به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایران، در جزئیات شیوه قتل، پزشک سرشناس تهرانی برادر خود را به صندلی بست و در ابتدا رگ دست و پای او را زد، بعد از قتل نیز جسد را مثله کرده و در نقاط مختلف تهران پخش کرد.
او در تشریح بازسازی صحنه این قتل اعتراف کرد که شیوه قتل را با کپیبرداری از سریال «خون سرد» انجام داده و به همان نحوی که در سریال نمایش داده شد مقتول را به صندلی بسته و سپس اقدام به زدن رگ او با تیغ کرده است.
پرونده این جنایت مخوف، توجهها را معطوف به سریال خون سرد به کارگردانی امیرحسین ترابی و تهیهکنندگی بهمن کامیار کرد این سریال محصول سال ۱۴۰۱ بوده که تأثیر خود را در کمترین زمان گذاشته است. سریال خون سرد در ژانر پلیسی جنایی به نویسندگی علیرضا عطاالله تبریزی، محمدمهدی عزیزمحمدی، احسان ابراهیمی و امین فرشادمهر است.
بازدارندگی فیلمهای خشونتآمیز
در همین راستا نیز، علیرضا عطاالله تبریزی سرپرست تیم نویسندگان سریال خون سرد در خصوص سکانسهای شیوه قتل این سریال بیان کرد: یکی از ویژگی بارزی که این نوع فیلمها دارد سایکوپد (روانآزار یا روانآسیب) و آنتیسوشال (اختلال شخصیت ضداجتماعی یا ناهنجاری) است و انگیزه قاتل در این نوع سریالهای جنایی برخی باورهای فکری و برخی نیز انگیزه شخصی است.
وی درخصوص شباهت پرونده پزشک سرشناس تهرانی و برخی سکانسهای شیوه قتل در سریال خون سرد گفت: هرکسی برای اعمال بد خود به دنبال توجیه میگردد، آدمها زمانی که آگاهیشان بالاتر میرود طبیعتاً باید بیشتر از عقل و منطق خود استفاده کنند اما کسی که ضریب هوشی درستی داشته با توجه به اینکه پزشک بوده و دروس سنگین آن را خوانده به دنبال دلیل و مستمسکی برای صحبتهایش بوده است. به عقیده من در ایران در فیلمها یا سریالهایی که یک صحنه خشونتآمیز دیده میشود، بالاخره یک نفر پیدا میشود که از دل این ماجرا یک سکانسی را انتخاب کند و دست به یک جنایت بزند. این موضوع مختص به جامعه انسانی است و باعث میشود بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
با نمایش خشونت هم مردمی از آن آگاه شده و خشونت را از خود باز میدارند، هم برخی از آدمها از این موضوع تقلید میکنند، مسلماً هدف من به عنوان سرپرست گروه نویسندگان سریال «خون سرد»، کارگردان و تهیهکننده این نبوده که فردی را به قتل ترغیب کنیم و هدفمان این نخواهد بود.
تبریزی در ادامه افزود: یکی از راههای دفع خشونت این است که نشان بدهیم سرانجام اعمال خشونتآمیز چگونه خواهد بود و چه اتفاقی در انتها رخ میدهد. منتهی در سینما باید از ویژگیهایی استفاده کنیم تا مخاطب به آن جذب شود زیرا ما با سینمای جهان مقایسه خواهیم شد و مردم به راحتی میتوانند انتخاب کنند که قرار است چه فیلمی را مشاهده کنند پس درصدد این هستیم کاری کنیم تا سینما و تلویزیون ایران برای مردم جذاب شود.
برادرکشی این پزشک معروف احتمالاً با کینه شخصی بوده است اما در سریال خون سرد، کاراکتر قاتل با کینهای که به آدمهای مختلف انتقال داده میشود مرتکب قتل شده است.
تبریزی در خصوص معیارهای تیم نویسندگان و هدف آنها در نوشتن سکانسهای شیوه قتل گفت: می خواستیم روشهایی داشته باشیم که کمی خاصتر باشد تا بتواند کاراکتر این نقش را تکمیل کند، به عقیده من موفقیت فیلم به خاطر این بود که مردم کاراکتر فیلم را دنبال کردند و این موضوعی بود که بسیاری را به دیدن سریال خون سرد جذب کرد.
وی در خصوص اینکه در نقطه تاریک ماجرا، معدود آدمهایی در فیلمها و سریالها به شیوه قتل توجه میکنند و در جنایتهای خود ازآن الهام میگیرند، افزود: چیزی نیست که دل من را قرص کند و بگویم میتوانم به راحتی این صحنه را به نمایش بگذارم، سادهترین تعریف آن اثر پروانهای است که در تعریف این اثر یک پروانه در مالزی بال میزند و ممکن است طی آن در امریکای جنوبی آشوب شود، من هیچ وقت نمیتوانم بگویم من چه کار میتوانم بکنم که این اتفاق درست شود چون قبل از همه اینها باید به دیگران خط بدهم، ما کار خودمان را در چهارچوبهایی که قانون برایمان تعریف کرده است انجام میدهیم و اتفاقاتی که پس از آن رخ میدهد را نمیتوانیم مدیریت کنیم.
