پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۹

شهید صدرزاده «دیپورت» می‌شود؟

شهید صدرزاده «دیپورت» می‌شود؟
این فیلم داستانی، قصه تاثیر شهید صدرزاده در سوریه و همچنین ارتباط عمیق ایشان با نیرو‌های فاطمیون را روایت می‌کند و به قصه چند روز آموزش ایشان به نیرو‌های فاطمیون پرداخته شده است.
کد خبر : ۵۲۰۹۴۹

روایت داستان زندگی شهدای مدافع حرم در سال‌های اخیر در قالب فیلم‌های مستند، داستانی و کوتاه یکی از ژانر‌های پرمخاطب و مورد علاقه هنرمندان متعهد و انقلابی است که در این میان داستان زندگی برخی شهدا برای هنرمندان از جذابیت‌های بیشتری برخوردار است و در نتیجه شاهد تهیه و تولید آثار متعددی درباره برخی شهدای مدافع حرم در سال‌های اخیر بوده‌ایم.

یکی از شهدای مدافع حرم که در چند سال گذشته مستند‌های متعددی درباره زندگی او ساخته شده، شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» است؛ شهید جوانی از شهرستان شوشتر استان خوزستان که در خانواده‌ای کاملا مذهبی و انقلابی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی بود. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از ۲ سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان کرد. او یکی از بسیجی‌های فعال منطقه زندگی خود بود.

این شهید دوران نوجوانی خود را با حضور در مساجد و هیأت‌های مذهبی، انجام کار‌های فرهنگی، عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی بسیار فعال سپری کرد. در دوران جوانی در حوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شد، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردو‌های فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بود.

شهید صدرزاده که دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی از خود به یادگار گذاشته است، سال ۹۲ برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) با نام جهادی سیدابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت کرد و به علت رشادت در جنگ با دشمنان، فرمانده گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد و سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با اول آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

اما همان‌طور که گفته شد، مستند‌های متعددی درباره شهید مصطفی صدرزاده به تولید رسیده که از این میان می‌توان به مستند‌های «شهید صدرعشق»، «سیدابراهیم» و «روزگار ابراهیم» اشاره کرد. هر کدام از این مستند‌ها از ویژگی‌های خاصی بهره می‌برند، به عنوان مثال مستند «سیدابراهیم» شامل آخرین مصاحبه با شهید است که برای مخاطبان جذابیت‌های زیادی دارد. مستند «روزگار ابراهیم» نیز که از تولیدات جدید خانه فیلم و نمایش مرکز آفرینش‌های بسیج محسوب می‌شود از ویژگی‌های منحصر به فردی بهره می‌برد که همین ویژگی‌ها وقتی این مستند از رسانه ملی به نمایش درآمد واکنش مثبت مخاطبان را در پی داشت و کاربران بسیاری در فضای مجازی درباره نکات مثبت این مستند مطالبی را به اشتراک گذاشتند. به همین بهانه با علی‌اصغر رضایی، مدیر خانه فیلم و نمایش مرکز آفرینش‌های بسیج درباره مستند «روزگار ابراهیم» به گفتگو نشستیم.

 در ابتدا درباره روند شکل‌گیری تولید مستند «روزگار ابراهیم» توضیح دهید.

از سبک زندگی این شهید گرفته تا اقدامات و فعالیت‌هایی که این شهید بزرگوار در میدان نبرد حق علیه باطل تا سال ۹۴ که به شهادت رسید انجام داد، از جذابیت‌های داستان زندگی شهید صدرزاده محسوب می‌شود که هر هنرمند متعهدی را برای تولید اثر در وصف او ترغیب می‌کند.

همچنین پرداختن به داستان زندگی شهدا از دغدغه‌های اصلی خانه فیلم و نمایش مرکز آفرینش‌های هنری بسیج محسوب می‌شود و از سوی دیگر سال ۹۷ این شهید بزرگوار به عنوان شهید شاخص بسیج معرفی شد که همین ۲ مورد منجر به این موضوع شد که پروژه تولید مستند «روزگار ابراهیم» رسما کلید بخورد.

با این اوصاف سال ۹۷ استارت تولید مستند «روزگار ابراهیم» زده شد، پس چرا روند تولید و پخش مستند اینقدر طول کشید؟

اواسط سال ۹۷ که به طور رسمی کار پیش‌تولید را آغاز کردیم، آقایان فرزندی و خوش‌بیان به عنوان تهیه‌کننده و کارگردان مستند فعالیت خود را به شکل جدی شروع کردند، اما از آنجا که این مستند قرار بود از یک ویژگی منحصر به فردی بهره ببرد، روند تولید کار به طول انجامید.

اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید، درباره شهید مصطفی صدرزاده تاکنون چندین مستند تولید و پخش شده است که هر کدام از مختصات خاصی بهره برده است؛ شما زمان تولید «روزگار ابراهیم» چه فرآیندی را طی کردید که اثری متفاوت با سایر مستند‌های ساخته‌شده در وصف شهید صدرزاده را به تولید برسانید؟

از آنجا که معتقدم هر کسی که در حوزه تولید مختص شهدا قدم بر می‌دارد، صرفا به اجری که از سوی شهدا نصیبش می‌شود فکر می‌کند، پس بنابراین اجازه بدهید به جای آنکه به مقایسه «روزگار ابراهیم» با سایر مستند‌ها بپردازم، به یکی دو ویژگی خاص این مستند اشاره کنم.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این مستند به افراد مصاحبه‌شونده بازمی‌گردد، افرادی که اغلب‌شان از همرزمان شهید صدرزاده بوده‌اند و عوامل تولید برای ضبط مصاحبه‌های‌شان با یک روند سخت مواجه شدند به طوری که اغلب آن‌ها دائما برای انجام ماموریت‌های‌شان در رفت‌وآمد بودند و هماهنگی با این عزیزان کاری سخت و دشوار بود که همین مساله موجب کند شدن روند تولید مستند شده بود، اما این کند شدن روند تولید به انجام مصاحبه‌های بسیار می‌ارزید، زیرا به جرات می‌توان گفت، تمام مصاحبه‌شونده‌ها تاکنون هیچ مصاحبه و گفت‌وگویی درباره شهید نداشته‌اند و برای نخستین‌بار مقابل دوربین «روزگار ابراهیم» نکات جدید و جذابی از شهید صدرزاده را برای مخاطب روایت می‌کنند. ناگفته نماند در این میان مشکلاتی، چون محدودیت امنیتی برای نمایش چهره برخی از مدافعان حرم، برای عوامل مستند سختی‌هایی را به همراه داشته است.

دومین ویژگی خاصی که مستند «روزگار ابراهیم» از آن بهره برده است، می‌توان به دسترسی عوامل مستند به آرشیو غنی تصویری مرتبط با شهید صدرزاده اشاره کرد که در این مستند مخاطبان تصاویری را مشاهده می‌کنند که تاکنون جایی ندیده‌اند و همچنین برای سایر تصاویر دیده شده سعی شده قصه‌های جدید و شنیده نشده‌ای روایت شود.

برای شما و عوامل مستند «روزگار ابراهیم» کدام وجه زندگی شهید مصطفی صدرزاده از جذابیت بیشتری برخوردار بود که به تولید اثر برای شهید ترغیب شدید؟

شهید صدرزاده از بسیجی‌های خیلی فعال منطقه کهنز شهریار تهران بود که در ایامی که عضو فعال بسیج بود، نقاط عطف بسیاری را در زندگی خود رقم زد. در این میان می‌توان به حضورش در زلزله بم اشاره کرد که شهید صدرزاده با اینکه از سن و سال کمی برخوردار بود، اما برای کمک به مردم زلزله‌زده عازم بم شد.

دومین نقطه عطف زندگی شهید صدرزاده به وقایع سال ۸۸ مرتبط است که این شهید از پرچمداران امت حزب‌الله در مقابله با فتنه‌گران بوده است و به درجه رفیع جانبازی در فتنه ۸۸ هم نائل آمد. البته ناگفته نماند روند اعزام شهید مصطفی صدرزاده به جبهه‌های حق علیه باطل از نکات جالب و جذاب زندگی شهید محسوب می‌شود؛ ایشان برای ورود به سوریه و ملحق شدن به مدافعان حرم با درست کردن شناسنامه افغانستانی در قالب لشکر فاطمیون به جبهه اعزام می‌شود و جالب آنجاست که چهره خودش را هم شبیه افغانستانی‌ها می‌کند و برای نخستین‌بار در زندگی‌اش ریش‌های خود را می‌تراشد تا بیشتر شبیه افغان‌ها شود.

یکی از نکات جالب این اتفاق، بحث یادگیری زبان افغانی از سوی شهید صدرزاده است. این شهید پس از یادگیری زبان افغانی حدود یک ماه با همسرش هم با زبان افغانی صحبت می‌کند تا به طور کامل به این زبان خو بگیرد، در نتیجه آنقدر چهره و زبان خود را شبیه افغان‌ها می‌کند که هنگام عزیمت به سوریه وی را با نیرو‌های نفوذی طالبان اشتباه می‌گیرند و او را به ایران بازمی‌گردانند. البته داستان زندگی شهید صدرزاده حاوی نکات و مسائل قابل تامل متعددی است که هر کدام می‌تواند سوژه خلق یک اثر هنری باشد.

به عنوان آخرین سؤال، همان‌طور که اشاره شد تاکنون چندین مستند درباره شهید صدرزاده تولید شده است، به نظر شما چه زمانی می‌توانیم شاهد تولید یک اثر داستانی از زندگی شهید باشیم؟

البته قصد نداشتم در این باره فعلا اطلاع‌رسانی کنم، اما چون سوال پرسیده شد باید به این نکته اشاره کنم که خانه فیلم و نمایش مرکز آفرینش‌های هنری بسیج علاوه بر مستند «روزگار ابراهیم» آثار دیگری را درباره شهید صدرزاده به تولید رسانده است که یکی از این آثار، یک کار داستانی نیمه‌بلند با عنوان «دیپورت» است که بر اساس زندگی شهید صدرزاده ساخته شده که این فیلم داستانی، قصه تاثیر شهید صدرزاده در سوریه و همچنین ارتباط عمیق ایشان با نیرو‌های فاطمیون را روایت می‌کند و به قصه چند روز آموزش ایشان به نیرو‌های فاطمیون پرداخته شده است که طبق پیش‌بینی‌های به عمل آمده، قرار است طی ماه‌های آینده این فیلم داستانی پخش شود و ان‌شاءالله بزودی اطلاعات تکمیلی درباره این اثر منتشر خواهد شد.

منبع: وطن امروز