جشنواره سینمایی کن در هفتادوششمین دوره خود، با همکاری از چهرههای خودفروخته داخلی در اقدامی هماهنگشده در پی نشاندادن چهره غیرواقعی از ایران امروز است و بهعنوان کارگردان ناآرامیهایی که با عنوان «زن، زندگی، آزادی» در کشور رقم زدند، حال سعی دارند این نوع تفکر مجهول را با تصویری غیرواقعی به جهانیان نشان دهند.
این تصویر که هفتادوششمین جشنواره فیلم کن که این روزها در فرانسه برگزار میشود، تنها محل نمایش پرزرقوبرق ستارههای سینمای جهان، از جانی دپ و لئوناردو دیکاپریو و رابرت دنیرو، کیت بلانشت، جنیفر لاورنس و ناتالی پورتمن و دیگران و شوخیهای هریسون فورد و حضور کارگردانهایی چون مارتین اسکورسیزی، ویم وندرس، نوری بیلگه جیلان، آکی کوریسماکی، وس اندرسون، نانی مورتی، تاد هینز و ... با فیلمهای تازهشان است و از سینمای ایران و حاشیههایش در این رویداد خبری نیست، اشتباه است، چون نمایش فیلم سینمایی «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» در روز یکشنبه در بازار جشنواره کن و در غرفه «کانون فیلمسازان مستقل ایران!» نشانداد حاشیهها دست از سر سینمای ایران برنمیدارد و قرار است امسال هم مثل سال گذشته با شیطنتهایی از جنس «عنکبوتمقدس» و «برادران لیلا» روبهرو باشیم اما چه چیزهایی این حاشیه را جهتدار و هدفمند میکند؟ اینکه فیلم فارغ از تولید غیررسمی و حضور بدون مجوز در جشنواره کن، بدون رعایت قوانین رسمی کشور و در داخل ایران ساخته شده و بازیگران زن بدون حجاب جلوی دوربین ظاهر شدهاند.
درباره فیلم و عوامل آن چه میدانیم؟
جز تیزر دو دقیقهای که از فیلم در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شده، عکس و اطلاعات زیادی در دست نیست. فعلا تا این حد میدانیم که این فیلم سینمایی ۱۰۱دقیقهای به کارگردانی سیدفرشاد هاشمی ساخته شده و قصهاش درباره زن جوانی است که تصمیم میگیرد خانهاش را در اختیار یک گروه فیلمسازی قرار دهد که قصد تولید فیلم کوتاهی درباره پایان رابطه یک زن و مرد را دارند. آنطور که از تیزر منتشرشده مشخص است، زنان بازیگر در بسیاری از صحنهها حجاب ندارند و روابط زنان و مردان هم خارج از عرف است.
سیدفرشاد هاشمی، کارگردان فیلم پیش از این، در فیلم «بمب یک عاشقانه» دستیار سوم پیمان معادی در کارگردانی بود در فیلم «پسر ــ مادر» ساخته مهناز محمدی هم دستیار دوم کارگردان اما مهمترین عقبه هاشمی برای ساخت فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به حضور او بهعنوان دستیار کارگردان فیلم ضدایرانی عنکبوتمقدس، ساخته علی عباسی برمیگردد که سال گذشته حضوری جنجالی و حاشیهای در جشنواره فیلم کن داشت!
درواقع آن حضور و پشتوانه ضدایرانی در سال قبل، موقعیتی را برای هاشمی ایجاد کرد که اینبار خودش بهعنوان کارگردان یک اثر ضدایرانی راهی کن شود. هرچند این ارتقای مسئولیت از دستیار کارگردان به کارگردانی، در بخش اصلی و مسابقه و حتی بخش جنبی اتفاق نیفتاده و این فیلم تنها یکی از فیلمهای انبوه بازار کن است که آن هم با توجه به کیفیت و حال و روز فیلم و تیزر منتشرشده، بعید به نظر نمیرسد پخشکننده و خریدار جهانی با رویکرد سیاسی حاضر شوند برای خرید و حق پخش یک فیلم شعاری و سیاسی بدون ظرافتهای هنری هزینه کنند.
