پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۴
بررسی همه دلایل طرح موضوع «استعفای رئیس‌جمهور»

آیا روحانی از سمت ریاست‌جمهوری استعفا می‌دهد؟!

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب روز گذشته در مصاحبه ای زمزمه های غیر رسمی روزها و ماه های اخیر در مورد احتمال استعفای رئیس جمهور را رسمت بخشید و عنوان کرد که او تنها کسی نیست که پیشنهاد استعفای «حسن روحانی» را مطرح می‌کند. او حتی فراتر از یک تحلیل را سند سخنانش قرار داد و گفت که «برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایده‌ای مطرح‌شده و دارند در مورد آن فکر می‌کنند؛ برای این‌که ببینند چه باید کرد.»
کد خبر : ۴۸۶۰۶۹

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب روز گذشته در مصاحبه ای زمزمه های غیر رسمی روزها و ماه های اخیر در مورد احتمال استعفای رئیس جمهور را رسمت بخشید و عنوان کرد که او تنها کسی نیست که پیشنهاد استعفای «حسن روحانی» را مطرح می‌کند. او حتی فراتر از یک تحلیل را سند سخنانش قرار داد و گفت که «برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایده‌ای مطرح‌شده و دارند در مورد آن فکر می‌کنند؛ برای این‌که ببینند چه باید کرد.»

به گزارش «تابناک»، صحبت عبدی که برخی اصلاح طلبان هم پیشتر آن را مطرح کرده بودند و حتی برخی چهره های تندروی جریان اصولگرا نیز در دو سال گذشته مباحثی نظیر این مساله را عنوان می کردند؛ اینبار کد هم دارد، آنهم اشاره به تصمیم برخی وزیران و حتی معاون اول رئیس جمهور در این خصوص می کند که البته با گذشت دو روز هنوز آنها در قبال این موضوع واکنشی نشان نداده و موضعی اتخاذ نکرده اند.

البته خوب است که یاد آور شویم، رهبر انقلاب یکبار سال گذشته طی سخنانی پاسخ اتخاذ چنین رویکردهایی را داده اند و آن را بازی کردن در زمین دشمن خوانده اند. ایشان در این خصوص عنوان کرئده بودند که «بعضی‌ها جوری حرف می‌زنند، جوری اقدام می‌کنند که به اسم این‌که می‌خواهیم اوضاع را درست کنیم ... در نقشه دشمن کار می‌کنند، خودشان ملتفت نیستند. این‌هایی که خطاب می‌کنند به دولت که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرفها، این‌ها دارند در نقشه دشمن کار می‌کنند. نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کار‌ها را باید این دولت انجام بدهد.»

با این وجود این خط روز گذشته بازهم توسط «عباس عبدی» و «عبدالله ناصری» از سر گرفته شد و این دو در مصاحبه و یادداشتی جداگانه به چند و چون و چرایی این موضوع پرداختند. عبدی در همین خصوص نوشت: «اگر هدف شما از این حملات و کارشکنی‌ها تغییر دولت نیست و آن را مطلوب نمی‌دانید، پس اساسا چرا انجام می‌دهید؟ چون فرض عقلایی این است که شما در پی تحقق این هدف هستید. اتفاقا همین را بار‌ها و بار‌ها گفته‌اید. اینکه یکی از شما پایین کشیدن هر چه سریع‌تر رییس‌جمهور را وظیفه خود می‌داند، یا دیگری دنبال مجلسی است که با قدرت او را استیضاح کند، همه نشانه‌های مطلوبیت این هدف برای شما است. خوب حالا اگر با شیوه کم‌هزینه‌تری این هدف محقق شود، چه ایرادی دارد و چرا از آن استقبال نمی‌کنید؟»

وی یادآوری کرد: «برخی از آنان خود را به کوچه علی‌چپ می‌زنند و می‌گویند که روحانی باید تا آخر ادامه دهد و مسئولیت کارهایش را بپذیرد. خب! اگر شما معتقدید که این سیاست‌ها نادرست است و به نفع جامعه نیست و به همین علت اینقدر چوب لای چرخ آن می‌گذارید، چه معنایی دارد که حتی یک روز بیشتر ادامه پیدا کند؟ چه استدلال پوچی است که باید تا پایان ادامه دهد و مسئولیت کارهایش را بپذیرد؟ خوب! پذیرفت یا نپذیرفت. چه نتیجه‌ای دارد؟ اگر بد است تا همین جا هم می‌تواند بد باشد و بپذیرد کافی است و اگر آن را خوب می‌دانید، پس تا ۱۸ ماه دیگر هم همان راه را ادامه خواهد داد. احتمالا برای آنکه بدتر شود، چوب‌های بیشتری لای چرخش خواهید گذاشت تا بگویید، نگفتیم؟»

این تحلیل‌گر اصلاح طلب با بیان این موضوع که این چه سرّی است که پیشنهاد کناره‌گیری یا استعفا هم اینقدر حساسیت‌برانگیز است؟ گفت: «در همه جای دنیا تا این پیشنهاد ارایه شود مخالفان دولت استقبال می‌کنند. حتی مخالفانی که چوب هم لای چرخ دولت خود نمی‌گذارند، پس چرا در ایران حتی این پیشنهاد می‌تواند با عصبانیت مخالفان دولت مواجه شود؟ فقط در ایران است که اگر به کسی بگوییم از قدرت کنار برود او و توصیه‌کننده می‌شوند برانداز! واقعا در سیاست هم نوبریم! تا حالا می‌خواستند سر به تن او نباشد حالا می‌گویند کنار رفتن بی‌کیفر نمی‌ماند و بعد هم برای اینکه دچار تعارض نشوند می‌گویند این‌ها قدرت طلب هستند و کنار نمی‌روند! این وضع محصول تناقضات بی‌پایان برخی گروه‌های سیاسی بی‌نام و نشان‌ است که در عین حال قدرت دارند. آنان تبعات دیدگاه‌های خود را هنگامی متوجه می‌شوند که از زبان دیگران بیان شود. پیش از آن، توجه چندانی به پیامد‌های نظرات خود ندارند.»

