کیک بوکسینگ یکی از رشتههای رزمی است که علاقمندان زیادی در داخل کشور دارد. جوانان پرتعدادی به امید مبارزه در تیم ملی و اعزام به مسابقات برون مرزی در این رشته فعالیت میکنند، ولی مشکل آنجاست که این رشته دارای سبکهای مختلفی است و متأسفانه متولی اصلی آن نیز مشخص نیست.
چند سبک از این رشته رزمی تحت عنوان سازمانهای مختلف زیر نظر فدراسیون انجمنهای رزمی است و بر اساس گفته بهتری رئیس جدید این فدراسیون بعد از بهبود شرایط، قرار است رقابتهای انتخابی آن برگزار شود. البته که وی تاکنون سخنی از هدف برگزاری این رقابتها به میان نیاورده که قرار است منتخبین آن به چه مسابقاتی اعزام شده و تحت عنوان چه سازمانی مبارزه کنند.
اما اعلام خبر برگزاری رقابتهای انتخابی، واکنش یکی از پرسروصداترین سبکهای کیک بوکسینگ را به دنبال داشت. «کیک بوکسینگ واکو» مدعی است که تنها سازمان مورد تائید مجامع بین المللی است و فقط این سبک باید به مسابقات برون مرزی اعزام شود. متأسفانه متولیان این سبک تاکنون نخواستهاند در فدراسیون ورزشهای رزمی قبلی و فعلی «انجمنها رزمی» فعالیت کنند. مهم هم نیست که نام رئیس چیست و چه شخصی روی صندلی آن نشسته است.
نکته مهم اینکه همین سازمان مدعی هم هیچگاه رقابتهای انتخابی شفاف و بدون حرف و حدیث برگزار نکرده و رزمی کاران شرکت کننده چه از درون همین سبک و چه از دیگر سازمانهای کیک بوکسینگ ناراضی بوده و با وجود کسب نتایج مطلوب به دلیل بروز مشکلات عدیده مجبور به ترک اردوهای تیم ملی شدند.
مشکلاتی از این دست در فدراسیون ورزشهای رزمی فراوان است و به نظر نمیرسد که با اضافه کردن «انجمن» به این نام عریض و طویل دردی از دردهای پرتعداد آن کاسته شود. در طول سالهای گذشته مسئولان این فدراسیون برای اداره رشتههای مختلفی از جمله موی تای، کیک بوکسینگ و.... سخت به مشکل برخوردند.
از سوی دیگر وزارت ورزش هم هرگز نتوانسته برای اداره سبک یا رشتههایی از این دست طرح و برنامه مشخصی داشته باشد. نقل مکان کردن از این فدراسیون به آن فدراسیون تنها برنامهای بوده که از سوی وزارت ورزش اجرایی شده و اکنون هم شنیده میشود که پروسه بازگشت دوباره آنها به این فدراسیون کلید خورده است.
متأسفانه دود تصمیمات باری به هر جهت و بدون کار کارشناسی تنها به چشم رزمی کارانی میرود که در این نوع رشتهها با عشق و علاقه فراوان فعالیت میکنند. برخی آقایان نیز با هدف تأمین منافع شخصی پای مجامع بین المللی را به میان کشیده و حاضر نیستند تابع قوانین وزارت ورزش باشند و هر روز با طرح مسائل مختلف از جمله «تعلیق» به نوعی دست به تهدید هم میزنند. اما در نهایت بلاتکلیفی از آن ورزشکارانی است که حتی با هزینههای شخصی به مسابقاتی اعزام میشوند که سرانجامی ندارد و حتی در صورت کسب مدال هم از سوی ورزش کشور پذیرفته نیست و جایزهای برای آن در نظر گرفته نمیشود.
وقتی شخصی با سابقه فعالیت رسانهای و مدیریتی در ورزشهای رزمی و شناخت کافی از مشکلات مربوط به آن، مسئولیت معاونت وزارت ورزش را برعهده دارد، انتظار میرود دستگاه ورزش کشور برای این دست رشتهها که چون استخوانی در گلو فقط ساز خود را کوک میکنند برنامهای مدون طراحی و اجرا کند.