قاتلهای سریالی هنرمندند
محمدمهدی عزیز محمدی نویسنده دیگر سریال خون سرد در خصوص این سریال گفت: برای شروع نگارش سریال خون سرد به دنبال این بودیم که یک سریال کیلر خاص با یک فضای غیرکلیشهای داشته باشیم، زیرا موضوع اغلب سریال کیلرها حول محور قتل زنان است.
قرار بود سریال خون سرد اول به نام داتورا به معنای یک مخدر گیاهی باشد، گیاهی که هم از آن زهر تولید میشود هم پادزهر، هم تخریبگر است و هم سازنده است، ما درصدد این بودیم که شخصیت اصلی داستان هم چنین کاراکتری داشته باشد و جنایات او وامدار گذشته سیاهش باشد که اتفاقات نیز از این مرحله شکل میگیرد.
وی افزود: قاتلهای سریالی عموماً یک هنرمند هستند و دوست دارند در کارشان شاعرانگی داشته باشند و مقادیر بسیاری از این نمایش را سمت خودشان روانه کنند و بگویند ما این کار را انجام دادهایم!
هر کدام از این قاتلها، امضای خاصی دارند و طراحی ما در این سریال بر این اساس بود که قاتل تصور میکرد خون همه سوژههایش نجس و آلوده است و قصد داشت تا آنها را پاک کند و با زالو کثافت وجودیشان را از بین ببرد تا پاک و منزه به بهشت وارد شوند.
عزیزمحمدی در خصوص این رویداد و شباهت آن به پرونده پزشک برادرکش گفت: همواره جنگی که در سینما وجود دارد این است که سینما واقعیت را میسازد یا واقعیت سینما را! یک بار دیگر در شباهت پرونده برادرکشی پزشک سرشناس و کاراکتر معروف سریال خون سرد به این موضوع برخوردیم و این موضوع اولین بار نیست که تکرار شده است. به هر حال ضربههای آن در فضای جنایی بیشتر خواهد بود و این گریزناپذیر است.
این اتفاق تلخی که رخ داد موردی نبود که به آن فکر نکرده باشیم و کاملاً طبیعی است، زیرا هنر مانند فیلی در تاریکی است و هر کسی از ظن خود به آن مینگرد، قسمتهایی از خودش را در این موضوع میبیند که احتمالاً به آن پرداخته نشده است و نمایش آن به فرد جسارت میدهد که این کار را تقلید کند. به عنوان مثال پس از پخش سریال یاغی درخواست افراد برای ثبتنام در کلاسهای کشتی به طور شگفتانگیزی افزایش یافت و این تأثیری است که میتوان در جامعه مشاهده کرد، اما همه این تأثیرات نمیتواند دلیلی باشد که ما به موضوعات جنایی نپردازیم.
تأثیر فیلمهای جنایی و خصوصاً خون سرد همیشه منفی نخواهد بود. کسی هم ممکن است شهرام حقیقتدوست(در نقش پلیس) را ببیند و عاشق این باشد که پلیس شود.
تصور من این است که رخداد این مسأله، موضوع غیرقابل درک و پیشبینی نبوده است، منتهی من فکر نمیکردم تأثیر آن به این سرعت و شدت باشد. من عقیده دارم تپشهای ژانر جنایی فیلم و سریال برای جامعه بیشتر است، آن هم جامعهای که تجربه زیادی در این خصوص دارد. ما نمیتوانیم با سرپوش گذاشتن روی حوادث و امور جنایی آنها را نادیده بگیریم. زمانی هم که به این امور پرداخته میشود برخی با آن همزادپنداری خواهند کرد. فیلم خانه پدری به کارگردانی و تهیهکنندگی کیانوش عیاری نیز یک مثال واضح است که پس از پخش آن چندین مورد دخترکشی با همان عنوان در جامعه پدیدار شد.
وی در خصوص راهکار فیلمسازی و نویسندگی در موارد جنایی افزود: من راهکاری نمیتوانم در این خصوص داشته باشم، اگر بخواهیم جامعه را از این امور منع کنیم باز هم باید قتل و جنایت را به تصویر بکشیم کمااینکه هدف ما از ساخت سریال خون سرد، این بود که بگوییم دادگستری شخصی و عدالت به صورت خصوصی اتفاق نمیافتند و کار ما تیغ دولبهای است که روزی دامنگیر خود فرد هم میشود، اما اگر کسی خوانش دیگری از آن داشته باشد کاری نمیتوان کرد. بهترین راهکار این است که پس از ساخت یک فیلم جنایی، روانشناسها، جامعهشناسها و مردم در خصوص آن صحبت کنند و این موضوع به حال خود رها نشود.
