چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۸

سخنان سفیر فرانسه در تهران را چگونه باید تعبیر کرد؟

اظهار نظر برخی مقامات غربی از جمله سفیر فرانسه در تهران حاکی از آن است که طرف غربی به‌دنبال استفاده جدی از حربه بازگشت به برجام و برداشته‌شدن تحریم‌ها به عنوان یک متغیر جدی در فضای سیاست داخلی ایران است.
کد خبر : ۵۵۳۳۸۸

تلاش برای تأثیرگذاری غرب بر محیط داخلی ایران از طریق ابزارهای گوناگون، واقعیتی غیرقابل انکار در طول تاریخ معاصر است. استفاده از ابزارهایی همچون وابسته‌سازی مدیران ارشد دیوانی، سرمایه‌گذاری گسترده برای کودتا در ایران همانند رویداد سال 1953 و سرنگونی دولت محمد مصدق و موارد دیگر، همگی نشان‌دهنده تلاش غرب برای ایجاد آشوب در عمق وضعیت داخلی ایران است.

به گزارش فارس طبیعی است که در این میان، نزدیک‌شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 شمسی و تحولات پیرامون آن نیز گذرگاهی برای تلاش در راستای تأثیرگذاری بر وضعیت داخلی ایران باشد. به خصوص اینکه هم‌اکنون مذاکرات شهر وین برای برگشت آمریکا و ایران به برجام به صورت جدی در حال برگزاری است و با خرابکاری رژیم صهیونیستی در تأسیسات هسته‌ای شهید احمدی روشن در نطنز، روند مذاکرات،‌ دستخوش نظرات متعدد سیاسی و امنیتی و دیپلماتیک در داخل و خارج از کشور شده است.

با اینکه از قبل هم پیش‌بینی می‌شد فاکتور برگزاری انتخابات سال 1400، در نحوه نگرش غربی‌ها بر مذاکره با طرف ایرانی تأثیرگذار باشد، اما در طول هفته‌های گذشته این ماجرا به‌صورت جدی‌تر از سوی مقامات غربی مطرح شده به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد تأثیرگذاری بر انتخابات سال 1400 تبدیل به یک فاکتور مهم در نحوه مدیریت مذاکرات شده است.

* از بی‌اعتنایی به برجام تا مهم‌شدن انتخابات ریاست جمهوری سال 1400

زمانی که پس از شروع رسمی دولت جو بایدن، خطوط اصلی سیاست خارجی دولت آمریکا اعلام شد، کمترنامی از ایران در اسناد فوق به چشم می‌خورد؛ البته دولت بایدن پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر سال 2020 به‌صراحت از بازگشت به برجام در عین تبدیل‌شدن این توافق به پایه‌ای برای گسترده‌تر کردن مذاکرات در خصوص بحث موشکی و منطقه‌ای سخن گفته بود.

بعد از پیروزی دولت بایدن، به نظر می‌رسید که سیاست آمریکا به دنبال نادیده‌گرفتن تغییرات سیاسی در ایران است. این رویکرد تا قبل از شروع ماه مارس قابل مشاهده بود اما از آن زمان تاکنون، علاوه بر تأکید مقامات آمریکایی در خصوص آمادگی برای لغو تمام تحریم‌های ناسازگار با برجام، «رابرت مالی» مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی از امکان بازگشت به برجام تا انتخابات ریاست جمهوری ایران سخن گفت؛ امری که البته با همان بی‌اعتنایی ظاهری نسبت به امکان وقوع و عدم وقوع آن همراه بود اما نشان می‌داد که نقش این متغیر در حال برجسته‌شدن در محاسبات آمریکایی‌هاست.

همزمان مصاحبه یکی از مقامات غربی در تهران سبب شد تا بدبینی‌ها نسبت به برخی برنامه‌ریزی‌ها شدت بگیرد. «فیلیپ تیئبو» سفیر فرانسه در تهران طی مصاحبه‌ای با روزنامه «کار و کارگر» در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره بحث احیای برجام تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری می‌گوید: «همان‌طور که گفتم، مذاکرات فعلی وین، نتیجه سال‌ها تلاش همه طرف‌های باقی‌مانده در برجام است و رئیس‌جمهور ماکرون نیز بارها از این توافق حمایت کرده است؛ حتی برای حفظ برجام، آقای ماکرون طرحی را ارائه کرد که متأسفانه کنش‌گرانی در ایران و آمریکا مانع از اجرایی‌شدن آن طرح شدند ولی فرانسه تمام تلاش خود را برای حفظ برجام داشته و حتی آقای ظریف را در اوج تنش‌های ایران و آمریکا به اجلاس جی ۷ دعوت کردیم تا پنجره مذاکرات را باز نگاه داریم و خوشبختانه تا امروز پنجره مذاکرات بسته نشده است. در حال حاضر هم همین روند طی می‌شود و هدف هم این است که تا قبل از شروع انتخابات در ایران شاهد احیاء کامل توافق هسته‌ای باشیم.»

این سخنان سفیر فرانسه در تهران واکنش‌های گسترده‌ای را در تهران برانگیخت به خصوص آن که این سخنان به‌صراحت به معنای دخالت در مسائل داخلی ایران است و با عرف دیپلماتیک نیز سازگاری ندارد.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه، امروز در واکنش به این اظهارات مداخله‌جویانه، در پاسخ به پرسش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس گفت: «به شرط صحت این انتساب، باید بگویم اگر صبر راهبردی این ملت نبود و اگر رفتار حکمیانه جمهوری اسلامی ایران نبود، به‌‌خاطر نقض آشکار تعهدات آمریکا پس از خروج از برجام و به خاطر بدعهدی‌ها و بی‌عملی‌هایی که اروپا در این مدت انجام داده و تا امروز ادامه دارد، قطعاً چیزی از برجام به‌عنوان یک توافق چندجانبه باقی نمانده بود و خودشان بهتر می‌دانند، چه اتفاقاتی افتاده است.»

او افزود: «قطعاً پرونده هسته‌ای یک پرونده ملی است و با اجماع در ایران جلو برده می‌شود، به تحولات داخلی ایران مرتبط نیست و دستگاه‌های حاکمیتی، آن را پیگیری می‌کنند. انتخابات ایران که در پیش است ان‌شاءالله انتخابات پرشور و باشکوهی خواهد بود و در موضوعات کلان، همانند همیشه، در چارچوب حاکمیت، هر نتیجه‌ای حاصل شود عمل خواهد کرد. من مطمئنم سفرای مقیم، از جمله سفیر فرانسه در تهران، این‌ها را بهتر از هر کسی می‌دانند، ولی من مجدد خواستم یادآوری کرده باشم.»

* باراک اوباما در چه فکری بود

اساساً از زمانی که بحث تحریم‌های چندجانبه علیه ایران داغ شد موضوع استفاده از تحریم به عنوان عنصری اثرگذار در تعاملات سیاسی داخلی ایران نیز مورد توجه قرار گرفت.

به عنوان مثال «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا در سال 2015 میلادی، زمانی که در گفت‌وگو با «توماس فریدمن» روزنامه‌نگار نیویورک‌تایمز در خصوص پرسشی درباره دلایل بنیادین برداشتن تحریم‌ها روبه‌رو می‌شود به این سؤال این‌گونه پاسخ می‌گوید که «رفع تحریم‌ها می‌تواند سبب تقویب طبقه متوسط در ایران شود که از ادامه رفتارهای آسیب‌زای ایران در عرصه بین‌الملل جلوگیری کند.»

در ادامه نیز این اتفاق به‌گونه‌ای دیگر، درست چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 تکرار می‌شود و یک خط مالی ترجیحی منجر به انتقال سریعِ بخشی از منابع ایران و کمک به تثبیت قیمت دلار می‌شود؛ البته بعدها روشن نشد که این اقدام ظاهراً خیرخواهانه ناگهانی، بدون هیچ دلیلی انجام شده یا در پشت آن تلاش برای مدیریت افکار عمومی قرار داشت؟!

در هر صورت در دوره ترامپ نیز سلاح تحریم‌ها، ابزاری برای به تنگنا انداختن مردم و تشدید نارضایتی‌ها و به میدان آوردن معترضان محسوب می‌شد همان‌گونه در تحریم‌های سال‌های 2011 تا 2013 میلادی، این هدف به شکل کاملاً آشکار در اسناد بالادستی آمریکایی‌ها ذکر شده بود.

در دوران تحریم‌های ترامپ هدف این بود تا علاوه بر محدود کردت مبادلات مالی ایران و بحث خرید نفت، عملاً تمام مباحث خریدهای حساس در حوزه دارو و غذا در یک کانال محدود مالی متمرکز شود. هدف از این اقدام این بود که تمام تجارت خارجی در حوزه غذا و دارو به ابزاری برای کنترل رفتار سیاسی ایران تبدیل شود. همان استفاده از ابزار تحریم منتها به شکلی دیگر، تا تهران در هر موضع‌گیری تندی از ترس عواقب آن بر اقتصادش هیچ‌گونه اقدامی نکند. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که آمریکایی‌ها در همین باره انجام دادند بحث «کانال مالی سوییس» بود.

این کانال در حقیقت استفاده از ذخایر ایران برای خرید دارو و کالاهای اساسی بدون هیچ‌گونه فروش نفت از طرف ایران بود. امکانات این کانال تا به اندازه‌ای محدود بود که جدی‌ترین طرفداران برقراری ارتباط مالی به این شکل حاضر به حمایت نشدند و این کانال مالی تنها با چند تراکنش محدود و نمادین متوقف ماند.

* تلاش برای عقب‌نشینی تهران از شروط خود

همان‌طور که سال 88 به‌روزرسانی سرورهای شرکت توییتر صرفاً به درخواست وزارت خارجه آمریکا متوقف شد حالا هم در شرایط فعلی می‌توان این انتظار را داشت که بخشی از جناح‌های داخلی وزارت امور خارجه آمریکا در فکر استفاده از ابزار تحریم برای مدیریت انتخابات در داخل ایران باشند؛ با این حال به نظر می‌رسد که ماجرا این بار جدی‌تر از موارد قبل است.

البته روشن نیست که آمریکایی‌ها برای تأثیرگذاری بر انتخابات ایران چه هزینه‌ای را خواهند پرداخت اما روشن است که از هم‌اکنون این تحلیل در میان برخی ناظران وجود دارد که آزادسازی بخشی از منابع مالی بلوکه‌شده ایران در خارج از کشور و ورود این پول‌ها به ایران، سبب خواهد شد تا افکار عمومی در داخل کشور، به یکی از دو سمت سیاسی داخل ایران کشیده شود.

از سوی دیگر، رویدادی که می‌تواند در این میان روی دهد ایجاد نوعی دوقطبی در داخل ایران بر سر این مسأله است که خود می‌تواند یکی از اهداف مداخله‌گران در امور داخلی کشورمان باشد.  بر اساس این تحلیل، چند امتیاز کوچکی که دولت بایدن ظرف هفته‌های پیش رو ارائه خواهد کرد، به یک دوقطبی گسترده در سطح جامعه منجر خواهد شد که فشار را بر نظام تصمیم‌گیری کشور سخت خواهد کرد و البته بدیهی است که چشم‌انداز کاهش قیمت دلار و همچنین کاهش فشارهای اقتصادی، می‌تواند روی افکار عمومی تأثیرگذار باشد و اتفاقاً مداخله‌گران هم دقیقاً روی تحقق همین چشم‌انداز حساب کرده‌اند.

این پیشنهادها می‌تواند شامل آزادسازی بخشی از منابع ایران در کره جنوبی و عراق باشد. ایران تلاش فراوانی برای آزادسازی این منابع به خرج داده است اما از آنجا که برای رهایی این منابع، به مجور وزارت خزانه‌داری آمریکا نیاز است عملاً این منابع مالی، به عنوان ابزاری در اختیار آمریکا درآمده است تا از آنها در سر بزنگاه‌هایی مانند انتخابات ایران، استفاده ابزاری کند.

طبیعی است که این تحلیل جدی در تیم آمریکایی وجود دارد که با ایجاد چنین بار روانی سنگینی، این مسأله می‌تواند به یک باور عمومی تبدیل شود که بایدن، یک گزینه مناسب برای حل همه مشکلات است و این امر امکان‌پذیر نخواهد شد جز در سایه امتیازدهی‌های گسترده ایران به آمریکا به منظور برگشت به برجام که عملاً به معنای عقب‌نشینی تهران از بسیاری از شروط مهم خود خواهد بود.

* همه چیز می‌تواند ناگهان عوض شود

البته این مسأله که در نهایت، تأثیر واقعی این ماجرا خارج از تحلیل‌های مزبور چه خواهد بود به شرایط داخلی ایران بستگی دارد. بر اساس نظرسنجی‌های انجام‌شده بخش بسیار بزرگی از مردم ایران از برنامه موشکی ایران حمایت می‌کنند. از سوی دیگر اکثریت از فعالیت‌های منطقه‌ای حمایت کرده و نسبت به شرایط فعلی در داخل آمریکا بدبین هستند.

همین مسأله نشان می‌دهد که فشار خارجی بر جامعه ایرانی با نتیجه مطلوب آمریکایی‌ها تمام نمی‌شود. در حقیقت بر خلاف تصور تحلیلگران خارجی، جامعه ایران به‌طور سنتی و حتی ژنتیک، نسبت به فشار بیگانگان، بسیار حساس است و حتی واکنش منفی نیز از خود نشان می‌دهد.

در لایه‌های عمیق‌تر جامعه ایرانی حتی بسیاری از گروه‌هایی که شاید منتقد شرایط فعلی محسوب شوند هم از پیشرفت دانش هسته‌ای استقبال می‌کنند. به این ترتیب ممکن است تلاش برای هدایت افکار عمومی ایران به نتیجه‌ای کاملاً معکوس ختم شده و منجر به نتیجه برعکس شود.

با این حال و حتی با در نظر گرفتن ریسک این مسأله، چشم‌انداز این ماجرا برای طرف غربی آن چنان جذاب است که همچنان به دنبال عملی‌کردن آن باشد. این امر باید مورد توجه ایران و بالاخص مذاکره‌کنندگان ایران نیز باشد تا بدون توجه به جهت‌گیری‌های سیاسی، بتوانند از منافع عالی کشور دفاع کنند و در عین حال اخطارهای لازم برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی را به طرف مقابل بدهند.