مهدی رحمتی دروازهبان سابق استقلال و تیمملی برای همیشه از دنیای بازیکن خداحافظی کرد.
به گزارش خبرآنلاین، به همین بهانه مرور میکنیم جملات به یادماندنی مهدی در فوتبال را؛
*بوفون تا هر سن و سالی که فوتبالی بازی کند، من هم تا آن زمان بازی میکنم. (بوفون هنوز هم بازی میکند)
*تا عمر دارم سمت امیر قلعه نویی نمیروم! (البته بعدها او سمت سرمربی سپاهان رفت)
*قلعهنویی در رختکن رکیکترین حرفها را زد و من هم جوابش را دادم! چیزهایی شنیدم که نمیتوانستم هضم کنم.
*قلعهنویی میگفت پول گرفتی از باشگاه، گفتم پول نگرفتم که از شما فحش بشنوم!
*سیدجلال در دربی از پشت نامردی من را زد. به او گفتم نامردی!
*از من پیش شفر اژدهای هفت سر ساخته بودند.
*نفرین خانواده ام تا ابد دنبال کسانی است که به دروغ تخریبم کردند. (وقتی بعضیها ادعا میکردند رحمتی عامل جداییشان از استقلال بوده)
*می خواستم برای قلعه نویی گل ببرم، اما دلیلش را نمیگویم، چون برای استقلال بد است!
*هر زمان بخواهند با جان و دل در خدمت تیم ملی هستم. (یک سال بعد از خداحافظی موقت از تیم ملی)
*از یک تعداد افراد نه من میگذرم و نه خانوادهام، چون این افراد نان و نمک خانواده من را خوردند و نمکدان شکستند. (در واکنش به کنایه بعضی از همبازیانش)
*مظلومی مگر اسم آورد که من به خانه فرهاد مجیدی رفتم و با او حرف زدم تا جانشینش شود؟ همان موقع هم گفتم اسم بیاورد تا جواب بدهم.
*من بیشترین مشاورهها را به عنوان بازیکن بزرگتر به آقای قلعهنویی میدادم. او من را قبول داشت! (البته که دعواهای دو طرف خلاف این را ثابت کرد)
*من در ارنج استقلال دخالت میکنم؟ یک مربی این را بگوید قبول میکنم. (در واکنش به شایعات همیشگی)
*با سه هوادار درگیر شدم، چون به من فحش دادند. اول کری بود، بعد توهین و فحش. سه نفر بودند و درگیر شدیم. در دعوا هم ممکن است دو تا بخوری و یکی بزنی. (بعد از انتشار تصویری از ورم چشمش)
*شبی که با منصوریان روی خط برنامه ۹۰ دعوایم شد، ۲۰ بار به او زنگ زده بودم، ولی جواب نداد. منصوریان دو روز بعد به همسرم زنگ زد و قسم خورد من نگفتهام رحمتی در تمرین استقلال شرکت نکند. (اشاره به فصلی که رحمتی و جباری کنار گذاشته شدند و بعدها ادعا شد منصوریان گفته بود رحمتی از استقلال اخراج شود و افتخاری هم گفته بود مجتبی جباری)
*حق سیدحسین حسینی بود که در جام جهانی روسیه حاضر باشد! (در اوج شایعات و اختلافات)
*آقای حسینی چطور یک روز به من پیام میدادی که الگویت هستم؟ (بعد از کنایههای حسینی به او در فضای مجازی)
*روزی که فکر کنم مثمرثمر نیستم از فوتبال خداحافظی میکنم.
*کیروش هر جا بوده به عنوان نفر دوم کار کرده. پیشنهاد میدهم یک ایرانی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند و کی روش را به عنوان دستیار کنارش قرار دهد، ببینند چه میشود و ایرانی چه کار میکند. (قبل از سه بازی آخر ایران در مقدماتی جام جهانی برزیل که شاید رحمتی فکر میکرد تیم ملی حذف شود)
*آقای کیروش اینجا (در شهرک غرب) همسایه ماست. هر اتفاقی بیفتد ما اینجا میتوانیم از هم بپرسیم یا با خبر باشیم. مثلا خود شما هم که چند شب پیش خانه اش بودید، خبرش به ما رسیده! (کنایه به عادل فردوسی پور)
با اطرافیان قلعه نویی همکلام نمیشدم، چون چاپلوس بودند!
*چون در تلویزیون برای ناصر حجازی گریه کردم قلعهنویی من را از استقلال کنار گذاشت! خودش به من گفت در برنامه خط قرمز برای ناصر حجازی گریه میکنی!
*بوفون تا هر سن و سالی که فوتبالی بازی کند، من هم تا آن زمان بازی میکنم. (بوفون هنوز هم بازی میکند)
*تا عمر دارم سمت امیر قلعه نویی نمیروم! (البته بعدها او سمت سرمربی سپاهان رفت)
*قلعهنویی در رختکن رکیکترین حرفها را زد و من هم جوابش را دادم! چیزهایی شنیدم که نمیتوانستم هضم کنم.
*قلعهنویی میگفت پول گرفتی از باشگاه، گفتم پول نگرفتم که از شما فحش بشنوم!
*سیدجلال در دربی از پشت نامردی من را زد. به او گفتم نامردی!
*از من پیش شفر اژدهای هفت سر ساخته بودند.
*نفرین خانواده ام تا ابد دنبال کسانی است که به دروغ تخریبم کردند. (وقتی بعضیها ادعا میکردند رحمتی عامل جداییشان از استقلال بوده)
*می خواستم برای قلعه نویی گل ببرم، اما دلیلش را نمیگویم، چون برای استقلال بد است!
*هر زمان بخواهند با جان و دل در خدمت تیم ملی هستم. (یک سال بعد از خداحافظی موقت از تیم ملی)
*از یک تعداد افراد نه من میگذرم و نه خانوادهام، چون این افراد نان و نمک خانواده من را خوردند و نمکدان شکستند. (در واکنش به کنایه بعضی از همبازیانش)
*مظلومی مگر اسم آورد که من به خانه فرهاد مجیدی رفتم و با او حرف زدم تا جانشینش شود؟ همان موقع هم گفتم اسم بیاورد تا جواب بدهم.
*من بیشترین مشاورهها را به عنوان بازیکن بزرگتر به آقای قلعهنویی میدادم. او من را قبول داشت! (البته که دعواهای دو طرف خلاف این را ثابت کرد)
*من در ارنج استقلال دخالت میکنم؟ یک مربی این را بگوید قبول میکنم. (در واکنش به شایعات همیشگی)
*با سه هوادار درگیر شدم، چون به من فحش دادند. اول کری بود، بعد توهین و فحش. سه نفر بودند و درگیر شدیم. در دعوا هم ممکن است دو تا بخوری و یکی بزنی. (بعد از انتشار تصویری از ورم چشمش)
*شبی که با منصوریان روی خط برنامه ۹۰ دعوایم شد، ۲۰ بار به او زنگ زده بودم، ولی جواب نداد. منصوریان دو روز بعد به همسرم زنگ زد و قسم خورد من نگفتهام رحمتی در تمرین استقلال شرکت نکند. (اشاره به فصلی که رحمتی و جباری کنار گذاشته شدند و بعدها ادعا شد منصوریان گفته بود رحمتی از استقلال اخراج شود و افتخاری هم گفته بود مجتبی جباری)
*حق سیدحسین حسینی بود که در جام جهانی روسیه حاضر باشد! (در اوج شایعات و اختلافات)
*آقای حسینی چطور یک روز به من پیام میدادی که الگویت هستم؟ (بعد از کنایههای حسینی به او در فضای مجازی)
*روزی که فکر کنم مثمرثمر نیستم از فوتبال خداحافظی میکنم.
*کیروش هر جا بوده به عنوان نفر دوم کار کرده. پیشنهاد میدهم یک ایرانی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند و کی روش را به عنوان دستیار کنارش قرار دهد، ببینند چه میشود و ایرانی چه کار میکند. (قبل از سه بازی آخر ایران در مقدماتی جام جهانی برزیل که شاید رحمتی فکر میکرد تیم ملی حذف شود)
*آقای کیروش اینجا (در شهرک غرب) همسایه ماست. هر اتفاقی بیفتد ما اینجا میتوانیم از هم بپرسیم یا با خبر باشیم. مثلا خود شما هم که چند شب پیش خانه اش بودید، خبرش به ما رسیده! (کنایه به عادل فردوسی پور)
با اطرافیان قلعه نویی همکلام نمیشدم، چون چاپلوس بودند!
*چون در تلویزیون برای ناصر حجازی گریه کردم قلعهنویی من را از استقلال کنار گذاشت! خودش به من گفت در برنامه خط قرمز برای ناصر حجازی گریه میکنی!