برای واکاوی دقیق مسئله، اما باید عمیقتر از آنچه را که مطرح شده شکافت و مسئله را فراتر از عزل یک امام جمعه تحلیل کرد؛ در واقع این مسئله ریشه در دو نگاه رایج در بدنه جریان انقلابی دارد، نگاهی که در یک قطب آن گروهی معتقد به خودداری از نقد عمومی برای حفظ امید مردم و مقابله با سوء استفاده رسانههای بیگانه هستند و باورشان آن است که انتقاد به نظام صرفاً بایستی در جمعهای بسته و به دور از رسانه طرح شود و هر گونه صحبت از چالشهای نظام در رسانه را «گاف» گوینده به شمار میآورند و در قطبی دیگر از این نگاه عدهای که خود نیز چند دسته و طیف هستند و برخی از آنها نگاه چپ نیز دارند، معتقدند برای اصلاح نظام یا با نگاه چپ، انقلاب در انقلاب بایستی انتقادات را رک، علنی، تند و صریح گفت و ملاحظه هیچ چیز و هیچ کس را نکرد تا تیغ تیز اصلاح اثر کند.
حال این دو نگاه گاهی در مناقشه عدالتخواهی رخ مینماید، گاهی در مناقشه آرمانگرایی و واقعبینی و گاهی هم در مصداقی، از جمله بحث حاضر و هر بار نیز دو سر طیف یکدیگر را محکوم به برچسبهایی همچون عدالتخوار، محافظهکار، مصلحتاندیش، پشت کرده به آرمانهای امام و حسابگر میخوانند.
اما آنچه در این دو نگاه عمدتاً مورد غفلت قرار میگیرد، ملاحظات و اقتضائات حکمرانی کلان است، و راه به عبارت دیگر همان است که رهبر انقلاب در یکی از دیدارهای دانشجویی که مناقشه آرمانگرایی و واقعبینی اوجگرفته بود، آن را «آرمانگرایی در عین واقعبینی» خواندند و مشی ایشان نیز نشان میدهد در موارد مختلفی که در دوران زعامت ایشان پیش آمده، به آن پایبند بودهاند.
برای مثال ایشان همانطور که در بحث حقوقهای نجومی ورود کردند و در دیدار دولت فرمودند: «من خواهش میکنم از این قضیّه آسان عبور نکنید. بله، دامن زدنِ به این قضیّه به آن معنا -که به قول ایشان مدام بازخوانیکردن و آماردادن که فلان کس اینقدر میگیرد، فلان کس [آنقدر]- شاید کار خیلی مثبتی نیست؛ امّا از آن طرف، اقدامی که شما در مقابل میکنید، خیلی مهم است؛ یعنی به مردم بگویید که چه کار کردید.» در ماجرای اختلاس ۳ هزار میلیاردی نیز بیان داشتند: «رسانهها بیش از این نباید به جنجال و هیاهو درباره این ماجرا ادامه دهند، بلکه باید به مسئولان اجازه دهند تا عاقلانه، مدبرانه، قوی و با دقت قضایا را پیگیری و بررسی کنند... ادامه هیاهو و جنجال، بهخصوص اگر عدهای به دنبال استفادههای دیگر از این مسائل باشند، به صلاح نیست و همه باید مراقب باشند... مردم بدانند که مسئولان، این ماجرا را تا آخر پیگیری خواهند کرد و دستهای خائن قطع خواهد شد.»آنچه در این دو نمونه مشخص است نشان میدهد که معظمله در عین اینکه مراقب سوء استفاده دشمنان و ضربه به اعتماد عمومی هستند و همگان را بر عدم تکمیل پازل دشمن سوق میدهند، از سوی دیگر با حفظ ملاحظات حاکمیتی، محافظهکاری نکرده و تلاش میکنند ماجرا را در مسیر اصلی قرار دهند و بیش از بیان مصادیق نگران رویههای فسادزا باشند؛ و همانطور که خود نیز بارها بیان داشتهاند، کار را وقتی به میان مردم میکشند که در چند مرحله از مسئولان امر پیگیر کرده باشند و حالا در پی عدم گرفتن جواب، بخواهند از ظرفیت مردم برای حل مسئله بهره برند؛ لذا اگر بخواهیم از این نگاه به بحث حاضر بیاییم از آنجا که امام جمعه هر استان، نماینده، ولی فقیه در آن استان است، امام جمعه عزیزی که صرفاً کارش این است که در طول هفته پروندههای فساد را مرور کند و در خطبههای نماز جمعه، مصداقی (چه شخصی و چه پروندهای) آنها را بشمارد، بیش از امامت جمعه شبیه رسانههای بیگانه عمل خواهد کرد و سرانجام نیز مردم را به آنجا میرساند که میگویند «خودشان هم میفهمند چه خبر است و کاری نمیکنند، پس همه دست در یک کاسه دارند!»، اما امام جمعهای که تریبون نماز جمعه را نه تریبون افشاگری و مچگیری که تریبون ارشاد، مطالبهگری و ارائه گزارش عملکرد میبیند و یکدهم تلاشهای پشت پرده، در تریبون سخن میگوید، در عین حفظ اعتماد مردم و واقعبینی، آرمان فسادستیزی را با ابزار سیاسی عبادی نماز جمعه پی میگیرد و با همان نگاه کلان حاکمیتی سعی در حل مسائل استان و رویههای فسادآفرین به جای صرف پرداخت به مصادیق، حاشیهسازی، جنجالآفرینی، شعارزدگی و رفتارهای پوپولیستی دارد.
محمدصادق عبداللهی
دعوای دو نگاه ریشهدار این بار بر سر صحبتهای حجتالاسلام علیاکبری
سخنان حجتالاسلام علی اکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، درخصوص منع ذکر مصداقی فسادها در تریبون نماز جمعه به اسم عدالتخواهی، با حواشی بسیاری در شبکههای اجتماعی همراه بود و به اولین واکنش علیاکبری به عزل امام جمعه لواسان تعبیر شد. این صحبتها به بخش خبری ۲۰:۳۰ نیز کشیده شد و پوشش این خبر به همراه پخش تصویری از رائفیپور، گودرزی و حجتالاسلام لواسانی، آتش حواشی را شعلهورتر ساخت.