"صراط" - نمایشگاه کتاب به عنوان رخدادی فرهنگی بستری مناسب برای جریان های سیاسی است تا بتوانند آرا و اندیشه های خود را به گوش مخاطبان برسانند. نظارت بر روی کتاب های ارائه شده، وظایفه ای خطیری است تا آنچه در این نمایشگاه عرضه می شود، ترویج شبهات اعتقادی، زیر سؤال بردن عملکرد معصومین (علیهم السلام) و تعارض با آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی نداشته باشد
به گزارش خبرنگار صراط با شروع بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران، نشانه هایی مبنی بر حضور پر رنگ ناشران وابسته به جریان جبهه ملی در نمایشگاه، به چشم می خورد. در سالهای گذشته نیز شاهد حضور این دسته از ناشران بودیم.
این گروه از ناشران با ارائه کتاب هایی پیرامون شخصیت های بازرگان، مصدق و خانواده سحابی و نیز کتاب هایی در راستای بست اندیشه های خود، تلاش می کنند تا قشر جوان را به سوی اهداف خود هدایت کند. اهدافی که شاید هنوز برای مسئولین فرهنگی کشور روشن نشده باشد.
حضرت امام خمینی (ره) پیرامون جبهه ملی فرمودند: «جبهه ملي محكوم به ارتداد است‚ جدا كنيد حساب را از مرتدها و من نتوانستم و مي خواستم و واقعا مي خواستم و متاثرم از اينكه با دست خودشان اينها گور خودشان را كنند‚جدا كنيد حساب را از مرتدها‚ اينها مرتدند‚ جبهه ملي از امروز محكوم به ارتداد است.»1
اکنون پس از گذشت سی سال از حکم ارتداد امام روح الله درباره جبهه ملی، این جبهه در سایه سکوت مسئولان فرهنگی کشور، همچنان به فعالیت خود بخصوص در عرصه فرهنگ ادامه می دهد.
گرچه تشکلی به نام جبهه ملی یا نهضت آزادی به صورت رسمی در کشور فعالیت نمی کند اما بخوبی شاهد هستیم که گفتمان سیاسی-اعتقادی آنها از زبان برخی فعالین سیاسی امروز جاریست. دموکراسی غیر دینی، مخالفت با ولایت فقیه، اسلام غیر سیاسی، آزادی اخلاقی، روشنفکری، مدارا با غرب و رابطه با آمریکا از جمله خواسته هایی است که با این نهضت شروع شد و اکنون نیز در ادبیات سیاسی احزاب چپ و در میان برخی دانشجویان سیاسی گرا مطرح است.
به عنوان مثال در کتاب هایی که پس از کنار گذاشته شدن بازرگان از سیایت، با نام وی منتشر شد، او بیان می کند که اسلام هرگز در امور سیاسی دخالت نکرده است و با تفسیر به رأی، حرکت های پیامبر اسلام و ائمه معصومین را حرکاتی در جهت فرار از سیاست نشان می دهد.
بازرگان در بخشی از کتاب «آخرت و خدا» با اشاره به حکومت مطلقهی کلیسا در قرون وسطی و نتایج بد حاکمیت روحانیون دینی از جمله تفتیش عقاید و انگیزیسیون، شورش بر ضد دین را نتیجهی ادغام سیاست در محراب کلیسا میداند.
در جامعهی اسلامی نیز وی اولین مصیبت مسلمانان را وارد کردن دین در جانشینی پیامبر در ماجرای سقیفهی بنی ساعده عنوان میکند.
پذیرش ولایتعهدی امام رضا(علیهالسلام) به شرط خودداری از هرگونه دخالت در مسؤولیت و سیاست و ردّ درخواست «ابومسلم خراسانی» توسط امام صادق(علیهالسلام) برای قیام را نشانه ای از سیاست گریزی ایشان میداند و حرکت امام حسین(علیهالسلام) به کوفه را صرفاً به خاطر درخواستهای مردم و عدم بازگشت حضرت به مدینه را به علت ممانعت «ابن زیاد» عنوان میکند.2
صلح امام حسن مجتبی(علیهالسلام) را به خاطر اصرار زیاد مردم میداند و با اشاره به حکومت امیرالمؤمنین که برخلاف خلفای قبلی با درخواست مردم بود را گردن نهادن ایشان به درخواست مردم، پذیرش دموکراسی و فرار ایشان از سیاست می داند.3
بازرگان بدون اشاره به ماجرای غدیر و معرفی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) توسط پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، هدف قیام امام حسین(علیهالسلام) علیرغم یقین حضرت به شکست ظاهری در میدان جنگ، علت شرط گذاری امام رضا(علیهالسلام) و ردّ درخواست قیام توسط امام صادق(علیهالسلام) درصدد است، اثبات کند که حکومت حق هیچ کس از جمله معصومین نیست و مشروعیت حکومت نیز از جانب مردم صادر میشود و ائمه معصومین همواره از پذیرش حکومت سرباز زده اند.4
اما حکایت اسلاف ایشان بسیار جالب تر است. به طوریکه مصدق در طول مبارزههای سیاسی خود بارها به علت عدم رعایت فرایض دینی از طرف مخالفان و موافقان مورد انتقاد واقع شد. به نحوی که با وجود اقرار او به مسلمان بودنش در میان یکی از نطقهایش در مجلس هیچ کس از نماز و روزهی مصدق روایتی نقل نکرده است.5 حتی «شوشتری» نمایندهی مجلس در جایی خطاب به او میگوید: «شما در مدت تحصن در دربار حتی یک بار هم نماز نخواندید.»6 و یادر ماه رمضان در مجلس آب نوشید و مورد اعتراض «سید ضیاء» قرار گرفت؛ هر چند بیماری را توجیه این حرکت خود قرار داد.
نکتهی جالب توجه دیگر اظهارنظر عجیب مصدق به عنوان یک رهبر مردمی در یک مملکت اسلامی پیرامون موضوع کشف حجاب است. او در این باره میگوید: «قبل از این که زنان در ایران کشف حجاب کنند من و خانوادهام در اروپا کشف حجاب کردیم ... با کشف حجاب مخالف بودم زیرا معتقدم باید به واسطهی تکامل اهل مملکت باشد.» این اظهار نظر عجیب مصدق در رابطه با یک واجب دینی خود نشانگر عدم اعتقاد قلبی او نسبت به مبانی اسلام است.7
موضع مصدق در خصوص بهائیت نیز قابل توجه است. وی در این رابطه خطاب به آقای «فلسفی» که نامهی «آیت الله بروجردی» را برای مصدق جهت اعتراض به آزار مردم توسط بهاییان برده بود با تمسخر گفته بود: «از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارند.»8
مجموعه نظرات جبهه ملی آنچنان برای اسلام خطرناک است که امام روح الله در این باره می فرمایند: «ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم. من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت‚ در زمان آنکسی که این همه از آن تعریف میکنند (مصدق)‚ چه سیلی به ما زد آن آدم من نمی خواهم بگویم که طلبه های مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند ... که من و آقای حائری بالای سر این جوانهایی که از مدرسه فیضیه به تیر بسته شده بودند، رفتیم و اطبا جرات نمی کردند بنویسند این زخمی شده است.»9
و یا در جای دیگر با اشاره به کودتای نوژه و نقش برخی عناصر جبهه ملی در آن می فرمایند: «این ملی گراها و اینها که هی فریاد ملی ملی می زنند‚ همین هائی هستند که بعضی شان در این کودتا هم دخالت داشتند‚ بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران‚ همین ها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد هست دخالت در این امر داشتند.»10
امام روح الله، به عنوان چشم بیدار امت اسلامی، با واهی دانستن ادعاهایی همچون حقوق بشر که از طرف جبهه ملی بیان می شود می فرمایند: «زیادند اشخاصی که از ملت و از ملیت دم می زنند، لکن وقتی که به قدرت می رسند برخلاف ملت و برخلاف ملیت عمل می کنند ... از حرف ها گول نخورید، از ادعاها گول نخورید و اینها از حقوق بشر صحبت می کنند و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند. اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می کند.»11
با توجه به موج جدید فعالیت های اصلاحات، در قالب همایش های علوم سیاسی و تولید مجلاتی در حوزه علوم انسانی و هنر سکولار، باز هم مسئولین فرهنگی کشور مسامحه را در پیش گرفته اند و هیچگونه واکنش مؤثری نسبت به حرکت های ترویجی جبهه ملی یا همان پدر اصلاحات انجام نمی دهند.
