پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۶:۲۱

نقشه عجیب برای سرقت مسلحانه طلافروشی

سارق مسلح که به قصد سرقت از یک طلافروشی وارد مغازه شده بود وقتی با مقاومت دو برادر طلافروش رو به رو شد قصد شلیک داشت، اما اسلحه کار نکرد و دستگیر شد.
کد خبر : ۵۴۳۰۷۲

ساعت ۶ بعداز ظهر یکشنبه ۵ بهمن دو مرد طلافروش داخل مغازه‌شان در حال فروش طلا به زوج جوانی بودند که مرد جوانی با اشاره به آن‌ها خواست در را برایش باز کنند. مرد طلافروش به تصور اینکه وی مشتری است، در را برایش باز کرد و پسر جوان با کاپشنی سورمه‌ای، شلوار لی و کلاه مشکی به سرعت وارد مغازه شد. اما وی به محض ورود اسلحه کلتی را از زیر لباسش بیرون کشید وبه سمت آن‌ها گرفت. اما هرچه سعی کرد شلیک کند نتوانست و اسلحه‌اش کار نکرد. یکی از طلافروشان که هنوز در شوک این سرقت ناکام بود درباره این حادثه گفت: عصر یکشنبه با برادرم و دو مشتری در مغازه بودیم که این مرد وارد شد. او به محض ورود اسلحه‌اش را سمت ما گرفت تا شلیک کند، اما خدا نخواست و تیری شلیک نشد. من و برادرم که این صحنه را دیدیم به سمتش حمله کردیم و همزمان دزدگیر طلافروشی را نیز به صدا درآوردیم. سارق را دستگیر کرده و مأموران کلانتری ۱۱۷ جوادیه نیز خیلی زود خود را به محل رسانده و متهم را دستگیر کردند. گرچه تمام این ماجرا بیش از یک دقیقه هم طول نکشید، اما واقعاً شوک بزرگی برای ما بود.

به گزارش ایران سرهنگ جلیل موقوفه‌ای، رئیس پلیس پیشگیری پایتخت نیز در باره این خبر گفت: این مغازه مجهز به سیستم دزدگیر و تجهیزات حفاظتی بود و با به صدا درآمدن آژیر طلافروشی و اعلام ورود سارق، بلافاصله مأموران کلانتری ۱۱۷ جوادیه که در همان نزدیکی در حال گشت بودند، وارد عمل شده و متهم را به همراه اسلحه کلت و ۸ فشنگ جنگی دستگیر کردند. متهم تحویل مقام قضایی شد و تحقیقات برای مشخص شدن دیگر جرایم احتمالی وی ادامه دارد.
گفتگو با متهم
چه شد تصمیم به سرقت گرفتی؟
من برای سرقت نیامده بودم. من قصد تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته حقوق بین‌الملل را دارم و الان هم لیسانس حقوق دارم. چرا باید از طلافروشی سرقت کنم.

پس چرا با اسلحه وارد طلافروشی شدی؟
حال خوبی نداشتم، به من دارو داده بودند، کارهایم دست خودم نبود.

چه کسی دارو داده بود؟
یک نفر که بعداً در دادگاه اسمش را مطرح می‌کنم.

اگر متوجه رفتارت نبودی چرا به مغازه دیگری وارد نشدی؟‌
نمی‌دانم بی‌هدف در خیابان می‌گشتم که این طلافروشی را دیدم.

اسلحه را از کجا آوردی؟
از یکی از شهرستان‌های غربی کشور ۸میلیون تومان خریدم.

پس به قصد سرقت اسلحه را خریداری کردی؟
متهم جوان سکوت می‌کند و می‌گوید، نه اسلحه را در خیابان پیدا کردم.

ظاهراً سابقه سرقت دوچرخه هم داری؟
نه سابقه ندارم.

ساکن تهران نیستی؟
نه. برای دیدن یکی از اقوامم به تهران آمدم که خانه نبود.