به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از رکنا، رسیدگی به این پرونده از ۳ تیرماه سال ۹۸ آغاز شد. نگهبان یک ساختمان در خیابان ۶۴ یوسف آباد با کلانتری تماس گرفت و از وقوع اسیدپاشی خبرداد.
مرد نگهبان که هراسان بود گفت: دقایقی قبل ۴ مرد و یک زن وارد دفتر وکیل دادگستری به نام احمد شدند و پس از درگیری با او به رویش اسید پاشیدند و گریختند.
با این تماس ماموران کلانتری راهی دفتر وکیل دادگستری شده و با پیکر نیمه جان احمد روبه رو شدند. احمد که از ناحیه شکم به شدت سوخته بود به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.
بررسی فیلم ضبط شده دوربین مداربسته نشان می‌داد ۳ مرد و یک زن با پراید و یک تاکسی از محل گریخته اند. استعلام پلاک خودرو‌های موردنظر دستور کار پلیس قرار گرفت.
احمد پس از بهبودی نسبی در تشریح جزئیات ماجرا گفت:مدتی قبل خانم دکتری که موکل قدیمی من بود سراغم آمد و از من خواست تا وکالت خواهرش را قبول کنم. او می‌گفت مدتی قبل خواهرش در یک آرایشگاه با زنی رمال آشنا شده و زن رمال در ازای گرفتن ۱۲۰ میلیون تومان به او قول داده تا نسخه سحرآمیزی به او بدهد تا مشکلات کاری شوهرش حل شود.
این وکیل دادگستری ادامه داد:خانم دکتر می‌گفت زن رمال وقتی فهمیده با خانواده ثروتمندی روبه رو است از خواهرم ۷۰۰ میلیون تومان پول خواسته و او را تهدید کرده اگر این مبلغ را به او ندهند با طلسم و جادو زندگی اش را نابود میکند. خواهرم در دادسرای ناحیه ۴ از او شکایت کرده و حالا تقاضا دارم تا وکالت خواهرم را قبول کنید و حقش را از زن رمال بگیرید.
احمد گفت: بعد از شنیدن حرف‌های خانم دکتر من وکالت خواهرش را به عهده گرفته و توانستم دستور جلب زن رمال را بگیرم، اما همین موضوع باعث دردسر شد.
این مرد در تشریح جزئیات روز اسیدپاشی توضیح داد:آن روز در دفترم بودم که زن جوانی که چند روز قبل به دفترم آمده بود همراه یک مرد وارد شدند. بعد از آن‌ها ۲ مرد دیگر به دفترم آمدند. ما مشغول صحبت بودیم که یکی از آن‌ها به بهانه نوشیدن آب به آشپزخانه رفت، اما یک‌باره پرچمی را که روی میز بود برداشت و به سرم کوبید.
یکی از آن‌ها گلویم را گرفت و می‌خواست مرا خفه کند که بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم که سوزش شدیدی روی بدنم احساس کردم و فهمیدم آن‌ها روی شکمم اسید پاشیده و گریخته اند. حالا بعد از چند روز متوجه شده‌ام پرونده خواهر خانم دکتر را نیز با خود سرقت کرده اند و من شک ندارم آن‌ها از طرف زن رمال برای اینکار اجیر شده بودند.
با اطلاعاتی که وکیل دادگستری به ماموران پلیس داده بود ۳ مرد و یک زن در شهریور ماه ردیابی و بازداشت شدند و اعتراف کردند از سوی زن رمال به نام ژیلا برای اسیدپاشی و سرقت پرونده‌ای که احمد وکالت آن را به عهده گرفته بود اجیر شده بودند.
به این ترتیب ژیلا نیز ردیابی و بازداشت شد و گفت: وقتی فهمیدم زن جوان از من شکایت کرده و وکالتش را به یک وکیل خبره داده ترسیدم و به این فکر افتادم تا با سرقت پرونده، وکیل را از پیگیری آن منصرف کنم.
با افشای ماجرا برای ۳ مرد و یک زن اجیر شده به اتهام اسید پاشی و برای ژیلا به اتهام معاونت در اسیدپاشی کیفرخواست صادر و پرونده آن‌ها برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین دادگاه اسیدپاشی
در نخستین جلسه دادگاه، وکیل دادگستری به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: اسیدپاشی روی بدنم صدمات جبران ناپذیری به من وارد کرده است. من از همه متهمان شکایت دارم و برایشان اشد مجازات می‌خواهم.
