جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۱

آیا ویروس کرونا ضعیف می شود؟

خلیل علی محمدزاده گفت: اگر در طول یکسال به سمت ایمنی جمعی حرکت کنیم، جای امیدواری فراوان از بابت بسیاری مسائل مانند ضعیف شدن آرام آرام ویروس و کاهش شدت بیماری‌زایی و مرگ و میر آن وجود دارد.
کد خبر : ۵۰۱۰۷۵

دکتر خلیل علی محمدزاده پزشک و استاد دانشگاه طی گفت و گویی با خبرگزاری فارس به سوالات مختلف در رابطه با بیماری کرونا در ایران و جهان و سطوح مختلف پیشگیری از کووید ۱۹ و همچنین نکات قابل توجه در سیاست گذاری و مدیریت اپیدمی پیشگیری و درمان این بیماری پاسخ گفت. وی در این گفتگو سه ساعته به روشن سازی و تبیین برخی از زوایای مبهم در باره واژه های کاربردی در اپیدمی بیماری های واگیر پرداخت. ایشان هم اکنون عضو فرهنگستان علوم پزشکی و رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت است. مشروح این گفتگو در پی می آید.

 در رابطه با تمام شدن کووید ۱۹ و یا بیماری کرونای جدید پیش بینی های مختلفی شده، به نظر شما این بیماری کی تمام می شود؟

کرونا ویروس نام خانواده ای از ویروس هاست و کرونا ویروس جدید هفتمین عضو این خانواده است که کووید ۱۹ را ایجاد می کند. این بیماری نوپدید است و پایانی در کار نیست، متاسفانه باید بگویم آمده است که بماند. آنچه که بالاخره تمام می شود، همه گیری این بیماری است.

یعنی این وضعیت قرنطینه و فاصله اجتماعی و رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و … را همینطور خواهیم داشت؟

رعایت موازین بهداشتی و شستشوی مرتب دستها و دست به منطقه به اصطلاح T صورت نزدن، اینها که درس های خوب کروناست و بهتر است در شکل متعارفش در زندگی ما دایمی شود، تاکید بر رعایت موازین بهداشتی  به عنوان یادگاری کرونا اشکالی ندارد. اما برای برچیدن سایر دستورالعمل ها مثل فاصله اجتماعی، باید شرایط خیلی تغییر کند و اطمینان کامل حاصل شود. تازه در میانه راه هستیم و نباید تصمیم گیری ها بعضا ناقص و یا گهگاه اجرایی شوند.

مثلا شرایط باید چگونه تغییر کند؟

ببینید کووید ۱۹ اکنون پاندمی است. ۲۰۸ کشور جهان و تقریبا همه کشورها را در برگرفته است. کرونا یک ویروس بدون مرز است. در کشور ما هم اپیدمی است. در صورتی که این وضعیت تغییر کند، شرایط هم می تواند متفاوت شود.

برای تغییر وضعیت چه شرایط دیگری مطرح است.؟

وقتی که داروی موثر برای درمان پیدا شود. زمانی که واکسن اختصاصی برای بیماری تولید شود. یا اینکه در اثر ابتلا جمعیت قابل توجهی به تدریج، ایمنی جمعی به وجود آید.

هم اکنون از تولید واکسن و یا دارو در برخی از کشورهای دنیا اخباری منتشر می شود. اینها چه موقع به ثمر می نشیند؟

بله، موارد نسبتا زیادی ذکر می شود. دارو و واکسن دغدغه خیلی کشورها هست. در کشور ما هم تحرکات خوبی دیده می شود، لکن همه اینها در مراحل مختلف تحقیقاتی و آزمایشات بالینی است و تا به نتیجه برسد و برای انسان قابل استفاده باشد، مدتی به طول می انجامد.

معمولا تولید دارو و واکسن چه مدت طول می کشد؟

حداقل یکسال دیگر زمان لازم است که به ضریب اطمینانی برای بهره برداری برسد.

منظورتان از ایمنی جمعی چیست؟

ایمنی یا مصونیت (Immunity) به مقاومتی اطلاق می شود که معمولا در بدن انسان و یا حیوان در برابر عوامل عفونی بیماری زا یا سموم آنها به وجود می آید و حاصلش این است که دیگر به آن بیماری مبتلا نمی شوند که این مصونیت می تواند ذاتی و یا اکتسابی باشد. وقتی این ایمنی در درصد زیادی از جمعیت به وجود آید، ایمنی جمعی (Herd immunity) حاصل شده است.

در رابطه با این دو ایمنی توضیح می دهید؟

مصونیت یا ایمنی بر دو نوع است. طبیعی و اکتسابی، در مصونیت طبیعی (ذاتی) بسیاری از افراد نسبت به بعضی از بیماری ها از ابتدا مصونیت دارند و به آن ها دچار نمی شوند مثلا انسان خود بخودی به طاعون گاوی مبتلا نمی شود.
مصونیت اکتسابی در اصل وجود ندارد و بعدا در انسان بوجود می آید. مصونیت اکتسابی بر دو قسم است فعال و غیرفعال. مصونیت اکتسابی فعال و غیر فعال ممکن است طبیعی و یا مصنوعی باشد.

