مشرق: همه چیز از یک بی سلیقگی بزرگ شروع شد. یک بی سلیقگی بزرگ که جشن بزرگ انقلاب ایران را به اخبار طنز سایت های خارجی بدل کرد.
روز گذشته در سی و سومین سالگرد ورود رهبر کبیر انقلاب به کشور مراسم استقبال نمادینی ترتیب داده شد که ساعاتی پس از انتشار تصاویر آن به خبر اول بسیاری از سایت های جهان تبدیل شد و متاسفانه در بخش اخبار طنز بسیاری از سایت های معاند جای گرفت. داستان از یک بی سلقگی بزرگ شروع شد.
برگزار کنندگان بزرگداشت 12 بهمن ، سالروز ورود حضرت امام ، به کشور ، در یک بی سلیقگی تمام ، ماکت هایی از تمثال حضرت امام را به بدترین صورت ممکن تهیه کرده و همین ماکت به جای ایشان از هواپیماهایی در فردوگاه های شهر های مختلف کشور پیاده شده و در مکان های جلوس آن رهبر گرانقدر هم جلوس کردند ، به گونه ای که ترکیبی نامانوس را به بینندگان القاء می کرد. این کار در مکان های مختلف در مکان جلوس حضرت امام در بهشت زهرا و یا مدرسه رفاه هم تکرار شد و جالب اینکه برخی از مقامات با این ماکت هم عکس یادگاری گرفتند .
اکنون با گذشت یک روز از مراسم استقبالی که جشن بزرگ تاریخ انقلاب را دستاویز هجو و طعنه رسانه های اپوزسیون خارج نشین قرار داد ، انتظار می رود که مقامات مسئول واکنش نشان داده و از برگزاری مراسمات مشابه ای که موجب وهن ساحت حضرت مقدس حضرت امام (ره ) است ، جلوگیری کنند . چرا که مردم شریف و انقلابی ایران از هر اقدامی که خدای ناکرده جسارتی به ساحت حضرت امام حتی تلقی هم بشود ، ناراحت و نگران خواهند شد و این مساله از مسائلی است که نظر به حساسیت مردم نسبت به آن لازم است که با دقت و احتیاط فراوان با آن برخورد می شد. چنین بی دقتی هایی اگر از سوی مقامات و نهادهای انقلابی حتی به صورت سهوی هم انجام شود ، تبعاتی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت .
این در حالی است که 12بهمن هر سال بهار انقلاب اسلامی ایران است که در طول این سال ها با جشن های ملی در سراسر کشور گرامی داشته می شدند. البته درست است که ما عموما در کشورمان جشن های ملی و مذهبی را به خوبی برگزار نمی کنیم و هر ساله برنامه هایمان برای دهه فجر یا ایام نورز به نور افشانی شبانه و نصب پرچم و چراغانی کردن خیابان ها خاتمه می یابد . اما در برگزاری همین مراسم های نمادین در فراز های مهم تاریخ کشورمان هم در نهایت بی سلیقگی و بی نظمی ظاهر می شویم.
مراسم سی و سومین سالگرد ورود امام خمینی(ره) به مدرسه رفاه صبح روز چهارشنبه با حضور حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در مدرسه رفاه برگزار شد.
حقیقتاً آیا امام با روحیه ای که حتی اجازه نمی داد پس از کلاس درسش، شاگردانش در کوچه پی اش بیایند و طرح مسئله کنند تا شائبه مرید و مرادبازی پیش نیاید، امامی که در یک خانه محقر به شیوه اکثر مراجع تقلید زندگی می کرد و زمان درگذشتش همچون علی (ع) ، مالی برای خود کنار نگذاشته بود و یک درصد اجازه تشریفات نمی داد، 12 بهمن 1390 روحش از بابت چنین حرکتی خوشحال شد؟ اصولاً چنین مراسم هایی که ظاهرا در چندین فرودگاه در سراسر کشور برگزار شده، چه کمکی به شکوه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می کند؟ آیا اداره بهتر و کارآمدتر مملکت و رساندن ایران به جایگاه حقیقی اش به جای چنین برنامه هایی، روح امام را شاد نمی سازد و در برقراری نظام موثرتر از چنین رفتارهایی نیست؟
حال اگر بنا بر برگزاری چنین مراسمی به عنوان افتتاحیه دهه فجر سی و سومین سالگرد نظام بود، چرا همچون مراجع که پس از فوتشان، قاب عکسی از ایشان قرار داده می شود، مراسم با قرار دادن قاب عکسی از امام، برگزار نشد و چرا ماکت ایستاده و نشسته مقوایی امام (ره) به نمایش درآمد و زمینه لازم را فراهم کرد تا رسانه های بیگانه از دیروز سوژه به تمسخر گرفتن پیر جماران را به دست آورند؟ آیا جز این است که عده ای امام را دوست دارند، به شرط اینکه مقوایی اش باشد و بتوان از میان سخنرانی هایش، بالا و پایین را به هم پیوند داد و خیلی کارها را کرد؟!
ساختن یک امام مقوایی و قرار دادن در اتاق مدرسه رفاه که امام روزی در آن بوده، در سطح خلاقیت کودکان دبستانی مدرسه رفاه پذیرفته است و ظاهرا سالها به این شکل عمل می شده، اما تبدیل چنین مراسمی به مراسم ملی با حضور وزیر و نشان دادن آن از رسانه ملی پایین آوردن شان امام نبود؟ دریغا از کج سلیقگی ها و بی تدبیری ها و شاید ...
اگر تا کنون این بی نظمی در مراسمی چون اهدای جام قهرمان لیگ ما را آزار می داد که جام را به دست هواداران می دادیم تا کاپیتان تیم یا برای پرده برداری از خودروهای پاک در حضور رئیس جمهور پرده روی خودروها را به بادکنک می بندیم تا به هوا بروداین بار اما بی نظمی در یک مراسم کوچک که بخشی از مردم کشور را مخاطب قرار می داد روی نداده است. واقعا هنوز هم همه چیز به شوخی می ماند. نگاهی به تصاویر بیندازید. شوخی بی موردی با مهم ترین اتفاق و فراز تاریخ معاصر کشورمان که حاصل جانفشانی توده های مردم کشورمان در بهمن 57 بود.
یعنی امکان دارد که چنین سهل انگاری هایی آخرین آنان باشد و رسانه ها مجبور نباشند که مجددا چنین سهل انگاری هایی را گوشزد کنند؟
روز گذشته در سی و سومین سالگرد ورود رهبر کبیر انقلاب به کشور مراسم استقبال نمادینی ترتیب داده شد که ساعاتی پس از انتشار تصاویر آن به خبر اول بسیاری از سایت های جهان تبدیل شد و متاسفانه در بخش اخبار طنز بسیاری از سایت های معاند جای گرفت. داستان از یک بی سلقگی بزرگ شروع شد.
برگزار کنندگان بزرگداشت 12 بهمن ، سالروز ورود حضرت امام ، به کشور ، در یک بی سلیقگی تمام ، ماکت هایی از تمثال حضرت امام را به بدترین صورت ممکن تهیه کرده و همین ماکت به جای ایشان از هواپیماهایی در فردوگاه های شهر های مختلف کشور پیاده شده و در مکان های جلوس آن رهبر گرانقدر هم جلوس کردند ، به گونه ای که ترکیبی نامانوس را به بینندگان القاء می کرد. این کار در مکان های مختلف در مکان جلوس حضرت امام در بهشت زهرا و یا مدرسه رفاه هم تکرار شد و جالب اینکه برخی از مقامات با این ماکت هم عکس یادگاری گرفتند .
اکنون با گذشت یک روز از مراسم استقبالی که جشن بزرگ تاریخ انقلاب را دستاویز هجو و طعنه رسانه های اپوزسیون خارج نشین قرار داد ، انتظار می رود که مقامات مسئول واکنش نشان داده و از برگزاری مراسمات مشابه ای که موجب وهن ساحت حضرت مقدس حضرت امام (ره ) است ، جلوگیری کنند . چرا که مردم شریف و انقلابی ایران از هر اقدامی که خدای ناکرده جسارتی به ساحت حضرت امام حتی تلقی هم بشود ، ناراحت و نگران خواهند شد و این مساله از مسائلی است که نظر به حساسیت مردم نسبت به آن لازم است که با دقت و احتیاط فراوان با آن برخورد می شد. چنین بی دقتی هایی اگر از سوی مقامات و نهادهای انقلابی حتی به صورت سهوی هم انجام شود ، تبعاتی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت .
این در حالی است که 12بهمن هر سال بهار انقلاب اسلامی ایران است که در طول این سال ها با جشن های ملی در سراسر کشور گرامی داشته می شدند. البته درست است که ما عموما در کشورمان جشن های ملی و مذهبی را به خوبی برگزار نمی کنیم و هر ساله برنامه هایمان برای دهه فجر یا ایام نورز به نور افشانی شبانه و نصب پرچم و چراغانی کردن خیابان ها خاتمه می یابد . اما در برگزاری همین مراسم های نمادین در فراز های مهم تاریخ کشورمان هم در نهایت بی سلیقگی و بی نظمی ظاهر می شویم.
مراسم سی و سومین سالگرد ورود امام خمینی(ره) به مدرسه رفاه صبح روز چهارشنبه با حضور حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در مدرسه رفاه برگزار شد.
حقیقتاً آیا امام با روحیه ای که حتی اجازه نمی داد پس از کلاس درسش، شاگردانش در کوچه پی اش بیایند و طرح مسئله کنند تا شائبه مرید و مرادبازی پیش نیاید، امامی که در یک خانه محقر به شیوه اکثر مراجع تقلید زندگی می کرد و زمان درگذشتش همچون علی (ع) ، مالی برای خود کنار نگذاشته بود و یک درصد اجازه تشریفات نمی داد، 12 بهمن 1390 روحش از بابت چنین حرکتی خوشحال شد؟ اصولاً چنین مراسم هایی که ظاهرا در چندین فرودگاه در سراسر کشور برگزار شده، چه کمکی به شکوه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می کند؟ آیا اداره بهتر و کارآمدتر مملکت و رساندن ایران به جایگاه حقیقی اش به جای چنین برنامه هایی، روح امام را شاد نمی سازد و در برقراری نظام موثرتر از چنین رفتارهایی نیست؟
حال اگر بنا بر برگزاری چنین مراسمی به عنوان افتتاحیه دهه فجر سی و سومین سالگرد نظام بود، چرا همچون مراجع که پس از فوتشان، قاب عکسی از ایشان قرار داده می شود، مراسم با قرار دادن قاب عکسی از امام، برگزار نشد و چرا ماکت ایستاده و نشسته مقوایی امام (ره) به نمایش درآمد و زمینه لازم را فراهم کرد تا رسانه های بیگانه از دیروز سوژه به تمسخر گرفتن پیر جماران را به دست آورند؟ آیا جز این است که عده ای امام را دوست دارند، به شرط اینکه مقوایی اش باشد و بتوان از میان سخنرانی هایش، بالا و پایین را به هم پیوند داد و خیلی کارها را کرد؟!
ساختن یک امام مقوایی و قرار دادن در اتاق مدرسه رفاه که امام روزی در آن بوده، در سطح خلاقیت کودکان دبستانی مدرسه رفاه پذیرفته است و ظاهرا سالها به این شکل عمل می شده، اما تبدیل چنین مراسمی به مراسم ملی با حضور وزیر و نشان دادن آن از رسانه ملی پایین آوردن شان امام نبود؟ دریغا از کج سلیقگی ها و بی تدبیری ها و شاید ...
اگر تا کنون این بی نظمی در مراسمی چون اهدای جام قهرمان لیگ ما را آزار می داد که جام را به دست هواداران می دادیم تا کاپیتان تیم یا برای پرده برداری از خودروهای پاک در حضور رئیس جمهور پرده روی خودروها را به بادکنک می بندیم تا به هوا بروداین بار اما بی نظمی در یک مراسم کوچک که بخشی از مردم کشور را مخاطب قرار می داد روی نداده است. واقعا هنوز هم همه چیز به شوخی می ماند. نگاهی به تصاویر بیندازید. شوخی بی موردی با مهم ترین اتفاق و فراز تاریخ معاصر کشورمان که حاصل جانفشانی توده های مردم کشورمان در بهمن 57 بود.
یعنی امکان دارد که چنین سهل انگاری هایی آخرین آنان باشد و رسانه ها مجبور نباشند که مجددا چنین سهل انگاری هایی را گوشزد کنند؟
بابا به خدا يكي ندونه فكر ميكنه دارين خمينيو مسخره ميكنين.
(اين چيه مثل بيل بورد ديويد بكهام)