاه حد فاصل سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۷ شروع به کار کرد. کشتارگاه جدید تهران در مقایسه با سلاخ خانههای قدیمی عمر بیشتری داشت اما آن هم بعد از پیروزی انقلاب تخریب شد و شهرداری تهران در همان مکان فرهنگسرای بهمن را ساخت.
داستان شکلگیری عجیبترین کتابخانه تهران از همینجا شروع میشود. کشتارگاه قدیمی تهران سالنهای متعددی داشت که یکی پس از دیگری تخریب شدند، اما یکی از سالنها مرمت و بازسازی شد و بهعنوان کتابخانه فرهنگسرای بهمن مورد استفاده عموم قرار گرفت. این هم برای خودش نکتهای است که تهرانیها در همان محلی که گاو و گوسفند ذبح میشد مینشینند و در سکوت مطلق، کتاب میخوانند. دیگر نکته جالب اینکه از پنجرههای بلند سالن کشتارگاه با شیشههای قدیمیاش که از گزند تخریب در امان ماندهاند همچنان نگهداری میشود و پنجرهها به شکل عجیبی با معماری جدید فرهنگسرای بهمن تلفیق شده است.