پس از ورود میکروب به بدن و ایجاد بیماری، یک نوع ایمنی در بدن ایجاد می شود که به آن مصونیت اکتسابی فعال طبیعی می گویند و مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی نیز همان واکسیناسیون است.

مصونیت هایی که از طریق جفت انتقال می یابند به مصونیت مادرزادی معروف اند. در این نوع مصونیت عوامل ایمنی از مادر به وسیله جفت به بدن جنین منتقل می شود، مانند مصونیتی که در چند ماه اول پس از تولد نسبت به بیماری سرخک وجود دارد. این نوع مصونیت را مصونیت اکتسابی غیر فعال طبیعی می گویند. تغذیه با شیر مادر نیز یک نوع واکسیناسیون طبیعی علیه چندین بیماری است. بعضی از مقاومت های مادر در مقابل بیماری، از راه تغذیه با شیر مادر منتقل می گردد. این ایمنی از طریق خوردن آغوز (کلستروم)، شیری که در اولین روزهای پس از تولد ترشح می شود، ایجاد می شود.

زمانی که انسان ایمنی خود را از طریق تزریق گاماگلوبولین و سرم های اختصاصی مانند تتابولین (سرم ضد کزاز) بدست آورد به این نوع ایمنی، مصونیت اکتسابی غیر فعال مصنوعی می گویند. این نوع مصونیت به سبب عدم فعالیت سیستم دفاعی بدن پایدار نبوده و در نتیجه بسیار کوتاه مدت است. بنابر این واکسیناسیون مصونیت اکتسابی فعال مصنوعی است، که از عامل بیماری (میکروب) کشته شده (مانند واکسن سیاه سرفه)، زنده ضعیف شده (ب ث ژ) یا سم ضعیف شده بیماری (کزاز) است.

پس اینکه گفته می شود که مبتلایان بهبود یافته از کرونا پلاسمای خود را اهدا کنند، تا برای سایر بیماران استفاده شود، به همین دلیل است؟

بله، دقیقا، چون در این افراد در اثر ابتلا به بیمـــاری، مصونیت اکتسابی فعال طبیعی ایجاد شده است. بنابر این پلاسمای خون این افراد برای سایر بیماران مفید است. اینکه در برخی کشورها مانند آلمان هم اکنون حتی در همه افراد سالم دنبال تست آنتی بادی رایگان هستند. در واقع می خواهند از این طریق ببینند آیا او کرونا گرفته یا نه؟ و در ضمن آن، در صورت ابتلا و تمایل از پلاسمای او برای درمان مبتلایان استفاده گردد.

فرق سرم و واکسن را هم می فرمایید؟

چنانچه سم میکروب را به وسیله ای ضعیف نمایند و به بدن حیوانی مانند اسب تزریق کنند و سپس بعد از دو هفته خون حیوان را بگیرند و خونابه آن را جدا کنند این خونابه دارای مقدار کافی ضد سم است که به نام سرم معروف است. ولی واکسن عامل بیماریزای کشته شده، زنده ضعیف شده و سم تغییر شکل یافته و بی ضرر است که به منظور بالابردن سطح ایمنی به افراد تزریق و یا خورانده می شود. در حریان واکسیناسیون، ما بیماری را با دوز پایین وارد بدن فرد سالم می کنیم، تا در برابر بیماری و شدت بیماری در فرد مقاومت ایجاد شود.

سرم همان پلاسماست یا فرق دارد؟

فرق دارد. سرم بخش مایع خون، پس از لخته شدن است و فاقد پروتئین های انعقادی مانند فیبرینوژن است ولی در تهیه پلاسما به خون اچازه لخته شدن نمی دهیم. پس پلاسما، بخش مایع خون و حاوی فیبرینوژن است.

آقای دکتر برگردیم به ایمنی جمعی، حالا که واکسن موثر نداریم، در رابطه با کووید ۱۹ فرمودید این ایمنی در چه حالتی ایجاد می شود؟ 

در حالتی که ۵۵ تا ۷۰ درصد جامعه به این بیماری مبتلا شوند، ایمنی جمعی ایجاد می شود.

پس اینکه یک عده ای می گویند بگذارید بیشتر جامعه این بیماری را بگیرند تا ریشه کن شود، به این علت است؟

