جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۵

علائم افسردگی در کودکان

علائم افسردگی در کودکان
یک روان‌شناس کودک درباره تأثیر شادی در کودکان گفت: ریشه به وجود آمدن اکثر اختلالات روانی در کودکان، عدم شادی است. زمانی که کودک شاد نباشد می‌تواند مستعد بیماری اضطراب و افسردگی ‌شود.
کد خبر : ۶۱۰۶۹۰

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، همه پدر و مادرها آرزوی داشتن فرزندی شاد، مستقل و فعال را دارند. آنها شبانه‌روز تلاش می‌کنند تا بتوانند یک زندگی مرفه و بی‌کم‌وکاست برای فرزندانشان مهیا کنند. اما گاهی این کمال‌گرایی کار دستشان می‌دهد. زیرا نه تنها یک زندگی آرام و بی‌دغدغه بلکه افسردگی و اضطراب به کودکشان هدیه می‌دهند. در این گزارش با کمک یک متخصص روان‌شناسی کودک به اشتباهات والدین در تربیت کودکان و چگونگی ایجاد روحیه‌ای شاد در کودکان و نوجوانان خواهیم پرداخت.

سمانه عسکری متخصص روان‌شناس کودک و نوجوان درباره افسردگی و اضطراب در کودکان به فارس گفت: ریشه به وجود آمدن اکثر اختلالات روانی در کودکان، عدم شادی کودک است. زمانی که کودک شاد نباشد می‌تواند مستعد بیماری اضطراب و افسردگی ‌شود. در این دو سه سال گذشته با شیوع بیماری کرونا و به طبع آن تعطیلی مدارس و ارتباط نداشتن کودکان با یکدیگر، بچه‌ها بیشتر در معرض افسردگی و انزوا قرار گرفتند.

وی در ادامه درباره علائم افسردگی در کودکان بیان کرد: ممکن است افسردگی در کودکان به‌ صورت خاموش باشد و ما از ظاهر آنها متوجه نشویم. اما یک سری علائم مانند بهانه‌گیری، بی‌حوصلگی، عدم تمایل به بازی، شاد نبودن، پرخوابی، بی‌خوابی، بی‌قراری، بی‌اشتهایی، پراشتهایی، بهانه گیری و پرخاشگری نشان دهنده و هشدار دهنده افسردگی در کودک است. معمولاً علائم افسردگی در کودکان از سن چهار یا پنج سالگی قابل تشخیص است.

چه زمانی کودک باید به روان‌شناس مراجعه کند؟

عسکری درباره زمان مراجعه کودک به روان‌شناس افزود: زمانی که این علائم در کودک یک تا دوماه تداوم یافت والدین حتماً باید کودک خود را پیش مشاور ببرند. زیرا اگر این مشکلات درمان نشود در دراز مدت و در بزرگسالی تبدیل به بیماری مزمن خواهد شد و عواقب بدتری برایشان خواهد داشت.

آثارمخرب تنهایی و تک فرزندی در کودکان

این روان‌شناس کودک و نوجوان درخصوص آثار مخرب تک فرزندی عنوان کرد: تک فرزندی یک امر اجتناب ناپذیر در جامعه شهری ما است و در جامعه امروز خانواده‌ها به علت شاغل شدن مادران و مشکلات اقتصادی و معیشتی چندان تمایلی به چند فرزندی ندارند. کودکان تک فرزند تعامل کمتری با همسالان خود دارند. برای همین باید یک شرایطی را برایشان به وجود آورد تا بتوانند با بچه‌های دیگر تعامل داشته باشند. معمولاً ما روان‌شناسان کودک، مهدکودک و خانه‌های بازی را به والدینی که دارای یک فرزند هستند پیشنهاد می‌کنیم، زیرا در آن محیط کودکان با یکدیگر بازی و تعامل دارند و ارتباط بین فردی و گروهی را یاد می‌گیرند.

عسکری در ادامه تصریح کرد: مادران و همچنین پدران باید بتوانند با فرزندان خود حتی یک ساعت در روز بازی‌های تعاملی داشته باشند. باید در نظر گرفت که والدین امروزه به دلیل مشغله‌های زیاد و شاغل بودن زمان کمتری با فرزندان خود می‌گذرانند. گاهی مادران شاغل به ناچار فرزندان خود را به مهدکودک می‌برند و یا امانت به ‌دست پدرومادرشان«پدربزرگ و مادربزرگ کودک» می‌سپارند.

