پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۲

سیره پیامبر اکرم (ص) بهترین الگو برای زیست مومنانه

قرآن، پیامبر را به عنوان سرمشق نیکو معرفی می‌کند؛ از این رو ضرورت دارد مسلمانان شناخت جنبه‌های گوناگون زندگی پیامبر (ص) را مورد توجه قرار دهند.
کد خبر : ۵۷۴۵۸۲

 در وصف رفتار و صفات پیامبر (ص) گفته‌اند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمی‌گفت. هرگز تمام دهان را نمی‌گشود، بیشتر تبسم داشت و هیچ‌گاه به صدای بلند نمی‌خندید. چون به کسی می‌خواست روی کند، با تمام تن خویش برمی‌گشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقه‌مند بود؛ زمانی که از جایی گذر می‌کرد، رهگذران پس از او از اثر بوی خوش، حضورش را در می‌یافتند. پیامبر (ص) در کمال سادگی می‌زیست، بر زمین می‌نشست و بر زمین خوراک می‌خورد و هرگز تکبر نداشت.

هیچ‌گاه تا حد سیری غذا نمی‌خورد و در بسیاری موارد، به‌ویژه آنگاه که تازه به مدینه آمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با این‌همه، چون راهبان نمی‌زیست و خود می‌فرمود که از نعمت‌های دنیا به حد بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است.

سیره تبلیغی پیامبر اکرم (ص)

پیامبر، تبلیغ دین اسلام را به صورت مخفیانه آغاز کرد و در مرحله بعد با دعوت از خویشاوندان نزدیک ادامه داد که با تمسخر ابولهب و دیگران مواجه شد. پس از سه سال از آغاز بعثت و با نزول آیه ۹۴ و ۹۵ سوره حجر، خداوند به پیامبر دستور داد «آنچه را مأموریت داری، آشکارا ابلاغ کن و از مشرکان روی بگردان، ما شرّ مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد».

پیامبر روز‌ها در مجاورت کعبه قرآن می‌خواند و به این ترتیب توجه دیگران را به کلام خدا جلب می‌کرد. او از موسم حج واجب یا عمره که طوایف و گروه‌های مختلف عرب به مکه می‌آمدند، برای تبلیغ دین اسلام استفاده می‌کرد. در سال دهم بعثت پیامبر اولین سفر تبلیغی خود را انجام داد و به این منظور به شهر طائف رفت و قبیله ثقیف را به اسلام دعوت کرد، ولی آن‌ها ایمان نیاوردند. در سال دوازدهم بعثت گروهی از مردم یثرب، که بعد‌ها انصار لقب گرفتند، با پیامبر دیدار کرده و اسلام آوردند و با آن حضرت بیعت کردند که به بیعت عقبه اول معروف است. پس از این بیعت بود که پیامبر مُصعب بن عُمیر را برای تعلیم قرآن به مدینه فرستاد.

پس از هجرت به مدینه، پیامبر مبلّغانی را به نقاط مختلف ارسال می‌کرد که کار دعوت و تعلیم قرآن و معارف را بر عهده داشتند. اعزام علی بن ابی‌طالب به یمن، معاذ بن جبل به سوی قبیله حمیر و عمرو بن حزم به سوی خاندان بنی الحارث نمونه‌هایی از آن است. بلال حبشی و ابن‌ام مکتوم مؤذن آن حضرت بودند و حسّان بن ثابت نیز شاعر او بود. به این ترتیب سازمان تبلیغی پیامبر از مبلغ، قاری، مؤذن و شاعر شکل می‌یافت. همچنین، پیامبر سران و حاکمان جهان را نیز به دین اسلام دعوت کرد. در سال ششم هجری پیامبر در یک روز به نجاشی، قیصر روم، خسرو پرویز، مقوقس، حارث بن غسانی و هوذة بن علی نامه‌هایی ارسال کرد.

پیامبر به اجبار دیگران به پذیرفتن دین اسلام اعتقاد نداشت. او در دستورالعملی به مردم یمن فرمود هرکس یهودی یا نصرانی باشد از دین خود برگردانده نمی‌شود. همچنین در مدینه بر رعایت حقوق یهودیان تأکید داشت و می‌فرمود یهودیان و مسلمانان هر کدام دین خود را دارند و به آن‌ها اعتراضی نخواهد شد؛ مگر اینکه ظلمی مرتکب شده و جرمی انجام دهند.

اداره جامعه توسط پیامبر اکرم (ص)

رسول خدا (ص) هنگامی که به مدینه هجرت کرد نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایه ریزی شده بود. محققان معتقدند با اقدامات پیامبر (ص) امتی پدید آمد که روابط آنان بر پایه عقاید دینی استوار بود؛ نه بر اساس خویشاوندی و روابط اقلیمی. در جامعه نوین، مسلمانان به پروردگاری یگانه ایمان داشتند و از دستورات دین واحدی پیروی می‌کردند.

گذشته از آن پیامبر نظام اداری را به وجود آورد و به حسب نیاز مسئولیت‌هایی را به کسانی واگذار کرد. در برخی موارد نامه‌هایی از پیامبر (ص) باقی مانده که شرح وظایف اشخاص مشخص شده است. مقریزی می‌گوید پیامبر (ص)، امام علی (ع) و معاذ بن جبل را به عنوان قاضی به یمن فرستاد؛ اما در مدینه خود پیامبر (ص) قضاوت را برعهده داشت. همچنین، رسول خدا (ص) اشخاصی را به عنوان مأمور جمع‌آوری صدقات و زکات‌ها معین کرد.

رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیره و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئی‌ترین گوشه‌های آن را سینه‌به‌سینه نقل می‌کردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار می‌دهند.