حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان نوشت:
۱- «برتراند راسل» فیلسوف بلندآوازه انگلیسی میگوید:
«از حماقت کسانی تعجب میکنم که در میان دهها راه پیش روی، دقیقا همان راهی را انتخاب میکنند که بینتیجه بودن آن را بارها آزمودهاند»؟! بدون آنکه قصد اهانت داشته باشیم و تنها به عنوان یک واقعیت بدیهی و انکارناپذیر باید گفت کسانی که این روزها و بعد از آنهمه خسارتی که از زورگویی و باجخواهی آمریکا متحمل شدهایم، هنوز هم ترجیعبند «مذاکره با آمریکا» را بر زبان دارند، در اوج حماقت هستند و صد البته «حماقت» خوشبینانهترین توصیفی است که میتوان درباره آنها بر زبان و قلم آورد! وگرنه حال و هوای آنان با «خیانت» و «وطنفروشی» و تحمیل فقر و تنگدستی به ملت، بسیار شبیهتر از حماقت است! چرا؟ بخوانید و خود قضاوت کنید!
۲- ماجرا نه پیچیده است که درک آن به اذهان ژرفاندیش نیاز داشته باشد و نه پنهان است که برای فهم آن، دسترسی به اسناد سری و طبقهبندی شده، ضرورت داشته باشد! بلکه ماجرا فقط با مروری گذرا به رخدادهایی که طی چند سال گذشته و مخصوصاً طی ۷ سالی که از عمر دولت کنونی میگذرد با آن روبهرو بودهایم به آسانی قابل فهم است.
مقامات آمریکایی -چه دموکرات و چه جمهوریخواه- بارها به صراحت اعلام کرده و میکنند که ایران را دشمن خود میدانند و مقابله با موجودیت آن را به عنوان یک خط استراتژیک در دستور کار دارند و تاکید ورزیده و میورزند که تغییر دولتها در آمریکا در این خط استراتژیک تغییری ایجاد نمیکند. آمریکا طی ۴۱ سال گذشته هیچ فرصتی را برای تحقق این آرزوی -بخوانید برباد رفته- خود نیز از دست نداده است.
۳- « تحریم» یکی از اهرمهای آمریکا و متحدان اروپایی آن برای مقابله با ایران اسلامی است. این حربه اگرچه از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علیه کشورمان به کار گرفته شده است ولی دشمن بعد از ناکامی در عرصه نظامی و... این حربه را با شدت و دامنه گستردهتری به کار گرفته است. اکنون باید پرسید، آیا تصور دست کشیدن دشمن از این حربه، احمقانه نیست؟! حربهای که علیرغم معاهده برجام نه فقط از آن دست نکشید بلکه هر از چندگاه نیز تحریمهای جدیدتری را به آن اضافه کرد. کافی است نگاهی هرچند گذرا بر تحریمهایی که در فاصله زمانی پس از تصویب برجام تاکنون به میدان آوردهاند داشته باشیم و این واقعیت تلخ را هم به آن ضمیمه کنیم که آمریکا و اروپا به هیچ یک از تعهدات برجامی خود عمل نکردهاند! اکنون سؤال این است که آیا دلبستن به مذاکره برای لغو تحریمها از سوی آمریکا مصداق بارز حماقت یا خیانت و یا به قول رئیسجمهور، دیوانگی نیست؟!
۴- دشمن فقط هنگامی اسلحه تحریم را کنار میگذارد که از کارآمد بودن و تاثیر آن ناامید شود و این ناامیدی هنگامی به دشمن دست میدهد که ببیند مسئولان کشورمان امور اقتصادی و معیشت مردم را به مذاکره و -با عرض پوزش- التماس برای لغو تحریمها گره نزدهاند و با تکیه بر ظرفیتها و امکانات فراوان داخلی درپی عبور از تنگناها و رونق بخشیدن به اقتصاد ملی و کسب و کار ملت هستند. تنها در این حالت است که تحریمها از اثر میافتند و زمینه برای رشد اقتصادی و آسانی معیشت مردم فراهم میشود. بیتردید، در آن حالت به جای اینکه منتظر گشایش از سوی آمریکا باشیم (بخوانید از گرگ انتظار چوپانی داشته باشیم)! آمریکا در مقابل ما به التماس خواهد افتاد. مگر تحریم بنزین با تولید داخلی آن شکست نخورد و آمریکا اصرار نکرد که تحریم بنزین را حذف کرده و خواستار واردات آن از جانب ایران نشد؟!
و یا مگر تولید داخلی اورانیوم ۲۰ درصد مورد نیاز رادیو ایزوتوپها به تحریم آن از سوی آمریکا پایان نداد؟! و...
۵- رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر اعضای شورای هماهنگی اقتصادی کشور با ایشان با تأکید بر اینکه برای علاج تحریمها دو مسیر «خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» وجود دارد، فرمودند: « البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید» حضرت آقا، راهحل را در بیاثر کردن تحریمها دانسته و گفتند: «اگر با تلاش و ابتکار و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بهتدریج دست از تحریم برخواهد داشت». البته به قول حضرت ایشان «ما ظرفیتها و تواناییهای فراوانی برای بیاثر کردن تحریمها داریم، به شرط آنکه بخواهیم و همت کنیم و به دل مشکلات برویم».
۶- ماجرا بسیار روشن و بدیهیتر از آن است که قابل درک نباشد و نمیتوان باور کرد، کسانی که حل مشکلات اقتصادی و تامین معیشت مردم را به مذاکره با آمریکا گره میزنند، از درک این نکته بدیهی عاجز باشند! از این روی نباید نفوذ برخی از عوامل دشمن و القای تحلیلها و آدرسهای غلط به شماری از مسئولان در پوشش مشاوره! و... را نادیده گرفت! و نباید از فتنهای که دشمن از این طریق تدارک دیده و سختی معیشت و گرانی و تورم و بیکاری و... مردم مظلوم این مرز و بوم را نشانه رفته است غافل بود و... بالاخره به قول شاعر متعهد کشورمان، برادر مهدی علمدار؛
فتنه شاید کنج پستوی کسی لای کتابی
فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد