شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۴
حسین شریعتمداری:

با کدام تحلیل منطقی از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن می‌گوئید؟!

با کدام تحلیل منطقی از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن می‌گوئید؟!
مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت: اکنون این پرسش از آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی در میان است که چرا و با کدام تحلیل منطقی و قابل قبول از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن می‌گوئید؟! و کدام بخش از صورت‌مسئله نا‌مشخص است که روشن شدن آن به مذاکره، آن‌هم مذاکره مستقیم با آمریکا نیاز دارد؟!
کد خبر : ۵۸۲۱۳۳

به گزارش پایگاه خبری صراط، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان: بعد از ظهر دوشنبه هفته جاری آقای امیر‌عبداللهیان وزیر محترم امور خارجه کشورمان در همایش ملی ایران و همسایگان ایران گفته‌اند: «طرف آمریکایی تاکنون از طرق مختلف پیام‌هایی را به ما ارسال کرده و خواهان سطحی از مذاکرات مستقیم با جمهوری اسلامی ایران است.»

و در ادامه توضیح داده‌اند: «اگر در روند مذاکرات به مرحله‌ای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمه‌اش این باشد که سطحی از گفتگو را با آمریکایی‌ها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریم‌ها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت»!

دیروز آقای شمخانی، دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی نیز در صفحه توئیتر خود متن کوتاهی نوشته بود که با اظهارات آقای امیرعبداللهیان همخوانی دارد. ایشان نوشته است: «تا‌کنون ارتباط با هیئت آمریکایی حاضر در وین با مبادله نوشتار غیر‌رسمی انجام شده و نیازی به بیش از این نبوده و نخواهد بود. این روش ارتباطی تنها زمانی با روش‌های دیگر جایگزین می‌شود که توافق خوب در دسترس باشد»!

و، اما در این‌باره گفتنی‌هایی هست. بخوانید!

۱- با شناختی که از برادران عزیزمان آقایان امیر‌عبداللهیان و شمخانی داریم و نیز با شناختی که آن‌ها از چالش هسته‌ای چندین ساله ایران با آمریکا و متحدانش دارند بسیار بعید می‌دانیم که از طرح فریبی که در مذاکره مستقیم با آمریکا نهفته است بی‌خبر باشند، مخصوصاً آنکه هردو نفر آقایان نظر خویش را با چند «اما و اگر» همراه کرده‌اند، اما از آنجا که محافل آمریکایی و پادو‌های داخلی آن‌ها بعد از این اظهار‌نظر‌ها و با خوشحالی از اینکه امتیازی برای آمریکا در راه است، با دُمشان گردو می‌شکنند! اشاره به نکاتی را در این خصوص و طرح فریبی که احتمالاً پیش پای دولت قرار گرفته است ضروری می‌دانیم.

۲- اظهار نظر وزیر خارجه کشورمان و توئیت همسوی آقای شمخانی در حالی است که اولاً؛ آمریکایی‌ها بار‌ها نشان داده‌اند که مذاکره را فقط برای مذاکره می‌خواهند و نه حل و فصل مسائل فی‌مابین و ثانیاً؛ اگرچه مذاکرات وین روند پیچیده‌ای را طی می‌کند که ناشی از طفره رفتن اروپا از موضوع اصلی مذاکرات است، ولی صورت‌مسئله روشن است، آمریکا علاوه‌بر آنکه به تعهدات برجامی خود پایبند نبوده است، با نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که قرار بود تضمین برجام باشد، از برجام خارج شده است و انتظار داشت ایران برای گنجاندن موضوعات جدیدی به برجام (نظارت بر صنایع موشکی و حضور در منطقه) با آمریکا به مذاکره بنشیند! (درخواستی که بیش از ۸ بار از سوی ترامپ تکرار شده بود). ولی ایران به این درخواست ترامپ (بخوانید درخواست مشترک آمریکا و اروپا) پاسخ مثبت نداد و طرح موذیانه و باج‌خواهانه دشمن ناکام ماند. اما چگونه؟.

۳- همین جا گفتنی است که برجام از نگاه آمریکا یک سند طلایی بود که با استفاده از دیپلماسی منفعلانه - بخوانید التماسی- دولت آقای روحانی و ساده‌لوحی تیم مذاکره‌کننده دولت قبلی به چنگ آورده بود و می‌دانست که خروج از آن به معنای از دست دادن این امتیاز بزرگ است. اما، با این وجود چرا ترامپ از برجام خارج شد؟! پاسخ را از زبان خانم موگرینی، نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات بشنوید. فدریکا موگرینی یک هفته پس از خروج آمریکا از برجام و زمانی که روحانی می‌گفت «شر یک مزاحم از سر برجام کم شد»! فاش کرد که «من از روحانی ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، به برجام پایبند بماند»! ... اینکه، آقای روحانی با کدام منطق و بر اساس کدام اختیار، این تضمین را داده بود، سؤال درخور تاملی است که هرگز پاسخی به آن داده نشده است. ولی آنچه در این بند مورد نظر است اینکه آمریکا هنگامی از برجام خارج شد که اطمینان پیدا کرده بود ایران در برجام باقی می‌ماند. با این انتظار که محدودیت صنایع موشکی و حضور ایران در منطقه را نیز به برجام اضافه کند! و در غیر‌اینصورت هرگز حاضر به ترک این سند طلایی نبود. (ضمناً و خارج از موضوع، این پاسخ کسانی نیز هست که به کیهان خُرده می‌گرفتند چرا می‌گفت آمریکا هرگز از برجام خارج نمی‌شود).

۴- شواهدی که به آن اشاره شد حکایت از آن دارند که آمریکا مطمئن بود بعد از خروج از برجام، دور تازه‌ای از مذاکرات با موضوع برنامه موشکی ایران و حضورش در منطقه آغاز می‌شود و برجام ۲ و ۳ و ... (که به گفته هوشمندانه شهید سلیمانی نقطه پایان آن، از میان برداشتن جمهوری اسلامی ایران بود) شکل می‌گیرد! اما این ترفند آمریکا و متحدان اروپاییش با نگاه حکیمانه رهبر معظم انقلاب نا‌کام ماند و به دولت اجازه ورود به دور مورد اشاره مذاکرات داده نشد.

۵- با تشکیل مجلس یازدهم و حضور اکثریت نمایندگان انقلابی در آن، طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» که برگرفته از نظر رهبر معظم انقلاب بود، به تصویب رسید و دولت را وادار کرد که در مقابل عدم پایبندی آمریکا به تعهدات برجامی خود، ایران نیز تعهدات برجامی خود را کاهش داده و اجرای آن را متوقف کند. درپی این اقدام غیرتمندانه مجلس یازدهم بود که آمریکا از سر استیصال خواستار بازگشت به برجام شد، ولی همچنان از لغو تحریم‌ها طفره می‌رفت و نهایتاً لغو تحریم‌هایی که ترامپ وضع کرده بود را پیش می‌کشید و حال آنکه ایران خواستار اولاً؛ لغو همه تحریم‌ها، ثانیاً؛ راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها است و تنها در این‌صورت با حضور دوباره آمریکا در برجام موافقت می‌کرد.

کاهش تعهدات ایران باعث شد که غرب با مذاکره در چارچوبی که ایران تعیین کرده بود تن بدهد و این شرط پذیرفته شده بود که اولاً؛ ایران هیچ‌گونه مذاکره مستقیمی با آمریکا ندارد و ثانیاً؛ فقط بعد از لغو همه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی آن از سوی ایران، آمریکا می‌تواند به عنوان یکی از اعضای ۱+۵ به برجام باز‌گردد. مذاکرات وین با این چارچوب تعیین شده از سوی ایران و در اواخر دولت آقای روحانی آغاز شد. گفتنی است که دولت روحانی به شدت با طرح راهبردی مجلس مخالف بود، ولی از آنجا که به قانون تبدیل شده بود چاره‌ای جز تمکین نداشت!.

۶- بعد از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، و با فاصله‌ای نه‌چندان زیاد مذاکرات وین با چارچوب یاد‌شده و توسط تیم جدید ادامه یافت. رئیس‌جمهور محترم اعلام کرد که تنها با لغو همه تحریم‌ها به آمریکا اجازه ورود دوباره به برجام داده خواهد شد و آقای امیر‌عبداللهیان اعلام کرد «تن‌ها مذاکره‌ای را قبول داریم که به رفع واقعی تحریم‌ها و تامین حقوق حقه ایران بینجامد ... چرا که، لغو همه تحریم‌ها حق قانونی و منطقی ماست» با این دستورالعمل بود که تیم مذاکره‌کننده کشورمان با حضور آمریکا در میز مذاکرات موافقت نکرد و تیم آمریکا را با تحقیری که صدای اعتراض بلینکن وزیر خارجه آمریکا را در‌آورده بود، پشت دیوار محل مذاکرات نگاه داشت.

۷- اکنون این پرسش از آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی در میان است که چرا و با کدام تحلیل منطقی و قابل قبول از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن می‌گوئید؟! و کدام بخش از صورت‌مسئله نا‌مشخص است که روشن شدن آن به مذاکره، آن‌هم مذاکره مستقیم با آمریکا نیاز دارد؟! تحریم ها‌ی برجامی و تحریم‌های دیگر نظیر تحریم‌های آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و ... مشخص است؛ بنابراین مذاکره مستقیم برای چیست و چه ضرورتی دارد؟! ممکن است بفرمائید که باید نظر آمریکا نیز گرفته شود، که باید گفت مگر جناب امیرعبداللهیان نمی‌فرمایند که «طرف آمریکایی تاکنون به صورت Non paper (نوشته غیر رسمی) پیشنهادات خودش را در موضوعات فنی به ایران ارائه کرده است؟» بنابراین نظر آمریکا را دارید. مذاکره مستقیم برای چیست؟!

۸- آقای امیرعبداللهیان در همایش همسایگان ایران می‌فرمایند «اگر در روند مذاکرات به مرحله‌ای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمه‌اش این باشد که سطحی از گفتگو را با آمریکایی‌ها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریم‌ها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت.»! خُب اگر «یک توافق خوب با تضمین بالا» در دسترس است، باید ابعاد آن نیز مشخص شده باشد تا آن را «توافق خوب با تضمین بالا» تلقی کنید. در این صورت مذاکره مستقیم چه ضرورتی دارد؟! و چنانچه ابعاد این (به قول شما) توافق خوب با تضمین بالا مشخص نشده، اولا؛ ً چرا از آن با‌عنوان توافق خوب یاد می‌فرمائید؟! و ثانیاً؛ چه تضمینی هست که توافق خوب با تضمین بالا باشد؟! شما که هنوز نمی‌دانید چیست؟!

۹- پرسش بعدی از آقایان این است که مگر ابعاد برجام مشخص نیست و حتی متن آن با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تضمین نشده است؟ بنابراین اگر مقصود از مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام و لغو همه تحریم‌ها (چه برجامی و چه تحریم‌های دیگر) است که ابعاد و جزئیات آن مشخص است و نیازی به مذاکره، آن‌هم مذاکره مستقیم ندارد. همین جا باید پرسید که آقایان آیا فکر نمی‌کنید که تلاش آمریکا برای مذاکره مستقیم (در حالی که ابعاد مسئله کاملاً مشخص است‎) با هدف افزودن مواد دیگری به برجام صورت می‌گیرد؟! و اگر چنین باشد، که - هیچ احتمال دیگری در میان نیست- آیا تن دادن شما به مذاکره مستقیم با آمریکا فرو رفتن در باتلاقی که برای کشورمان تدارک دیده‌اند نیست؟! تردید نکنید که چنین است.

۱۰- استقبال گسترده مقامات و محافل آمریکایی و پادو‌های کاسه‌لیس داخلی آن‌ها از اظهارات آقایان امیرعبداللهیان و شمخانی که در گزارش تیتر یک امروز کیهان به برخی از آن‌ها اشاره شده است، به تنهایی و حتی بدون مراجعه به مستندات این یادداشت، به وضوح حاکی از آن است که برادران عزیزمان درپی آب به سوی سراب می‌روند! این اظهارات موجی از ابراز نگرانی در میان طیف گسترده نیرو‌های حزب‌اللهی و پا به‌رکاب انقلاب را نیز درپی داشته است و امید آنکه هرچه زودتر اظهارات نسنجیده خود را تصحیح کرده و شبهاتی که پدید آورده‌اند را بر‌طرف کنند و بالاخره به قول خواجه شیراز

دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت!