به گزارش دنیای اقتصاد تغییر معنادار آمارهای «مبتلا» و «بستری» بیماران کرونایی در روزهای اخیر و تحلیل این اتفاق، باعث ردیابی «مسیر شکلگیری موج چهارم کرونا» در کشور شد. جمعیت مبتلایان روزانه به کووید-۱۹ در فاصله پایان اسفند ۹۹ تا نیمه فروردین ۱۴۰۰ تقریبا ۳ برابر شد و در همین فاصله مرگ کرونایی در کشور حدود ۴۰۰ درصد افزایش پیدا کرد. این وضعیت فوقحاد که به معنای شکلگیری موج چهارم کرونا در ابتدای سال جدید بود، یک پرسش مهم در دولت، ستاد مقابله با کرونا و همچنین بین شهروندان بهوجود آورد مبنی بر اینکه «چه اتفاقی باعث خیز شدید آمارهای ابتلا، بستری و مرگ کرونایی در کشور طی روزهای گذشته از سال فروردین ۱۴۰۰ شد؟» طی روزهای گذشته مقامات حوزه بهداشت و درمان، «سفرهای گسترده در تعطیلات عید» را عامل تشدید شیوع دوباره کووید-۱۹ اعلام کردند. اما در مقابل، رئیسجمهوری نظر دیگری دارد و بحران فعلی را نتیجه ورود ویروس انگلیسی عنوان میکند. پینگ پنگ اظهارنظرات در ستاد کرونا درباره «عامل موج چهارم کرونا» همچنان ادامه دارد، اما تغییرات معنادار دو آمار کرونایی، پشت صحنه چهارمین موج مرگ کرونایی را تا حدودی روشن میکند. در دو سه روز اخیر آمار مبتلا و بستری نسبت به روزهای قبلتر، اندکی کاهش پیدا کرده است. این تغییر مسیر در آمارها میتواند علامتی از «وجود رابطه معنادار بین سفرهای تهاجمی عید و آلودهشدن حجم قابل توجهی از خانوارها در طول مسافرتهای متراکم» باشد. چراکه اگر عامل خیز کرونا، ویروس انگلیسی باشد، دلیلی برای کاهش ابتلا طی دو سه روز اخیر وجود ندارد. البته بخشی از این کاهش ممکن است ناشی از تعطیلی کسبوکارها در هفته گذشته و اعمال مجدد شرایط سخت برای رفتوآمدها و هر نوع فعالیت در شهرها باشد.
اما هر دو عامل- مسافرتهای متراکم به لحاظ حجم بالای سفر در زمان محدود تعطیلات که باعث صعود آمار کرونا شد و همچنین محدودیتهای جدید که باعث کاهش خفیف آمار شد- بیانگر شرایط غیرطبیعی در سیاستگذاری مرتبط با تابآور کردن کشور در برابر ویروس مرگبار است. آن هم در شرایطی که چشمانداز روشن و مشخصی برای «واکسیناسیون گسترده و اثرگذار در ایران» فعلا وجود ندارد و مدام وعدههای مبهم و بعضا ضدونقیضی درباره «زمان نهایی شروع سراسری واکسیناسیون» اعلام میشود. در چنین شرایطی، لازم است یک نسخه اساسی و کارساز برای «پیشگیری از موج پنجم» براساس امکانات و شرایط موجود و البته تجربههای اخیر و موفق دولتها در این حوزه، طراحی شود و به فوریت به اجرا گذاشته شود.
بررسیهای «دنیایاقتصاد» در اینباره حاکی است: با توجه به ریشه شکلگیری موج چهارم کرونا- سفرهای تهاجمی در تعطیلات عید- مناسبترین سیاست در وضعیت فعلی، اصلاح تقویم کاری هفته و تغییر آن براساس الگوی هفتهکاری در حداقل ۱۰۰ کشور دنیا است. در این راستا، «هفتهکاری ۵ روزه» میتواند «آخرهفته دوروزه» برای خانوارها در سراسر کشور بهوجود بیاورد بهطوریکه از این طریق، اولا «تعادل نسبی بین کار و فراغت» در طول هفته برقرار میشود و دوم اینکه «توزیع زمانی گردش و تفریح درونشهری و سفرهای بین شهری صورت میگیرد.»
اگر «زمان مناسب برای اوقات فراغت و تفریح» در طول هفته برای خانوارهای سراسر کشور فراهم شود، در تعطیلات مناسبتی، هجوم مسافر و انجام رفتارهای تشدیدکننده ابتلا به کرونا در سطح کشور صورت نمیگیرد و در عین حال بدون آنکه نیازی به «اعمال محدودیتها و ممنوعیتهای مقطعی برای رفت و آمد در سطح شهر» باشد، «سبک زندگی مردم» چه برای شهرگردی و چه برای هر نوع فعالیت مرتبط با گذران اوقات فراغت از جمله سفرهای ایمن، به شکل «سازگار با عصر کرونا»، تغییر و تطبیق پیدا میکند.
این مهم، از طریق تنظیم تقویم تعطیلات و مناسبسازی هفته کاری با شرایط کرونا، محقق میشود. تقویم رسمی هفتهکاری و تعطیلات در کشور، اشکال بزرگی در مقایسه با غالب کشورها دارد و آن «کمبود مجموع تعطیلات سالانه شامل آخرهفتهها و تعطیلات مناسبتی» است. در بیش از ۱۰۰کشور دنیا، مجموع روزهای تعطیل در سال، بیش از ۱۱۰ روز است و مثلا در چین، مالزی، انگلیس و آمریکا به ترتیب ۱۲۶ روز، ۱۲۰ روز، ۱۱۴ روز و ۱۱۴ روز است اما این عدد در تقویم رسمی ایران حدود ۷۸ روز است. علت این تفاوت، به «تعطیلی آخرهفته» برمیگردد که در کشورهای جهان، ۲ روز اما در ایران یک روز است. مطالعات متعدد نشان داده است، «هفته کاری ۵ روزه» باعث افزایش راندمان کاری ناشی از افزایش نشاط و انرژی نیروی کار در روزهای تعطیل هفته میشود و در سمت مقابل، هزینه کارفرماها کاهش پیدا میکند. همچنین آخرهفته دو روزه باعث میشود «سفرهای منظم و پایدار اما به شکل غیرتهاجمی» در کشور شکل بگیرد و به رونق بازار خدمات گردشگری و سفر و کمک به رشد اقتصادی منجر میشود. نیمه سال گذشته که کل جهان با قرنطینه و ممنوعیت سفر و گردش مواجه شد، دستهای از کشورها برای «نجات بازار سفرهای ایمن و کمک به بهبود روحیه افسرده شهروندانشان در دوره سخت کرونا»، اقدام به «بازتنظیم تقویم کاری هفته» کردند و «هفته کاری ۴ روزه» را به شکل آزمایشی به اجرا درآوردند.
افزایش تعطیلی آخرهفته از دو روز به سه روز به شکل محدود یا گسترده در کشورهایی همچون اسپانیا، انگلیس، مکزیک، کاستاریکا، نیوزیلند، فنلاند و اخیرا در ژاپن باعث شده «هم اوقات فراغت مناسب برای گردش و تفریح ایمن فراهم شود» و هم اینکه «کسبوکارها بتوانند بخشی از هزینههای رکود کرونایی را از طریق افزایش راندمان نیروی کار و کاهش هزینههای مربوط به حضور بیشتر نیروی کار در محل کار، جبران کنند.»
در کشور ما، از آنجا که هفتهکاری هنوز ۶روزه است، لازم است نسل قبلی تعطیلات آخر هفته که همان ویکند ۲ روزه یا هفتهکاری ۵ روزه است، به فوریت بهعنوان راه پیشگیری از موج پنجم کرونا، به اجرا گذاشته شود. درحالحاضر، هر بار تعطیلی مناسبتی فرا میرسد، هجوم مسافرت در بازار گردشگری داخلی شکل میگیرد و مطابق تجربه تلخ عید ۱۴۰۰ که باعث بروز موج چهارم کرونا شد، احتمال دارد موجهای پنجم و بیشتر، خسارتهای جبران ناپذیری به بار بیاورد. در این میان، بعد از هر موج کرونایی، مجموعه گستردهای از کسبوکارها به اجبار تعطیل میشوند و محدودیتهای سختگیرانه برای رفت و آمد در شهرها برقرار میشود که تازه، طبق گفته مقامات دولتی، حداکثر ۶۰ درصد از این اقدامات موردی و سختگیرانه، تحقق پیدا میکند.
اما چنانچه «هفتهکاری ۵ روزه» در تقویم رسمی برقرار شود، رفت و آمدها، گردش و تفریح و از همه مهمتر، سفرها، در طول ماه توزیع میشود و همین کاهش تراکم حضور شهروندان در سطح شهرها طی روزهای تعطیل باعث افزایش رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و کاهش احتمال ابتلا به کرونا خواهد شد.
در این میان، هزینههای دولت از بابت تعطیلیهای موردی کسبوکارها نیز تعدیل خواهد شد.
اصلاح تقویم هفتهکاری، در مقایسه با تعطیل کردن کسبوکارها، عملا برای دولت و بخش خصوصی هزینهای در پی ندارد اما در مقابل، چون باعث تقویت روحیه نشاط و سبک شدن ذهن نیروی کار در طول هفته میشود، به بهرهوری در کار کمک میکند.
درحالحاضر از آنجا که چشمانداز روشنی برای واکسیناسیون در مقیاس گسترده و اثربخش، در کوتاه مدت و حتی در میان مدت وجود ندارد، اصلاح هفته کاری از طریق کاهش روزهای کاری، فوریت مضاعف برای کشور تلقی میشود چون در نبود واکسن، میتواند ایمنی نسبی از بابت «متوقف شدن رفتارهای پرخطر در تعطیلات مناسبتی و در یک روز تعطیلی آخر هفته» ایجاد کند.
در انگلیس نتایج یک تحقیق اثبات کرده است «هفته کاری ۴ روزه به جای ۵ روزه»، هم به نفع دولت است، هم به نفع کارفرما و هم به نفع شهروندان. در آلمان، تجربه «کار کوتاه» که از سال ۲۰۰۸ پس از بحران اقتصادی پیاده شد، جواب داده است.
در ایران، هفتهکاری ۵ روزه، راهکار سازگار با عصر کرونا است و باعث تعادل نسبی بین کار و فراغت میشود.
ویکند سه روزه ناجی اقتصادهای کرونازده
بسیاری از کشورهای جهان پس از همهگیری بحران کرونا بهمنظور جبران خسارتهای وارده بر بازار گردشگری با اجرای طرح ویکند سه روزه، گردشگری داخلی خود را رونق دادند تا از این طریق ضمن نجات بازار توریسم با پخش شدن تعطیلات در تمام فصول سال بهصورت برابر، از هجمه سفرها در تعطیلات خاص جلوگیری کنند و امکان سفرهای کوتاه در بازههای زمانی مختلف را برای خانوادهها فراهم آورند.
این درحالی است که در ایران به دلیل محدود شدن تعطیلات به ایام نوروز، پراکنده بودن تعطیلات رسمی و تعطیلی یک روزه آخر هفته هجمه سفرها تنها در تعطیلات مناسبتی محدود از جمله عید اتفاق میافتد و در باقی فصول بهویژه در پاییز و زمستان با کاهش سفرها بهدلیل کمی تعطیلات مواجه هستیم. در تعطیلات نوروز امسال نیز بهدلیل نبود برنامهریزی با توجه به بحران همهگیری کرونا همانند سالهای گذشته با هجمه مسافران مواجه شدیم که عمده دلیل آن را میتوان علاوه بر محدودیت سفرها حتی تا چند روز پایانی سال ۹۹، نبود تعطیلات منظم همچون تعطیلی چند روزه آخر هفته دانست. ضمن آنکه، قرنطینه یکسال گذشته و محدودیتهای گردشگری برای خانوارها باعث شد در تعطیلات عید ۱۴۰۰، تراکم مسافرتها (نسبت به عید ۹۹)، چشمگیر شود و در نتیجه، بهخاطر «اثر منفی سفرهای پرحجم بر موضوع رعایت فاصلهگذاری اجتماعی»، موج جدیدی از ابتلا به کرونا در کشور بهوجود بیاید.
