پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۴:۰۰

چرا مردها عمر کوتاه تری از زن ها دارند؟

بحث بر سر مقایسه طول عمر مردان و زنان همیشه به شوخی تمام می شود اما جمعیت شناسان با ارائه آماری عمر مردان را از زنان کوتاه تر می دانند.
کد خبر : ۴۸۸۰۵۵

ماجرا از یک گفت وگو یا بهتر بگویم بحث ساده در بین دوستان شروع شد. اینکه چرا عمر زن ها بیشتر از مردهاست؟ ابتدا همه چیز جنبه شوخی داشت، ولی خیلی زود همه شروع به تهیه فهرستی از پیرزن های تنهای فامیل و دوستان و آشنایانشان کردند که سال هاست بدون همسر گذران عمر می کنند و بعد هم بحث به علت فوت همسران این پیرزن ها کشید. سکته، تصادف، حادثه در محل کار موضوعی که با طنز و کنایه های بسیاری -نظیر اینکه زن ها باعث دق کردن مردها می شوند- همراه بود و با همه تلخی اش خبر از یک واقعیت ملموس دست کم در پیرامون خودمان می داد.

به گزارش شهرآرا برای همین خیلی زود دست به کار شدیم تا موضوع را به صورت علمی تر، یعنی برپایه آمار و ارقام رسمی بررسی کنیم و اینکه اگر اصل موضوع درست است، چرا ما باید با چنین پدیده ای درجامعه روبه رو باشیم و اینکه آیا می توان برای ایجاد تغییر در این شرایط کاری کرد؟

چرا مردها زودتر می میرند؟

جمعیت شناسان علت های زیادی را برای کوتاه تر بودن عمر مردها در مقایسه با زن ها بیان کرده اند که برخی از آن ها جنبه فیزیولوژیکی و برخی هم محیطی دارد.

مردها درمقایسه با زن ها که بیش از اندازه محتاط هستند، جسارت بیشتری در برخوردهایشان به خرج می دهند. موضوعی که دلیل توانمندی بیشتر آن ها در انجام کارهاست و یک ویژگی بیولوژیکی در جنس مذکر هم به حساب می آید. لوب پیشانی مغز که مسئول قضاوت و بررسی عواقب تصمیمات در ماست، در مردان آهسته تر از زنان تکامل می یابد و همین موضوع باعث می شود تا مردها بیش از زن ها دست به رفتارهای مخاطره آمیزبزنند.

براساس نتایج پژوهش ها  ، احتمال مرگ در افرادی که روابط اجتماعی قوی تری دارند 50 درصد کمتر از افرادی است که روابط اجتماعی ضعیف تری دارند و از آنجایی که بیشتر مردها برخلاف زن ها عادت دارند ناراحتی هایشان را در دل خود نگاه دارند و آن را باکسی درمیان نگذارند، احتمال ابتلا به بیماری های روحی در آن ها افزایش می یابد. همین عامل باعث می شود تا مردان متاهل سالم تر و از عمر طولانی تری برخوردار باشند. 

حوادث کار و آسیب های جسمی و روحی، بخش جدایی ناپذیری از اشتغال هستند و از آنجایی که بیشتر شغل ها هم مردانه اند، پس طبیعی است که مردها بیش از زن ها درمعرض این آسیب باشند. گذشته از این موضوع برخی از شغل ها مانند آتش نشانی، کارهای نظامی و پلیسی، ساخت وساز و رانندگی درجاده که خطر بیشتری دارند و همه ساله قربانیان زیادی می گیرند در بیشتر جوامع ازجمله کشور خودمان شغل هایی کاملا مردانه محسوب می شوند.

احتمال مرگ در اثر ابتلا به بیماری های خطرناکی مانند بیماری های قلبی و مغزی یا اچ آی وی و سل در مردان بسیار بیشتر از زنان است. گذشته از اینکه مردان برای درمان و مراقبت هم کمتر به مراکز درمانی مراجعه می کنند و به مقوله ای به نام پیشگیری نیز اعتقاد کمتری نسبت به زنان دارند. همچنین تمایل بسیار کمتری هم برای دانستن درباره بیماری هایشان دارند. بیشتر مردها کار زیاد و خستگی بیش ازحد را بهانه ای برای فرار از این موضوع قرار می دهند.

میزان مرگ ومیر جنس مونث در سال های مختلف عمر، کمتر از جنس مذکر در همان سنین است. این اتفاق دقیقا از دوره جنینی شروع می شود و احتمال مرگ جنین های پسر در رحم مادر را بیشتر از جنین های دختر می کند، ازاین رو میزان سقط جنین در پسرها بیشتر است.

پزشکان می گویند بین سطح استرس و ابتلا به بیماری ها رابطه مستقیمی وجود دارد و از آنجایی که برخلاف تصور ما مردها بیشتر از زن ها گرفتار استرس هستند و کمتر هم آن را گزارش می کنند، بیشتر تحت فشار هستند. وقتی میزان ترشح هورمون های استرس همچون آدرنالین و کورتیزول در بدن برای مدت طولانی افزایش می یابد فشارخون و کلسترول هم بالاتر می رود و بدن در معرض بیماری هایی مانند حمله قلبی، سکته و بیماری قلبی-عروقی بیشتر قرار می گیرد.

حالا چه کاری می توان کرد؟

پیداکردن راهکارهای اصلاحی برای این موضوع درست مانند تشخیص عوامل ایجادکننده یک بیماری و نسخه پیچیدن برای آن است. شناسایی مشاغل سخت و استفاده از تمهیداتی برای کاهش عوارض ناشی از این مشاغل با کاهش ساعت های کار، کنترل و معاینات دوره ای سلامت، دسترسی آسان و ارزان تر به خدمات بهداشتی و درمانی، کاهش استرس های شغلی و... همگی ازجمله روش هایی است که در این زمینه می تواند کارساز باشد. برخی از عوامل یادشده در کاهش عمر مردان حقیقتا اجتناب ناپذیر است و نمی توان برای آن کاری کرد ولی برخی دیگر قابلیت اصلاح دارند و باید تمام تمرکز خود را بر آن گذاشت. برای نمونه چون مردان چندان پیگیر مسائل درمانی خود نیستند باید اطرافیان آنان درصورت مشاهده هرگونه علائمی برای درمانشان اقدام یا آنان را ترغیب کنند. این علائم می تواند مانند علائم افسردگی یا مشکلات سلامتی نظیر فشارخون باشد. همچنین می توان با تمهید سیاست های اجباری مانند انجام آزمایش های سلامتی و ایجاد فرصت و زمینه هایی برای نشاط و تعاملات اجتماعی بیشتر در مردان تاحدی از میزان استرس و فشارهای روانی مخفی در آن ها کاست.