اما باید توجه کرد شرایط کودکانی که به مهد می‌روند با بچه‌هایی که در خانه پدربزرگ و مادر بزرگ می‌مانند یکسان نیست. مادربزرگ و پدربزرگ تنها از کودک مراقبت می‌کنند اما در مهد، کودک با همسالان‌ خود ارتباط دارد و با آنها بازی می‌کند و از طریق بازی آموزش می‌بیند.

پیامدهای مثبت بازی کردن در کودکان

وی درباره اهمیت بازی‌ در کودکان تأکید کرد: بازی در کودکان بسیار تأثیرگذار است. اولین موردی که در رشد بچه‌ها تأثیر دارد بازی کردن است. کودکان در بازی خیلی نکات را یاد می‌گیرند. ما در بازی کردن با کودکان می‌توانیم بسیاری از نکات را به آنها آموزش دهیم؛ همچنین با بازی می‌توانیم خیلی از مشکلات او را حل کنیم. یکی از روش‌های درمانی کودکان در کلینیک ها و مرکز مشاوره و روانشناسی، بازی درمانی است. بازی‌های تعاملی به کودک «برد و باخت» را یاد می‌دهد. وقتی کودک متوجه برد و باخت در بازی می‌شود و باخت در بازی را می‌پذیرد، ناخودآگاه نحوه مواجهه با شکست و پیروزی در زندگی آینده‌شان را یاد می‌گیرد. این کودک اگر در بزرگسالی شکست بخورد و یا ببازد، آن را مبنی بر اتمام دنیا نمی‌داند. ما باید در بازی شیوه مواجه با شکست را به بچه‌هایمان آموزش دهیم تا اگر در بزرگسالی با شکستی مواجه شد، بداند که زندگی ادامه دارد و باید دوباره شروع کند.

عسکری تأکید کرد: ما بزرگسالان باید بدانیم که ریشه بسیاری از مشکلاتمان آموزش‌هایی است که در دوره کودکی و نوجوانی دریافت نکرده‌ایم.

چگونه در خانه با کودکمان وقت بگذرانیم؟

این روان‌شناس درباره چگونگی وقت گذراندن با فرزندان گفت: والد به غیر از بازی کردن باید در کارهای خانه با او تعامل ایجاد کند و به او وظیفه و مسئولیت متناسب با سن کودک بدهد. برای مثال مادر می‌تواند با فرزند خود غذا، ژله و یا کیک درست کند. وقتی بتوانیم خاطرات خوبی با بچه‌هایمان بسازیم بچه‌های شادتری خواهیم داشت. امر و نهی کردن مداوم به بچه اثرات مخربی در او به وجود خواهد آورد. مادرها نباید نقش یک ناظم را در خانه داشته باشند. ما بزرگترها باید بتوانیم خود را هم سن کودکمان کنیم تا با آنها بازی کنیم و کودکی شاد داشته باشیم.

نقش تحسین در تربیت یک کودک شاد

عسکری درباره نقش تحسین در تربیت کودک بیان کرد: تحسین و تشویق یکی از ارکان خیلی مهم در مبحث فرزندپروری است.

ما روان‌شناس‌ها در زمینه فرزندپروری به والدین توصیه می‌کنیم همانطور که کودک را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می‌کنند، بخاطر کارهای درست و مثبت‌اش تحسین‌اش کنند. در واقع نباید فقط به کارهای اشتباه کودک اشاره کرد و کارهای بد فرزندان را نباید بزرگ کرد. چرا مادرها وقتی کودک کار اشتباهی انجام می‌دهد او را تهدید به بازگشت پدر به خانه می‌کنند و می‌گویند شب که بابات آمد خانه می‌گویم چکار کردی. چرا مادرها زمانی که کودکشان کار درستی انجام می‌دهد نمی‌گویند شب به پدرت می‌گویم؟

نکته قابل توجه اینجاست زمانی که ما رفتار درست کودک را تحسین و او را تشویق می‌کنیم به مرور زمان رفتار اشتباه، کم رنگ شده و از بین برود.

وی در پاسخ به اینکه آیا سرزنش کردن، تربیت کودک را بهتر می‌کند یا خیر پاسخ داد: خیر. آدم‌هایی که در کودکی زیاد سرزنش شده‌اند، در بزرگسالی صدای سرزنش‌گری والدشان دردرون آنها تثبیت می‌شود و بعد از یک اشتباه خودشان سریع شروع به سرزنش خود می کنند و حتی اگر والد هم کاری به کارش نداشته باشد ناخودآگاه خود را سرزنش می‌کنند.

به فرزندانتان حق انتخاب بدهید

این متخصص درباره حق انتخاب در کودک گفت: والدین باید به کودکان حق انتخاب بدهند. باید نظر او را درباره اموری که به خودش مربوط می‌شود بپرسند. به عنوان مثال امروز دوست داری چه بازی انجام بدهی؟ چه غذایی دوست داری بخوری؟ چه لباسی دوست داری بپوشی؟ پدر و مادر می‌توانند بین دو گزینه برای کودک حق انتخاب بگذارند. برای مثال دو رنگ لباس جلوی بچه بگذارند و از او سوال کنند که کدام را دوست دارد بپوشد؟

عسکری تأکید کرد: ما در بعضی مواقع و در بعضی مسائل نباید جای کودک تصمیم بگیریم. نباید به کودک بگوییم تو بچه‌ای...، تو نمیفهمی...، هرچی که من می‌گویم درست است...، من صلاح تورو بیشتر می‌دانم و...

ما با حق انتخاب دادن به کودک، نمی‌خواهیم او بزرگ تر از سنش رفتار کند بلکه به او یاد می‌دهیم که مستقل و مسئولیت پذیر شود.

کمال‌گرایی والدین و اطاعت کودک از والدین

وی در ادامه درباره آسیب‌های ناشی از کمال‌گرایی والدین گفت: والدین تمایل دارند کودک از آنها اطاعت کند اما همین اطاعت مداوم می‌تواند پیامدهای نادرستی در نوجوانی و بزرگسالی برای او به همراه داشته باشد. به صورتی که، در نوجوانی از دوستان خود اطاعت می‌کند و به هر کار یا خواسته آنها تن می‌دهد چون ترس از دست دادن گروه دوستی و عدم توانایی در نه گفتن دارد و این امر می‌تواند مشکلاتی برای او ایجاد کند.

وی درباره کمال‌گرایی والدین در تربیت فرزند بیان کرد: والدین کمال‌گرا کودک را ترغیب به اطاعت از خود می‌کنند اما در واقع نباید از بچه انتظار داشته باشند که بی‌نقص باشد. هیچ آدمی روی این کره خاکی بی‌نقص نیست. چرا مدام به بچه می‌گوییم چرا نمراتت کم شد؟ چرا اینجوری غذا می‌خوری؟ چرا بچه را به خاطر نقاط ضعفی که دارد سرزنش و تنبیه می‌کنیم؟ آیا کودک حق نظر دادن ندارد؟

وقتی کودک اطاعت بی‌چون و چرا را یاد می‌گیرد در بزرگسالی هم از رئیس‌اش، دوست‌اش و... اطاعت می‌کند. این کودک در بزرگسالی هیچ اراده‌ای از خودش نخواهد داشت و همیشه خود را ملزم به پیروی از دیگران می‌داند.

چشم و هم چشمی والدین

این روان‌شناس کودک و نوجوان در خصوص چشم و هم چشمی والدین در آموزش کودکان گفت: برخی از والدین به علت کمال‌گرایی و چشم و هم چشمی، در روند رقابت منفی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال می‌گویند باید حتماً کلاس گیتار بروی چون پسر داییت می‌رود. حتماً باید کلاس کنکور فلان جا بروی چون دخترخاله‌ات می‌رود.

والدین نباید فرزندشان را مجبور به رقابت منفی کنند. نباید بگویند حتماً باید پزشکی قبول شوی یا نباید بگویند حتماً باید فلان رشته ورزشی را انتخاب کنی چرا که ممکن است او به آن رشته علاقه نداشته و یا حتی استعدادی درآن نداشته باشد. در این صورت اگر مدرک آن رشته را هم بگیرد آن را رها می‌کند و به دنبال کار یا رشته‌ای دیگر می‌رود.

توصیه به والدین قبل از داشتن فرزند

عسکری خاطرنشان کرد: مادران و پدران قبل از تولد فرزندشان باید در دوره‌های فرزند پروری شرکت کنند. باید آموزش ببیند تا بدانند چگونه باید با کودکشان رفتار کنند. متأسفانه پدر و مادرها همان گونه که در خردسالی با آنها رفتار شده با فرزندان خود رفتار می‌کنند و این اشتباه است.