ریشه کنی بیماری (Eradication) تعریف دارد. ریشه کنی یعنی اینکه عامل بیماری‌زای آن بیماری برای همیشه در همه دنیا از بین برود و دیگر آن بیماری در جهان روی ندهد. تنها بیماریی که تاکنون ریشه کن شده بیماری آبله می‌باشد. با توجه به دانش کنونی، بیماری هایی مانند دیفتری و فلج اطفال هم احتمال دارد در آینده ریشه کن شوند. مثلا در حال حاضر بیماری فلج اطفال به میزان حیلی کم و تنها در دو کشور افغانستان و پاکستان شیوع دارد و پس از ریشه کنی در این کشورها می توان گفت؛ فلج اطفال نیز ریشه کن شده است. اما در باره کرونای جدید، تازه اول کار است و ماجراها در پیش هست. در باره ایمنی جمعی، یک وقتی این درصد زیاد جمعیت، در مدت سه ماه این بیماری را می گیرند و یک وقتی در طول یکسال و یا بیشتر، این فرق می کند. از نظر ارائه خدمت از سوی مراکز بهداشتی و بیمارستانی، از حیث تلفات انسانی، از بابت سایر عوارض که منجر به کاهش کیفیت زندگی می شود. به ویژه مرگ و میر در میان افراد دارای بیماری های زمینه ای مانند بیماری فشارخون، قلبی و عروقی، نارسایی کلیوی، دیابت و بیماری های تنفسی و همچنین در گروه های سنی سالمند، هیچ کشوری در صورت ابتلای کوتاه مدت جمعیت زیادی به این بیماری نمی تواند به لحاظ لزوم رعایت مسائل انسانی، تامین منابع، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و سایر امکانات، پاسخگویی مناسب داشته باشد.

الان با توجه به روند ابتلا و فوتی کووید ۱۹ در ایران و سایر کشورها، همین مسئله را قدری بیشتر تبیین می کنید؟ 

شما فرض کنید ایمنی جمعی در کشور ما در این بیماری با حداقل ممکن یعنی یک سوم جمعیت ایجاد شود. این یک سوم یعنی حدود ۲۷ میلیون نفر ابتلا  مثلا در مدت سه ماه، خدمات رسانی به این همه چگونه ممکن است. نه اینکه برای ما ممکن نباشد ولی سایر کشورها بتوانند. هیچ کشوری نمی تواند. اگر فقط ۲۰ درصد این بیماران نیازمند بستری در بیمارستان در طی این مدت باشند، وضعیت فاجعه باری ایجاد می شود. اینها تازه بخشی از بعد بهداشتی درمانی قضیه است. خسارت های جبران ناپذیر دیگری هم در بقیه ابعاد دارد که بنده فعلا خیلی به آن ها نمی پردازم.

اما اگر مثلا در طول یکسال به سمت ایمنی جمعی حرکت کنیم، جای امیدواری فراوان است از بابت بسیاری مسائل از جمله اینکه؛ رفته رفته ویروس ضعیف می شود و شدت بیماریزایی و مرگ و میر آن کاهش می یابد. امکان کشف داروی موثر در آینده فراوان است. تولید واکسن اختصاصی انتظار می رود. امکان پیدایش روش های درمانی اثربخش وجود دارد. سیستم های مراقبتی می توانند ردیابی های بهتری انجام دهند. دانش و تحقیقات در مورد این ویروس و راه های مبارزه با آن ارتقاء یابد. مراکز بهداشتی و درمانی هم می توانند اولا فرصت بازسازی پیدا کنند و ثانیا از تجارب و منابع بهتری برای انجام وظایف برخوردار شوند.

پیشنهاد شما تا آن موقع چیست؟

ما هیچ راهی غیر از این نداریم که موازین پیشگیری را رعایت کنیم. در خانه ماندن، شستشوی مکرر دست ها با آب و صابون، رعایت فاصله اجتماعی و تا می توانیم دورکاری در همه موارد ممکن، کار، ورزش، سرگرمی، تفریح، آموزش، مطالعه و تحقیق، همه اینها را به منزل منتقل کنیم. البته بخشی از مردم نمی توانند همواره در خانه بمانند و دولت هم نمی تواند آن ها را غیر از همان قالب سیاست های حمایتی، امدادی و معیشتی که هر از گاهی اعلام می شود، کمک کند.

این در حال حاضر مشکلی ست که تصمیم گیری را سخت و با چالش مواجه کرده است. بنابر این دولت دنبال میانبری است که هم سلامتی را تامین کند و هم جلوی ضربات اقتصادی را بگیرد. به قول معروف اینجا هم چاره را در این می بینند که کاری کنند؛ هم چرخ سلامت بچرخد و هم چرخ زندگی مردم و اقتصاد کشور و این گاهی تزاحم ایجاد می کند و تلاش می گردد تا یک پارادیم هماهنگ شکل گیرد و نوعی تعادل بین سلامت و معیشت به وجود آید. توجه به این نکته ضروریست که؛ دولت ها مسئول جان و سلامت مردم به شمار می آیند و در واقع ملت ها عیال دولت ها هستند و اصرار برای بازگشایی امور اقتصادی، کسب و کارها و ادارات و سازمان ها با ضوابطی که اعلام شده، نیازمند رعایت انضباط قوی و فاصله اجتماعی است . البته این نوع تصمیمات شواهد علمی متقن و آینده بینی لازم دارند. باید از نظر کارشناسان کاملا احراز گردد که در سیر نزولی بازگشت ناپذیری قطعی قرار گرفته ایم. به هر حال حفاظت از سلامت فردی و جمعی احتیاط فوق العاده ای را می طلبد.