به نظر می رسد در هیاهوی خرید و فروش کتاب مسئولین نهادهای مربوط باید نظارت بیشتری را در رابطه با ارائه برخی کتابها به کار بندند.
-----------------------------------------------------------------------
1. صحيفه نور ج 15 صفحه 19 تاريخ سخنراني: 25/3/60
2. آیا بازرگان دچار استحالهی عقیدتی شد؟ - محمد علی بابایی- ۱۳۹۱
3. همان
4. همان
5. مصدق و نطقهای تاریخی او، حسین مکی، ص 47 «در حضور همهی آقایان بنده شهادتینم را میگویم، اشهد ان لا اله الا الله ...»
6. زندگینامهی مصدق السلطنه، بهمن اسماعیلی، ص 26
7. سالنامهی دنیا، سال هشتم، ص 91
8. خاطرات و مبارزات، آیت الله فلسفی، ص133
9. صحیفه نور ج 12 صفحه 256 تاریخ:29/4/59
10. صحیفه نور ج 12 صفحه 273 تاریخ:15/5/59
11. صحیفه نور ج 14 صفحه 55 تاریخ:19/11/5
به گزارش خبرنگار صراط با شروع بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران، نشانه هایی مبنی بر حضور پر رنگ ناشران وابسته به جریان جبهه ملی در نمایشگاه، به چشم می خورد. در سالهای گذشته نیز شاهد حضور این دسته از ناشران بودیم.
این گروه از ناشران با ارائه کتاب هایی پیرامون شخصیت های بازرگان، مصدق و خانواده سحابی و نیز کتاب هایی در راستای بست اندیشه های خود، تلاش می کنند تا قشر جوان را به سوی اهداف خود هدایت کند. اهدافی که شاید هنوز برای مسئولین فرهنگی کشور روشن نشده باشد.
حضرت امام خمینی (ره) پیرامون جبهه ملی فرمودند: «جبهه ملي محكوم به ارتداد است‚ جدا كنيد حساب را از مرتدها و من نتوانستم و مي خواستم و واقعا مي خواستم و متاثرم از اينكه با دست خودشان اينها گور خودشان را كنند‚جدا كنيد حساب را از مرتدها‚ اينها مرتدند‚ جبهه ملي از امروز محكوم به ارتداد است.»1
اکنون پس از گذشت سی سال از حکم ارتداد امام روح الله درباره جبهه ملی، این جبهه در سایه سکوت مسئولان فرهنگی کشور، همچنان به فعالیت خود بخصوص در عرصه فرهنگ ادامه می دهد.
گرچه تشکلی به نام جبهه ملی یا نهضت آزادی به صورت رسمی در کشور فعالیت نمی کند اما بخوبی شاهد هستیم که گفتمان سیاسی-اعتقادی آنها از زبان برخی فعالین سیاسی امروز جاریست. دموکراسی غیر دینی، مخالفت با ولایت فقیه، اسلام غیر سیاسی، آزادی اخلاقی، روشنفکری، مدارا با غرب و رابطه با آمریکا از جمله خواسته هایی است که با این نهضت شروع شد و اکنون نیز در ادبیات سیاسی احزاب چپ و در میان برخی دانشجویان سیاسی گرا مطرح است.
به عنوان مثال در کتاب هایی که پس از کنار گذاشته شدن بازرگان از سیایت، با نام وی منتشر شد، او بیان می کند که اسلام هرگز در امور سیاسی دخالت نکرده است و با تفسیر به رأی، حرکت های پیامبر اسلام و ائمه معصومین را حرکاتی در جهت فرار از سیاست نشان می دهد.
بازرگان در بخشی از کتاب «آخرت و خدا» با اشاره به حکومت مطلقهی کلیسا در قرون وسطی و نتایج بد حاکمیت روحانیون دینی از جمله تفتیش عقاید و انگیزیسیون، شورش بر ضد دین را نتیجهی ادغام سیاست در محراب کلیسا میداند.
در جامعهی اسلامی نیز وی اولین مصیبت مسلمانان را وارد کردن دین در جانشینی پیامبر در ماجرای سقیفهی بنی ساعده عنوان میکند.
پذیرش ولایتعهدی امام رضا(علیهالسلام) به شرط خودداری از هرگونه دخالت در مسؤولیت و سیاست و ردّ درخواست «ابومسلم خراسانی» توسط امام صادق(علیهالسلام) برای قیام را نشانه ای از سیاست گریزی ایشان میداند و حرکت امام حسین(علیهالسلام) به کوفه را صرفاً به خاطر درخواستهای مردم و عدم بازگشت حضرت به مدینه را به علت ممانعت «ابن زیاد» عنوان میکند.2
صلح امام حسن مجتبی(علیهالسلام) را به خاطر اصرار زیاد مردم میداند و با اشاره به حکومت امیرالمؤمنین که برخلاف خلفای قبلی با درخواست مردم بود را گردن نهادن ایشان به درخواست مردم، پذیرش دموکراسی و فرار ایشان از سیاست می داند.3
بازرگان بدون اشاره به ماجرای غدیر و معرفی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) توسط پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، هدف قیام امام حسین(علیهالسلام) علیرغم یقین حضرت به شکست ظاهری در میدان جنگ، علت شرط گذاری امام رضا(علیهالسلام) و ردّ درخواست قیام توسط امام صادق(علیهالسلام) درصدد است، اثبات کند که حکومت حق هیچ کس از جمله معصومین نیست و مشروعیت حکومت نیز از جانب مردم صادر میشود و ائمه معصومین همواره از پذیرش حکومت سرباز زده اند.4
اما حکایت اسلاف ایشان بسیار جالب تر است. به طوریکه مصدق در طول مبارزههای سیاسی خود بارها به علت عدم رعایت فرایض دینی از طرف مخالفان و موافقان مورد انتقاد واقع شد. به نحوی که با وجود اقرار او به مسلمان بودنش در میان یکی از نطقهایش در مجلس هیچ کس از نماز و روزهی مصدق روایتی نقل نکرده است.5 حتی «شوشتری» نمایندهی مجلس در جایی خطاب به او میگوید: «شما در مدت تحصن در دربار حتی یک بار هم نماز نخواندید.»6 و یادر ماه رمضان در مجلس آب نوشید و مورد اعتراض «سید ضیاء» قرار گرفت؛ هر چند بیماری را توجیه این حرکت خود قرار داد.
نکتهی جالب توجه دیگر اظهارنظر عجیب مصدق به عنوان یک رهبر مردمی در یک مملکت اسلامی پیرامون موضوع کشف حجاب است. او در این باره میگوید: «قبل از این که زنان در ایران کشف حجاب کنند من و خانوادهام در اروپا کشف حجاب کردیم ... با کشف حجاب مخالف بودم زیرا معتقدم باید به واسطهی تکامل اهل مملکت باشد.» این اظهار نظر عجیب مصدق در رابطه با یک واجب دینی خود نشانگر عدم اعتقاد قلبی او نسبت به مبانی اسلام است.7
موضع مصدق در خصوص بهائیت نیز قابل توجه است. وی در این رابطه خطاب به آقای «فلسفی» که نامهی «آیت الله بروجردی» را برای مصدق جهت اعتراض به آزار مردم توسط بهاییان برده بود با تمسخر گفته بود: «از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارند.»8
مجموعه نظرات جبهه ملی آنچنان برای اسلام خطرناک است که امام روح الله در این باره می فرمایند: «ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم. من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت‚ در زمان آنکسی که این همه از آن تعریف میکنند (مصدق)‚ چه سیلی به ما زد آن آدم من نمی خواهم بگویم که طلبه های مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند ... که من و آقای حائری بالای سر این جوانهایی که از مدرسه فیضیه به تیر بسته شده بودند، رفتیم و اطبا جرات نمی کردند بنویسند این زخمی شده است.»9
و یا در جای دیگر با اشاره به کودتای نوژه و نقش برخی عناصر جبهه ملی در آن می فرمایند: «این ملی گراها و اینها که هی فریاد ملی ملی می زنند‚ همین هائی هستند که بعضی شان در این کودتا هم دخالت داشتند‚ بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران‚ همین ها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد هست دخالت در این امر داشتند.»10
امام روح الله، به عنوان چشم بیدار امت اسلامی، با واهی دانستن ادعاهایی همچون حقوق بشر که از طرف جبهه ملی بیان می شود می فرمایند: «زیادند اشخاصی که از ملت و از ملیت دم می زنند، لکن وقتی که به قدرت می رسند برخلاف ملت و برخلاف ملیت عمل می کنند ... از حرف ها گول نخورید، از ادعاها گول نخورید و اینها از حقوق بشر صحبت می کنند و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند. اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می کند.»11
با توجه به موج جدید فعالیت های اصلاحات، در قالب همایش های علوم سیاسی و تولید مجلاتی در حوزه علوم انسانی و هنر سکولار، باز هم مسئولین فرهنگی کشور مسامحه را در پیش گرفته اند و هیچگونه واکنش مؤثری نسبت به حرکت های ترویجی جبهه ملی یا همان پدر اصلاحات انجام نمی دهند.