سعید حجاریان هم پیشتر در یادداشتی با عنوان اصلاح‌طلبی و مساله بقا، با مضر دانستن آنچه شکاف در حاکمیت خواند نوشت: «شاید، تمهید "حاکمیت یگانه" و پایان دادن به این معضل، از معبر استعفای رئیس‌جمهور و برگزاری همزمان دو انتخابات در اسفندماه سال جاری بگذرد تا نتیجتا، مجلس و دولتی‌ها همسو با روسای همسوتر بر مصدر امور قرار بگیرند.»

پس از مطرح شدن این موضوع یعنی «کناره گیری رئیس جمهور از قدرت» تحلیل های مختلفی در محافل سیاسی و رسانه ای مطرح شد. یکی از چهره های اصولگرا عنوان کرد که «رئیس جمهور باید بماند و در مجلس بعدی پاسخگوی آنچه کرده است، باشد.» برخی اصلاح طلبان هم در واکنش به طرح این موضوع یادآور شدند که اصولگرایان در مجلس بعدی به دنبال استیضاح رئیس جمهور هستند و برنامه ها در این خصوص دارند!

پایه عمده تحلیل هایی که در این خصوص ارائه شد مبتنی بر گرایشات و تمایلات سیاسی بود. آنچه که به نظر می رسد ما را از واقعیات دور خواهد کرد و خیلی برآورد دقیق و نزدیکی نسبت به آنچه مطرح شده است، به ما نخواهد داد. در حقیقت اساس و پایه این مساله که خیلی آن را فرار از پاسخگویی و مسایلی نظیر آن خواندند را می توان در چند محور مورد بررسی و کنکاش قرار داد و پیش روی مخاطبان و کنشگران سیاسی گذاشت.
برخی عنوان کردند که اصلاح طلبان نظیر آنچه اصولگرایان در سال های پایانی دولت احمدی نژاد کردند، به دنبال آن هستند که حساب خود را از دولت جدا کنند و با وارد کردن انتقادات نسبت به آنچه عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم است، خود را در وهله اول مهیای رقابت برای انتخابات مجلس یازدهم و در مرحله بعدی آماده حضور هرچه بهتر در مجلس دوازدهم کنند. این رسم و سیاق سیاسی بسیار بدی است که در سال های اخیر باب شده است.

در واقع باید اشاره کرد که اخلاق سیاسی زمانی در کشور نهادینه خواهد شد که هر جناح و جریان سیاسی نسبت به آنچه کرده است، مسئولیت پذیر باشد و تاوان آنچه خوب و بد برجای مانده است را بپذیرد. این رویکرد برخی اصلاح طلبان که به بیان انتقادات تند از دولت پرداخته اند، طی روزهای اخیر با انتقاد برخی دیگر از اعضای این جریان مواجه شده است تا جایی که روز گذشته «غلامحسین کرباسچی» و «محمدرضا عارف» در روزهای قبل برخی دیگر از اعضای جریان اصلاحات در گفت و گوهایی تاکید کردند که اصلاح طلبان باید مسئولیت عملکرد دولت روحانی را بپذیرند.

تحلیل دیگری وجود دارد که برخی عنوان می کنند، دولت برای وادار کردن ارکان نظام به مذاکره دوباره به هر کاری دست می زند، یکبار چند هفته پیش در یکی از هفته نامه های اصلاح طلب تصمیم دولت برای گران کردن یکباره بنزین دقیقا به همین موضوع ربط داده شد و این مساله را جزو تیرهای آخر در چله کمان رئیس جمهور برای ایجاد اقناع جهت مذاکره دوباره خواند که البته خیلی در رسانه ها به آن پرداخته نشد.

حالا برخی طرح موضوع «استعفای رئیس جمهور» در آستانه سفر «حسن روحانی» به ژاپن و دیدار با شینزو آبه نخست وزیر ژاپن که او را یکی از واسطان بین ایران و آمریکا می خوانند را تلاشی دیگر برای ایجاد اقناع در جهت مذاکره دوباره در رئوس نظام می خوانند. مساله ای که مشخص نیست تا چه اندازه می تواند به واقعیت نزدیک باشد، اما به هر حال یکی از تحلیل هایی است که برخی آن را از طرح مساله استعفا عنوان می کنند.

تحلیل سومی هم در این باره وجود دارد مبنی بر اینکه مطرح شدن موضوعی استعفا تلاشی برای کم کردن انتقادات به دولت و باز کردن راه و کاهش مقاومت ها در راه انجام امور است که این موضوع حداقل در تحلیل روز گذشته «عباس عبدی» خیلی جدی تر مورد اشاره قرار گرفته است. در حقیقت این نگاه اشاره به آن دارد که با انتقادات بی حد و حصر و فشارهای فعلی روحانی و دولتش نمی توانند کار را ادامه بدهند.

بر همین اساس عنوان شده که اگر قرار است تخریبی در ارتباط با دولت و انچه به عنوان عملکردش باقی می ماند صورت بگیرد، ضررش علاوه بر دولت و مردم به نظام هم خواهد رسید، پس یا باید چنین دولتی زودتر کنار برود و جا برای یک دولت هماهنگ تر باز بشود، یا منتقدان اجازه بدهند که دولت کار را پیش ببرد و بر اساس وظایف و اختیاراتی که دارد نسبت به طرح ریزی و عملیاتی کردن تصمیماتش اقدام کند.