به گزارش باشگاه خبرنگاران تشخیص احساس خستگی و بیانگیزگی به عنوان جزئی طبیعی از زندگی کاملاً ضروری است، چراکه همه اتفاقات آن گونه که انتظارش را دارید و یا با سرعتی که میخواهید رخ نمیدهند، اما با در نظر گرفتن دلیل اینکه چرا این احساسات به شما غلبه کرده است، راههایی هم وجود دارند که میتواند شما را به زندگی بازگرداند.
بر همین اساس، فهرستی از دلایل رایجی که باعث میشود شما احساس ناراحتی و بیانگیزگی کنید، آماده کردهایم و در کنار آن، چند استراتژی را معرفی کردهایم تا بتوانید آرام و باانگیزه باشید.
۱ – سرکوب کردن شور و اشتیاق واقعی
هر کسی درون سر خود، دو صدای کوک دارد که همیشه با او صحبت میکند. یکی از این صداها متعلق به خود فرد است و دیگری متعلق به منتقد درونی اوست.
صدای خود شما، صدای تصورات، اطمینان و همچنین حس هدفمندی شما است و به شما این اجازه را میدهد تا زمانی که در دوران جوانی خود به سر میبرید، هر کاری را با ضرب آهنگ زندگیتان انجام دهید، به گونهای که اگر دلتان میخواهد بازی کنید، همان لحظه بازی میکنید و یا اگر دلتان میخواهد که بخوابید، همان لحظه به خواب میروید.
با گذشت زمان و گذر کردن از سن جوانی، باور شما به این سمت تغییر میکرد که باور کنید پیروی از هدفتان، شما را خودخواه یا بیمسئولیت کرده است، در این حالت منتقد درونیتان به شما غلبه میکند و به شما دستور میدهد که با احتیاط رفتار کنید تا به خواستهای که دارید، برسید و در نتیجه شما با انتقاد از خودتان احساس خستگی میکنید، زیرا برای خشنود کردن دیگران باید خواستههای خود را سرکوب کنید.
جنگ درون بسیار طاقتفرسا است، بنابراین شما باید تمام وقت با خودتان صادق باشید و به باطن خود اجازه دهید شما را راهنمایی کند و باید این واقعیت را بپذیرید که نمیتوانید در طول زندگی همه را راضی نگه دارید.
۲ – درگیر شدن در جبهههای متعدد
وقتی کسی به شما میگوید که شما میتوانید هر چیزی را که میخواهید به دست آورید، منظور او این نیست که میتوانید یک شبه و به یک باره همه آنها را داشته باشید و با این وجود، ممکن است احساس بیقراری و بیانگیزگی کنید، چراکه خود را برای شکست آماده کردهاید. به عنوان مثال، ممکن است کاهش هزینههای خود را هنگام تلاش برای تغذیه سالم چالشبرانگیز بدانید و اکثر مردم موافق این قضیه هستند که برای تغذیه سالم باید پول بیشتری را صرف مواد غذایی خام کنند، پس از آنجا که اهداف شما برعکس یکدیگر هستند، باید آنها را اولویتبندی کنید.
اگر این هدف را دارید که در محل کارتان ترفیع درجه داشته باشید، اما زمان بیشتری را در کنار خانواده بگذرانید، به یک دوراهی برخورد خواهید کرد، چراکه ترفیع در محل کار نیازمند این است که با حفظ حجم کاری فعلی خودتان، پروژههای بیشتری هم انجام دهید. به طور طبیعی، شما با آشنایی با کارهای جدید، کارایی مناسب خود برای آن کار را فراهم خواهید کرد، اما ممکن است در چندین نوبت نیز نیاز به اضافهکاری هم داشته باشید.
