چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۹

پایان تلخ مزاحمت برای زن شوهردار

ساعت ۱۱ شب شنبه ۲۹ شهریور، رهگذران و کسبه در میدان نوبنیاد تهران شاهد درگیری بین دو مرد جوان بودند. ابتدا صدای جر و بحث‌شان بلند شد و بعد از آن، یکی از طرفین درگیری به نام خسرو که زن جوانی نیز همراهش بود دست به جیب برد و ناگهان چاقویی بیرون آورد و ضربه‌ای به مرد جوان زد.
کد خبر : ۵۲۳۸۱۸
ساعت ۱۱ شب شنبه ۲۹ شهریور، رهگذران و کسبه در میدان نوبنیاد تهران شاهد درگیری بین دو مرد جوان بودند. ابتدا صدای جر و بحث‌شان بلند شد و بعد از آن، یکی از طرفین درگیری به نام خسرو که زن جوانی نیز همراهش بود دست به جیب برد و ناگهان چاقویی بیرون آورد و ضربه‌ای به مرد جوان زد.

روزنامه ایران نوشت: ضربه چاقو به پهلوی شهرام اصابت کرد و پسر ۲۴ ساله روی زمین افتاد. خسرو با دیدن این ماجرا پا به فرار گذاشت، اما همسرش که از دیدن این صحنه شوکه شده بود و باورش نمی‌شد که شاهد چنین صحنه‌ای باشد شروع به داد و فریاد کرد و از مردم کمک خواست.

خسرو بعد از فرار، زمانی که متوجه شد همسرش در همان محل درگیری مانده است به محل بازگشت. شاهدان حادثه نیز بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفته و گزارش نزاع خونین را اعلام کردند. لحظاتی بعد مأموران پلیس و امدادگران راهی محل شده و با انتقال شهرام به بیمارستان، خسرو نیز بازداشت شد.

گزارش یک جنایت

عصر یکشنبه ۳۰ شهریور، مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس از مرگ شهرام خبر دادند و بدین ترتیب گزارش این قتل به بازپرس رحیم دشتبان رسید. با مرگ شهرام، پرونده این درگیری خونین که منجر به قتل شده بود برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار گرفت. مرد ۳۰ ساله در بازجویی‌ها گفت: من در یک رستوران کار می‌کنم و همسرم نیز در رستوران دیگری کار می‌کند. شهرام مسئول قسمتی بود که همسرم در آنجا کار می‌کرد.

او ادامه داد: من سه ماه قبل با روشنک ازدواج کردم و زندگی خوبی داشتیم، اما یک ماهی می‌شود که شهرام برای او ایجاد مزاحمت کرده است. اوایل روشنک سعی کرد این موضوع را خودش با شهرام حل کند، اما بی‌فایده بود. وقتی من متوجه ماجرا شدم به سراغش رفتم و از او خواستم که دست از سر همسرم بردارد. اما باز هم بی‌فایده بود شهرام مدام با پیغام‌ها و تماس‌هایش برای روشنک ایجاد مزاحمت می‌کرد و به تذکرات من هم گوش نمی‌داد.

مرد جوان ادامه داد: از دست شهرام خسته شده بودم و تصمیم گرفتم کاری کنم که دیگر به فکر مزاحمت برای همسرم نیفتد. شب حادثه با او قرار گذاشتم و چاقو هم با خودم بردم.

به محل قرار که رسیدیم با شهرام شروع به صحبت کردم. اما بی‌فایده بود، از دستش عصبانی شده بودم و با چاقو او را زدم.

با اعتراف متهم جوان، به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت مرد جوان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت و بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت.