به گزارش صراط به نقل از تهران امروز «هدفمندي يارانهها» شده بهانهاي براي هرگونه گراني يا اشكالتراشي و تازهترين نمونه آن سخنان دكتر ايرج خسرونيا، رئيس جامعه پزشكان متخصص داخلي ايران است كه مدعي شده مشكلات پزشكان در زمينه تامين مطب پس از هدفمندي يارانهها موجب شده تا گروهي از پزشكان به سراغ ساختمانسازي، موبايلفروشي و گاهي مسافركشي بروند. ابتدا ذكر يك نكته خالي از لطف نيست و اينكه جناب دكتر خسرونيا! چگونه است پزشكي كه خالي از پول و ثروت است و حتي نان شب ندارد به برجسازي و ساختمانسازي روي ميآورد. يا وارد بازار موبايل ميشود؟ و اما در اين باره ذكر چند نكته ضروري است:
1ـ پزشكي كه برجسازي و ساختمانسازي ميكند، حتي اگر يك مطب عالي در بهترين نقاط شهر به او بدهند حاضر نيست دست از شغل نان و آبدار ساختمانسازي بكشد و در مطب بنشيند.
2ـ پزشكي كه موبايل فروشي ميكند نيز حاضر نيست به مطب بازگردد چرا كه ارزش افزوده خريد و فروش موبايل بسيار بيشتر از مطبنشيني است.
3 - اما پزشكي كه مسافركشي ميكند، قطعا پزشك متخصص نيست. احتمالا پزشك عمومي است و بايد به ياد داشت كه شغل شريف پزشكي تنها در تهران نيست كه مشتري دارد در بسياري از شهرستانها و مناطق محروم، مردم از كمبود پزشك (حتي عمومي) رنج ميبرند و كافي است اين پزشكان مسافركش سري به اين مناطق محروم بزنند تا دريابند كه چقدر به كار و تخصص آنان نياز هست.
دكتر خسرونيا اين را هم گفته كه از 60 هزار پزشك عمومي تنها 10 هزار نفر به طور كامل فعال هستند. اگر گفته دكتر خسرونيا را درست بدانيم، وضعيت پيشآمده ناشي از عدم تناسب ورودي و خارجي دانشجويان پزشكي به نسبت جمعيت است. شايد 60 هزار پزشك عمومي هم براي كشور كم باشد، براي آن هم بايد سراغ دستگاههايي رفت كه وظيفه مديريت بهداشت و درمان جامعه را برعهده دارند.
بايد از آنان پرسيد كه چرا از ظرفيتهاي بدون استفاده مانده، بهرهگيري مناسب نميشود. چنين بهنظر ميرسد كه نقد ساختار بهداشت و درمان كشور ضروري است، عدم كارآمدي و نادرستي توزيع نيروي متخصص در زمينه بهداشت و درمان، بايد جزو اولويتها قرار گيرد.
پذيرفتن اين ادعاي دكتر خسرونيا كه 50 درصد پزشكان اگر مطب نداشته باشند به نان شب محتاج خواهند بود، سخت و غيرقابل باور به نظر ميرسد اما بايد بر اين واقعيت تاكيد شود كه بسياري از دانشآموختگان پزشكي، شغلي به جز پزشكي را انتخاب كردهاند و چهبسا دلايل ديگري غير از نداشتن مطب يا كمبود درآمد، موجب چنين رفتاري شده باشد. اين سخن بدين معنا نيست كه پزشكان نياز به حمايت ندارند اما توزيع عادلانه حمايت را نيز نبايد از پيش چشم دور داشت.