جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۵

سیره اخلاقی امام باقر (ع) در بعد اجتماعی

سیره اخلاقی امام باقر (ع) در بعد اجتماعی
حجت الاسلام رزاقی گفت: امام باقر علیه السلام از شاد کردن دیگران خشنود می‌شد و گاه اطرافیان را به شوخی‌های ستوده و در حدّ اعتدال - که موجب سرور و خوشحالی افراد می‌شود - تشویق می‌کرد.
کد خبر : ۶۰۸۴۷۳

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از مهر، امروز اول رجب سالروز میلاد با سعادت حضرت باقرالعلوم علیه السلام است. امام محمد باقر (ع)، معروف به باقرالعلوم (ع)، در یکم ماه رجب سال ۵۷ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. امام محمد باقر (ع) فرزند بزرگوار امام سجاد (ع) طبق منابع تاریخی در واقعه کربلا حضور داشتند، ولی خردسال بودند. بر پایه حدیث لوح که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، مشهورترین لقب امام پنجم «باقر» به معنای شکافنده است. این لقب را پیامبر (ص) پیش از ولادت ایشان به او دادند. از دیگر القاب ایشان می‌توان به «باقرالعلوم»، «شاکر»، «هادی» و «امین» اشاره کرد. امام محمد باقر (ع) به این علت باقر نامیده شدند که در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر و قدر و منزلتش بیشتر بود. ایشان جنبشی علمی پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق (ع) به اوج خود رسید. در دوره امامت او، تدوین دیدگاه‌های شیعه در رشته‌های گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام و تفسیر آغاز شد.

به مناسبت ولادت با سعادت آن امام همام، با حجت الاسلام قاسم رزاقی موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) در گفتگو با خبرگزاری مهر در خصوص بررسی و تبیین سیره اخلاقی امام باقر (ع) عنوان کرد: هدف از بررسی سبک زندگی رفتاری ائمه (ع) این است که سبک رفتاری مردم در امور زندگی به ائمه (ع) نزدیک و مسیره ایشان معرفت بخش دل‌های ما برای نیل به مسیر سعادت و قرب الهی باشد.

وی با بیان اینکه همه فضائل و کمالاتی که انسان برای طی مسیر سعادت بدان نیازمنداست، در همه ائمه معصومین (ع) وجود دارد گفت: نمی‌توان از حیث ویژگی‌های اخلاقی تمایز خاصی بین ائمه قائل شد. به همین علت سیره اخلاقی امام باقر (ع) را در دو عرصه سیره فردی اجتماعی می‌توانیم بررسی کنیم.

رزاقی با اشاره به پیشگویی تولد امام باقر (ع) ۵۰ سال قبل از ولادت ایشان توسط رسول اکرم (ص) تصریح کرد: نخستین ویژگی امام باقرعلیه السلام، پیشگویی ولادتشان توسط حضرت رسول الله (ص) پنجاه سال قبل ازتولد است، چراکه در روایت آمده است: پیامبر به جابربن عبدالله انصاری فرمود: (اِنّکَ سَتَدْرِکُ یا جابِرُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بیتی اِسْمُهُ اِسْمِی وَ شمائِلُهُ شَمائِلی، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقراً فَاِذا لَقِیتُهُ فَأقْرأهُ عَنِی السّلام): (بدرستی که تو بزودی مردی از اهل بیت مرا درک می‌کنی که او هم نام من هم سیمای من و شکافنده علم است هر وقت او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان).

وی افزود: دومین ویژگی خاص حضرت، تعیین لقب خاص باقر توسط رسول اللّه پنجاه سال پیش ازتولد برای ایشان است، طبق روایات حضرت در دیداری با جابربن عبدااله انصاری فرمودند (اِسْمُهُ اِسْمِی وَ شمائِلُهُ شَمائِلی، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقرا).

رزاقی با اشاره به نسب آن امام بزرگوار خاطرنشان کرد: سومین ویژگی امام باقر علیه السلام که وی را متمایز از سایر ائمه می‌کند این است آن حضرت، چه از نسب پدری و چه از نسب مادری، علوی و هاشمی است چرا که پدر بزرگوارشان امام سجاد فرزند امام حسین علیه السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسن علیه السلام است؛ بنابراین او اولین امام شیعه، از نسل هر دو نوه پیامبر امام حسن و حسین علیهم السلام است که کاملاً علوی است.

وی افزود: چهارمین ویژگی امام باقر علیه السلام حضور در واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا (ع) و یاران و اصحاب حضرت (ع) و نیز اسارت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودند.

عبودیت و بندگی

عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) در ادامه با بیان اینکه سیره اخلاقی حضرت امام باقر (ع) را در دو بعد فردی و اجتماعی می‌توان بررسی کرد، گفت: از ویژگی‌های بارز و فضائل اخلاقی امام باقر علیه السلام عبودیت و بندگی بود، برطبق روایات نقل شده، امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «پدرم، امام محمد باقرعلیه السلام همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا ذکر خدا می‌گفت. وقتی با مردم صحبت می‌کرد، از یاد خدا باز نمی‌ماند و کلمه «لا اله الاّ الله» همواره بر زبانش جاری بود. سحرگاهان ما را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب فرا می‌خواند. به آن دسته از اعضای خانواده که قرائت قرآن می‌دانستند، خواندن قرآن را دستور می‌داد و بقیه را به گفتن ذکر خدا سفارش می‌نمود».

وی افزود: یکی از خدمتکاران امام (ع)، می‌گوید «با حضرت برای انجام مناسک حج بار سفر بستم. وقتی رسیدیم و امام داخل مسجدالحرام شد و نگاهش به کعبه افتاد، شروع به اشک ریختن کرد. او با صدای بلند می‌گریست. تا جایی که شگفتی من برانگیخته شد [که چرا امام معصوم این گونه می‌گرید؟ گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد مردم دارند شما را نگاه می‌کنند. اگر ممکن است کمی آهسته‌تر گریه کنید، امام فرمود: وای بر تو. چرا صدایم را به گریه بلند نکنم تا شاید مورد بخشایش و مهرورزی پروردگار قرار گیرم و در من نظر لطف کند و فردای رستاخیز به مهربانی و لطفش درآویزم. سپس مشغول طواف خانه خدا شد و نزد مقام به نماز ایستاد. هنگامی که نمازش پایان یافت به سجده رفت و آن هنگام که سر از خاکساری درگاه خدا برداشت، سجده گاهش از اشک‌تر شده بود. او در هر شبانه روز صد و پنجاه رکعت نماز می‌گزارد».

زهد و پارسایی و دوری از دنیا

وی افزود: از دیگر ویژگی‌های اخلاقی آن حضرت می‌توان به بی رغبتی به دنیا اشاره کرد، آن حضرت هیچ رغبتی به امور دنیوی نداشته و تمام وجود خود را معطوف پروردگار خویش می‌ساخت و پیوسته شیعیان را نسبت به زهد و پارسایی آگاهی می‌داد. زندگی فردی امام علیه السلام به دور از زیور و زینت دنیایی بود. اتاق امام بسیار ساده و کوچک بود، ولی هرگز به زنان خویش سخت نمی‌گرفت و هرگز خاطر خویش را از اندیشه در امور دنیایی نمی‌آشفت.

رزاقی خاطرنشان کرد: آن حضرت در یکی از سفارشات اخلاقی خود به جابر جعفی در حالی که اندوهگین بودند می‌فرماید: «ای جابر! اندوهگینم و دلم گرفته است. گفتم: اندوهتان به خاطر چیست؟ فرمود:‌ای جابر! کسی که لذّت شراب ناب الهی در دلش باشد، از غیر خدا روی برتافته و دلش گرفتار او می‌شود.‌ای جابر! مگر این تحفه دنیا چیست. مگر دنیا جز مرکبی که بر آن سوار می‌شوی یا لباسی که می‌پوشی و یا همسری که اختیار می‌کنی چیز دیگری هم هست؟

تواضع و حلم امام

وی بیان کرد: امام باقرعلیه السلام در حلم و تواضع نیز همچون علم و دانش، زبانزد بودند. براساس روایات روزی شخصی نصرانی رو به امام کرد و با وقاحت تمام گفت: «انت بقر»، ولی امام علیه السلام با کمال آرامش فرمود: «لا انا باقر؛ نه، من باقر هستم». نصرانی گفت: «تو فرزند آن مادری هستی که آشپز بود..» امام علیه السلام در جواب فرمود: «تلک حرفتها؛ آشپزی حرفه ایشان بوده است». سپس آن نصرانی با کمال بی شرمی گفت: تو فرزند کنیز سیاه بدزبان هستی. امام علیه السلام فرمود: «ان کنت صدقت غفر الله لها وان کنت کذبت غفر الله لک؛ اگر تو راست می‌گویی خداوند او را ببخشد و اگر دروغ می‌گویی خداوند تو را ببخشد». آن نصرانی وقتی چنین برخوردی را از امام دید از رفتار خود پشیمان شده و مسلمان شد.

رزاقی افزود: قطعاً اگر امروزه شخصی چنین بی احترامی و اهانتی به عزیزان ما بکند، ما سخت با او برخورد خواهیم کرد. اما نکته بسیار مهمی که از این داستان می‌توان آموخت این است که ما شیعیان باید این گونه فضائل اخلاقی را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و با پیروی از آن امام بزرگوار و با اخلاق نیکو، دیگران را به اسلام و تشیع خوشبین سازیم.

پاکیزگی و آراستگی

این عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) عنوان کرد: رعایت بهداشت فردی، نقش مهمّی در زندگانی امام باقرعلیه السلام داشت. هر چند در آن دوران امکانات بهداشتی و پزشکی بسیار محدود بود، امام در همان روزگار بسیار بدان اهمیت می‌داد و رعایت آن را به پیروان خویش نیز سفارش می‌کرد. امام علیه السلام همیشه مو‌های سر و صورت ایشان را اصلاح می‌کرد و اصحاب، امام را همواره با مو‌هایی مرتّب و پیراسته می‌دیدند. همچنین به مسواک زدن اهمیت بسیاری می‌داد و همواره در محیط‌های عمومی با لباس‌های برازنده و تمیز حاضر می‌شد؛ به گونه‌ای که نزدیکان در مورد ایشان می‌گفتند: ظاهر او بیشتر به جوانان می‌ماند. معطر بودن نیز توسط امام سفارش شده است.

ایجاد پیوند عاطفی با همسر

وی افزود: یکی از نکات ارزنده و جالب توجّه زندگانی امام باقرعلیه السلام در این راستا، اهتمام امام در جلب محبّت افراد خانواده و فراهم آوردن لوازم تحکیم خانواده است. «حسن زَیّات بصری» به همراه یکی از دوستانش به حضور امام شرف یاب می‌شود تا برای پرسش‌های خود پاسخی از امام دریافت کند. وی پس از ورود به اتاق امام با صحنه‌ای روبه رو می‌شود که تعجّب او و همراهش را برمی انگیزد. او امام و اتاقش را در حالتی بسیار آراسته و تا حدودی تجملاتی مشاهده می‌کند. به هر حال، پرسش‌هایش را مطرح می‌کند و پاسخ می‌شنود. هنگام برخاستن و خارج شدن، امام به او می‌فرماید: «فردا همراه دوستت نزد من بیا». روز بعد به منزل امام می‌آیند، ولی ایشان را در اتاقی خاکی که فقط حصیری در آن پهن بود، پشمینه بر تن یافتند. امام به او فرمود: «ای برادر بصری. اتاقی را که دیشب مشاهده کردی، اتاق همسرم بود و اسباب و اثاثیه‌ای هم که در آن بود، به او تعلّق داشت. او خودش را برای من زینت کرده بود و من هم باید خود را برای او زینت می‌کردم. بنابراین، گمان بد به دل خویش راه مده». او گفت: «فدایت شوم سوگند که در مورد شما بدگمان شده بودم، ولی اینک خدا بدگمانی را از دلم بیرون کرد و دریافتم که حقیقت، همان است که شما فرمودید».

