پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۰
گزارشی از شیوع مخدر جدید «ماری‌جوانای صنعتی»

مرگ در ۱۵ ثانیه/ نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ساله مشتری «کمیکال» در ایران

مرگ در ۱۵ ثانیه/ نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ساله مشتری «کمیکال» در ایران
«اعتیاد نداره» جمله‌ای که بعضی از مصرف‌کنندگان مواد مخدر می‌گویند؛ حتی برای فروش شیشه و هروئین. این جمله تا چند وقت پیش برای فروش ماری‌جوانا به کار می‌رفت، اما امروز برای فروش ماده جدیدی به اسم «کمیکال» یا شیمیایی. به مصرف‌کننده این ماده هم شیمیایی‌کش گفته می‌شود.
کد خبر : ۵۶۹۷۹۱

ماده‌ای که یک تفاوت اساسی با سایر مواد مخدر پیدا کرده است؛ آن‌هم اینکه مصرف آن بین بزرگ‌سالان کمتر دیده می‌شود و بین مصرف‌کنندگانش نوجوانان ۱۲ و ۱۴‌ساله هم وجود دارد.

«مواد مخدر زودتراز پیتزا به دست جوانان می‌رسد!»

شاید در نگاه اول این جمله شبیه جملات طنزی به نظر برسد که برای ساخت ویدئو در اینستاگرام از آن استفاده می‌شود، اما گوینده این جمله مدیر‌ کل دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم است. او در دسترس‌بودن و ارزان‌بودن مواد را از عوامل سوق به سوی اعتیاد دانست و گفت: «در‌حال‌حاضر تهیه و سفارش پیتزا بیشتر از سفارش مواد زمان می‌برد». او همچنین آموزش‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها برای بالا‌بردن تاب‌آوری و حل مسئله را ناکافی و یکی از عوامل روی‌آوردن جوانان به اعتیاد را همین عامل دانست.

ماری‌جوانای صنعتی یا سنتی؟

درباره ترکیبات کمیکال نظریات مختلفی وجود دارد. برخی آن را «ماری‌جوانای صنعتی» نامیده‌اند. گفته می‌شود این مخدر از دل آزمایشگاه بیرون می‌آید و ترکیب ماری‌جوانای سنتی و چند ماده شیمیایی دیگر است. همین مسئله باعث قدرتمند‌‌ترشدن و خطرناک‌‌شدن این ماده می‌شود.
الناز که زمانی «کمیکال» مصرف می‌کرده، می‌گوید: «کمیکال صنعتی است و عوارض خیلی سختی دارد. برای ترک این ماده حتما باید از مشاور حرفه‌ای کمک گرفت و به کمپ رفت. کمیکال مثل آب‌خوردن توی پارک‌ها پیدا می‌شود. اکثر کسانی که کمیکال مصرف می‌کنند، فکر می‌کنند کمیکال و گل شبیه هم هستند که این اشتباه است».

او می‌گوید کمیکال روی فشار‌خون تأثیر می‌گذارد و فرد را دچار تشنج می‌کند: «اکثر کسانی که درگیر اعتیاد می‌شوند، افراد با‌عاطفه‌ و حساسی هستند ولی کمیکال آدم را منزوی، گوشه‌گیر و بی‌مسئولیت می‌کند، انگار که می‌خواهی از جامعه فرار کنی. به خاطر همین است که معتاد به کمیکال حتما باید تحت نظر مشاور و حتی روان‌شناس باشد».

فلج موقت بدن

نسرین در تهران زندگی می‌کند، اما خانواده‌اش در شهر دیگری هستند. او یک برادر ۱۵‌ساله دارد. پدر خانواده به تریاک معتاد است و به خاطر قلب ضعیف و سکته‌های پی‌درپی، ازکارافتاده است و برادرش از ۱۱‌سالگی کار می‌کند. نسرین می‌گوید برادرش مدتی است کمیکال مصرف می‌کند و تمام پولی را که درمی‌آورد، خرج می‌کند. او می‌گوید دوست برادرش هفته گذشته به او زنگ زده و گفته برادرش سه میلیون تومان به خاطر خرید کمیکال از او گرفته و پس نداده!

