پس از استعفای حسین کولیوند رئیس اورژانس کشور، وزیر بهداشت سرپرست موقت را برای این سازمان مؤثر در بهداشت کشور تعیین کرد. برخی کارشناسان معتقدند که این استعفا در آستانه انتقال قدرت و استقرار دولت سیزدهم میتواند با تکانههایی در حوزههای مختلف ازجمله در نظام سلامت کشور همراه باشد. اما سعیدنمکی در متن پذیرش این استعفا از کولیوند تشکر کرده و از حضور او را مخلصانه، فداکار و عاشقانه دانست.
به گزارش مشرق به نظر می رسد با رفتن کولیوند و آمدن یک سرپرست به جای او مدیریت اورژانس به حالت تعلیق درآمده و این مرکز مهم درمانی متولی رسمی خود را ازدستداده است. همزمان با شیوع گونه جدید از کرونا (دلتا پلاس) در کشور؛ با سر زدن به اغلب بیمارستانها متوجه میشویم که تعداد قابلتوجهی بیمار پشت درب اورژانس گرفتارشده و به دلیل نبود تخت، آمبولانس و حتی نیروی انسانی خدمترسانی به هموطنان عزیزمان با مشکلاتی روبرو است.
البته وضعیت اورژانس ایران یک پارچه سیاه نیست! این مجموعه همواره با فراز و نشیب هایی رو برو بوده است. در ۵ سال اخیر پیشرفتهای چشمگیری نیز در این سازمان روی داده است؛ توسعه خدمات هوایی و ریلی از مهمترین اقداماتی است که باعث تغییر در فرم و سازماندهی مجموعه اورژانس کشور شده است. تبدیل اورژانس کشور از نهاد به سازمان از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه بوده است.
اورژانس کشور در خط مقدم ستاد فرماندهی بهداشتی کشور قرار دارد اما آمارها می گوید سازمان اورژانس در موقعیت نرمال به سر نمی برد، در شرایطی که وضعیت کرونایی در برخی شهرها قرمز و در برخی دیگر به حالت سیاه در آمده است؛ خط اول مبارزه با این بیماری به درستی کار نمی کند. کمبود متخصص طب اورژانس، مجهز نبودن آزمایشگاه ها و بخش های پارکلینیک و تخت های مراقبت های ویژه از مهم ترین چالش هایی بخش عملیاتی این سازمان است.
شرایط حاکم بر بهداشت و درمان کشور نیاز به آن داشت که یک مدیر مقتدر و کارزیماتیک در راس آن مجموعه قرار بگیرد، سرپرست فعلی اورژانس کشور اگرچه با تائید رئیس قبلی مشغول به کارشده است، اما به گواه کارشناسان فردی عملیاتی محسوب نشده و توان وحدت بخشی میان اجزایی دربخشهای مختلف کادر اورژانس کشور را ندارد. در پیک کرونایی حاکم بر کشور نیاز است؛ سازمان اورژانس فردی توانمند را بهعنوان مدیر انتخاب کرده و با چابک سازی بیشتر و بالا بردن ضریب بهره بری کارکنان روحیه رخوت و خستگی را از میان پرسنل آن برداشته شود.
متخصصان اورژانس اعتقاد دارند زمان طلایی برای ترومای مصدومان ۵ دقیقه است، نبود یک مدیریت قوی و یکپارچه میتواند این زمان مهم را از اورژانس کشور گرفته و در بزنگاههای مهم نظام سلامت و بهداشت کشور را دچار بحران اساسی کند. در حال حاضر لازم با استفاده بهینه از نیروهای اورژانس کشور طرحهای ضربتی در واکسیناسیون را اجرا شده و میان پیکهای سریالی این بیماری فاصلهگذاری شود. چنین اقداماتی نیازمند بهکارگیری مدیران جهادی در سازمان نظام سلامت کشور است، به نظر میرسد اولین مرجع خدمترسانی به مردم در هنگام بیماری و آسیب خود به یک اقدام فوری و اورژانسی نیازمنداست تا در ریلگذاری صحیح پیش برود.
در دورانی که از یکسو با تحریمهای سخت از سوی دولت جنایتکار آمریکا در حوزه بهداشت و درمان روبرو هستیم و از سوی دیگر سیل حوادث طبیعی بیخ گوش ماست، نداشتن یک مدیریت واحد و مقتدر میتواند خسارات سنگینی به کشور وارد کند. در هممرزی کشورمان مدتی است که ترکیه با آتشسوزیهای گسترده دستوپنجه نرم میکند، این وضعیت زنگ خطری برای ایران نیز محسوب میشود. کشور ما روی کمربند حوادث طبیعی قرار دارد، اما اورژانس کشور در حال حاضر بدون مدیر و با یک سرپرست اداره میشود، به نظر میرسد نیاز است نگاهی دقیقتر نسبت به تهدیدات بهداشتی علیه کشورمان داشت.