پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۷

چرا پیامبر اکرم (ص)، هرگز «ای کاش» نگفتند؟

چرا پیامبر اکرم (ص)، هرگز «ای کاش» نگفتند؟
آیت الله عبدالله جوادی آملی، مفسر قرآن کریم، فقیه و فیلسوف، با استناد به آیات قرآن و سیره سالکان توضیح می‌دهند چرا پیامبر اکرم (ص) که به مقام رضای الهی رسیده بودند، هرگز از واژه «ای کاش» در زندگی استفاده نکردند.
کد خبر : ۵۱۱۰۲۶
در برخی روایات نقل شده است پیامبر اکرم (ص) هیچگاه از واژه‌ای کاش استفاده نمی‌کردند. آیت الله عبدالله جوادی‌آملی در کتاب مراحل اخلاق در قرآن موضوع رضای الهی را با این روایت مرتبط کرد و نوشت: مرحله رضا برای سالکان کوی حق، آن است که نه‌تن‌ها سالک راه حق کوشش کند خدا از او راضی باشد؛ بلکه بکوشد او از قضا و قدر خدا راضی باشد.

این مفسر قرآن کریم مرحله رضا در منازل سیر و سلوک را بر دو قسم دانست و افزود: قسم اوّل آن است که انسان بکوشد خدا از او راضی باشد؛ یعنی با انجام واجب و ترک حرام به جایی برسد که خدا از او راضی باشد که در این صورت گرفتار قهر خدا نخواهد شد.

قسم دوم آن است که انسان بکوشد از قضا و قدر الهی راضی باشد؛ یعنی هر چه خدا انجام می‌دهد بپسندد و به آن رضا دهد و این مقام، مهمّ است. البته مرحله اوّل برای هر انسانی لازم است؛ اما کسب مرحله و مقام دوم مقدور همه نیست.

این مرجع تقلید در ادامه به روایتی از کتاب اصول کافی استناد کرد و ادامه داد: در سیره و سنت حضرت رسول اکرم (ص) آمده است در همه زندگی اش هرگز «ای کاش» نگفت. زیرا همه گفتار و رفتارش مطابق قضای الهی تنظیم می‌شد و این مقام کامل رضاست. چنین سیره و سنّتی که در زندگی معصومان (ع) و شاگردان و رهروان آنان مشاهده می‌شود، مبتنی بر این اساس معرفتی است که می‌دانستند خدا حکیم محض است و همه کارهایش، بر اساس عدل، حکمت و رحمت است.

آیت الله جوادی آملی با استناد به آیه ۲۳ سوره مبارکه حدید (لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَیٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ (این تقدیر حق را بدانید) تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه به شما می‌دهد مغرور و دلشاد نگردید، خدا هیچ متکبر خودستایی را دوست ندارد) افزود: ذات اقدس خداوند حقیقت زهد را که زمینه نیل به مقام رضاست، بازگو کرده و می‌فرماید همه مقدرات، قبل از تحقق در جهان عینی، در کتاب آسمانی و الهی تنظیم شده تا شما نسبت به آنچه از دستتان می‌رود یا مصیبتی که دامنگیرتان می‌شود، اظهار افسوس و رنج نکنید و برای امور دنیوی که به شما می‌رسد خوشحال نباشید.

کسی که بر اثر معرفت از معبر زهد گذشت و به مقام رضا رسید، در هر دو حال مزبور به کار خدا راضی است و این رضا نتیجه محبّت و محبّت، ثمره معرفت است. کسی که خدا را به عنوان مبدأ حکمت و رحمت بشناسد، به او دل می‌سپارد و در پیشگاهش سر می‌ساید و این سرساییدن و دل سپردن محبّت است و یکی از ثمره‌های این محبّت، رضاست.

البته آیت الله جوادی آملی همین موضوع را در کتاب حماسه و عرفان اینگونه ذکر کرده است که انسان عارف معتقد است آنچه در عالم وجود واقع می‌شود، قضای الهی است و تا چیزی از جانب او مقدّر نشده باشد، واقع نمی‌شود؛ چنان که از آن طرف نیز هر چه مقدّر شد حتماً واقع می‌شود.

وی افزود: برای چنین انسانی عزت و ذلت، فقر و غنا، راحتی و سختی، صحت و مرض یکسان است. هر چه رضا و تسلیم در انسان بیشتر باشد، «ای کاش» گفتن او کمتر است تا جایی که هرگز «ای کاش» نمی‌گوید و نسبت به شرایط پیش آمده اعتراضی در پیشگاه الهی نمی‌کند. چنان که رسول اکرم (ص) هرگز «ای کاش» نگفت. البته این بدان معنا نیست که انسان دست روی دست بگذارد و هیچ حرکت و تلاشی برای دگرگونی و تغییر وضع موجود نداشته باشد بلکه تلاش و مبارزه برای تغییر ناهنجاری موجود و تبدیل آن به وضعیت مطلوب در حدّ خود از قضا و قدر الهی است و مرزی جدا از آن ندارد.

صاحب تفسیر تسنیم که معتقد است دعا به درگاه الهی به معنای چوب لای چرخ نظام کلّی عالم گذاشتن نیست و مرزی جدا از قضا و قدر الهی ندارد، افزود: آنچه بعد از تلاش واقع می‌شود، نباید موجب حیرت و پریشانی شود و زبان گلایه و شکایت انسان را بگشاید.

اگر حوادث بر طبق مراد ما پیش آمد، در مقابل نعمت‌های خدا سپاسگزاریم و اوست یاری‌رسان در ادای شکر و اگر حوادث و پیش‌آمد‌ها بین ما و خواسته هایمان فاصله شد، باز هم آن کسی که نیّتش حق و حاکم بر دل او تقواست از مسیر خود خارج نشده و ضرر نکرده است.