نسرین می‌گوید: «هفته پیش دوست برادرم زنگ زد گفت که هادی (برادرم) کمیکال کشیده و کف از دهانش بیرون آمده و تشنج کرده و کنار خیابان دراز کشیده و ما هم آب به دست و صورتش زدیم تا حالش بهتر شود. بعد از یکی، دو ساعت هم به حالت عادی برگشته و به خانه رفته. برادرم بچه لاغر و ضعیفی است و من هم نمی‌توانم بروم و او را در کمپ بستری کنم، چون تهران تا شهر ما ۱۲ ساعت راه است و از طرفی چندین بار با پدرم دعوایش شده و مادرم هم زن مذهبی و نمازخوانی است. جفتشان هنوز نمی‌دانند هادی کمیکال مصرف می‌کند. البته متوجه شده‌اند که حالت عادی ندارد و مخدر مصرف می‌کند، اما نمی‌دانند این مخدر چیست و من هم اگر بخواهم بروم و او را در کمپ بستری کنم، قطعا می‌فهمند. چندین بار به شوهرم گفتم با او صحبت کند تا شاید به حرف او گوش کند، اما نکرد. حالا هم من نمی‌دانم باید چه کار کنم و فقط ترسیده‌ام».

نسرین می‌گوید بعد از تحقیق درباره کمیکال، متوجه شده بعد از مصرف کمیکال بدن تا یک ساعت فلج می‌شود. او می‌گوید با چند کمپ ترک اعتیاد تماس گرفته و با چند پزشک صحبت کرده تا درباره کمیکال اطلاعاتی به دست بیاورد. نسرین می‌گوید: «‌دکترها می‌گویند کمیکال از هروئین و کوکائین هم بدتر است. چهار پک کمیکال اوردوز و ایست قلبی دارد. دکترها به آن می‌گویند مرگ در ۱۵ ثانیه»

تجربه نزدیک به مرگ

مسعود فقط یک بار کمیکال مصرف کرده است. او تجربه مصرفش را «تجربه نزدیک به مرگ» توصیف می‌کند و می‌گوید: «چند سال پیش، وقتی ۲۰‌‌ساله و دانشجو بودم، یک روز عصر بعد از دانشگاه، حوالی ساعت پنج، شش عصر، داخل ماشین کمیکال رول کردم و تا توانستم کشیدم. سِر بودم و هیچ چیزی حس نمی‌کردم. همه چیز را تار می‌دیدم و صدای موزیک را از هندزفری با حالتی خاص می‌شنیدم. بعد فقط صدای تپش نامنظم قلبم را می‌شنیدم. از همه بدتر افکار و خاطرات گرفته‌ام بود که در صدم ‌ثانیه از ذهنم رد می‌شدند. دیگر کم‌کم داشت بوی مرگ بهم می‌خورد که یکهو حالت تهوع وحشتناکی به من دست داد و بعدش خوابم برد. وقتی بیدار شدم، ضعف بدنی شدیدی داشتم. به گوشی نگاه کردم دید ساعت چهار صبح است و چندین تماس از مادرم و فامیل و چندین شماره ناشناس داشتم».