۳ - دیدگاه منفی نسبت به زندگی
شکست باعث میشود که شما دلتان بخواهد تا زندگی خود را ارزیابی مجدد کنید و هنگام برخورد با شکست ممکن است سؤالات زیر در ذهنتان خطور کند:
- آیا این واقعاً همان کاری بود که قصد انجام دادنش را داشتم؟
- آیا باید بیشتر احتیاط میکردم؟
- آیا این به معنای این است که این کار برای من نیست؟
حس بیقراری و بیانگیزگی در جواب این سؤال که آیا چند سال گذشته را برای تعقیب یک رویای دور از ذهن هدر دادهاید، یک احساس طبیعی است، اما مشکل پرسیدن این سؤال که «کجای کار اشتباه بود؟»، به طور خودکار یک پاسخ منفی در ذهن ایجاد میکند.
غلبه کردن بر دیدگاههای منفی بسیار دشوار است. در حقیقت، به شما نشان خواهد داد که میتوانستید بهتر عمل کنید و به همین دلیل است که خیلی از افراد هرگز از مرحله تحلیل تغییر زندگی خود خارج نمیشوند. درست قبل از انجام یک کار، آنها متوجه میشوند که چگونه زندگی آنها میتواند بهبود یابد، بنابراین در نهایت هیچ کاری انجام نمیدهند.
به جای اینکه به طور مداوم، همه اشتباهات دنیا را تشخیص دهید، شروع کنید که به خودتان بیاموزید تا راههای درست زندگی کردن را تشخیص دهید و سعی کنید از خود بپرسید «نتیجه مثبت تلاش و شکست چیست؟».
۴ – کمبود اعتماد به نفس
جایی در مسیر این سفر طولانی که زندگی نامیده میشود، شما ایمان داشتن به خود را فراموش کردهاید و همین باعث شده است تا احساس خستگی و بیانگیزگی کنید.
بهترین راهی که باعث میشود این مسئله را جبران کنید، فکر کردن به چیزی است که باعث ایجاد اعتماد به نفس در شما میشود و این میتواند برای شما به سادگی دوچرخهسواری باشد و شما را برای یک مصاحبه شغلی عالی آماده کند.
چه اتفاقی افتاده است که باعث شده شما در مصاحبه شغلی خود بهترین عملکرد را داشته باشید؟ آنچه تغییر کرده، این واقعیت است که شما در طی سالها، در چندین شغل فعالیت داشتهاید و همین ایده درباره اعتماد به نفس شما در توانایی دوچرخهسواری هم صادق است.
هنگامی که به یکی از اهداف خود میرسید، شک از سطح هوشیاری شما خارج و در نهایت محو میشود و دیگر نیازی نیست که سه روز وقت بگذارید تا برای مصاحبه شغلی یا تحقیق در مورد دوچرخهسواری آماده شوید. شما در این دو کار اطمینان خاطر دارید، چون قبلاً آنها را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید.
با این تفاسیر، اگر به اندازه کافی برای انجام وظیفه آماده نباشید، اعتماد به نفس ندارید و احساس بیقراری و بیانگیزگی میکنید.
۵ – وابستگی بیش از حد به دیگران
وابستگی به افراد دیگر همیشه چیز بدی نیست و یک ضربالمثل آفریقایی وجود دارد که میگوید: «اگر میخواهید سریع بروید، تنها سفر کنید، اما اگر میخواهید را دور بروید، با هم بروید.»
زمانی که با دیگران کار میکنید، یک شریک پاسخگویی داردی که به شما انگیزه میدهد تا کار خود را ادامه دهید و با این حال، مشکل وقتی به وجود میآید که بیش از حد به دیگران وابسته باشید پس باید به این نکته توجه داشته باشید که هرچه بیشتر به دیگران باشید، از کنترل بخشهایی از زندگی خود دست میکشید.
اگر اهل تعلل کردن در کارهای خود نباشید، از کسی که تا یک هفته قبل از مهلت اتمام کار، آن را انجام نمیدهد خیلی زود خسته و ناامید خواهید شد بنابراین برای اینکه دیگر احساس بیانگیزگی نکنید و دیگران را از تحریک انگیزه خود دور نگه دارید، باید با افرادی که ارزشهای اصلی شما را دارند همکاری کنید.
