چهارشنبه ۰۲ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۵
هادی خامنه‌ای:

رکورددار روزنامه‌های توقیف شده هستم

رکورددار روزنامه‌های توقیف شده هستم
منطق درست و حسابی تنها سلاحی است که هیچ کس نمی‌‎تواند در مقابلش ایستادگی کند. ما باید این را یک کمی مجهز کنیم. افرادی مجله و روزنامه در اختیار دارند و ما هم یک زمانی می‌کردیم، ولی بنده رکورددار روزنامه‌های توقیف شده هستم و چهار روزنامه به نام‌های «جهان اسلام» و «حیات‌نو» دوره اول تا سوم پشت سر هم توقیف شد.
کد خبر : ۶۱۹۸۷۷

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از جماران، سید هادی خامنه‌ای در دیدار نوروزدی محسن رهامی گفت: یک سری اشتباهات از خود ما در گذشته سر زده که امروز داریم بابت همان اشتباهات مجازات می‌شویم. تا به این اشتباهات اعتراف نکنیم کاری درست نمی‌شود. چون اگر اعتراف نکنیم معنایش این است که می‌خواهیم این اشتباهات را تکرار کنیم. خداوند در مورد توبه هم همین را می‌گوید. اگر در حضور جمع گناهی کرده‌اید باید در حضور جمع اعتراف کنید نه اینکه در حضور جمع برای جامعه یک اشتباه بزرگ مرتکب می‌شوید و بعد نصف شب در خانه توبه می‌کنی؛ این فایده ندارد، باید در حضور مردم باشد.

بخش‌هایی از اظهارات هادی خامنه‌ای را در ادامه می‌خوانید:

دیدار نوروزی حجت الاسلام و المسلمین محسن رهامی با جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، دبیران کل احزاب اصلاح طلب و اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران عصر روز سه شنبه ۵ اردیبهشت ماه برگزار شد.

راجع به اپوزیسیون زیاد مطالعه، بررسی و تحلیل نکنید و عیب‌هایشان را نگویید؛ چون عیب‌هایشان را برطرف می‌کنند و پیروز می‌شوند. دو طرف دارند با هم می‌جنگند و شما سعی داشته باشید خودتان را تقویت کنید، نه اینکه به طرف بگویید فلان کار شما اشتباه بوده است؛ چرا که اشتباهش را برطرف می‌کند.

زمان جنگ تحمیلی یکی از موشک‌های عراق به داخل ایران افتاد و عمل نکرد؛ یکی از مسئولین که خیلی هم بلندگو در اختیارش بود اعلام کرد که الحمدلله خداوند کمک کرد و موشک آن‌ها عمل نکرد. دشمن هم بررسی کرد و دید یک عده عمدا چاشنی‌ها را فعال نکرده‌اند و آن‌ها را اعدام کرد. آن‌ها به نفع ایران کار کرده بودند، ولی با سخنرانی این آقا دشمن راهنمایی شد. بنابر این، چه کاری است که ما در مورد آقای فلانی حرف بزنیم؟! هر کاری می‌خواهند انجام بدهند. رئیس هم دارند و غالبا رؤسای آن‌ها را هم از اینجا صادر کرده‌ایم.

خیلی‌ها وضع موجود را تحلیل کرده‌اند، یکی از شاخص‌های رسیدن به اینکه که آیا می‌شود در انتخابات شرکت کرد یا نه؟! این است که ببینیم کاندیدا‌های این طرف (اصلاح طلبان) را تأیید صلاحیت می‌کنند یا نمی‌کنند. اما به نظر بعضی‌ها این شاخص کافی نیست و معتقدند ولو اینکه انتخابات با حضور فعال نمایندگان ما هم باشد و به فرض اکثریت مجلس هم با ما باشد، نمی‌تواند کاری کند؛ همان طوری که در مجلس ششم نتوانستند کاری کنند و فقط حرف زدند.

به نظر بنده تنها مجلسی که فعال بوده و توانسته نقش ایفا کند، مجلس دوم بود. در مجلس دوم ما در اقلیت قرار داشتیم و ۸۵ نفر در مقابل بقیه بودیم. در عین حال آنقدر این ۸۵ نفر فعال بودند که ماجرای ۹۹ نفر و میرحسین مربوط به آن دوره بود. این نشان می‌دهد آن ۸۵ نفر فعال بوده‌اند. در آن مجلس بود که قانون کار را فعال کردیم، و الّا قانون کار خیلی عقب افتاده بود.

این‌ها نشان می‌دهد که فعال بودن اقلیت می‌تواند اثرگذار باشد، ولی اگر اکثریت هم باشند، ولی فعال نباشند؛ مثل مجلس ششم که فقط حرف زدند. چهار سال می‌آیند و می‌روند و از این چهار سال‌ها زیاد داشته‌ایم.

اگر رئیس جمهوری بیاید و نتواند کاری کند، فایده‌ای ندارد. قوه قضائیه هم که در اختیار این طرف نیست. بنابر این تصور نشود که حضور در قدرت کارساز است. حضور در قدرت چطوری؟ با رفتن به مجلس؟! مجلس قدرت نمی‌آورد. از هیچ بهتر است، اما فکر نکنیم مسأله تمام است.

رئیس جمهور هم همین طور است؛ کما اینکه رئیس جمهور ما در دوره اصلاحات هم به آن صورت نتوانست کاری انجام بدهد. یعنی حداقل چیزی بود که می‌خواستیم؛ خیلی چیز‌های بیشتر از این می‌خواستیم، ولی نتوانستیم درصدی از آنچه قرار بود بشود، انجام شود.

چیزی که همیشه می‌تواند برای ما به عنوان یک تکلیف مطرح باشد، پیدا کردن «آگاهی نسبت به مسائل و حقوق اساسی» و انتقالش به مردم و افکار عمومی است. این از چیز‌هایی است که شکست‌پذیر نیست و همیشه هم در اختیار است؛ یعنی هیچ کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.