به نام خدا
نه کسی را به رای دادن دعوت میکنم نه به رای ندادن. چون خودم را در جایگاهی نمیبینم که بخواهم کسی را به کاری دعوت بکنم. دلایل فراوانی دارم که این بار رای ندهم.از شرایط موجود کشور گرفته تا............. از رفتار همین حضرات به اصطلاح جبهه ی انقلاب با حبیب کاسه ساز تا رفتارشان حتی بعد از مرگ او با من و خانواده ام. از سالها بیکاری ام به خاطر اینکه به خواست آنها عمل نکردم و آنگونه که خود و خانواده دوست داشتیم برای پدر مراسم گرفتیم و آنجایی که خود او دوست داشت به خاک سپردیمش(قطعه هنرمندان) از ممنوع الکاری پدر به خاطر پخش اخراجیها در خارج از کشور تا سالها بیکاری که همین رفقای به اصطلاح جبهه انقلاب بر او تحمیل کردند. و در دولت روحانی هم روزگار اینگونه گذشت...
آنهایی که ادعای رفاقت میکردند و هر کدام به نوعی مدیون حبیب کاسه ساز بودن در زمان مریضی او سراغی از ما نمیگرفتند و حالا بعد از گذشت ۵ سال انگار هیچ کدام از آنها ما را نمیشناسند. و اما بعد.... تنها دلیل رای دادنم اینبار شخص آقای رئیسی است.
ایشان در زمانی که کسی سراغی از ما نمیگرفت به ما سرزدند( بدون عکاس و خبرنگار و هیئت همراه) و البته این عکس هم با اصرار خودم گرفته شد. ایشان بارها جویای احوال پدر بودند.
البته بعد از حضور ایشان، خیلی ها یادشان افتاد که حبیب کاسه ساز هفت ماه است که در بیمارستان بستری است. اینار رای من به کسی است که معرفت داشت.
محسن کاسه ساز
