جوان ۲۹ ساله اهل روستای بالاگفشه لشت نشا که درگیری خونین یک عروسی به قتل رسیده بود روز گذشته به خاک سپرده شد. حال دو تن از مصدومان وخیم است. خانواده مقتول جزئیات ماجرای قتل را شرح دادند.
به گزارش رکنا، ساعت نه و نیم شب سوم آبان ماه، صدای ساز و دهل در یک جشن عروسی در روستای شیخان گفشه بخش لشت نشا گیلان؛ ناگهان جایش را به صدای جیغ و وحشت و فریاد داد.
درگیری دسته جمعی در عروسی تنها در عرض چند دقیقه بساط جشن را بر هم زد و به خاک و خون کشید. چند نفر را راهی بیمارستان کرد و جان یک نفر گرفته شد.
بماند که شاید عدهای از شرکت کنندگان در تجمع جشن هم بعدا به دلیل ابتلا به کرونا به دردسر بیفتند!
دایی مقتول: جنجال از دعوای بچهها شروع شد
ظهر روز یکشنبه، قرار است تا دقایقی دیگر جسد رضا عابدین زاده که در جشن عروسی به قتل رسیده است به خاک سپرده شود.
اهالی روستای بالاگفشه پشت در خانه پدری رضا جمع شده اند و منتظرند جسد از سردخانه پزشکی قانونی برای خاکسپاری و تشییع منتقل شود.
دایی رضا هم تا دقایقی دیگر در مراسم تشییع جنازه خواهرزاده اش حاضر خواهد شد. اما قبل از رفتن در گفتگو با خبرنگار ما در مورد حادثه میگوید: «آن شب رضا به عروسی خواهر زن عمویش رفته بود. درگیری در عروسی از دعوای دو نوجوان کم سن و سال آغاز شده بود. همان موقع بزرگترها سر رسیدند و به جانبداری از آن دو نوجوان با هم درگیر شدند. رضا که دیده بود عدهای با هم گلاویز شده ند برای اینکه قائله را فیصله دهد به محل درگیری رفته بود. گفته بود آنها دوستان من هستند و شاید به حرف گوش دهند و دعوا را تمام کنند. درگیری شدت گرفته بود و یک جوان با چاقو به قلب رضا زده بود.»
دایی رضا در ادامه گفت: «خواهر زاده ام فقط برای میانجیگری وارد دعوا شده بود. به جز او چند نفر دیگر هم وارد درگیری شده بودند و زخمی شدند. او اهل دعوا و شرارت نبود.»
در لشت نشا، همه جا حرف از عروسی مرگبار شیخان گفشه است.
یکی از اهالی میگوید: «عروسی نبود. یک جنگ تمام عیار بود! فردی که رضا را به قتل رساند، عدهای دیگر را هم زخمی کرد. بعد جلوی در بیمارستان پورسینای رشت که مصدومان به آنجا منتقل شده بودند رفته بود. عدهای از اهالی روستا هم برای پیگیری حال مصدومان آنجا تجمع کرده بودند. همان جا متهم توسط ماموران پلیس دستگیر شد.»
مقتول فقط برای هدیه دادن دقایقی به عروسی رفت
همسایه خانه مقتول وقوع حادثه را اینطور تشریح کرد: «خانه ما در مجاورت منزل مقتول است. رضا اهل روستای بالا گفشه بود، اما بعد از ازدواج ساکن شیخان گفشه شده بود که با زادگاه او حدود دو کیلومتر فاصله دارد. او کشاورزی و کار آزاد میکرد. روز حادثه هم در خانه ما مشغول حفر چاه بود. رضا کارگر خیلی زحمتکشی بود. آن روز به من گفت حتما باید چند دقیقه هم شده در عروسی شرکت کند. میگفت صاحب مجلس در عروسی من شرکت کرده و هدیه داده و من باید برای هدیه دادن به آنها بروم. اما همسر و دختر سه ساله اش را به خاطر شیوع کرونا با خود به عروسی نبرد.»
او در ادامه گفت: «بعد از دستگیری متهم وقتی امروز داشتند او را به دادگستری لشت نشا منتقل میکردند عدهای از اهالی بالا گفشه که دوستان رضا و بقیه مصدومین بودند در خیابان جمع شدند. آنها خیلی عصبانی بودند، اما ماموران آنها را متفرق کردند. شنیده ایم که حال دو نفر از مصدومان وخیم است و در آی سیو بستری هستند.»
ورود اراذل و اوباش به عروسی شایعه بود
در حالی که در ابتدا شایعه شده بود که عدهای اراذل و اوباش وارد عروسی شده بودند و زنان و کودکان را کتک زده بودند، ساعتی بعد از وقوع جنایت محمد قربان پور دهیار روستای شیخان گفشه ضمن تکذیب این خبر گفت: «ورود اوباش به داخل عروسی و کتک خوردن کودکان و زنان را تکذیب میکنم. این درگیری و چاقوکشی و جنایت، بیرون از عروسی اتفاق افتاده بود.»
به گزارش رکنا، ساعت نه و نیم شب سوم آبان ماه، صدای ساز و دهل در یک جشن عروسی در روستای شیخان گفشه بخش لشت نشا گیلان؛ ناگهان جایش را به صدای جیغ و وحشت و فریاد داد.
درگیری دسته جمعی در عروسی تنها در عرض چند دقیقه بساط جشن را بر هم زد و به خاک و خون کشید. چند نفر را راهی بیمارستان کرد و جان یک نفر گرفته شد.
بماند که شاید عدهای از شرکت کنندگان در تجمع جشن هم بعدا به دلیل ابتلا به کرونا به دردسر بیفتند!
دایی مقتول: جنجال از دعوای بچهها شروع شد
ظهر روز یکشنبه، قرار است تا دقایقی دیگر جسد رضا عابدین زاده که در جشن عروسی به قتل رسیده است به خاک سپرده شود.
اهالی روستای بالاگفشه پشت در خانه پدری رضا جمع شده اند و منتظرند جسد از سردخانه پزشکی قانونی برای خاکسپاری و تشییع منتقل شود.
دایی رضا هم تا دقایقی دیگر در مراسم تشییع جنازه خواهرزاده اش حاضر خواهد شد. اما قبل از رفتن در گفتگو با خبرنگار ما در مورد حادثه میگوید: «آن شب رضا به عروسی خواهر زن عمویش رفته بود. درگیری در عروسی از دعوای دو نوجوان کم سن و سال آغاز شده بود. همان موقع بزرگترها سر رسیدند و به جانبداری از آن دو نوجوان با هم درگیر شدند. رضا که دیده بود عدهای با هم گلاویز شده ند برای اینکه قائله را فیصله دهد به محل درگیری رفته بود. گفته بود آنها دوستان من هستند و شاید به حرف گوش دهند و دعوا را تمام کنند. درگیری شدت گرفته بود و یک جوان با چاقو به قلب رضا زده بود.»
دایی رضا در ادامه گفت: «خواهر زاده ام فقط برای میانجیگری وارد دعوا شده بود. به جز او چند نفر دیگر هم وارد درگیری شده بودند و زخمی شدند. او اهل دعوا و شرارت نبود.»
در لشت نشا، همه جا حرف از عروسی مرگبار شیخان گفشه است.
یکی از اهالی میگوید: «عروسی نبود. یک جنگ تمام عیار بود! فردی که رضا را به قتل رساند، عدهای دیگر را هم زخمی کرد. بعد جلوی در بیمارستان پورسینای رشت که مصدومان به آنجا منتقل شده بودند رفته بود. عدهای از اهالی روستا هم برای پیگیری حال مصدومان آنجا تجمع کرده بودند. همان جا متهم توسط ماموران پلیس دستگیر شد.»
مقتول فقط برای هدیه دادن دقایقی به عروسی رفت
همسایه خانه مقتول وقوع حادثه را اینطور تشریح کرد: «خانه ما در مجاورت منزل مقتول است. رضا اهل روستای بالا گفشه بود، اما بعد از ازدواج ساکن شیخان گفشه شده بود که با زادگاه او حدود دو کیلومتر فاصله دارد. او کشاورزی و کار آزاد میکرد. روز حادثه هم در خانه ما مشغول حفر چاه بود. رضا کارگر خیلی زحمتکشی بود. آن روز به من گفت حتما باید چند دقیقه هم شده در عروسی شرکت کند. میگفت صاحب مجلس در عروسی من شرکت کرده و هدیه داده و من باید برای هدیه دادن به آنها بروم. اما همسر و دختر سه ساله اش را به خاطر شیوع کرونا با خود به عروسی نبرد.»
او در ادامه گفت: «بعد از دستگیری متهم وقتی امروز داشتند او را به دادگستری لشت نشا منتقل میکردند عدهای از اهالی بالا گفشه که دوستان رضا و بقیه مصدومین بودند در خیابان جمع شدند. آنها خیلی عصبانی بودند، اما ماموران آنها را متفرق کردند. شنیده ایم که حال دو نفر از مصدومان وخیم است و در آی سیو بستری هستند.»
ورود اراذل و اوباش به عروسی شایعه بود
در حالی که در ابتدا شایعه شده بود که عدهای اراذل و اوباش وارد عروسی شده بودند و زنان و کودکان را کتک زده بودند، ساعتی بعد از وقوع جنایت محمد قربان پور دهیار روستای شیخان گفشه ضمن تکذیب این خبر گفت: «ورود اوباش به داخل عروسی و کتک خوردن کودکان و زنان را تکذیب میکنم. این درگیری و چاقوکشی و جنایت، بیرون از عروسی اتفاق افتاده بود.»