رزاقی گفت: مشخص است که امام برای جلب رضایت و خشنودی همسر خود بسیار تلاش می‌کرد تا با ارتباط عاطفی بیشتر، بنیان خانواده خویش را استحکام بیشتری ببخشد.

ارتباط عاطفی با فرزندان

وی افزوذ: یکی از فرزندان حضرت، بیمار بود و وضع وخیمی داشت و امام از این موضوع بسیار ناراحت بود. سرانجام بیماری او بهبود نیافت و به مرگ او انجامید. امام از درگذشت او بسیار متأثّر شد. صدای شیون و زاری اهل خانه بلند شد، امام به بالین فرزند خود رفت، ولی لحظاتی بعد با چهره‌ای گشاده بیرون آمد که موجب تعجّب برخی از حاضران شد و در این مورد از ایشان پرسیدند، حضرت فرمود: ما دوست داریم آن که دوستش داریم (فرزندمان) سلامت باشد، ولی وقتی خواست خدا در مورد ما نازل شد، به آنچه او دوست دارد، گردن می‌نهیم». امام با این رفتار و گفتار نیکو، چارچوب محبّت واقعی و اصیل را به همگان آموخت و یادآور شد که دوستی‌های دنیایی، حتّی محبّت به فرزند، نباید مانع فرمان برداری و روی برتافتن از خواست الهی شود.

سیره اخلاقی امام باقر (ع) در بعد اجتماعی

رزاقی با اشاره به اخلاق اجتماعی امام باقر (ع) تصریح کرد: امام از شاد کردن دیگران خشنود می‌شد و گاه اطرافیان را به شوخی‌های ستوده و در حدّ اعتدال - که موجب سرور و خوشحالی افراد می‌شود - تشویق می‌کرد و به آن‌ها می‌فرمود. «همانا خداوند آن کس را که در میان جمعی شوخی [ستوده]می‌کند، دوست می‌دارد؛ در صورتی که مزاح او آمیخته با سخنان ناروا نباشد».

ابراز صمیمیت در معاشرت با دوستان

وی بیان کرد: از دیگر سجایای اخلاقی که اسلام بر آن تأکید کرده است، ابراز محبّت دو مؤمن به هم است؛ زیرا محبّت اگر ابراز شود، صمیمیت طرف مقابل را نیز به همراه دارد و او پس از آگاهی از محبّت، می‌کوشد تا به آن پاسخ گوید که این تلاش، به تحکیم رابطه دوستی و ایجاد صمیمیت بیشتر بین آن‌ها می‌انجامد. همچنان که در احادیث و سخنان امامان معصوم علیهم السلام نیز رویکرد گسترده‌ای به موضوع نشان دادن محبّت به دوستان و دوری از مخفی کردن آن، شده است.

حضور در اجتماعات و مناسبات اجتماعی

امام باقر (ع) در این باره اهتمام ویژه‌ای داشت و دیگران را نیز از آموزه‌های سودمند اخلاقی خود در این زمینه بهره مند می‌کرد. «زرارة» روایت می‌کند: «روزی امام باقر (ع) برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مردی درگذشته از طایفة قریش حضور یافت. من نیز به همراه ایشان شرکت کردم. مردی به نام «عطاء» نیز با ما بود. در این هنگام زنی از تشییع کنندگان شروع به شیون و فریاد کرد. عطاء به او گفت: یا ساکت شو یا همگی باز می‌گردیم؛ ولی زن همچنان فریاد می‌زد و می‌گریست. عطاء ناراحت شد و بازگشت. من به امام رو کردم و گفتم: عطاء بازگشت چه کنیم؟ امام فرمود: «به راه خود ادامه بده اگر بنا باشد به خاطر دیدن یک اشتباه از دیگران (داد و فریاد زن) عمل شایسته‌ای را کنار بگذاریم، حقوق برادر مسلمان خویش را به جا نیاورده ایم.»

اوضاع سیاسی و اجتماعی شیعیان در دوران امام باقر (ع)

وی در بخش دیگری از این گفتگو در خصوص اوضاع اجتماعی دوران امام باقرع) عنوان کرد: دوران امامت آن حضرت مصادف با اواخر حکومت امویان و ادامه فشار‌های خلفای ستمگر بنی امیه مانند ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبد العزیز، یزید بن عبد الملک و هشام بن عبد الملک بود که تاریخ، برخورد جنایتکارانه آن‌ها را با اهل بیت پیامبر (ص) و شیعیان ضبط نموده است. در آن دوران، عراق (کوفه) به عنوان مرکز اصلی شیعیان بود و همین مسئله باعث وحشت دستگاه اموی شده بود و لذا حاکمان اموی سعی می‌کردند از نزدیک شدن مردم عراق با حضرت باقر (ع) جلوگیری کنند. به زعم آنها، مردم عراق شیفته محمّد بن علیّ (علیهما السلام) بودند و او را امام می‌دانستند و از تماس‌ها ممانعت می‌کردند. لکن در مراحل مختلف از جمله مراسم حج و غیره، مردم مسلمان و بخصوص شیعیان عراق با حضرت باقر (علیه السلام) تماس برقرار نموده و دستور می‌گرفتند و یا سوال‌ها و شبهات فقهی و ... را با ایشان در میان می‌گذاشتند و پاسخ و راهنمایی می‌شنیدند.

رزاقی تصریح کرد: این فاصله جغرافیایی میان مرکز اصلی شیعیان (کوفه) با مدینه و محل سکونت حضرت (ع) زمینه ساز شکل گیری فرقه‌های انحرافی از جمله زیدیه در آن دوران شد، همچنین مسئله غلات، مسئله مهمی بود که وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان را در دوران امام باقر (ع) تحت تأثیر قرار داد.

وی افزود: مسئله دیگر این که امام باقرعلیه السلام نسبت به مردم کوفه و میزان پایداری و اطاعت آن‌ها در راه و اهداف عالیه اسلامی اعتماد نداشتند، گرچه آن‌ها بشدت اظهار علاقه می‌کردند، اما به دلایلی که بعضی از آن‌ها به سوابق تاریخی مردم کوفه و رفتار آن‌ها با امام علی (ع)، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بر. می‌گردد، اما امام باقر (ع) اعتماد نداشتند و در جواب یکی از شیعیان که گفت: اصحاب و یاران ما (شما) در کوفه جمعیتی زیاد هستند و شما را اطاعت می‌کنند، فرمودند: «آن‌ها به خون‌های خود بخیل‌تر هستند»، (اگر روزی پای جان شان در میان باشد، غیرقابل اعتمادند. با توجه به این مسائل (کمی یاران و انصار واقعی و خالص) حضرت باقر علیه السلام، مصلحت اسلام و حفظ آن را در رعایت تقیّه می‌دانستند و علیرغم فشاری که مردم عراق از حاکمان ستمگر و ظالم اموی متحمل می‌شدند قیام نفرمودند و این مسئله باعث شد که تعداد زیادی در امامت ایشان تردید کردند و لذا انشعاباتی در میان آن‌ها رخ داد و عده‌ای به امامت برادرش زید معتقد شدند. ولی امام باقر (ع) همواره شیعیان را به صبر و بردباری در برابر مشکلات و مقاومت و خویشتن داری و پرهیز از قیام‌های مسلحانه، توصیه می‌فرمودند. در چنین شرایطی زمینه برای ظهور نحله‌ها و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در محیط آسیب دیده ودور نگه داشته از فرهنگ غنی اسلامی می‌شد. درچنین شرایط وموقعیتی امام باقر علیه السلام با نگاه ژرف وعمیق خود درکنار تأسیس قواعد اجتهادی وگسترش دادن احادیث وتاسیس حلقه درسی ونخبه پروری به گسترش مباحث عقلی وکلامی پرداخت.