آقای دکتر درباره قرنطینه بحث های متفاوتی در کشور شده، از انکار تا اصرار، بالاخره نظر علمی در این مورد چیست؟

قرنطینه انکار نمی شود. ممکن است برخی تعریف و تلقی دیگری از قرنطینه داشته باشند که ما با تعریف آنها کاری نداریم. باید دید تعریف استاندارد قرنطینه چیست. فقط هم مشکل در واژه قرنطینه نیست برخی افراد در تعاریف کنترل و مهار بیماری، ریشه کنی بیماری، پیک بیماری، حذف بیماری، مدیریت بیماری هم در بیان عمومی خطا دارند که با تعریف علمی آن قدری فاصله دارد. باید گفت بهتر است مجریان در استخدام واژه های علمی و تخصصی تابع منابع معتبر باشند. زیرا گاهی در اثر برخی بیانات، مرزهای اقدام دچار حاشیه می شود. این تصمیم گیران باید بر اساس سناریوهای پذیرفته شده کارشناسی و با توجه به شرایط، منابع و مقتضیات، کم هزینه ترین، اثربخش ترین و مطلوب ترین سناریو ها را برگزینند و به درستی و با قاطعیت به مورد اجرا بگذارند.

تعریف شما از قرنطینه چیست؟

قرنطینه محدودیت جابجایی و فعالیت افراد سالمی است که در دوره کمون یک بیماری واگیر در معرض آن قرار گرفته اند. قرنطینه به مدتی معادل طولانی ترین دوره کمون بیماری اعمال می شود و به صورت کامل و یا تعدیل شده اجرا می گردد. در واقع قرنطینه به منظور پیشگیری از انتقال بیماری در دوره کمون است.

دوره کمون در بیماری کووید ۱۹ چه مدت است؟

یک بیماری دوره های مختلف دارد. مثلا دوره نقاهت، دوره واکیری و …، یکی از دوره ها در هر بیماری، دوره کمون است. دوره کمون (Incubation Period) به فاصله بین تماس با یک عامل عفونت و بروز اولین نشانه های بیماری ناشی از آن گفته می شود. دوره کمون کووید ۱۹ از ۲ تا ۱۴ روز در اغلب منابع ذکر شده و باید به طور کلی گفت دوره کمون این بیماری نوع نسبتا متوسطی است. دوره کمون یک بیماری مثل بوتولینیوم در حد خیلی کوتاه و چند ساعت است و یک بیماری مانند هپاتیت B  بلند و در حد چند ماه است و یک بیماری مثل ایدز می تواند چند سال باشد.

آیا سطح پیشگیری از بیماری ها درجه بندی معینی دارد؟

پیشگیری سطح بندی دارد. پیشگیری شامل کلیه اقداماتی است که به منطور جلوگیری از بروز، قطع یا کند کردن سیر بیماری صورت می گیرد. بر پایه این مفهوم و با توجه به مراحل متفاوت سیر بیماری می توان برای پیشگیری سطوح متعددی قائل شد. سطح اول یا پیشگیری نوع اول (Primary)، بر پیشگیری از بیماری در افراد سالم توجه دارد.
سطح دوم یا پیشگیری نوع دوم (Secondary)، به مرحله قبل از بروز علائم بالینی مربوط است و در این سطح به دنبال کشف به موقع و درمان بیماری ها قبل از ایجاد علائم و نشانه های واضح بالینی هستیم.
سطح سوم پیشگیری (Tertiary)، مربوط به مرحله پیشرفت بیماری یا ایجاد ناتوانی است. در این سطح  تلاش ها معطوف بر کاهش ناتوانی معلول بیماری و بازگردانی عملکرد اعضاء و دستگاه های بدن است.

بر این اساس قرنطینه هم سطح بندی دارد؟

در شرایط بروز اپیدمی، قرنطینه هم حتما سطح بندی دارد. سطح اول و حداقلی ایزوله کردن بیمار در منزل یا درمانگاه، نقاهتگاه و یا بیمارستان است که به این مورد ایزولاسیون (Isolation) اطلاق می‌شود. سطح دوم قرنطینه کردن افراد مشکوک به بیماری هست. یعنی قرنطینه افرادی که در تماس نزدیک با بیمار بودند. اینها تا مشخص شدن نتیجه تست و گذراندن دوره کمون بیماری (تا حداقل دو هفته) جدا سازی می‌شوند. به این دوره قرنطینه (Quarantine) گفته می شود.
سطح سوم زمانی است که می‌دانیم عده زیادی در شهر بیمار هستند، اما چه افرادی هستند؟ نمی دانیم. البته در این شرایط تعداد زیادی هم ناقلند که خودشان هم بی اطلاع هستند. در این شرایط، وسیع تر از قرنطینه باید «فاصله گذاری اجتماعی» رعایت شود. در این سطح سفارش می کنیم که مردم از حضور در هر گونه تجمع و در اماکن دارای تراکم و همچنین از رفت و آمدهای بی مورد پرهیز کنند.

دامنه این محدودیت ها می تواند طیف وسیعی را در برگیرد. تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ورزشگاه ها، فروشگاه های بزرگ، مجتمع های تجاری، سینماها، مساجد و زیارتگاه ها، تا حمل و نقل های عمومی شهری، جاده ای، هوایی، ریلی و دریایی، به این زنجیره اقدامات، فاصله اجتماعی (social distancing) می گویند که چه بهتر است که به صورت داوطلبانه صورت گیرد. در ایران هم بخش مهمی از این نوع اقدامات در مدیریت بیماری مورد توجه قرار گرفته و هم اکنون نیز در حال اجراست.

سطح چهارم و حداکثری قرنطینه، برقراری وضعیت انتظامی، امنیتی و نظامی ویژه است. در این حالت با ترددهای غیرضروری و خارج از دستورالعمل های اعلامی، برخورد مجرمانه صورت می گیرد. به این سطح که یک پروتکل اضطراری است و معمولاً از خروج افراد از مکان های شان جلوگیری می شود، قفل کردن یا lock down گفته می شود.

پس اینکه قرنطینه چینی گفته می شود، همان سطح چهارم است؟

ما قرنطینه چینی یا ژاپنی و یا تایوانی نداریم. در اپیدمی ها هر کشوری متناسب با وضعیت بیماری، شرایط چغرافیایی و آب و هوایی، میزان آلودگی و سطح فرهنگی و اجتماعی و نوع ارزیابی به عمل آمده توسط کارشناسان مربوطه اش، این سطح بندی چهارگانه را در نظر می گیرند. مثلا در ووهان چین و تایوان و همینطور چند شهر ایتالیا و اسپانیا و در شهرهایی از فرانسه و آلمان سطح چهارم در حد متوسط تا بالایی به مورد اجرا گذاشته شد. اما آنچه مسلم است اینکه؛ قرنطینه مربوط به زمان های گذشته نیست. مربوط به امروز هم هست و استفاده از آن هنوز منسوخ نشده است. قرنطینه جزء لاینفک در پیشگیری از بیماری های واگیر و به ویژه در اپیدمی هاست. به هر حال قطع زنجیره انتقال بیماری نیازمند کاربست سطوح مختلف پیشگیری است و در این مورد لازم است که مسئولان بهداشتی با پشتیبانی دیگر مسئولین دولتی تصمیم گیری کنند.

آقای دکتر در باره پاندمی و اپیدمی هم توضیح بدهید. الان کووید ۱۹ چه حالتی دارد؟

خوب شد. این سوال را پرسیدید. چون در پاسخ به سوال قبلی شما که در باره ایمنی جمعی پرسش کردید، بنده می خواستم واژه اندمیک را قدری روشن کنم که فراموش شد. وقتی ایمنی جمعی در باره کرونای جدید اتفاق بیفتد و مثلا بیش از ۳۰ تا حدود ۷۰ درصد مردم یک کشور این بیماری را بگیرند، این بیماری از حالت اپیدمی خارج می شود و مثل آنفلوآنزا و سایر بیماری ها حالت اندمیک پیدا می کند. در رابطه با تعریف این واژه و دو واژه ای که شما فرمودید، چند جمله ای عرض می کنم.

آندمیک Endemic))، به وجود همیشگی بیماری یا عامل بیماری زا در یک منطقه جغرافیایی یا یک گروه جمعیتی گفته می شود. مثلاً سرماخوردگی یا گلو درد استرپتوکوکی یک بیماری بومی است زیرا همواره عده ای از مردم به آنها دچارند.
اپیدمیک Epidemic))، در واقع یک نوع طغیان بیماری است. یعنی میزان وقوع بیش از حد انتظار است که این حد انتظار با مقدار مشابه در سال گذشته یا در یک دوره زمانی مشابه دیگر سنجیده می شود.

پاندمیک (pandemic)، ‌یعنی موارد بیماری به طور ناگهانی در تمام نقاط یک کشور و یا بخشی از یک قاره یا کل دنیا روی دهد مثل پاندمی طاعون که سه بار در سال ها ۵۴۲ میلادی (۱۰۰ میلیون از این بیماری مردند)، ۷۴۷ میلادی (۴۰ تا ۴۵ میلیون یعنی یک سوم جمعیت اروپا فوت کردند و ۱۳۰ سال طول کشید) و ۱۸۵۵ میلادی (که فقط ۱۲ میلیون نفر در هند و چین را به کام مرگ فرستاد) اتفاق افتاده است و پاندمی مرگبار آنفلوآنزای اسپانیایی در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ مطابق با جنگ جهانی اول که باعث مرگ حدود پنجاه میلیون نفر شد و تعداد قربانیانش از مجموع قربانیان جنگ جهانی اول و دوم بیشتر بود. در این پاندمی حدود ۵۰۰ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدند.

بحث را جمع کنم؛ پاندمی یعنی عالم گیری یا جهان گیر شدن، اپیدمی یعنی همه گیر شدن و اندمی هم یعنی بومی شدن، به طور کلی این نوع مطالعات و بررسی ها در علم اپیدمیولوژی یا همه گیر شناسی صورت می گیرد که شاخه ای از علم پزشکی به حساب می آید.

الان وضعیت ما در بین کشورهایی که بیشترین ابتلا و فوتی را دارند، به چه شکلی است؟

در این ارتباط  و مقایسه هایی که انجام می شود، باید مقدماتی مورد توجه باشد. یکی از این موارد مربوط به میزان ابتلاست. اولا باید ببینیم ابتلا هر کشوری در یک میلیون نفر چقدر است. یعنی چه درصدی از مردم کشورها مبتلا شده اند. محاسبه این درصد به ویژه در مقایسه ها مهم تر از آمار تعداد مبتلایان است. ثانیا همه کشورها در این اپیدمی آغاز یکسانی نداشته اند و مسافت معینی را نپیموده اند، مثلا چین و کره جنوبی در پایان راه این مرحله هستند در حالی که امریکا هنوز در گام های نخست قرار دارد. این مسئله باز هر گونه مقایسه را ممکن است با خطا روبرو کند و ثالثا تدابیر و شیوه کشورها در مقابله با این بیماری به رغم همپوشانی ها، تمایزاتی هم دارند و باید دید در ادامه، آمارهای ابتلا و فوتی ها چگونه می شود. اما از نظر تعداد بیماران و نه درصد ابتلا در کل جمعیت، تا امروز هشت کشور اول به ترتیب امریکا، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان است. در رابطه با درصد مرگ و میر مبتلایان ایتالیا، انگلستان، ، اسپانیا و فرانسه به ترتیب با ۱۲٫۶، ۱۱٫۱، ۹٫۹ و ۹٫۴، در صدر کشورهای پر بیمار قرار دارند. ایران در این جدول از نظر تعداد مبتلایان در رتبه هفتم و از نظر مرگ و میر مبتلایان در رتبه پنجم است.

میزان مرگ و میر ما از مبتلایان در مقایسه با میزان مرگ و میر از میانگین کل مبتلایان دنیا، نیم درصد کمتر است. همچنین میزان بهبود یافتگان در ایران نسبت به متوسط جهانی بهبود یافتگان، ۲۵ رصد بیشتر است. کمترین درصد مرگ و میر در ۸ کشور پر ابتلا به ترتیب عبارتند از؛ آلمان (۱٫۹)، امریکا (۳٫۲) و چین (۴) و ایران (۶٫۱۸). این آمارها مستخرج از آمارهای رسمی اعلام شده از این سوی این کشورها تا تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ مطابق با ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ است و قطعا در روزهای آینده این آمار با تغییراتی هم روبرو خواهد بود. کشور ما در حال حاضر نسبت به امریکا و برخی کشورهای اروپایی مدیریت مناسب تری داشته است و در آینده بهتر از این هم می تواند عمل نماید. در چند روز اخیر، آمار مبتلایان ایران رو به پایین و آمار بهبودی ها در حال افزایش هست که این وضع هم امیدبخش است و ان شاء الله به همین شکل استمرار یابد.

به کشور کره جنوبی اشاره کردید و اینکه در پایان راه کنترل فاز اول بیماری است، ممکن است کشورهای دیگری هم در این مرحله باشند. در این رتبه بندی، اسمی از این کشور نبود. آنها در چه وضعیتی هستند؟

کره جنوبی الان جزو ۱۵ کشور پرابتلا نیست و در کنترل بیماری نیز بسیار موفق هم عمل کرده است. درصد مرگ و میر از بیمارانش حدود ۱٫۸ هست.  ۲۰۰ نفر مبتلا به کووید ۱۹ در یک میلیون نفر جمعیت دارد. تقریبا مثل چین کارش در این مرحله رو به اتمام است و به مهار نسبی بیماری نایل آمده است. کنترل خوب بحران کرونا در این کشور ۵۱.۵ میلیون نفری ناشی از سیستم بهداشتی و درمانی است که جزو بهترین ها در دنیا است و البته عوامل مهم دیگری از جمله شفافیت،خلاقیت و همبستگی حائز اهمیت است. در کره جنوبی حدود ۱۵ هزار تست در روز انجام گرفت و هزینه همه تست های کرونا همچنین برای خارجی ها را دولت بر عهده دارد. شرکت های فناوری اطلاعات مانند سامسونگ و ال جی و … هم در این مبارزه پشتیبانی خوبی دارند.

آلمان هم که وضعیت مناسبی در بین کشورهای اروپایی دارد، هر هفته ۳۵۰ هزار تست کرونای رایگان انجام می دهد. در تکمیل این اقدام، در روزهای اخیر آلمانی ها ۱۰۰ هزار تست آنتی بادی رایگان را هم انجام داده اند و همچنان این کار را در دستور کار دارند. در آلمان هم درصد مرگ و میر مبتلایان ۱٫۹ است و فعلا کمتر هست. این مطالعات معلوم می کند که کشف زودرس بیماری و پاسخ سریع در کنترل بیماری و کاهش مرگ و میرها نقش بسیار موثری دارد.

مسئله مهم دیگر در ارتباط با کره جنوبی و آلمان اینکه؛ مردم به دستورالعمل های دولت در مورد فاصله گذاری اجتماعی و ممانعت از خریدهای غیر ضروری به درستی عمل کردند و می کنند، بنابر این اقدامات قرنطینه سختگیرانه، بستن مرزها و یا توقف پروازها به ویژه در کره جنوبی خیلی ضرورتی پیدا نکرده است. در کره جنوبی تا به حال از ۱۰۲۸۴ نفر مبتلا، ۱۸۶ نفر جان خود را از دست داده اند.

یکی از کشورهای موفق در مدیریت کرونا، تایوان است. تایون متصل به چین است؛ جزیره ای که بیش از ۲۳ میلیون نفر جمعیت  دارد و ۱۰ درصد مردمش بین چین و تایوان دایما در حال تردد هستند اما امروز، در حالی که که تمام کشورها به‌شدت درگیر کرونا هستند، تایوان مانند خود چین به‌ خوبی توانسته این بیماری را کنترل کند و تا الان ۳۳۵ مبتلا به کرونا داشته که تنها ۵ نفر یعنی ۱٫۵ درصد، فوت کرده اند.

دلیل اصلی موفقیت تایوان آمادگی سریع و اقدام به موقع دولت این کشور است. آنها تجربه مبارزه با ویروس سارس در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ را داشتند. بنابر این ابتدا یک مرکز متمرکز فرماندهی برای مدیریت بحران سازماندهی کردند. اقدامی که ایران هم انجام داد. مردم تایوان از دستورات این مرکز عملیات، فرمانبری کردند و با دولت همبستگی نشان دادند، زیرا به یاد می آوردند که چگونه در بیماری سارس با مشکلات و سختی‌های زیادی مواجه شدند.

کنترل مرزها، محدودیت در سفرها، و یافتن موارد مشکوک و قرنطینه خانگی آن ها، آمدن نیروهای نظامی پای کار مبارزه با بیماری، تخصیص به‌ موقع منابع، برخورد با شایعه پردازان، نظارت بر قیمت ها و افزایش تولید ماسک، مواد ضد عفونی و سایر ملزومات بهداشتی از اهم اقداماتی بود که در تایوان انجام گرفت.

کووید ۱۹ یک بحران همه جانبه جهانی به ویژه در حوزه بهداشتی، اقتصادی و سیاسی است و آسیب های بسیاری دارد و جهان پس از کرونا اصلا یک جهان دیگری است.  کشورها باید به همدیگر در غلبه بر این بیماری و به ویژه  پشتیبانی از مردمان فقیر و کشورهای توسعه نیافته، کمک کنند. دستاوردها و تجارب کشورهای مختلف در این مبارزه نیز بایستی به آسانی مبادله شود و مورد مطالعه و بهره برداری قرار گیرد.

به نظر شما چرا آمار ابتلا و تلفات در امریکا و اروپا بیشتر از بقیه کشورهاست؟

در رابطه با این بیماری الان همه کشورها درگیر هستند. در ماه های اول شیوع بیماری در چین و سایر کشورها، سران امریکا و اروپا و به خصوص امریکا به جای اینکه خودشان را برای رویارویی با این بیماری آماده کنند، به نوعی راه حل چین و کشورهای درگیر را در مبارزه با این بیماری مورد انتقاد قرار دادند و از خود غافل شدند. آن ها فکر نمی کردند که این شتری است که روزی در خانه آنها هم می خوابد. البته جسته و گریخته در رابطه با این ویروس در باره امریکا اتهاماتی مطر ح است که پژوهشگران این عرصه در سطح جهان کم و کیف قضییه را در آینده روشن می کنند. وقتی اواخر بهمن ماه ۱۳۹۸، وجود این بیماری در ایران اثبات شد. آن ها جنجال به راه انداختند و در ادامه حرف های بیهوده و متناقض زیادی زدند و آمار مبتلایان و فوتی های ما را با افزایش های چند برابری و با چه وجدی رسانه ای کردند و کمبود ماسک و سایر موارد را بزرگنمایی کردند. هنوز هم سعی می کنند، اینگونه عمل کنند. کاش در کنار این کارها که در چارچوب اقدامات خصمانه پیشین آن ها در قبال مردم شریف ایران هست، حداقل از خود غافل نمی شدند، تا امروز در زمینه مهار کرونا زیر انتقادهای شدید مردم خود و سایر کشورها قرار نمی گرفتند. باید گفت بعضی از کشورهای غربی و اروپایی موضوع همه گیری کرونا را آن چنان که باید و شاید جدی تلقی نکردند. الان در چین دولت نگران مسافران ورودی هست و احتمال می دهند اینطور که پیش می رود غربی ها قادر به توقف کرونا تا تابستان نخواهند بود. این در حالی است که دولت ها و ملل چین، کره جنوبی، سنگاپور و ژاپن سهم خود را در این کارزار جهانی بخوبی ادا کرده و می کنند اما وضع امریکا و اروپا همچنان نگران کننده است. ما دوست داریم وضع آنها هم خوب شود و این دولت ها هم بتوانند به مردم خود خدمات مورد نیاز و مناسب را ارائه دهند.

از نظر اجرایی به نظر شما چه اقداماتی برای کشور ما ضرورت دارد؟

کنترل کووید ۱۹ مثل هر اپیدمی واگیر دیگری دو اصل بیشتر ندارد که نباید به هر دلیلی مورد مسامحه قرار گیرد، این دو اصل عبارتند از: کشف زودرس همه مبتلایان (Totally Early Detection) و دیگری پاسخ سریع به آنها (Rapid Response)، برای کشف زودرس مبتلایان تنها نباید به وجود کیت و انجام آزمایش بسنده شود، بلکه روشهای تشخیص بالینی و احتمالات اپیدمیولوژیک هم باید مورد اعتنا باشد. مخصوصا اینکه نمونه ها باید با دقت بیشتر و به درستی تهیه شود.

در ارتباط با دومین اصل، ضمن رعایت فاصله گذاری اجتماعی، باید امکان پاسخگویی سریع به موارد مبتلا و مشکوک بیش از گذشته فراهم آید و بر این اساس شرایط ایزوله و یا حفظ آن ها در نقاهتگاه ها و یا نگهداری در منزل بر اساس دستورالعمل های مراقبتی انجام گیرد.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مرحله اول مدیریت این بیماری به دنبال موارد علامت دار بود. ولی در این مرحله با وضعیت مساعدتری که پیدا کرده در پی آن است که علاوه بر موارد علامت دار، به شناسایی موارد بدون علامت و ناقلین نیز بپردازد. این استراتژی هم بسیار موثر است و برای کنترل بیماری و محاسبه شیوع بیماری در کنار سایر مطالعات جمعیتی مهم است. امید اینکه این راهبرد در اجرا هم موفق باشد.

ساختار سیستم بهداشتی و درمانی ایران مانند کره جنوبی و آلمان ساختار قوی است و باید تلاش شود از همه ظرفیت و توان آن در این مبارزه به خوبی استفاده شود. مدیران میانی و مستقیم مراکز بهداشتی و بیمارستانی باید در وسط میدان مبارزه با این بیماری باشند. اغلب اینطوری هستند. و افتخار می آفرینند. به ندرت برخی از ایشان در این مراکز از ادبیات آمرانه و صرفا دستوری استفاده می کنند. این عزیزان باید تغییر سبک مدیریتی و رفتاری دهند و با کادر درمانی و مراقبتی با احترام، محبت و کرامت بیشتری سخن بگویند و به آنها روحیه، انگیزه و امید واقعی بدهند و لوازم کار و نیازمندی های محیط فعالیت آن ها را به نحو احسن فراهم سازند. یاد و خاطره سردار عزیز دلها حاج قاسم سلیمانی گرامی باد. این شهید عالی مقام، در عملیات‌ها، همیشه جلوتر از سربازان بود، فرماندهی که هیچگاه به سربازها نگفت بروید، همیشه خود جلو می‌افتاد و پیش می‌رفت و به رزمندگان می‌گفت بیایید. امروز سبک فرماندهی در عملیات مبارزه با کرونا در تمامی سطوح، بایستی متاثر از شیوه و تفکر مدیریتی شهید سلیمانی باشد. جهادگران عرصه سلامت امروز همه شهید سلیمانی هستند و از حریم سلامت و کرامت انسان پاسداری می کنند.

امید است اهداف عالی وزارت بهداشت در ارتقای سلامت آحاد مختلف مردم با استفاده از نظرات مشورتی متخصصان و مراکزی چون فرهنگستان علوم پزشکی که انباشته از مطلعین و خبرگان علوم بهداشتی کشور است، در جریان سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها تقویت شود و همچنین با همکاری جدی و فراگیر مردم و مشارکت همه دستگاه ها و نیز تدارک تمهیدات لازم و همسویی و قاطعیت هر چه بیشتر دولت در اجرای تصمیمات، در تمام  مراحل کار شاهد دستاوردهای فراوانی باشیم.

در پایان اگر چنانچه مطلب دیگری هست، بفرمایید؟

لازم است بنده هم به سهم خود از فرماندهان و مدافعان حریم سلامت کشور در هر رده ای که هستند، سپاسگزاری کنم و به روح بلند شهدای عرصه خدمت در بهداشت و درمان کشور درود بفرستم و برای کلیه بیماران آرزوی شفای الهی نمایم. همچنین از نیروهای مسلح، بسیجیان و کلیه دستگاه ها و اقشاری که در مقام کمک برآمده اند، بسیج جامعه پزشکی و نیز آحاد مردم عزیز که با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همبستگی نشان می دهند و دستورالعمل ها را رعایت می کنند و به کادر بهداشتی و درمانی کشور به دیده احترام و تکریم می نگرند و در نهایت از همه رسانه ها به ویژه رسانه ملی و خبرگزاری وزین فارس و شما، قدردانی می نمایم.