سپس مهدی ۵۴ ساله که متهم ردیف اول بود روبه روی قضات ایستاد و گفت:من پیک موتوری بودم و ۴ سال قبل از طریق خواهرم با ژیلا آشنا شدم. من می‌دانستم او رمال است و نسخه‌های سحر آمیز را با موتور به مشتریان او میرساندم. آخرین بار از من خواست تا به سراغ وکیل دادگستری بروم و از او انتقام بگیرم.
ژیلا می‌گفت سر مسائل ناموسی باید او را تنبیه کنم. او از من خواست تا برای اجرا نقشه از چند مرد و یک زن دیگر نیز کمک بگیرم. به همین خاطر موضوع را با سعید و جواد که در که در آژانس کار می‌کردند در میان گذاشتم. طبق نقشه سعید به همراه دختر جوانی به نام نازنین که از قبل دفتر وکیل را بررسی کرده بود به آنجا رفتند.
سپس من به همراه جواد وارد شدیم و به احمد حمله کردیم. ژیلا از من خواسته بود تا اسید را روی صورت احمد بپاشم، اما دلم برایش سوخت و اسید را روی شکم او ریختم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ابراز پشیمانی کرد و گفت:من فریب حرف‌های ژیلا را خوردم و فکر کردم به خاطر مسائل ناموسی از من خواسته تا دست به چنین کاری بزنم. ژیلا بعد از این ماجرا ۲۰ میلیون تومان به من داد تا آن را بین همدستانم تقسیم کنم.
دو مرد و زن جوان نیز به دفاع پرداختند و گفتند از ماجرای پرونده ژیلا هیچ اطلاعی نداشته اند و فریب خورده اند. آن‌ها گفتند گمان می‌کردند به خاطر مسائل ناموسی قرار است وکیل دادگستری را گوشمالی بدهند.
سپس ژیلا که با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی قضات ایستاد و منکر اتهامش شد.
با اظهارات متهمان، پرونده برای ازسرگیری تحقیقات به دادسرا برگردانده شد تا پس از تکمیل تحقیقات، متهمان بار دیگر از خود دفاع کنند.
دومین جلسه دادگاه اسیدپاشی
با تکمیل تحقیقات، متهمان در دادگاه از خود دفاع کردند. در ابتدای جلسه احمد به تشریح شکایتش پرداخت و برای متهمان اشد مجازات خواست.
وی گفت:من قصاص می‌خواهم، اما اگر پزشکی قانونی اعلام کند قصاص ممکن نیست درخواست دیه دارم. متهمان مدعی هستند به خاطر مسائل ناموسی روی من اسید ریخته اند. اما این ادعا دروغ است. آن‌ها برای اینکه وکالت موکلم را به عهده گرفته بودم دست به چنین کاری زده اند.
آن‌ها قبل از این ماجرا نیز مرا تهدید کرده بودند اگر وکالت خواهر خانم دکتر را بپذیرم با من برخورد می‌کنند. بعد از ماجرای اسید پاشی نیز متوجه شده ام موکلم که خواهر خانم دکتر بود در اراک به طرز مشکوکی کشته شده و پرونده اش در دادسرا مفتوح است. گمان می‌کنم متهمان در آن پرونده قتل هم دست داشته باشند.
سپس مهدی به اتهام مباشرت در اسیدپاشی از خود دفاع کرد
وی اظهارات قبلی اش را تکرار کرد و گفت:من از طرف ژیلا برای اسیدپاشی اجیر شده بودم. قبول دارم دست به اسیدپاشی زدم، اما فکر میکردم ژیلا با احمد مشکل ناموسی دارد و به همین خاطر می‌خواهد او را گوشمالی بدهد. من پشیمان هستم و می‌دانم اشتباه کرده ام.
سعید و جواد نیز اتهام مشارکت در ضرب و جرح را پذیرفتند.
سعید گفت:قبول دارم به همراه جواد به دفتر وکیل رفتیم و او را کتک زدیم ا. ما ما از نقشه اسیدپاشی هیچ اطلاعی نداشتیم. جواد نیز اظهارات وی را تایید کرد.
سپس ژیلا که با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی قضات ایستاد و اتهام معاونت در اسیدپاشی را نپذیرفت.
وی گفت:من دستور اسیدپاشی را نداده بودم. من اصلاً احمد را نمی‌شناسم و هیچ خصومتی با او ندارم. من سال‌ها منشی رمال بزرگی بودم و سال‌ها برای او کار میکردم. من خودم رمال نیستم و از ماجرای کشته شدن مرموز زن جوان نیز اطلاعی ندارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