۶ – تجربه فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی یک شوخی نیست و این معمولاٌ نتیجه تلاش برای انجام سریع کارها است. زمانی که احساس میکنید وقت خود را هدر دادهاید، میخواهید پنج سال گذشته را در مدتزمان کوتاهی جبران کنید و این درست مثال کسانی است که طی سه سال میزان زیادی وزن اضافه کردهاند، اما میخواهند ظرف مدت سه ماه تمام وزن خود را کاهش دهند.
این مسئله غیر ممکن نیست، اما همه چیز به این بستگی دارد که فرد برای از دست دادن این مقدار وزن در سه ماه، چه رژیم غذایی را رعایت میکند. به این ترتیب، تصور کنید کسی در چند سال گذشته میخواهد شغلی را راهاندازی کند، اما همیشه دلیلی برای عقب انداختن آن پیدا کردهاند، ولی حالا احساس اضطرار میکنند. اینگونه افراد با احساس اضطرار خود، شب و روز کار میکنند و فقط یک ساعت در طول شبانهروز میخوابند.
شاید بدون شک احساس کنید که بالاخره همه چیز در مسیر درست پیش میرود، اما تا کی میتوانید سرعت خود را حفظ کنید؟
هنگامی که دچار فرسودگی شغلی میشوید و سود شما به تدریج از بین میرود و در نهایت، احساس بیقراری و بیانگیزگی میکنید. به همین دلیل، شما باید یک جدول زمانی واقعبینانه برای اهداف خود حفظ کنید و به یاد داشته باشید که شما در حال عادت کردن به یک تغییر در زندگی خود هستید و این مسئله زمانبر است.
در این میان، از طریق تکنیکهای مدیتیشن و تمرکز، مراقب سلامت روان خود باشید.
۷ – ارتش یک نفره بودن
با توجه به اینکه اعتماد به دیگران برای شما دشوار است یا میخواهید شکست خود را پنهان کنید، باید بدانید که خلوت کردن و بیشتر در تنهایی فرو رفتن، یک ماده اولیه برای فاجعه است. یک دلیل وجود دارد که بهترینها در بین ما، مربی و معلم دارند. دیدن چیزها از منظر دیگری مفید است، به خصوص اگر این کار از عهده یک متخصص در رسیدن به همان اهدافی که برای خود تعیین کردهاید، بر بیاید.
اغلب اوقات، وقتی منزوی میشوید، ممکن است برداشت شما از اتفاقات افتاده در اطرافتان تغییر کند و در این میان، حتی ممکن است تنها چیزی که از دست بدهید، این باشد که اجرای یک ایده همراه شخص دیگر را از دست بدهید. هرچند، شما به دیگر افراد در ایدههای خود نیاز هم ندارید، اما صحبت کردن با دیگران فوایدی هم میتواند داشته باشد. بنابراین بار خود را به تنهایی تحمل نکنید و خارج از احساس بیانگیزگی خود، نتایج کارهای شما هم میتواند تحت تأثیر قرار گیرد.
استراتژیهای مفید برای رهایی از بیانگیزگی
اولین قدمی که میتوانید برای رهایی از احساس بیانگیزگی بردارید، آغاز به توجه کردن به چیزهایی است که پیش از این از آنها غافل بودهاید و همچنین نقشهای برای آنها نداشتهاید.
چه یک جدول زمانی غیرواقعی برای خودتان تنظیم کنید و چه با یک عقبگرد پیشبینی نشده روبهرو شوید، باید خودتان را با شرایط جدید که تغییر کرده است، تطبیق دهید و این به شما امکان میدهد به گذشته فکر نکنید تا بتوانید به آینده برسید.
احساس درماندگی و ناامیدی انگیزه شما را از بین میبرد. با کسب بینش و دانش کافی، این اجازه را به خود میدهید که برای رسیدن به موفقیت بیشتر تلاش کنید و به یاد داشته باشید که اگر شما کارهایی را که نتایج بدی در گذشته داشتهاند، تغییر دهید، گذشته شما آیندهتان را دیکته نخواهد کرد.