جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۳

یک روز از زندگی یک پلیس

با استفاده از اثر انگشتی که من از بشقاب خرمایی که پیرزن برای پذیرایی از قاتل آورده بود برداشته بودم موفق شدیم حضور قاتل را در صحنه جنایت اثبات کنیم و قاتل مجبور به اعتراف شد.
کد خبر : ۵۰۹۰۹۱
بسیاری از شهروندان شناخت دقیقی از شرح وظایف و عملکرد تخصصی پلیس زن در مجموعه نیروی انتظامی ندارند و حتی نمی‌دانند بسیاری از زنان پلیس در قامت مشاور و مددکار در حال ارائه خدمات به شهروندان هستند چه برسد که از کار سخت و طاقت فرسای افسران زن در اداره ۲۲ پلیس آگاهی یعنی بررسی صحنه جرم چیزی بدانند؟!

به گزارش میران، سروان فاطمه غلامیان یکی از افسران خبره و دلسوز و توانمندی است که از ابتدای خدمت خود در مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی به بررسی صحنه‌های جنایت زیادی پرداخته است.

وی در مورد شروع به کار خود در این اداره می‌گوید در دبیرستان علوم تجربی خوانده بودم و در زمان انتخاب رشته، دانشگاه علوم انتظامی (امین) را انتخاب نمودم وبا وجود اینکه در رشته مامایی هم قبول شده بودم، ولی دانشگاه امین را انتخاب کردم و بدین ترتیب در مسیر تحصیل در این دانشگاه و خدمت به شهروندان در نیروی انتظامی قرار گرفتم و با ورود به پلیس آگاهی تهران بزرگ، جذب اداره بررسی صحنه جرم شدم و به صورت صورت شیفتی شروع به کار کردم. کار اصلی ما بررسی صحنه‌های فوت، خودکشی و قتل است. پس از اینکه کلانتری یا مرکز پیام پلیس آگاهی وقوع جنایت یا فوت وکشف جسدی را اعلام می‌کند ما در صحنه جرم حاضر می‌شویم و اقدام به اثربرداری از صحنه و عکاسی و تصویر برداری می‌کنیم.
احتمال اینکه قاتل اثری از خود در صحنه جرم به جا گذاشته باشد خیلی زیاد است و به همین دلیل اثر انگشت، نمونه خون و موی کشف شده در صحنه جرم کمک زیادی به حل پرونده‌های جنائی می‌کند. در کنار اثربرداری از صحنه جرم گاهی اوقات که جسد مجهول الهویه است یا دربیمارستان یا خانه فوت کرده و قاضی مشکوک است با دستور قاضی در پزشکی قانونی حاضر می‌شویم. بیشتر اجسادی که در پزشکی قانونی چک می‌کنیم هویت احتمالی دارند یا بلاصاحب و مجهول الهویه هستند وبرای پیدا کردن خانواده به دستور قضائی به بررسی جسد و انگشت نگاری می‌پردازیم.
سروان غلامیان در خصوص دل خراش‌ترین صحنه‌هایی که از ابتدای خدمت خود تاکنون مشاهده کرده است، گفت: صحنه‌های قتل همیشه آزاردهنده هستند، اما مشاهده کودک فوت شده در صحنه قتل یا اجساد مثله شده هیچوقت از ذهن انسان پاک نمی‌شوند. یادم می‌آید در سال ۸۹ اولین صحنه جرمی که رفتم مربوط به یک قتل خانوادگی بر سر ارثیه بود که فردی همه اعضای خانواده را به رگبار بسته بود و مواجه شدن با مرگ دسته جمعی اعضای یک خانواده با آن وضعیت فجیع برای من که یک افسر تازه کار بودم واقعا سخت و آزاردهنده بود و هنوز هم وقتی به یادش می‌افتم برایم ناراحت کننده است.


در ابتدای کار صحنه‌هایی که می‌دیدم خیلی روی من تاثیر می‌گذاشت و از ذهنم نمی‌رفت و وقتی در منزل بودم دچار حمله می‌شدم و حتی جرات نداشتم در خانه تنها بمانم و در خانه را باز می‌گذاشتم، اما کم کم با گذشت زمان با این موضوع کنار آمدم و مادرشدنم کمک زیادی به تقویت روحیه ام کرد و با توجه به اینکه همسرم نظامی و پرسنل ارتش می‌باشد درک خوبی از کار من دارد و سعی می‌کند با فعالیت‌های تفریحی و جبرانی به تقویت روحیه من کمک کند و حمایتهایش واقعا اثربخش می‌باشد.
سروان غلامیان در خصوص شاخص‌ترین پرونده‌ای که در سال جاری به اثربرداری از صحنه وقوع آن پرداخته گفت: چند هفته پیش خبر قتل یک پیرزن تنها در شهرک ولیعصر اعلام شد و قاتل بلافاصله به همت کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستگیر شد ولی، چون دستگاه دی وی آر منزل مقتوله را سرقت کرده بود هیچ مدرکی در خصوص اثبات حضور وی در محل وقوع جنایت وجود نداشت و قاتل هم منکر ارتکاب قتل بود و قاضی نیز کم کم داشت مجاب می‌شد دستور آزادی اش را بدهد، ولی ما با استفاده از اثر انگشتی که من از بشقاب خرمایی که پیرزن برای پذیرایی از قاتل آورده بود برداشته بودم موفق شدیم حضور قاتل را در صحنه جنایت اثبات کنیم و قاتل مجبور به اعتراف شد.