پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۸

حضرت خدیجه هنگام وفات از پیامبر(ص) چه خواست؟

یک کارشناس دینی گفت: وقتی به پیامبر(ص) گفتند چرا شما بعداز رحلت خدیجه این قدر از ایشان یاد می‌کنید، پیامبر فرمود که اصلاً مثل خدیجه کجاست. خدیجه زمانی من را تصدیق کرد که دیگران تکذیبم کردند.
کد خبر : ۵۰۴۰۷۲

به مناسبت سالروز وفات حضرت خدیجه (س) همسر گرامی پیامبر اسلام (ص) گفتگویی انجام داده ایم با حجت الاسلام قاسم ترخان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در ادامه از نظر می‌گذرد؛

حجت الاسلام ترخان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: سخنم را با آیه ۱۰ و ۱۱ سوره صف شروع می‌کنم که می‌فرماید: «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی‏ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ‏ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ». قرآن راهنمایی‌مان می‌کند به یک تجارتی که ما را از عذاب الیم نجات می‌دهد که البته شرط این تجارت آن است که ایمان داشته باشیم و در راه خدا با مال و جان‌مان تجارت و مجاهدت کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: محور بحث من اغتنام فرصت‌هاست. یعنی به نظر من یکی از ویژگی‌های مهم زندگی حضرت خدیجه، بحث اغتنام فرصت‌هاست که همه ما باید از آن درس بگیریم. من بر محور این آیه چند جمله‌ای را بیان می‌کنم. قرآن یک تجارت پرسودی را به ما معرفی می‌کند که شرط این تجارت آن است که انسان‌ها باید ایمان و عمل داشته باشند. یعنی ایمان و عمل در کنار همدیگر لازم است. منتهی عمل باید هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد. ایمان ریشه عمل، اساس و پایه است و عامل برای تحقق عمل با شرایطی که عرض کردم می‌شود.

وی ادامه داد: اگر این آیه را بر حضرت خدیجه (س) تطبیق دهیم، هم ایمان و هم آن مجاهدت با مال و انفس در راه خدا را در زندگی ایشان مشاهده می‌کنیم. لذا با این مقدمه وارد زندگی حضرت خدیجه می‌شوم. هر عملی که ما انجام می‌دهیم باید حسن فاعلی داشته باشد. حسن فاعلی یعنی انجام دهنده عمل انگیزه زیبایی داشته باشد. عملی حسن فاعلی دارد که بر نیت صحیح و با نیت خدایی انجام شود. اگر کسی یک مالی را انفاق کند، اما برای ریا باشد یعنی بخواهد خود را به عنوان خیّر جا بزند طبیعتاً این عملی که انجام می‌دهد اگرچه خود عمل زیباست و حُسن دارد منتهی زیبایی در کننده کار وجود ندارد. چون نیت فاعل که مغز و هسته عمل است، زیبایی ندارد.

قاسم ترخان اضافه کرد: انگیزه خدایی و انگیزه فی سبیل الله، عامل زیبایی عمل است، منتهی از حیث فاعل آن و ریشه آن هم به ایمان برمی گردد. حضرت خدیجه اولین زن مسلمان است که به پیامبر عظیم الشأن اسلام ایمان آورد. ایمان در کارهای او رسوخ پیدا کرده بود و از این جهت نیت او خدایی بود و در اوج قرار داشت. ایشان اموال زیادی داشت که در راه خدا انفاق کرد و به پیامبر داد تا در راه اسلام هزینه کند. انفاق به عنوان یک عمل صالح حسن فعلی دارد. یعنی خودش زیباست. این که انسان به فکر دیگران باشد که مشکلات دیگران را حل کند، خود این عمل زیباست.

وی سپس گفت: ما در خطبه شعبانیه پیامبر (ص) این طور می‌خوانیم که از فواید ماه رمضان این است که ما به یاد فقرا باشیم: «وَ اذْکرُوا بِجُوعِکمْ وَ عَطَشِکمْ فِیهِ جُوعَ یوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَطَشَه وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقَرَائِکمْ وَ مَسَاکینِکمْ». اینها جزو مواردی است که به ما گفته اند در ماه رمضان به آن توجه جدی داشته باشیم. چرا که حسن فعلی دارد یعنی خودش زیبا و نیکوست. منطق قرآن را بیان می‌کنم. این منطق به ما کمک می‌کند تا بیشتر متوجه شویم که حضرت خدیجه چه کار مهمی را انجام داده است.

قاسم ترخان در ادامه اظهار داشت: آن قدر این عمل ارزشمند، زیبا و نیکوست که آن‌هایی که از این دنیا رفتند از خدا این طور می‌خواهند: «فَیَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنی إِلی أَجَلٍ قَریبٍ». یک مهلتی هم به ما بدهید که ما برگردیم و کارهای خوب انجام دهیم. «فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحینَ». برویم صدقه دهیم و انفاق کنیم. یعنی راه نجات‌شان را در گرو صدقه دادن و انفاق می‌دانند. منطق قرآن می‌گوید صدقه دادن بیش از این که برای گیرنده صدقه فایده داشته باشد، برای کسی که صدقه می‌دهد و انفاق می‌کند فایده دارد. در این آیه می‌گوید: «وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ». اگر شما انفاق کنید این به شما می‌رسد.

وی همچنین عنوان کرد: برخی مشکلات و خیلی از بزهکاری‌های اجتماعی ناشی از فقر است و با انفاق این فقر برچیده می‌شود. این خود یک بحث است، اما بحث مهم این است که قرآن می‌فرماید شما وقتی مال را می‌دهید، مال‌تان تزکیه و تطهیر می‌شود. زکات یعنی هرس کردن. زکات کم کردن مال نیست، انفاق هم کم کردن مال نیست، بلکه به مال اضافه می‌شود. قرآن می‌گوید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ أللهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً». پس این یک سببی است برای این که شما مال‌تان اضافه شود، لذا در یک روایت می‌گوید هر موقع به تنگدستی افتادید صدقه دهید و انفاق کنید خدا روزی شما را زیاد می‌کند.

قاسم ترخان خاطرنشان کرد: بحث بعدی که خیلی مهم است مسئله تطهیر و تزکیه خود انفاق کننده است. مال زیاد می‌شود، بزهکاری‌های اجتماعی کم می‌شود، علاوه بر این خود انفاق کننده نیز تطهیر و تزکیه می‌شود. قرآن می‌فرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها». مال‌تان را بدهید برای این که خودتان پاک شوید. یعنی وابستگی‌تان به مال کم شود تا خودتان رشد کنید. شما با این انفاق و صدقه تزکیه می‌شوید. از طرفی به تعبیر قرآن «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ». اگر شکر کنید خودتان زیاد می‌شوید. این نگاه قرآنی است. نمی‌گوید مال تان زیاد می‌شود می‌گوید خودتان زیاد می‌شوید. زیاد می‌شوید یعنی رشد می‌کنید و سعه وجودی تان و ظرفیت وجودی تان افزایش پیدا می‌کند.

وی افزود: بنابراین انفاق حسن فعلی دارد و خودش زیباست. از طرفی فواید زیادی دارد. فواید آن هم به جامعه و هم به خود انسان می‌رسد. مال و جان زیاد می‌شود و توسعه پیدا می‌کند، اما خود این حسن فعلی هم درجاتی دارد. درجه کاری که حضرت خدیجه انجام داد چه بود؟ حضرت خدیجه اموال فراوانی داشت. در جلد ۱۶ بحارالانوار از صفحه ۲۰ تا ۸۰ روایات فراوانی در این باره وجود دارد. اولاً تجارت حضرت خدیجه بین‌المللی بود. ایشان شعبات زیادی در مصر، حبشه و جاهای دیگر داشت. جز ثروتمندترین افراد در مکه بود که در روایت این طور تعبیر دارد که ثروتمندتر از خدیجه در مکه نبود.

قاسم ترخان سپس اظهار داشت: در برخی از تعبیرات این گونه است که ایشان ۸۰ هزار شتر داشت. با این شترها مال التجاره خود را به شهرهای مختلف منتقل می‌کرد و تجارت می‌کرد. منزل وسیعی در مکه داشت. ایشان همه این اموال و ثروتش را هزینه کرد و انفاق کرد. حسن فعلی خودش درجه دارد. یک وقت شما مالی دارید به یک مستمندی کمک می‌کنید و یک زمانی با مال خود صد نوعروس را جهیزیه می‌دهید. یک هنگام هم یک کاری انجام می‌دهید که در پرتو کار شما اسلام رشد پیدا می‌کند. این در اوج درجه حسن فعلی قرار دارد.

وی در ادامه عنوان کرد: در یک روایتی آمده که وقتی به پیامبر (ص) گفتند چرا شما بعد از رحلت خدیجه چرا این قدر از ایشان یاد می‌کنید، ایشان فرمود که اصلاً مثل خدیجه کجاست؟ خدیجه زمانی من را تصدیق کرد که دیگران تکذیبم کردند که این مربوط به ایمان می‌شود. همان آیه «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی‏ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ‏ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ …». او دین خدا را با مالش یاری کرد. این مهم است که شما اموال‌تان و امکانات‌تان را و هر چه دارید را برای پیشبرد اهداف دین و مکتب و برای معرفی اهل بیت هزینه کنید. آبرو و مال را هزینه کنید. پیامبر فرمود حضرت خدیجه این گونه بود. مال و آبرویش را هزینه کرد و همه چیزهایش را برای پیشبرد اسلام داد. این یعنی عمل او در اوج حسن فعلی بود.

قاسم ترخان اضافه کرد: وضعیت اقتصادی حضرت خدیجه این گونه بود که قبل از اسلام این اموال و امکانات را داشت و بعد از اسلام همه را تقدیم پیامبر عظیم الشأن اسلام کرد و فرمود که همه این اموال مال شما و من کنیز شما هستم. خودش را کنیز پیامبر (ص) معرفی کرد. این جملات در روایاتی در بحارالانوار در جلد ۱۶ صفحه ۷۱ وجود دارد، لذا پیامبر (ص) می‌فرماید: دین من با دو چیز پیشرفت و قوام پیدا کرد؛ یکی مال خدیجه و دیگری مبارزه و شمشیر امیرالمومنین (ع) و نیز مجاهدت‌هایی که ایشان انجام دادند. عجیب است که متأسفانه علی‌رغم نقش مهمی که این دو بزرگوار در پیشبرد اسلام و دین داشتند هر دو در جهان اسلام مظلوم هستند.

وی سپس گفت: یک تعبیری در برخی از روایات راجع به ایشان دیدم که خیلی عجیب است که یک درس هم برای ما و هم خانم‌ها و نیز همه انسان‌هاست. از این جمله باید درس بگیریم. ایشان همه این امکانات را به پیامبر (ص) داد. در یک شرایط سختی در شعب ابی‌طالب صبوری کرد. این مجاهدت با انفس است. یعنی هم مالش را داد هم سختی را قبول می‌کند. با آن همه رفاهی که داشت، شرایط محاصره اقتصادی را تحمل می‌کند. در ریگستان شعب ابی‌طالب کنار پیامبر (ص) است. جهادی بالاتر از این تصور می‌شود؟ البته که نه. زنان مکه او را ترک کردند و مانع می‌شدند که دیگران به سراغ خدیجه بروند. این صبوری‌ها همه جهاد انفس است.

قاسم ترخان افزود: یکی از رخدادهای شعب ابی‌طالب رحلت ایشان است. ایشان متوجه می‌شود که آخر عمرش است وصیت می‌کند و یک جمله به پیامبر (ص) می‌گوید. بعد می‌گوید من یک درخواستی دارم که خجالت می‌کشم به شما بگویم. به دخترم فاطمه (س) می‌گویم. برخی منابع تعبیرشان این است که من حیا می‌کنم که این را به شما بگویم. ایشان به دخترشان این طور گفتند که من از این دنیا خواهم رفت، اما از قبر خائف هستم. به پیامبر بگو که من ردای شما را می‌خواهم. آن ردایی که وقتی وحی نازل می‌شد بر تن مبارک شما بود. آن را به من بپوشانید به عنوان کفن که من از قبر و از حوادث بعد از مرگ نترسم. یعنی یک خانمی که آن همه امکانات، مال و ثروت را در راه دین به پیامبر داده آن وقت یک کفن بخواهد از شوهرش درخواست کند این را با حیا و با خجالت می‌گوید. می‌گوید من خجالت می‌کشم که چنین درخواستی داشته باشم. اینها همه برای ما درس است. یعنی نوع سبک زندگی اسلامی را به ما یاد می‌دهد. اینها الگو هستند. زندگی حضرت خدیجه را تحلیل کردیم و گفتیم از چه امکاناتی بهره مند بود. ایشان بر اساس این آیه قرآن تجارت واقعی کرد. ولو تاجر بود و درآمد و امکانات داشت، اما بر اساس این آیه هم ایمان داشت و هم با مال، با نفس و جان خویش مجاهدت کرد و در واقع تجارت واقعی را ایشان انجام داد و خود را از عذاب نجات داد.

قاسم ترخان عنوان کرد: نکته مهم زندگی حضرت خدیجه (س) این است که ایشان از فرصتی که برایش پیش آمد استفاده کرد. این اغتنام فرصت نام دارد. برای بسیاری از ما فرصت‌های فراوانی پیش می‌آید، ولی استفاده کردن از این فرصت‌ها را نمی‌دانیم. پیامبر زن‌های دیگری هم داشت تنها حضرت خدیجه (س) نبود، متنهی قرآن در آیات سوره تحریم زنان پیامبر را تهدید می‌کند که اگر شما به این بحث‌ها و کارهای بیهوده ادامه بدهید، پیامبر شما را طلاق خواهد داد. می‌گوید پیامبر اگر این کارها را ادامه دادند طلاق‌شان بده. کنار پیامبر بودن البته ارزشمند است. منتهی ممکن است کسی کنار پیامبر باشد، اما از این فرصت استفاده نکند.

وی در ادامه گفت: در برخی از روایات وارد شده که برخی سه دعای مستجاب داشتند؛ یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل به فردی گفته بود شما سه دعای مستجاب دارید و این سه دعای مستجاب را طوری استفاده کرد که دوباره بعد از آن سه دعا سر منزل اولش بود. در برخی از روایات هم داریم پیامبر یک خدمتکاری داشت به ایشان گفت شما هفت سال در زندگی من زحمت کشیدید یک دعای مستجاب دارید. هر چه از من بخواهید به شما می‌دهم. آن فرد سه دعا داشت و در نهایت سرجای اولش بود، اما این خدمتکار یک دعا داشت، اما از این یک دعا استفاده کرد. خواسته ایشان از پیامبر (ص) این بود که فردای قیامت من کنار شما باشم. اگر شما را داشته باشم همه چیز را دارم.

قاسم ترخان یادآور شد: به ماه مبارک رمضان پلی بزنم. فکر می‌کنم ماه رمضان هم یک دعای مستجاب است. یعنی از یک طرف به ما گفتند شما کارهای غیراختیاری‌تان هم عبادت محسوب می‌شود. «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ». خوابیدن و نفس کشیدن تان عبادت محسوب می‌شود. «وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ»، عمل تان مقبول است. «وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ». دعاهایتان مستجاب است. «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ». همه مهمان خدایید. غذای آماده به شما دادیم. قرآن غذای آماده خداست و فرمودند یک آیه بخوانید به شما ثواب یک ختم قرآن را می‌دهیم. شب قدر در ماه رمضان برابر با ۸۰ سال عبادت می‌ارزد. این دعای مستجاب است، این فرصت است.

وی در پایان گفت: درسی که از حضرت خدیجه (س) می‌گیریم این است که از این فرصت‌ها باید استفاده کرد. این فرصت برای خیلی‌ها پیش می‌آید و می‌توانند استفاده کنند، اما استفاده نمی‌کنند و به راحتی از دست می‌دهند. با نگاهی به این آیه قرآن که «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی‏ تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ‏ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ» و تحلیل آن دریافتیم که حضرت خدیجه از این فرصت استفاده کرد و آن را مغتنم شمرد و اگرچه یک تجارت دنیایی داشت این تجارت دنیایی را خرج تجارت اخروی کرد و با ایمان به خدا و رسول خدا و مجاهدت در راه خدا با مال و جان خود، به تجارت و سودی دست یافت که به ما آموخت همه ما باید از این فرصت استفاده کنیم و ما چنین تجارتی داشته باشیم.