طرح تعطیلی آخر هفته دو روزه که از سال ۹۸ در دولت و مجلس استارت خورد نه تنها تاکنون بدون نتیجه باقی مانده، بلکه به فراموشی سپرده شده است. درحالیکه اجرای این طرح بهویژه در زمان همهگیری امکان سفرهای ایمن و کوتاه را برای خانوادهها فراهم میکرد و از هجمه سفرها در ایام خاص همچون نوروز جلوگیری میکرد که اکنون به موج چهارم کرونا تبدیل نشود. باتوجه به اینکه بحران کرونا بیشترین آسیب را به بخش گردشگری وارد آورده و تعطیلی این بخش علاوه برفشار اقتصادی منجر به به مخاطره انداختن مشاغل بسیاری شده است، حذف سفرها و محدودیتهای تردد تاثیرات منفی گستردهای در درازمدت خواهد گذاشت. از این رو برقراری سفرهای ایمن و کوتاه تا حدودی میتواند به جبران خسارتهای وارده بر این صنعت بپردازد که تصویب و اجرای ویکند دو روزه ضمن جلوگیری از هجمه سفرها و پراکنده شدن سفرها در تمامی فصول سال از جمله راهکارهای کاربردی و اثرگذار بهشمار میرود.
به گزارش «دنیایاقتصاد» درحالیکه ما هنوز در چالش تعطیلی آخر هفته دو روزه به سر میبریم بسیاری از کشورهای جهان طرح ویکند سه روزه را به اجرا درآوردهاند. پیش از همهگیری کرونا در سال ۲۰۱۹، شرکتهای مایکروسافت (دفتر مستقر در ژاپن) و تعدادی شرکت زنجیرهای آمریکایی اقدام به اجرای برنامه هفته کاری چهار روزه کردهاند اما پس از شیوع کرونا شرکتهای دیگر این کشورها از جمله یونی لور در نیوزیلند و شوپیفی کانادا نیز آزمایشهای خود را برای این نوع کار هفتگی آغاز کردند. در اسپانیا از سال ۲۰۱۹ طرح هفته کاری چهار روزه در پارلمان این کشور درحال بررسی است. در انگلیس نیز سال گذشته هفتهکاری چهار روزه در کسبوکارها به اجرا گذاشته شد.
باتوجه به اینکه همهگیری کرونا در جهان منجر به تعطیلی نسبی گردشگری بینالمللی شد، بسیاری از کشورها برای نجات بازار گردشگری و درآمدهای اقتصادی وابسته به این بخش تمرکز خود را روی تقویت بازار گردشگری خود گذاشته و در کنار ایجاد کمپینهای «سفر برو» تعطیلات آخر هفته خود را به سه روز رساندند. شرکتهای ژاپنی که طی دو سال اخیر به منظور کاهش ساعات کاری طرح تعطیلات آخر هفته سه روزه را در پیش گرفتند با آغاز بحران کرونا و آسیب گسترده بر مشاغل و اقتصاد به ویژه در بخش گردشگری، دولت ژاپن اکنون با اجرای عمومی در سراسر کشور، تحقق این طرح را تسریع کرد. زیرا هفتههای کاری کمتر به کارکنان فرصت بیشتری برای در کنار خانواده بودن و گذران اوقات فراغت میدهد که در نتیجه این امر منجر به بازدهی بهتر و کیفیت بالاتر در عملکرد کارکنان خواهد شد. شرکت مایکروسافت ژاپن و گروه مالی میژو در دو سال گذشته اجراکننده آزمایشی این طرح بودند که به بررسی تاثیرات افزایش تعطیلات آخر هفته در روند کاری کارکنان پرداختند تا به بهبود شرایط کار و میزان اوقات فراغت کارکنان دست یابند. همهگیری کرونا و تاثیرات منفی آن بر مشاغل و اقتصاد منجر به عمومیت یافتن این طرح در کل کشور شد.
گردشگری یک منبع مهم درآمدی در کشور ژاپن بهشمار میرود که پس از شیوع کرونا با خسارتهای سهمگینی مواجه شد و مشاغل بسیاری در معرض خطر قرار گرفتند. دولت ژاپن برای جبران خسارتها و بازیابی بازار گردشگری، با اجرای کمپین «سفربرو»، پرداخت یارانه سفر و اجرای ویکند ۳روزه شهروندان ژاپنی را به سفرهای داخلی تشویق میکند که این امر مورد استقبال چشمگیری قرار گرفته است بهطوریکه از ۲۲ ژوئیه تا اواسط اکتبر حدود ۴۰ میلیون نفر به سفر رفتند و بسیاری از مشاغل مرتبط با گردشگری فعالیتهای خود را مجددا آغاز کردند. اگرچه اوجگیریهای مجدد کرونا گاهی منجر به افزایش محدودیتها و کاهش سفرها شده، اما ویکند سه روزه بهعنوان یک سیاست کلی و دائمی و روشی تاثیرگذار برای دوران پساکرونا به قوت خود باقی مانده است.
اسپانیا بهعنوان دومین کشور گردشگرپذیر جهان نیز طرح تعطیلات آخر هفته سه روزه را بهعنوان یک جریان مهم برای پسا کرونا در دستور کار قرار داده است. بازار گردشگری حدود ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی اسپانیا را به خود اختصاص داده است که عمده درآمد این کشور از راه پذیرش گردشگر تامین میشود. بحران کرونا که منجر به تعطیلی بازار گردشگری بینالمللی این کشور شد سیاست کلی اسپانیا مانند اکثر کشورها به سوی تقویت گردشگری داخلی تغییر یافت. از اینرو برنامه هفته کاری چهار روزه مورد توجه سیاستمداران این کشور قرار گرفت و درحالحاضر برخی از شرکتهای اسپانیایی در مرحله آزمایش ویکند سه روزه به منظور بررسی افزایش کارآیی و اوقات فراغت کارکنان قرار دارند. همچنین دولت فعلی انگلیس درصدد تصویب هفته کاری ۴ روزه هستند که این امر میتواند منجر به ایجاد ۴۵ تا ۵۹ هزار شغل جدید در بخش گردشگری طی یک سال شود. از این رو دولت برای بازگرداندن بخش گردشگری کارفرمایان را به کوتاهتر کردن روزهای کاری تشویق میکند. فنلاند نیز از این طرح حمایت کرده و احتمال تصویب آن وجود دارد.
نیوزیلند که طی سالیان اخیر به یک مقصد مهم گردشگری تبدیل شده و اقتصاد این کشور مبتنی بر درآمدهای گردشگری است و حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است؛ در پی انسداد سفرهای بینالمللی ناشی از ویروس کرونا، ایده تعطیلی آخر هفته سه روزه را تشویقی در جهت ارتقای گردشگری داخلی و بازیابی این بخش پس از بحران کرونا در پیش گرفته است. اجرای این طرح میتواند منجر به افزایش و بهرهوری گردشگری داخلی و بهبود و تعادل کار و زندگی افراد شود. در نهایت آلمان نیز اجرای طرح هفته کاری ۴روزه را روشی برای جبران فشارهای اقتصادی در دوره کرونا معرفی میکند.
تحقیقات دانشگاه اکستر انگلستان نشان میدهد طرح ویکند ۳ روزه علاوه بر بازیابی گردشگری داخلی منجر به کاهش بیسابقه انتشار گازهای گلخانهای در سال ۲۰۲۰ نیز شده است. در واقع یک هفته کاری کوتاهتر نتیجه مثبتی در اقتصاد، کارآیی کارکنان و محیطزیست داشته است و هفتهکاری سازگار با عصرکرونا محسوب میشود.