به نظر می رسد در هیاهوی خرید و فروش کتاب مسئولین نهادهای مربوط باید نظارت بیشتری را در رابطه با ارائه برخی کتابها به کار بندند.
-----------------------------------------------------------------------
1. صحيفه نور ج 15 صفحه 19 تاريخ سخنراني: 25/3/60
2. آیا بازرگان دچار استحالهی عقیدتی شد؟ - محمد علی بابایی- ۱۳۹۱
3. همان
4. همان
5. مصدق و نطقهای تاریخی او، حسین مکی، ص 47 «در حضور همهی آقایان بنده شهادتینم را میگویم، اشهد ان لا اله الا الله ...»
6. زندگینامهی مصدق السلطنه، بهمن اسماعیلی، ص 26
7. سالنامهی دنیا، سال هشتم، ص 91
8. خاطرات و مبارزات، آیت الله فلسفی، ص133
9. صحیفه نور ج 12 صفحه 256 تاریخ:29/4/59
10. صحیفه نور ج 12 صفحه 273 تاریخ:15/5/59
11. صحیفه نور ج 14 صفحه 55 تاریخ:19/11/5
جدايي بحرين اشتباه شاه بود
نه خيانت شاه و استعمارگري دوستمان انگليس و همراهي شما به اصطلاح ملي گراها بود
اگه ملت بخان با همدیگه خوب بشن شماها نذارین........
یک نگاهی به سابقه اتحاد شوروی بکنید بد نیست
كيست كه نداند جبهه ملي خدمتي به ايران و ايراني در طول تاريخ نكرده و از اعتقادات كفر آميز و ضد انقلابيشان بوي تافن و ضديت با اسلام بلند ميشود؟ تنها شخصيت برجسته اش مصدق است كه او هم تنها زماني كه از پشتيباني آيت الله كاشاني بهره مند بود به موفقيتهايي رسيد.
بايد به آرمانهاي امام و شعارهاي مردم از انقلاب تا كنون كه فرياد زده اند حزب فقط حزب خدا و مرگ بر قدرتهاي استكباري پايبند بود و اين در عمل مسئولين نيز بايد مصداق پيدا كند.
ريشه اين افكار منحرف عده اي خودباخته در برابر علوم انساني غربي و بي توجه بودن به هويت اصيل ايراني-اسلاميشان است.
ايران و اسلام دو ركن جدايي ناپذيرند و ديانت نيز ركني جدايي ناپذير از سياست ايرانيان است.
بيژن روح الطبيبي
فرهنگ داشته باشيم و نام ديگران را به سخره نگيريم جناب ناشناس.
غلط املايي هم به خاطر تندنويسي پيش مي آيد.
دیگه وقت آن رسیده که به جای مخالفت با اندیشه ها،منطق گفتگو و دیالوگ را نهادینه کنید، دنیای امروز جائی برای منولوگ و احکام دستوری نداره ،اطمینان داشته باشید غیر از این محکوم به فناست.