خانه پدری جلال آل احمد، داستاننویس مشهور ایرانی و خالق آثاری، چون «زن زیادی» و «مدیر مدرسه» به خوابگاه معتادان تبدیل شده است.
به گزارش تسنیم، خانهای که محل اجتماع علما و روحانیون تهران و مکان برگزاری جلسات سرّی علیه سیاستهای سرکوبگرانه استبداد رضاشاهی بود و یکی از مواریث فرهنگی کشور به شمار میرود، اکنون به ویرانه و خوابگاه عدهای از معتادان و خلافکاران بی خانمان تبدیل شده است.
این خانه که در خیابان خیام، کوچه شهید کارکن اساسی (گذرقلی سابق) واقع شده، یکی از بناهای تاریخی متعلق به دوره احمد شاهی است و مرحوم آیتالله حاج سید احمد طالقانی (آل احمد) یکی از علمای معروف و متنفذ تهران و پیش نماز مساجد پاچنار و لباسچی، از سال ۱۳۱۰ شمسی تا پایان عمر خود در این خانه به سر برده و فرزندانی، چون جلال و شمس آل احمد را در این خانه تربیت کرده است.
به گزارش تسنیم، خانهای که محل اجتماع علما و روحانیون تهران و مکان برگزاری جلسات سرّی علیه سیاستهای سرکوبگرانه استبداد رضاشاهی بود و یکی از مواریث فرهنگی کشور به شمار میرود، اکنون به ویرانه و خوابگاه عدهای از معتادان و خلافکاران بی خانمان تبدیل شده است.
این خانه که در خیابان خیام، کوچه شهید کارکن اساسی (گذرقلی سابق) واقع شده، یکی از بناهای تاریخی متعلق به دوره احمد شاهی است و مرحوم آیتالله حاج سید احمد طالقانی (آل احمد) یکی از علمای معروف و متنفذ تهران و پیش نماز مساجد پاچنار و لباسچی، از سال ۱۳۱۰ شمسی تا پایان عمر خود در این خانه به سر برده و فرزندانی، چون جلال و شمس آل احمد را در این خانه تربیت کرده است.
آیتالله سیداحمد حسینی طالقانی (پدر جلال آل احمد) در واپسین سالهای حیات در منزل شخصی (عکس از شمس آل احمد)
به علاوه، خانه تاریخی مزبور در زمان سلطه رضا شاه و اقدامات ایذایی او علیه روحانیون و مذهبیون، محل رفت و آمد و برگزاری نشستهای سرّی و علنی علمای معروف تهران بود و اولین جلسات جامعه روحانیت مبارز فعلی نیز در آنجا تشکیل میشد. مجالس روضهخوانی و تلاوت قرآن و مراسم عزاداری توسط هیئتهای مذهبی هم جزو برنامههای عادی این خانه به شمار میرفت و تا چند سال پیش به طور مرتب در آنجا برپا مییشد. اما این خانه در سال ۱۳۸۹ هم به مناسبت تاریخی بودن و هم به این مناسبت که خانه پدری زنده یاد جلال آل احمد است، توسط سازمان میراث فرهنگی تملک شد تا پس از تعمیرات و بازسازی لازم، به نحو شایستهای مورد بهره برداری قرار گیرد؛ اما متأسفانه این پروژه با وجود انجام هزینههای بسیار، سالهای سال به صورت بلاتکلیف و متروک در گوشهای از این شهر رها شده است.
میراث فرهنگی هم چندبار تصمیم گرفته تا با جلب سرمایهگذار بخش خصوصی، آنجا را به یک مکان تجاری همچون قهوهخانه و رستوران سنتی تبدیل کند که البته مورد استقبال سرمایهگذاران بخش خصوصی قرار نگرفته و با اعتراضات و انتقادات گسترده اهالی محل و دوستداران و بازماندگان نیز روبرو شده است.
تازهترین خبر در باره این اثر تاریخی که توسط محمدحسین دانایی، یکی از بازماندگان این خاندان، در اختیار ما قرار گرفته و همچون داغی بر دل دوستداران تمدن و فرهنگ این سرزمین کهن نشسته، حاکی از آن است که قفل یکی از دربهای این خانه توسط معتادان و بی خانمانها تخریب و عملاً به مرکز تجمع و خوابگاه آنان تبدیل شده و آرامش و امنیت کسبه و اهالی محل را نیز مورد تهدید قرار داده است.