جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۲:۰۹

یک ویژگی که عذاب فرعون را چهل سال عقب انداخت

یک ویژگی که عذاب فرعون را چهل سال عقب انداخت
حجت‌الاسلام علوی تهرانی ضمن اشاره به اهمیت مهمانداری در اسلام توضیح داد: وقتی فرعون غرق شد، موسی گفت من چهل سال پیش او را نفرین کردم چرا الآن مستجاب شد، خداوند فرمود این شخص با همه بدی‌هایش یک صفت خوب داشت و آن اینکه مامورینی داشت که وظیفه داشتند برای ظهر و شب مردم غذا تهیه کنند لذا چهل سال به او مهلت دادم.
کد خبر : ۵۸۸۱۷۱

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایکنا، مراسم سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر (ع) برگزار شد. گزیده مباحث این جلسه را در ادامه می‌خوانید.

در جلسات قبل گفتیم وفای به عهد عامل جلب اعتماد است. اعتماد افراد جامعه به سادگی به دست نمی‌آید، ولی به سادگی از بین می‌رود. ممکن است ظرف چند ثانیه اعتمادی که سی سال بین زن و شوهر به وجود آمده، از بین برود. به همین دلیل، چون جلب اعتماد مهمترین پشتوانه اجتماعات است، از مهمترین عوامل جلب اعتماد وفای به عهد است. وفا نکردن به عهد یکی از گناهانی است که اگر نقض شد خدا در همین دنیا عقوبت می‌کند. امام باقر (ع) فرمودند: چهار گناه است که خدا خیلی سریع عقوبت می‌کند، یعنی منتظر آخرت نمی‌شود و در همین دنیا جزا می‌دهد، اول مردی که به او احسان شود، ولی در مقابل احسان دیگران با بدی جواب دهد، دوم مردی که به او ظلمی نشده، ولی او به دیگران ظلم می‌کند، سوم آدمی که نسبت به امری تعهد می‌کند و باید به تعهدش وفادار باشد، ولی نقض عهد می‌کند، چهارم کسی که باید صله رحم کند، ولی قطع رحم می‌کند.

در صله رحم دو نکته خوابیده است؛ یکی اینکه ایمان شرط نیست، رحم بودن شرط است. وقتی مومن بودنش شرط نباشد هم‌مسلک سیاسی بودنش هم به طریق اولی شرط نیست. دومین چیزی که در صله رحم مهم است این است که صله رحم دید و بازدید نیست. یکی از اتفاقاتی که در ایام نوروز می‌افتد این است که دید و بازدید می‌کنند و اسمش را صله رحم می‌کنند در حالی که این صله رحم نیست و زیارت اخوان است. در دیدار برادران دینی تکلیفی وجود ندارد، ولی در صله رحم، دیدن شرط نیست، اطلاع داشتن از اوضاع رحم و اهتمام به حل مشکلاتشان شرط است. چیزی که در شریعت بر آن تاکید شده است صله رحم است یعنی مشکل بستگانت را حل کن.

مهمانداری، عامل الفت و مهربانی
هفتمین عاملی که جناب لقمان تحت عنوان عوامل رسیدن به حکمت بیان کردند چیزی است که در جامعه ما نمی‌تواند اتفاق بیفتد و آن اکرام و بزرگداشت مهمان است. یکی از مقوله‌هایی که در اسلام الفت ایجاد می‌کند و منشا مهربانی است مهمانداری است. ممکن است بگویید الآن گرانی است نمی‌توانیم مهمانداری کنیم. اولا لازم نیست همه مهمانی‌ها به ناهار و شام ختم شود، ثانیا لازم نیست ناهار و شام چند رقم باشد. مهمانی‌ها چند آسیب دارد که یکی از آن‌ها اسراف و تبذیر است. تبذیر این است که چند رقم باشد، اسراف آن است که بیش از نیاز افراد باشد مثلا برای چهار نفر اندازه ده نفر غذا آماده کنی.

مهمانداری از نظر پیامبر (ص) جزء مکارم اخلاق است. در قرآن کریم حضرت حق دشمنی به نام فرعون دارد که ۷۹ بار از آن نام برده است. هر بار هم از او یاد می‌کند او را ستمگر، طاغی، سلطه‌جو، ذوالاوتاد خطاب کرده است. فرعون خیلی خونریز بود و در یک دوره تمام پسران بنی اسرائیل را کشت تا موسی به دنیا نیاید. وقتی موسی، فرعون را نفرین کرد چهل سال طول کشید تا نفرین موسی مستجاب شود. وقتی فرعون غرق شد، موسی گفت من چهل سال پیش دعا کردم چرا الآن مستجاب شد، خداوند فرمود این شخص با همه بدی‌هایش یک صفت خوب داشت و آن اینکه مامورینی داشت که وظیفه داشتند برای ظهر و شب مردم غذا تهیه کنند لذا چهل سال به او مهلت دادم. من چقدر بیچاره هستم اگر در شصت سال عمر نتوانم یک صفت خوب برای خودم درست کنم تا خدا به من مهلت بدهد تا در این مهلت به واسطه ولایت امیرالمومنین (ع) تغییر ایجاد شود.

مهمانداری، تمرین سخاوت
مهمان‌پذیری و مهمان‌داری تمرین یک صفت پسندیده است و آن سخاوت است و خدا سخاوت را دوست دارد. در تفسیر مجمع البیان این قطعه تاریخی نقل شده است. موسی سه دشمن داشت یکی قارون بود که مظهر ثروت بود، یکی فرعون که مظهر قدرت بود، یک سامری که مظهر تزویر و بدعت بود. از بین این سه دشمن بدترین نوع خیانت را سامری کرد، چون آن دو با دین مردم کار نداشتند، ولی سامری با دین مردم کار داشت. با این حال خدا به موسی وحی کرد سامری را نکش، چون او آدم سخاوتمندی است. تمرین سخاوت در مهمانی دادن است.

چند نفر مهمان ابوذر شدند. ابوذر گفت من چند شتر دارم یکی را نحر کنیم و از آن غذا درست کنیم. مهمان یک شتر لاغر آورد. ابوذر گفت چرا در حق من خیانت کردی؟ چرا رفاقت را در حق من تمام کردی؟ چرا این شتر لاغر را آوردی؟ آن شخص گفت اتفاقا بین این چند تا شتر یک شتر خیلی چاق پیدا کردم، ولی رهایش کردم، گفتم برای روز مبادای تو باشد. گفت مگر نمی‌دانی روز مبادا روزی است که مرا در قبر می‌گذارند و آنجا از من سوال می‌کنند چه نیکی در حق مردم کردی؟ بعد این آیه را تلاوت کرد: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعا خدا بدان داناست». من و شما روز مبادا را فردایی می‌دانیم که تحریم‌ها به اوجش برسد، ولی جناب اباذر روز مبادا را اول عالم برزخ می‌داند.