پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۹

گاردین: جنگ‌طلبان آماده اقدام علیه ایران می‌شوند

گاردین: جنگ‌طلبان آماده اقدام علیه ایران می‌شوند
روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی نوشت در صورت عقب نشینی ایران از مذاکرات هسته ای، جنگ طلبان طرفین آماده حرکت می‌شوند. تهران می‌گوید که گفتگو‌ها «به‌زودی» از سر گرفته خواهد شد، اما اسراییل طرح‌های حمله نظامی به ایران را «به‌شدت افزایش» داده است.
کد خبر : ۵۷۴۲۶۹

سیمون تیسدال در روزنامه گاردین نوشت: اگر تهران همزمان با انباشتن مواد لازم برای ساخت یک سلاح هسته‌ای همچنان در از سرگیری گفتگو‌های هسته‌ای تعلل کند دولت‌های مخالف چه خواهند کرد؟ رهبران اسراییل، مثل همیشه، صراحتا از چرخش به گزینه‌هایی دیگر سخن می‌گویند چرا که به باور آن‌ها دیپلماسی دیگر راه کارآمدی نیست.

به گزارش 55 آنلاین، با توجه به تلاش آمریکا برای رهایی از خاورمیانه و تمرکز روی چین، آخرین چیزی که بایدن می‌خواهد اقدام نظامی اسراییل علیه ایران است، اقدامی که کل منطقه را به آتش خواهد کشید. اما هراس اسراییل از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران جدی است.

طبق نتایج پژوهشی تازه از سوی موسسه دموکراسی اسراییل، اغلب اسراییلی‌های یهودی – ۵۱ درصد – باور دارند که اسراییل باید سال‌ها پیش و زمانی که برنامه هسته‌ای ایران در مراحل اولیه بود به این کشور حمله می‌کرد.

خطرات شناخته شده هستند. آنچه کمتر روشن است واکنش ابراهیم رئیسی به فشار غرب است. دولت‌های غربی که مثل همیشه در وین برای پیشبرد گفتگو‌ها تلاش می‌کنند اینبار با مانع اساسی‌تری روبرو هستند. برای رئیسی و وزیر خارجه‌اش لغو تحریم‌ها با احیای توافق هسته‌ای یک اولویت برتر نیست. دولت رئیسی باور دارد که ایران بدون لغو تحریم‌ها هم می‌تواند به راهش ادامه بدهد.

صاحب صادقی، تحلیگر مسائل سیاسی، می‌گوید: «دولت رئیسی روی راهبردی متمرکز شده که طبق آن خنثی‌سازی تاثیر تحریم‌ها از طریق تقویت روابط اقتصادی با همسایگان و کشور‌هایی مانند روسیه و چین در اولویت قرار گرفته است.» ایران باور دارد آمریکا که مصمم است ایران را محدود کند همواره دلایلی برای حفظ تحریم‌ها خواهد یافت، حتی اگر تمام مطالبات واشنگتن برآورده شود.

ناظران پیش‌بینی می‌کنند که رئیسی با مشارکت راهبردی با پکن که مشتاق نفت و گاز ایران است به مسیرش ادامه دهد. در سیاست «نگاه به شرق» ایران، گسترش روابط با کشور‌هایی مانند پاکستان و کشور‌های آسیای میانه و شرق آسیا در اولویت قرار دارد.

ایران به‌شدت به شرکای تجاری جدید نیاز دارد، اما هم‌زمان با بهبود اقتصاد منزوی و آسیب‌دیده از کووید-۱۹، از افزایش قیمت‌های بین‌المللی نفت سود چشمگیری می‌برد. وابستگی کشور‌های منطقه‌ای مانند لبنان، که با کمبود شدید انرژی مواجه هستند به ایران نیز بیش از پیش افزایش می‌یابد.