تأثیر مستقیم فیلمهای جنایی روی افکار مردم
امانالله قرایی جامعهشناس، در خصوص آسیب اجتماعی فیلمهای جنایی بر جامعه گفت: فیلمهای جنایی و اکشن از گذشته تا کنون تأثیر مستقیمی بر افراد، اعمال، افکار و عملکرد جامعه بخصوص در جوانان دارد. مسلم است یکی از تأثیرات منفی و مخرب فیلمهای خشونتبار و جنایی این است افرادی که از لحاظ خانوادگی، روانی، شیوه تربیت و حتی محل زندگی بیشتر مستعد پذیرش آن هستند شیوه و نوع خشونت را یاد میگیرند و ممکن است در زندگی شخصی از آن استفاده کنند.
میتوان گفت تأثیر این گونه پرخاشگریها در جامعه هم این فیلمها و سریالهایی است که در افراد مستعد به طور مستقیم اثرگذاری میکند. بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان آسیبشناس دریافتند که پس از پخش سریالهای خشونتبار بر اساس تئوری اینکه خشونت، خشونتآفرین است تأثیر منفی در جامعه پدیدار خواهد شد و این پرونده جنایی مصداق بارز همین تئوری چرخه خشونت است.
پزشک قاتل بهانهجویی میکند
شاهین شجریکهن منتقد سینما و تلویزیون در خصوص شباهتهای پرونده جنایت و سریال خون سرد بیان کرد: نمیتوان گفت اگر فیلم یا سریالی به موضوع مختلفی میپردازد و در جامعه شبیه به آن اتفاق رخ میدهد این فیلم یا سریال برای مخاطبان به نوعی بدآموزی داشته است، زیرا انواع و اقسام واقعیتهایی که در زندگی عادی رخ میدهد را میتوان روی پرده سینما دید. همچنین اگر فیلمی به طور مثال سرقت یا درگیری را نشان میدهد به این معنا نیست که افراد جامعه میتوانند پیرو آن فیلم، این کار را تقلید کنند، زیرا فیلمی که به این موضوع میپردازد قصد دارد افراد جامعه را از موضوعات غلط باز دارد. ما اکنون سریالهایی را در سطح جهانی داریم که موضوع اصلی آن سرقت از بانک است اما این دلیل نمیشود کسی بخواهد پیرو آن از بانک دزدی کند. این مسأله مصداق همان ضربالمثلی است که عنوان میکند اگر کسی خواست خودش را در چاه بیندازد فرد دیگری نیز باید این کار را بکند؟
انسانها عقل دارند و میتوانند درست یا غلط موضوعی را تشخیص دهند؛ به عقیده من این توجیه خوبی نیست که یک قاتل پس از قتل بگوید از سکانسهای این سریال الهام گرفته است. فیلمسازان نمیتوانند از احتیاط اینکه کسی کار غلطی را از فیلم یا سریال بیاموزد و تقلید کند واقعیتها را به تصویر نکشند، زیرا در این صورت باید سریالهایی را بسازیم که کسی در آن دست به کار ناشایست نمیزند و این امکانپذیر نیست.
کسی که اقدام به قتل میکند از هر راهی، روش آن را یاد میگیرد و نمیتوان گفت فیلمها میتوانند مردم را به این کار وا دارند چون این فیلمها برای آموزش نحوه قتل ساخته نشدهاند! اما این حرکت میتواند سوءاستفاده از آن باشد به عنوان مثال چاقویی که ساخته میشود برای میوه خرد کردن یا گوشت خرد کردن است، اگر کسی با آن چاقو، کسی را به قتل برساند نمیتوان شرکت چاقوسازی را زیر سؤال برد.
ما نمیتوانیم با این دست بهانهها، چهارچوبهای اجتماعی، اخلاقی و قانونی را که در کشور وجود دارد، نادیده بگیریم.
شاهین شجریکهن منتقد سینما در خصوص راهکار اجتماعی جلوگیری از خشونت افراد در جامعه و در فیلمسازی گفت: تنها راهکاری که میتوان در این خصوص داد این است که ما مرتکب قتل نشویم و در توجیه کارمان نگوییم از فیلم یا سریالی آموختیم زیرا فیلمسازی که میخواهد نقشه سرقت یا قتلی را به تصویر بکشید ناچار است جزئیات آن را نیز برای مخاطب بیان کند و این کار با هدف آموزش انجام نمیشود، اگر هم کسی مرتکب این ناهنجاری شد نمیتواند آن را گردن فیلم یا سریال بیندازد کما اینکه در موارد دیگر هم این موضوع وجود دارد.