کمیکال با عصاره مرگ موش

به‌عنوان یک خبرنگار اما در قالب کسی که می‌خواهد کمیکال بخرد، به دنبال شماره چند فروشنده مواد مخدر می‌گردم تا بتوانم درباره این ماده، طرز تهیه، عوارض و... آن از آنها اطلاعات بگیرم. پیدا‌کردن شماره تماس فروشنده مواد مخدر کار خیلی سختی نیست و فقط چند ساعت زمان می‌برد. ساقی‌ها بر‌خلاف خیلی از اصناف همواره به تلفن‌ها و پیام‌هایشان سریع جواب می‌دهند. به تنها فروشنده موادی که شماره‌اش را دارم، پیام می‌دهم و درباره موجودی کمیکال از او سؤال می‌کنم و او در کمتر از پنج دقیقه جواب می‌دهد که خودش کمیکال ندارد اما می‌تواند شماره دوستش را که در زاهدان (یکی از شهرهای مرز) ساکن است، بدهد تا از او بپرسم. فروشنده دوم که در زاهدان است، اول می‌پرسد برای مصرف می‌خواهم یا برای فروش؟ وقتی می‌گویم مصرف، شروع می‌کند درباره انواع و اقسام فازهای مختلف این مخدر توضیح می‌دهد و می‌گوید این ماده صنعتی است و به خاطر همین انواع و اقسام مختلف با ترکیبات شیمیایی مختلف دارد. او می‌گوید تفاوت اسم‌ها به خاطر نوع شرکت‌ واردکننده متفاوت است و بعد عکس یکی از آنها را که به گفته خودش «باکیفیت‌ترین‌» است، می‌فرستد. می‌گوید این کار از گیاه دامونیا به عمل آمده است. او می‌گوید کمیکال میل جنسی آقایان را به‌شدت کاهش می‌دهد و آنها را تبدیل به یک تکه گوشت می‌کند و ممکن است این ویژگی در بلند‌مدت هم تأثیرگذار باشد، اما این مدل گیاه دامونیا این‌طور نیست و برعکس عمل می‌کند. او می‌گوید جنسی که دست خودش است، درجه‌یک است و قیمتش گرمی ۸۰ تومان است، اما باقی فروشندگان مخدر که در سراوان هستند کمیکال را با توتون ایرانی به عمل می‌آورند و گرمی ۵۰ تومان می‌فروشند و هر‌کسی بکشد فقط بی‌حال می‌شود که این هم به خاطر مرگ موشی است که در ترکیبات کمیکال‌های ایرانی است!

ساقی حلال‌خور!

فروشنده مخدر این امکان را به من داد که اول چند گرم را به‌عنوان تست بردارم و اگر راضی بودم می‌توانم خرید کنم و او هم می‌تواند مخدر را به یکی از دوستانش که در یکی از شهرهای اطراف تهران (اسلامشهر) سکونت دارد، برساند تا من بروم از او بگیرم.

فروشنده مخدر وقتی می‌خواست خداحافظی کند و ادامه مکالمه را به زمانی که خودش پیام داد موکول کند، گفت: خانم من خودم عمده‌فروش هستم و جنس زیر صد گرم نمی‌فروشم. ما هم فروشنده مواد شدیم و مشتری برایمان مهم نیست؛ مثل غسال‌ها که مرده‌ها را می‌شورند و برایشان مهم نیست مرده به بهشت برود یا جهنم، اما من به شما می‌گویم کمیکال نکش و با کمیکال شروع نکن. شما خانم هستی و کمیکال زود شما را از قیافه می‌اندازد. کی میگه عمل نداره؟ عملش از هروئین هم بدتر است! به نظرم اول از گل و سم شروع کن و جنس خوب بردار!

شاید توقع نمی‌رفت که مکالمه‌ام با عمده‌فروش مواد مخدر ساکن در شهرهای مرزی که به قول خودش مثل یک غسال عاقبت مشتری‌هایش برایش مهم نیست، این‌طور دراماتیک تمام شود. اما همین نشان‌دهنده عمق فاجعه و خطر شیوع مصرف کمیکال است؛ خطری که حتی فروشندگان مخدر هم از فروشش طفره می‌روند و سعی می‌کنند مشتری را به خرید یک مخدر به خیال خودشان کم‌خطرتر قانع کنند.

منبع: شرق