شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰

کمبود چوپان ایرانی با دستمزد حداقل ۵ میلیون تومان/ حداقل و حداکثر درآمد چوپان

کمبود چوپان ایرانی با دستمزد حداقل ۵ میلیون تومان/ حداقل و حداکثر درآمد چوپان
چوپانی کار پر دردسری است که هر روز از جمع طرفدارانش کاسته می‌شود و دیگر کمتر جوان ایرانی‌ای است که حاضر باشد سختی این کار را به تن بخرد. چنین بی‌رغبتی‌هایی موجب شده است تا در سال‌های اخیر چوپان‌های ایرانی ناپیدا شوند و این شغل به مهاجران اهل افغانستان سپرده شود.
کد خبر : ۵۶۹۶۹۵

هر چند هنوز هم در مناطقی از ایران شغل چوپانی به‌عنوان شغل خانوادگی مورد توجه است و با توجه به تعداد بالای دام پرورشی، افراد راهی جز قرارگرفتن در قامت چوپان ندارند اما کمبود چوپان در ایران چنان گسترده شده است که هر ازگاهی یکی از مسئولان مرتبط با حوزه پرورش دام‌های سبک از بحران نبود چوپان سخن می‌گوید.

قاسم دریاباری در حوالی فیروزکوه به پرورش دام سبک مشغول است و برای نگهداری گله گوسفندهایش از چوپان‌های خبره استفاده می‌کند. نبود «چوپان کاربلد» مهم‌ترین مشکل این گله‌دار است. گذر زمان موجب شده است تا دریاباری دنیای چوپانی را خوب بشناسد چراکه یک سر ماجرای پرورش گوسفند، داشتن چوپان ماهر است.

او در گفت‌وگو با همشهری از نبود چوپان ماهر گلایه می کند و می‌گوید: «چوپان کاربلد کم شده است. اگر دست من باشد که می‌گویم باید گله را کلا از بین برد چون دیگر چوپان خوب نیست. خیلی از افراد وقتی می‌آیند، خودشان را کاربلد معرفی می‌کنند اما وقتی چند روز کار می‌کنند، معلوم می‌شود که هیچ‌چیزی از چوپانی نمی‌دانند. فرد چوپان وقتی سنش به بالای ۴۰ سال می‌رسد، دیگر فایده ندارد اما تعداد چوپان‌ها این‌قدر کم شده که بعضی‌ها مجبور می‌شوند از چوپان سن بالا هم استفاده کنند».

نبود چوپان به یک مشکل جدی تبدیل شده است تا جایی که مهدی رجبی‌زاده مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری شمال استان کرمان چندی پیش در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد که طبق بررسی‌هایی که در کشور صورت گرفته، مشخص شده سن چوپانان در ایران ۶۵ سال است.

۹۰ درصد چوپان ها از مهاجران اهل افغانستان هستند

افزایش سن چوپانان بر این واقعیت صحه می‌گذارد که جوانان علاقه‌ای برای انتخاب چوپانی به‌عنوان راهی برای کسب درآمد ندارند. دریاباری نیز این موضوع را تأیید می‌کند: «الان وضعیت طوری شده است که افراد محلی و ایرانی علاقه‌ای به چوپانی ندارند، نسل چوپان ایرانی در حال انقراض است و بیشتر مردم مهاجر افغانستان در این کار مانده‌اند. بیشتر از ۹۰ درصد چوپان‌ها اهل افغانستان هستند و ایرانی‌ها، به‌خصوص جوان‌ترها علاقه‌ای به این کار ندارند. جوان‌ها به بهانه این که لباس ما بوی دام می‌گیرد، زیاد نمی‌توانیم به خانواده‌مان سر بزنیم و حرف‌هایی از این دست، سراغ چوپانی نمی‌آیند».

نایب‌رئیس شورای اتحادیه عشایری استان سمنان نیز در سال ۹۵ از فعالیت بیش از ۲۵۰۰ چوپان افغان فاقد مجوز قانونی در این استان خبر داده بود. بدون شک این آمار در گذر زمان سیر صعودی به‌خود گرفته است و باید قبول کرد که مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستان نقش اصلی را در این حوزه بازی می‌کنند.

حداقل و حداکثر درآمد چوپان چقدر است؟

هرچند درآمد چوپان‌ها از یک الگوی ثابت پیروی نمی‌کند اما دریاباری که سال‌هاست برای گله‌هایش چوپان استخدام می‌کند، حقوق رایج در میان چوپان‌ها را به هرماه حداقل ۵ میلیون و حداکثر ۸ میلیون تومان تقسیم می‌کند. براساس گفته او یک چوپان ماهر در ماه بین ۷ تا ۸ میلیون تومان حقوق دریافت می‌کند؛ «کمترین حقوقی که به یک چوپان می‌دهیم ۶۰ میلیون در سال و بیشترین هم ۸۰ تا ۹۰ میلیون در سال است. البته این حقوق را ماهانه پرداخت می‌کنیم.»

دریاباری در تمام صحبت‌هایش به سختی‌های پیداکردن یک چوپان خوب گریزی می‌زند و می‌گوید که بارها و بارها افرادی با ادعای بسیار آمده‌اند اما چندماه بیشتر دوام نیاورده‌اند چراکه در همان ابتدای کار مشخص شده است که تجربه‌ای از چوپانی ندارند. او نحوه گرفتن چوب در دستان چوپان را ملاک انتخاب می‌داند؛ «چوپان وقتی چوب را دستش می‌گیرد و گله را حرکت می‌دهد، معلوم می‌شود که کارش را بلد است یا نه.»

هر کارفرمایی برای پیداکردن نیروی خود راهی را بلد است و این گله‌دار نیز در مورد نحوه پیداکردن چوپان می‌گوید: «سال‌های اخیر پیداکردن چوپان یک مقدار سخت شده است اما راه‌هایی وجود دارد؛ مثلا من اگر یک چوپان جدید بخواهم، پیش همان گروه چوپان‌های اهل افغانستان می‌روم و به آنها می‌گویم که یک چوپان خوب به من معرفی کنند. درواقع پیداکردن چوپان راحت است اما چوپانی که خوب باشد، کم است. اگر کار چوپان خوب باشد بیشتر از یک سال پیش ما می‌ماند اما اگر کار چوپان خوب نباشد، بیشتر از ۲‌ ماه نمی‌توان با او کار کرد».

۲۴ ساعت در روز؛ زمان کاری چوپان

چوپانی کاری ۲۴ ساعته است. با توجه به این توضیح، مشخص می‌شود که چرا درآمد میلیونی یک چوپان جذاب نیست. زمانی که صاحبان دام، گله را به چوپان می‌سپارند، چوپان موظف می‌شود که برای یک بازه زمانی طولانی مسئولیت تمام و کمال رسیدگی به دام‌ها در تمام روزهای سال را برعهده بگیرد.

دریاباری در مورد ساعت کار و نحوه فعالیت چوپان‌ها توضیح می‌دهد: «چوپانی کاری ۲۴ ساعته است. چوپان ماهر، شب و روز دنبال گله است؛ مثلا یک گله با ۶۰۰ تا ۷۰۰ رأس گوسفند باید دوتا چوپان داشته باشد. خود چوپان‌ها کار را بین هم تقسیم می‌کنند. یکی مسئول شب چَر (چرای شبانه) و یکی مسئول گرم چَر (چرای بعدازظهر) می‌شود».

حضور هرروزه و ۲۴ ساعته چوپان‌ها در کنار گوسفندها، دسترسی آنها را به خانواده‌هایشان دشوار می‌کند؛ مشکلی که در کنار پیاده‌روی طولانی، شب‌بیداری زیاد، دوشیدن روزانه شیر، حفظ گله زیر باران شدید، تحمل گرما و سرمای محیط و مراقبت گله از سرقت و حمله گرگ به‌عنوان بخشی از مشکلات چوپانان شناخته می‌شود.

دریاباری در مورد نحوه تعامل چوپان‌ها با اعضای خانواده می‌گوید: «چوپان‌های اهل افغانستان هرچند وقت یک‌بار مرخصی می‌گیرند و به خانواده‌شان در افغانستان سر می‌زدند و برمی‌گردند. اگر هم چوپان ایرانی باشد و بخواهد به خانواده‌اش سر بزند، فردی را به جای خودش می‌آورد و بعد می‌رود».

هرچند از نظر این گله‌دار، چوپانی خیلی سخت نیست و اگر فرد رویه گله را بلد باشد، کار برایش آسان می‌شود اما زمان ییلاق و قشلاق، مشقت‌های کار بیشتر عیان می‌شود تا جایی که دریاباری نیز اعتراف می‌کند پیاده‌روی روزانه با گوسفندها کار سختی است؛ «‌از سختی‌های کار برای زمانی است که چوپان با گله باید به ییلاق یا قشلاق کوچ کند و روزی ۲ کیلومتر راه بروند. معمولا عبور از این مسیرها نزدیک به ۲‌ ماه طول می‌کشد. کوچ دام بیشتر در فصل گرم سال انجام می‌شود و در فصول سرد دام‌ها را به منطقه و دامداری‌ها باز می‌گردانیم.»

سختی‌های ییلاق و قشلاق موجب شده بود تا بیشتر گله‌دارها تمایل به نگهداری دام در آغل‌های بزرگ و با امکانات داشته باشند اما براساس گفته این گله‌دار، گرانی نهاده‌های دامی موجب شد تا گله‌دارها سختی کوچ را به جان بخرند؛ «نگهداری دام سبک در دامداری‌ها نیازمند صرف هزینه بالای خوراک است، به همین دلیل بیشتر گله‌دارها ترجیح می‌دهند تا غذای دام خود را از طریق چراندن دام در مراتع یا مزارع زیرکشت علوفه تأمین کنند.»