کانون خانواده یکی از عرصههایی است که انسان از آغاز تا پایان زندگی با آن رابطه تنگاتنگ و سرنوشتساز دارد. بدون خانواده، نه تنها هویت انسانی بشر نابود میشود بلکه همه تلاشهای فردی و اجتماعی نیز در حقیقت بیثمر و نافرجام خواهد ماند؛ چرا که رشد و افول جامعه بستگی به مدیرانی دارد که هسته اولیه تربیت آنها در خانواده شکل میگیرد؛ قرآن کریم، به عنوان برترین نسخه زندگی و عالیترین راهنمای بشر برای دستیابی به حیات طیبه، بخش عظیمی از آیات را به تحکیم و تعدیل روابط انسان در خانواده، حقوق و وظایف همسران و فرزندان نسبت به یکدیگر اختصاص داده است. (سوره نور، آیه32؛ سوره روم، آیه21؛ سوره نساء، آیه44) بنابراین مؤثرترین نقش را در اصلاح امور جامعه و نیز در تربیت انسان، خانواده و خصوصاً والدین ایفا میکنند.
به گزارش تسنیم اگرچه محیطهای آموزشی، رفاقتی و شغلی، هر یک تأثیرات بسیار مهم و شگرفی بر روحیات و عقاید انسان میگذارند، اما از جهت تربیتی، اولین و قویترین محیطی که نقش سازندگی برای انسان دارد، محیط خانواده است.
در این بین دوران کودکی مقطعی است که ساختار وجودی انسان در آن شکل میگیرد و به لحاظ روانشناسی، مهمترین دوره برای تربیت کودکان به شمار میرود. از سوی دیگر چون در محیط خانوادگی، غالباً روابط بر مدار محبتها و حس عاطفه است، به همین دلیل ناخودآگاه اثرپذیری انسان نیز بیشتر خواهد بود. نتیجه اینکه در چنین محیطی اگر تربیت عمیق و همه جانبهای صورت گیرد، تا حد زیادی میتواند تأثیرات مخرب محیطهای بعدی را خنثی و یا حداقل کم کند. از این جهت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت بزرگوارشان تأکید فراوانی بر اهمیت تربیت فرزند از کودکی و چه بسا قبل از انعقاد نطفه دارند. امام رضا(ع) از پیامبر (ص) نقل میکند «وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُم؛ به بزرگسالان خود احترام کنید و نسبت به کودکان خویش ترحم و عطوفت کنید.» (عیون اخبارالرضا، ص 163) یا در روایتی دیگر با تأکید بر تکریم و تأدیب فرزند فرمود «أکْرِمُوا أوْلادَکُمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَکُمْ؛ به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت کنید» (وسائل الشیعة، ج21، ص477) امام صادق علیهالسلام نیز در روایتی جهت تشویق شیعیانشان نسبت به محبتورزی به کودک، ارزش معنوی برای بوسه به او معرفی کرده، فرمود «أکثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِکُمْ فَاِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً؛ فرزندان خود را بسیار ببوسید، زیرا برای شما در هر بوسیدن درجهای است.» (مکارم الأخلاق، ص220)
انقلاب اسلامی در راستای دستیابی به اهدافی که اسلام برای خانواده ترسیم کرده است، توجهی ویژه به محوریت خانواده باید داشته باشد، چرا که تقویت مناسبات درونخانوادگی، تشکیل خانواده سالم، استحکام بنیان معنوی و تربیتی خانواده را همواره به عنوان اصلی مهم پذیرفته است؛ افزون بر آنکه سرمنشأ حرکت انقلابی مردم ایران، حاکمیت فرامین الهی و دستورات اسلام بود و انگیزه مقدسی که انقلاب اسلامی برای رسیدن به آن پایهگذاری شد، فراهم آوردن محیطی برای داشتن زندگی طیبه الهی بود؛ به همین دلیل است که انقلاب اسلامی احیای ارزشهای الهی را سرلوحه مطالبات مردم دانسته و همواره به دنبال ایجاد بستر مناسب برای اجرای سبک زندگی دینی است.
نگاهی به تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم و سایر عرصههای مبارزاتی و جهادی، تأثیر انقلاب اسلامی بر خانواده و بالعکس را به خوبی نمایان میکند؛ به این گونه که انقلاب اسلامی، با برجستهسازی باورهای اخروی و معنوی، انسجام خانواده و اصلاح فرهنگ و سنتهای غیردینی، به رشد و کمال خانوادهها کمک رسانده است، همچنان که یکی از اهداف انقلاب ما، محقق شدن آرمان بزرگی چون ایجاد تمدن نوین اسلامی است. بنابراین همواره باید مراقب این موضع حساس در عرصه تمدنی بود. در این مسیر جوانانی میخواهیم که مؤمنانه و متعهدانه در جهت تحقق این تمدن بزرگ حرکت کنند و به تعبیر رهبری حکیم، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند. پس، از طرفی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی و پایهگذاری انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداری حضرت حجت بن الحسن ارواحنا له فداه که آرمان بزرگ جمهوری اسلامی است، هر جوانی به کار نمیآید بلکه جوانی کارآیی دارد که برای محقق کردن این آرمان عظیم، از جمیع جهات آماده شده باشد و به معنای واقعی کلمه «مؤمن انقلابی» باشد. تربیت چنین جوانانی باید در بستر خانواده شکل بگیرد. به این جهت است که میگوییم خانواده نقش محوری و کلیدی در آیندهی انقلاب اسلامی دارد.
5 راهکار ضروری برای تربیت فرزندان و اصلاح سبک زندگی
یکی دیگر از وظایف خطیر خانواده در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، افزایش شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه است؛ زیرا این خانوادهها هستند که با وجود آنها جامعه تشکیل شده است؛ پس نباید هریک از آنها نقش و جایگاه خویش را در تحقق اهداف بزرگ جامعه فراموش و یا کم بشمارند. برای دستیابی به این هدف، باید سبک زندگی اسلامی ایرانی در خانوادهها پایهریزی شود. در این مسیر، حکومت وظیفۀ خطیری دارد؛ زیرا دشمنان با تهاجم فرهنگی همه جانبه، به دنبال ضربه زدن به انقلاب و تهی کردن آن از عقبههای دینی و ایمانی است و حکومت باید برای مقابله با این تهاجمات برنامه دقیق و منظمی داشته باشد.
در هر صورت حکومت در عرصه ارتقای سبک زندگی چه کوشا باشد و چه نباشد، چیزی از وظیفۀ خانوادهها در اصلاح سبک زندگی نمیکاهد؛ از این جهت آنها باید با روشهای ظریف و دقیقی که بر اساس منابع دینی و گاه روانشناسی به کار میبندند، جوانان خود را تا حد زیادی از ضربه خوردن از این تهاجمات مصون نگه دارند و اجازه ندهند سبک زندگی غربی درون خانواده رخنه کند؛ همچنان که رهبری معظم در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب اشاره داشتند «تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است. مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانهاست.»