این شرایط یادآور دومین ویژگی راهبرد رئیسی است: تلاشی قاطع برای ترمیم یا تحکیم روابط با کشور‌های جهان عرب. وزیر خارجه ایران اخیرا با رهبران مصر، سوریه، لبنان و امارات دیدار کرده است. پس از ماه‌ها گفتگو‌های سرّی با عربستان سعودی ممکن است روابط دیپلماتیک محدود به‌زودی بین دو کشور آغاز شود.

اگر این اتفاق روی دهد، گامی بزرگ در مسیر بازتوانی ایران خواهد بود. با پیروی سایر کشور‌های عربی خلیج فارس از روند تحکیم روابط با ایران، چه‌بسا اتحاد ضدایرانی منطقه‌ای که تحت حمایت اسراییل و آمریکا است، دچار فروپاشی شود. در سایه بی‌توجهی واشنگتن و برغم «پیمان ابراهیم»، اسراییل بیش از پیش احساس ناامنی خواهد کرد و آسان‌تر از همیشه تحریک خواهد شد.

طبق سنجش‌های اندیشکده مرکز سیاست امارات (Emirates Policy Center) در ابوظبی، چرخش ایران به‌طور کامل مورد توجه و ارزیابی قرار نگرفته است. در حالی که ریاض و تهران منافع مشترکی در تامین امنیت مسیر‌های دریایی و کاهش تنش‌ها در یمن دارند، پافشاری رئیسی برای ادامه حمایت از «جنبش‌های مقاومت» در سراسر منطقه، مانعی بزرگ برای هرگونه نزدیکی و ایجاد روابط دوستانه است.

ویژگی سوم راهبرد رئیسی این است که ایران به‌طور یکجانبه گفتگو‌های وین را رها نخواهد کرد تا دستاویزی به دشمنانش ندهد بلکه مذاکره‌کنندگان ایرانی سرانجام پس از بازگشت به گفتگو‌ها شرایط دشوارتری مانند امتیازات اقتصادی سنجش‌پذیر و کوتاه‌مدت را در ازای پذیرش توافق مطرح خواهند کرد.

تهران می‌گوید که گفتگو‌ها «به‌زودی» از سر گرفته خواهد شد، اما اسراییل طرح‌های حمله نظامی به ایران را «به‌شدت افزایش» داده است.»

ایرانی‌ها روی جدا کردن پرونده هسته‌ای از مسائلی مانند موشک‌های بالیستیک یا امنیت منطقه‌ای پافشاری خواهند کرد. از سوی دیگر، با به تاخیر افتادن گفتگوها، توانمندی‌های هسته‌ای ایران بی‌امان گسترش خواهد یافت. سرانجام رهبران غربی، فرسوده و مایوس از پیشرفت گفتگوها، پایان مذاکرات را اعلام و خواستار اجرای «طرح B» خواهند شد.

نتیجه نامعلوم است، اما اخبار خوشایندی به‌گوش نمی‌رسد. با توجه به دشمنی تمام عیار (و کاملا متقابل) اسراییل، دوگانگی پیشین آمریکا و بی‌کفایتی و تزلزل اروپا، رویکرد رئیسی بر پایه نوعی منطق ترسناک شکل گرفته، اما در این رویکرد شرایط ناخوشایند شهروندان ایرانی که به دلیل تحریم‌ها به دام فقر افتاده‌اند، نادیده گرفته شده است. در این رویکرد، ملاحظات اشاعه هسته‌ای نادیده گرفته شده است. این رویکرد از شکافی دائمی با دموکراسی‌های غربی خبر می‌دهد.

بدتر اینکه، این رویکرد درب را به روی تندرو‌های تمام طرفین باز می‌کند، تندرو‌هایی که هنگام نبود راه‌حل‌های دیپلماتیک، بی‌محابا به دنبال راه‌حل‌های نظامی هستند. اگر جنگ با ایران تا کنون اتفاق نیافتاده به این معنا نیست که از این پس هم چنین جنگی در نخواهد گرفت.