رصدگران کجایند؟
اتفاقا با توجه به کارنامه هاشمی مبنی بر حضور جدی در تولید فیلم عنکبوتمقدس و حواشی فراوان آن، چگونه است در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ بهعنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد. بنابراین میتوان با این فرضیه و متکی بر بحث جوسازی رسانهای و ترفندهای تبلیغاتی برای آلودهکردن فضای سینمای ایران، ساخت فیلم در داخل کشور را بهطور جدی زیر سؤال برد. البته با نگاهی به نیمه خالی لیوان و با توجه به انفعال و اهمال سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، شاید هم واقعا هاشمی بعد از همکاری با گروه عنکبوتمقدس همچنان به ایران رفتوآمد داشته و اولین فیلم سینماییاش را در داخل ساخته باشد.
تهیهکنندگان من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر هم خود هاشمی و فرزاد پاک هستند. پاک پیش از این در تهیهکنندگی فیلم «شیطان وجود ندارد» با محمد رسولاف و کاوه فرنام مشارکت داشت. کاوه فرنام کیست؟ همراه محمد رسولاف یکی از دو تهیهکننده پسر ــ مادر و یکی از اعضای کانون فیلمسازان مستقل ایران. محمد رسولاف هم که نیازی به معرفی ندارد. با این خط و ربط، میتوانید بهراحتی مسیر حرکت خزنده و ضدایرانی کارگردان فیلم من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر را دنبال کنید و به ماهیت چنین باند و مافیایی برای فعالیت سینمایی در سطح بینالمللی و خدشهدار کردن چهره ایران در جهان همزمان با حضور فعال در اغتشاشات پی ببرید.
در میان بازیگران فیلم - دستکم در تیزر انتشاریافته - هیچ بازیگر نامآشنایی وجود ندارد. نکتهای که نشان میدهد با وجود برخی اقدامات هنجارشکنانه بعضی از بازیگران زن در این چند وقت اخیر، هیچ بازیگری خطر حضور در چنین پروژههایی که بدون مجوز ساخت و در خفا فیلمبرداری میشود، را نمیپذیرد. برای همین گروههای تولید چنین فیلمهایی سراغ بازیگران ناشناخته و هنرجویان میروند. نکته دیگر اینکه سازندگان و عوامل این فیلمها بهخوبی آگاهند که پس از احکام فیلم برادران لیلا به محض انتشار فیلم و رسانهای شدن آن، باید منتظر جریمه و عواقب قانونی چنین هنجارشکنیها و قانونگریزیهایی باشند. بنابراین احتمال مهاجرت و خروج این سینماگران بلافاصله پس از مشارکت در تولید اثر وجود دارد. به عنوان مثال بعید است هیچکدام از عوامل این فیلم این روزها در ایران باشند.
باوجود اینکه یکی از عوامل این فیلم پس از نمایش آن در بازار جشنواره کن به دشواری تولید چنین فیلمی در شرایط امروز ایران از جمله فیلمبرداری بیحجاب در صحنهای از فیلم که در خیابان میگذرد، اشاره کرد اما میتوان فارغ از صحت ماجرا که غیرقابل انکار نیست، بخشی از این سازوکار را تبلیغات و هیاهوی رسانهای دانست و چهبسا با ترفندهای سینمایی و پیشرفت جلوههای ویژه، بخشی از فیلم حتی بخش زیادی از آن بهویژه صحنههای داخلی در خارج از کشور فیلمبرداری شده باشد اما برای ایجاد چالش و بحران در فضای سینمای ایران، به دروغ وانمود کنند کل فیلم با چنین وضعیتی در داخل کشور فیلمبرداری شده است.
جشنواره سینمایی کن در هفتادوششمین دوره خود، با همکاری از چهرههای خودفروخته داخلی در اقدامی هماهنگشده در پی نشاندادن چهره غیرواقعی از ایران امروز است و بهعنوان کارگردان ناآرامیهایی که با عنوان «زن، زندگی، آزادی» در کشور رقم زدند، حال سعی دارند این نوع تفکر مجهول را با تصویری غیرواقعی به جهانیان نشان دهند.
این تصویر که هفتادوششمین جشنواره فیلم کن که این روزها در فرانسه برگزار میشود، تنها محل نمایش پرزرقوبرق ستارههای سینمای جهان، از جانی دپ و لئوناردو دیکاپریو و رابرت دنیرو، کیت بلانشت، جنیفر لاورنس و ناتالی پورتمن و دیگران و شوخیهای هریسون فورد و حضور کارگردانهایی چون مارتین اسکورسیزی، ویم وندرس، نوری بیلگه جیلان، آکی کوریسماکی، وس اندرسون، نانی مورتی، تاد هینز و ... با فیلمهای تازهشان است و از سینمای ایران و حاشیههایش در این رویداد خبری نیست، اشتباه است، چون نمایش فیلم سینمایی «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» در روز یکشنبه در بازار جشنواره کن و در غرفه «کانون فیلمسازان مستقل ایران!» نشانداد حاشیهها دست از سر سینمای ایران برنمیدارد و قرار است امسال هم مثل سال گذشته با شیطنتهایی از جنس «عنکبوتمقدس» و «برادران لیلا» روبهرو باشیم اما چه چیزهایی این حاشیه را جهتدار و هدفمند میکند؟ اینکه فیلم فارغ از تولید غیررسمی و حضور بدون مجوز در جشنواره کن، بدون رعایت قوانین رسمی کشور و در داخل ایران ساخته شده و بازیگران زن بدون حجاب جلوی دوربین ظاهر شدهاند.
درباره فیلم و عوامل آن چه میدانیم؟
جز تیزر دو دقیقهای که از فیلم در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شده، عکس و اطلاعات زیادی در دست نیست. فعلا تا این حد میدانیم که این فیلم سینمایی ۱۰۱دقیقهای به کارگردانی سیدفرشاد هاشمی ساخته شده و قصهاش درباره زن جوانی است که تصمیم میگیرد خانهاش را در اختیار یک گروه فیلمسازی قرار دهد که قصد تولید فیلم کوتاهی درباره پایان رابطه یک زن و مرد را دارند. آنطور که از تیزر منتشرشده مشخص است، زنان بازیگر در بسیاری از صحنهها حجاب ندارند و روابط زنان و مردان هم خارج از عرف است.
سیدفرشاد هاشمی، کارگردان فیلم پیش از این، در فیلم «بمب یک عاشقانه» دستیار سوم پیمان معادی در کارگردانی بود در فیلم «پسر ــ مادر» ساخته مهناز محمدی هم دستیار دوم کارگردان اما مهمترین عقبه هاشمی برای ساخت فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به حضور او بهعنوان دستیار کارگردان فیلم ضدایرانی عنکبوتمقدس، ساخته علی عباسی برمیگردد که سال گذشته حضوری جنجالی و حاشیهای در جشنواره فیلم کن داشت!
درواقع آن حضور و پشتوانه ضدایرانی در سال قبل، موقعیتی را برای هاشمی ایجاد کرد که اینبار خودش بهعنوان کارگردان یک اثر ضدایرانی راهی کن شود. هرچند این ارتقای مسئولیت از دستیار کارگردان به کارگردانی، در بخش اصلی و مسابقه و حتی بخش جنبی اتفاق نیفتاده و این فیلم تنها یکی از فیلمهای انبوه بازار کن است که آن هم با توجه به کیفیت و حال و روز فیلم و تیزر منتشرشده، بعید به نظر نمیرسد پخشکننده و خریدار جهانی با رویکرد سیاسی حاضر شوند برای خرید و حق پخش یک فیلم شعاری و سیاسی بدون ظرافتهای هنری هزینه کنند.
رصدگران کجایند؟
اتفاقا با توجه به کارنامه هاشمی مبنی بر حضور جدی در تولید فیلم عنکبوتمقدس و حواشی فراوان آن، چگونه است در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ بهعنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد. بنابراین میتوان با این فرضیه و متکی بر بحث جوسازی رسانهای و ترفندهای تبلیغاتی برای آلودهکردن فضای سینمای ایران، ساخت فیلم در داخل کشور را بهطور جدی زیر سؤال برد. البته با نگاهی به نیمه خالی لیوان و با توجه به انفعال و اهمال سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، شاید هم واقعا هاشمی بعد از همکاری با گروه عنکبوتمقدس همچنان به ایران رفتوآمد داشته و اولین فیلم سینماییاش را در داخل ساخته باشد.
تهیهکنندگان من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر هم خود هاشمی و فرزاد پاک هستند. پاک پیش از این در تهیهکنندگی فیلم «شیطان وجود ندارد» با محمد رسولاف و کاوه فرنام مشارکت داشت. کاوه فرنام کیست؟ همراه محمد رسولاف یکی از دو تهیهکننده پسر ــ مادر و یکی از اعضای کانون فیلمسازان مستقل ایران. محمد رسولاف هم که نیازی به معرفی ندارد. با این خط و ربط، میتوانید بهراحتی مسیر حرکت خزنده و ضدایرانی کارگردان فیلم من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر را دنبال کنید و به ماهیت چنین باند و مافیایی برای فعالیت سینمایی در سطح بینالمللی و خدشهدار کردن چهره ایران در جهان همزمان با حضور فعال در اغتشاشات پی ببرید.
در میان بازیگران فیلم - دستکم در تیزر انتشاریافته - هیچ بازیگر نامآشنایی وجود ندارد. نکتهای که نشان میدهد با وجود برخی اقدامات هنجارشکنانه بعضی از بازیگران زن در این چند وقت اخیر، هیچ بازیگری خطر حضور در چنین پروژههایی که بدون مجوز ساخت و در خفا فیلمبرداری میشود، را نمیپذیرد. برای همین گروههای تولید چنین فیلمهایی سراغ بازیگران ناشناخته و هنرجویان میروند. نکته دیگر اینکه سازندگان و عوامل این فیلمها بهخوبی آگاهند که پس از احکام فیلم برادران لیلا به محض انتشار فیلم و رسانهای شدن آن، باید منتظر جریمه و عواقب قانونی چنین هنجارشکنیها و قانونگریزیهایی باشند. بنابراین احتمال مهاجرت و خروج این سینماگران بلافاصله پس از مشارکت در تولید اثر وجود دارد. به عنوان مثال بعید است هیچکدام از عوامل این فیلم این روزها در ایران باشند.
باوجود اینکه یکی از عوامل این فیلم پس از نمایش آن در بازار جشنواره کن به دشواری تولید چنین فیلمی در شرایط امروز ایران از جمله فیلمبرداری بیحجاب در صحنهای از فیلم که در خیابان میگذرد، اشاره کرد اما میتوان فارغ از صحت ماجرا که غیرقابل انکار نیست، بخشی از این سازوکار را تبلیغات و هیاهوی رسانهای دانست و چهبسا با ترفندهای سینمایی و پیشرفت جلوههای ویژه، بخشی از فیلم حتی بخش زیادی از آن بهویژه صحنههای داخلی در خارج از کشور فیلمبرداری شده باشد اما برای ایجاد چالش و بحران در فضای سینمای ایران، به دروغ وانمود کنند کل فیلم با چنین وضعیتی در داخل کشور فیلمبرداری شده است.
ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران
اما ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران که با فیلم بلند «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و ۱۳ فیلم دیگر از جمله ۹ فیلم کوتاه و یک فیلم انیمیشین که همگی آنها بدون رعایت حجاب و قوانین کشور ساخته شده و در بازار جشنواره فیلم کن حضور دارد، چیست، از چه زمانی تشکیل شد و چه اهدافی را دنبال میکند؟ آذرماه سال گذشته و همزمان با آشوبهای کشور، گروهی از سینماگران خارجنشین در حمایت از اغتشاشات و اغتشاشگران، تشکل جدیدی با نام کانون فیلمسازان مستقل ایران را تشکیل دادند و در این ارتباط هم بیانیهای را منتشر کردند.
در آن بیانیه، جلبنظر سینماگران دنیا به وقایع ایران و حذف سینمای ایران در رویدادهای بینالمللی از اهداف اصلی این کانون ذکر شد.
همانگونه که عادله چراغی، یکی از سخنگویان این کانون در گفتوگویی که آن زمان با بیبیسی فارسی داشت، اشاره کرد که بیش از ۵۰ سینماگر ایرانی به عضویت این کانون درآمدهاند. شیرین نشاط، مصطفی عزیزی، عبدالرضا کاهانی، نیما سروستانی، کاوه فرنام و علی عباسی از جمله اعضایی بودند که نام آنها رسانهای شد و به گفته چراغی، اسامی برخی از اعضای مقیم داخل و خارج ایران به دلیل آنچه او «شرایط امنیتی» خواند، در آینده منتشر خواهد شد. فارغ از اینکه واقعا تنها چهره سرشناس این جماعت ناشناخته عبدالرضا کاهانی بود، در ادامه هم نام چندان زیادی از اعضای کانون رسانهای نشد بهجز محمدعلی طالبی که اسم او چند روز بعد اعلام شد و پگاه آهنگرانی که یک بار در مصاحبه بدون حجاب با بیبیسی فارسی از ایجاد کانون فیلمسازان مستقل ایران به عنوان اتفاق بسیار خوب یاد کرد و از این رو میتوان آن را یکی از اعضای این کانون دانست.
تروریستهای فرهنگی
این کانون از همان بدو تاسیس، ذات و ماهیت ضدایرانی خود را نشان داد و سعی کرد به بهانههای مختلف وجهه معتبر سینمای ایران را در مجامع جهانی خدشهدار کند. بیانیههایی که درباره تحریم جشنواره سال گذشته فیلم فجر منتشر شد، بخشی از اقدامات آنها در این زمینه بود. نکته مهم و قابل اشاره اینکه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان همچون رادیو فردا، ایراناینترنشنال، صدای آمریکا و... همراه با بازوهایی چون شبکههای مجازی هم به یاری این کانون ضدایرانی و ضدانقلابی آمدند و نقش مهمی در پروپاگاندای رسانهای برای مهم جلوه دادن آن بازی کردند. طوری که انگار این کانون با اعضایی ناشناخته و معلومالحال، واقعا نماینده سینمای ایران است.
این هیاهوی رسانهای در ادامه با مشارکت سیاستمداران اروپا و مواضع ضدایرانی سران آنها شکل جدیتری به خود گرفت و کار را به آنجا رساند که جشنوارههای برلین و کن در اقدامی تاسفبار و کاملا جهتدار و سیاسی، متاثر از حکومتهای آلمان و فرانسه و تحت فرامین فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که به سهم خود آتشبیار معرکه اغتشاشات بودند، از حضور سینمای رسمی ایران در بازارهای این دو رویداد ممانعت بهعمل آوردند.
با غیبت سینمای ایران در این دوره - ایران در دورههای قبلی حضور پررنگ و موثری در بازار کن داشت- این فضا به شکل غیرموجه در اختیار کانون فیلمسازان مستقل فیلم ایران قرار گرفت تا آنها با غرفهای منقش به چهره برخی اغتشاشگران و شعار زن زندگی آزادی، ماهیت ضدایرانی خود را عریانتر کنند. فارغ از اینکه این اقدامات جشنوارههایی چون کن و برلین، ذات سیاسی آنها را کاملا برملا کرده، موضع کانون به اصطلاح فیلمسازان مستقل ایران را هم نشان میدهد که اتفاقا با سری که در آخور غرب و دشمنان ملت ایران دارند، باید آنها کانون فیلمسازان وابسته به غرب دانست.
نهادی که مدعی است فیلمهایی عرضه میکند که «تصویر حقیقی وضعیت موجود جامعه امروزی ایران را با نگاهی نو و با عبور از مرزهای سانسور ارائه میدهند.» از کارنامه اعضای کانون و اهداف و متن بیانیهها و همین تیزر و احوالات «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به خوبی برمیآید که معادل واقعی «تصویر حقیقی» سیاهنماییهایی هدفمند و براندازانه است.
فلاش بک به هشدار
حوالی همان اغتشاشات و تشکیل گروه کانون فیلمسازان مستقل ایران در آذر سال گذشته بود که یکی دو مطلب در شبکههای اجتماعی از جمله اظهارنظر محمدرضا شفیعی، تهیهکننده سینما و تلویزیون خبرساز شد و حاشیههایی را همراه داشت؛ اینکه «امروز متوجه شدم برخی فیلمهای سینمایی در حال فیلمبرداری پلانهای خود را با دو وضعیت باحجاب و بیحجاب برداشت میکنن! جنگ ترکیبی دشمن با ایجاد محاسبات غلط برای برخی سینماگران، با بصیرت آنها چه کرده است!؟» بلافاصله روزنامه جامجم دست به کندوکار این ماجرا زد و طی گزارشی با عنوان «محاسبات غلط سینماگران یا جوک یک تهیهکننده؟» منتشر کرد.
اگرچه شفیعی در تماس خبرنگار ما حاضر به گفتوگو و توضیح بیشتر در این زمینه نشد و به گفتن اینکه «من نمیتوانم راجع به این موضوع صحبت کنم، از سازمان سینمایی درباره این موضوع بپرسید.» بسنده کرد اما در مصاحبه با برخی سینماگران از جمله انسیه شاهحسینی، محسن علیاکبری، هوشنگ توکلی و مقامی آگاه در سازمان سینمایی به چند و چون این شائبه و شایعه پرداختیم. باوجود برخی گمانهزنیها و رد نکردن احتمال این مسأله، نظر کلی این سینماگران این بود که وجود چنین اتفاقاتی را متصور نمیدانستند.
حالا اما خبر نمایش فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و نحوه تولید آن در داخل کشور، هم شایعه سال قبل را پررنگتر و حتی کفه واقعیت آن را سنگینتر کرده و هم توپ را مستقیم به زمین سازمان سینمایی و وزارت ارشاد شوت کردهاست.
هرچند احوالات فیلم نشان میدهد آن مورد فیلمبرداری بدون حجاب شامل هیچ فیلمی دارای مجوز ساخت از ارشاد نبوده و در صورت وقوع چنین جرایمی، جایی برای توجیه و برخورد سریع و قاطعانه با متخلفان نمیماند، اما کماکان رصد و نظارت سازمان سینمایی و ارشاد میلنگد و توقع میرود حتی تولید مخفیانه چنین فیلمهای بیارزشی هم از نظارت دور نماند تا راه برای فعالیتها، ادعاها و خوشرقصیهای کانون فیلمسازان مستقل (وابسته) ایران در آنسوی آبها بسته شود. درباره ماجرای کشف حجاب هایده صفییاری روی فرش قرمز جشنواره کن، وقت دیگری از سازمان سینمایی سؤال میپرسیم؛ اینکه چطور او بعد از تدوین فیلم عنکبوت مقدس در سال قبل و انفعال ارشاد، حالا پا را در هنجارشکنی فراتر میگذارد.